1ـ اسم به لحاظ عدد به مفرد، مثنّی و جمع تقسیم میشود.
الف) مفرد: اسمی است كه تنها بر یک شیء، حیوان یا انسان دلالت میكند.
ب) مثنی: اسمی است كه بر دو شیء، دو حیوان یا دو انسان دلالت میكند.
ج) جمع: اسمی است كه بر بیش از دو شیء، حیوان یا انسان دلالت میكند.
2ـ اسم مثنی با افزودن الف و نون مكسور (ــَ انِ) یا یاء و نون مكسور (ــَ یْنِ) به آخر اسم مفرد به دست میآید. پیش از افزودن علامت مثنّی به واژۀ مفرد همواره آخرین حرف کلمه مفتوح میشود؛ مانند: «كاتِبٌ+ انِ ! كَاتِبَانِ و كاتِبٌ+ یْنِ ! كَاتِبَیْنِ».
ادامه ....
1ـ اسم را میتوان با چند شرط در حالت رفع با «انِ» و در حالت نصب و جرّ با «یْنِ» به مثنی تبدیل کرد:
الف) مفرد باشد؛ یعنی اسم مثنی، جمع و اسم جمع مثنی نمیشود؛
ب) معرب باشد؛ یعنی اسم مبنی مثنی نمیشود؛
ج) مرکب نباشد؛ یعنی مرکب اسنادی و مزجی مثنی نمیشوند، اما مرکب اضافی با مثنی کردن مضاف آن مثنی میشود؛ مانند: عبد الرحمن¬ عبدا الرحمن؛
د) نکره باشد.
گفتنی است اسم علم جز پس از قصد نکره در آن مثنی نمیشود؛ از این رو پس از تثنیه یا جمع در صورت لزوم باید نشانۀ تعریف به آن باز گردد که این كار یا با وارد کردن «ال« تعریف بر آن انجام میگیرد؛ یا با منادا قرار دادن آن توسط یکی از حروف ندا؛ یا با اضافه كردن آن به یک اسم معرفه؛ مانند: «جَاءَ الزَّیدانِ»، «یا زَیدانِ» و «جاءَ زَیدا الْمَدْرَسَةِ». این نکته نیز حائز اهمیت است که برای اسم مثنی هماهنگی در لفظ مفرد نیز لازم است؛ یعنی نمیتوان برای تثنیۀ قلم و دفتر گفت: «قَلَمَانِ».
2ـ ملحق به مثنی اسمی است كه نشانۀ تثنیه در آخر آن ظاهر میشود، امّا یا از لفظ خود مفردی ندارد؛ مانند: «كِلا، كِلتا، اِثْنَیْنِ و اِثْنَتَیْنِ»، یا مفرد آن بیانگر یكی از دو شخص یا دو شیء مختلف است كه با پذیرش علامت تثنیه بر هر دوی آنها دلالت میكند؛ مانند: «أبَوَانِ» كه هرچند مثنای «أب» است، اما مراد از آن پدر و مادر است و «قمرانِ» كه هرچند مثنای «قَمَر» است، منظور از آن ماه و خورشید است