افعال مدح و ذم افعال جامدی هستند که برای مدح و ستایش یا ذمّ و نکوهش بهکار میروند و بر صیغۀ ماضی جمود دارند؛ یعنی، مضارع و امر آنها به کار نمیرود.
افعال مدح و ذم عبارتاند از: «نِعمَ، بِئسَ، ساءَ، حَبَّذا و لا حَبَّذا» که از میان آنها «نِعمَ و حَبَّذا» فعل مدح و «بِئسَ، سَاءَ و لا حَبَّذا» فعل ذمّ هستند.
ساختار مدح و ذمّ سه جزء اصلی دارد: 1. فعل مدح یا فعل ذمّ؛ 2. فاعل مدح یا فاعل ذمّ و 3. مخصوص به مدح یا مخصوص به ذمّ. برای نمونه در عبارت «نِعْمَ الرَّجُلُ عليٌّ»، «نِعمَ» فعل مدح، «الرَّجُلُ» فاعل و «عليٌّ» مخصوص به مدح است.
فاعل فعلهای «نِعمَ، بِئسَ و ساءَ» باید یکی از این سه نوع واژه باشد: 1. اسم محلّی به «ال»؛ 2. اسم مضاف به اسم محلّی به «ال»؛ 3. ضمیر مبهم و مستتر در افعال «نِعمَ، بِئسَ و ساءَ» که به دلیل ابهام ضمیر مستتر، باید با اسمی نکره و منصوب یا با «ما»، که به معنای «شیئاً» است، ابهام آن رفع شود.
در اعراب جملات مدح و ذمّ سه دیدگاه وجود دارد:
1. دیدگاه مشهورتر این است که مخصوص، مبتدای مؤخّر و جملۀ پیش از آن خبر مقدّم است؛
2. مخصوص خبرِ مبتدای محذوف است؛
3. مخصوص مبتدایی است که خبر آن حذف شده است.
اگر پس از «نِعمَ و بِئسَ» واژۀ «ما» بیاید و پس از آن جملهای فعلیه قرار گیرد، دو نوع اعراب برای «ما» و جملۀ فعلیۀ پس از آن جایز خواهد بود:
1. «ما»، مای موصوله، محلاً مرفوع، فاعل و جملۀ فعلیۀ پس از آن صلۀ موصول است و محلّی از اعراب ندارد.
2. «ما»، مای نکره، محلاً منصوب، تمییز و جملۀ فعلیۀ پس از آن جملۀ وصفیه برای «ما» و در محلّ نصب است به تبعیّت