عربی
عربی ، صرف و نحو و همه چیز 
قالب وبلاگ

استثناء یعنی خارج ساختن اسمِ پس از ادات استثناء از حکمی که پیش از این ادات است.

 هر جملۀ استثناء از سه رکن اساسی تشکیل می‌شود: 1. مستثنی‌منه؛ یعنی واژه‌ای که حکم کلّی جمله به آن نسبت داده می‌شود و واژۀ پس از ادوات استثناء از آن استثناء می‌شود؛ 2. ادات استثناء: «إلاّ، خَلا، عَدا، حاشا، لَیْسَ، لا یَکونُ، غَیْر و سِوَی»؛ 3. مستثنی؛ یعنی واژه‌ای که از حکم کلّی استثناء می‌شود. برای نمونه در عبارت «جاءَ التّلامیذُ إلاّ علیّاً»، «التّلامیذُ» مستثنی‌منه، «إلاّ» ادات استثناء و «علیّاً» مستثنی است.

 استثناء دارای تقسیماتی است که بسته به جهت تقسیم، سه تقسیم‌بندی گوناگون دارد:
1. استثنای تامّ و مفرَّغ: استثنای تام استثنایی است که در آن مستثنی‌منه ذکر شده باشد، ولی در استثنای مفرَّغ مستثنی‌منه ذکر نمی‌شود.
2. استثنای متّصل و منقطع: استثنای مّتصل به استثنایی گفته می‌شود که مستثنای آن از جنس مستثنی‌منه و یکی از مصادیق و افراد آن باشد، اما اگر مستثنی از جنس و مصادیق مستثنی‌منه نبود، استثناء، منقطع است. 3. استثنای موجَب و غیرموجَب: استثنای موجَب استثنایی است که جملۀ استثناء جمله‌ای مثبت باشد و استثنای غیرموجَب استثنایی است که جملۀ استثناء، منفی یا شبه‌منفی (نهی یا استفهام) باشد.

 اسمِ پس از «إلاّ» از سه حکم اعرابی دارد:
1. وجوب نصب بنا بر مستثنی بودن؛
2. جواز نصب بنا بر مستثنی بودن، یا تبعیّت از مستثنی‌منه بنا بر بدل بودن؛
3. اعراب بر حسب عوامل؛ یعنی اسمِ پس از «إلاّ» با توجه به اینکه عاملِ پیش از «إلاّ» به چه معمولی نیاز دارد، اعراب می‌شود.

 اسمِ پس از «إلاّ» در سه مورد، بر اساس مستثنی بودن، واجب النصب است:
1. استثنای تامّ، متّصل و موجَب؛
2. استثنای منقطع؛
3. تقدیم مستثنی بر مستثنی‌منه.

 

نکته

آنچه در تعریف استثناء گفته شد، یعنی خارج ساختن اسمِ پس از ادات استثناء از حکمی که پیش از این ادات وجود دارد، به طور حقیقی تنها در مورد استثنای متّصل صدق می‌کند. برای نمونه تعریف استثناء در جمله‌ای همچون «جاءَ الطّلاّبُ إلاّ علیّاً» مصداق پیدا می‌کند؛ زیرا «الطّلاّبُ» شامل حال «عليّاً» می‌شود و علی می‌تواند در حکم «مَجيء» (آمدن) داخل شود که با آوردن «إلاّ» از این حکم خارج شده است.
اما در جمله‌ای مانند «رَجَعَ المُسافِرونَ إلاّ أمتِعَتَهُم»، «المسافرونَ» شامل «أمتِعَة» نمی‌شود؛ زیرا اساساً «أمتِعَة» از آغاز داخل در حکم نیست. همچنین در عبارت «جاءَ الطّلاّبُ إلاّ المعلّمَ»، «المعلّمَ» در لفظ مستثنی‌منه داخل نیست و از آغاز حکم «مجيء» در مورد آن صدق نمی‌کند.
بنابراین دلیل نامیدن این استثناء به استثنای منقطع آن است که در استثنای منقطع، ادات استثناء به معنای استدراک (لَکِن) است؛ برای نمونه عبارت «رَجَعَ المُسافِرونَ إلاّ أمتِعَتَهُم» یعنی «مسافران برگشتند، ولی بار و اثاثشان برنگشت». یا جملۀ «جاءَ الطّلاّبُ إلاّ الأستاذَ» یعنی «دانشجویان آمدند، ولی استادشان نیامد». در اینجا استثناء، استثنای واقعی نیست، بلکه به معنای استدراک، یعنی رفع توهّم از کلام قبلی است. گویا هنگامی که گفته‌ می‌شود «دانشجویان آمدند»، ممکن است کسی گمان کند که استادشان هم آمده است، ولی با این عبارت این توهّم برطرف می‌شود.
اما از این‌رو استثنای منقطع را در شمار استثناء می‌آورند که معمولاً عادت بر آن است که مثلاً وقتی مسافران بر می‌گردند، بار و اثاث آنها نیز برمی‌گردد و این امر به دلالت التزامی فهمیده می‌شود. بنابراین با استثناء کردن این گمان برطرف می‌گردد. یا از جملۀ «اِحتَرَقَتِ الدّارُ» به دلالت التزامی می‌توان دریافت که هر چیزی که در خانه بوده، از جمله کتابها سوخته است، ولی با آوردن عبارت «إلاّ الکُتُبَ»، کتابها از این حکم خارج می‌شود.



[ دوشنبه 29 شهریور 1395  ] [ 9:52 AM ] [ سامان ] [ نظرات 0 ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

تو این وبلاگ قصد داریم از همه جای عربی صحبت کنیم البته تمرکز بیشترمون رو کتاب صرف میر و صرف ساده است
لینک دوستان
موضوعات وب
آمار سایت
كل بازديدها : 40131 نفر
كل نظرات : 0 عدد
كل مطالب : 74 عدد
آخرین بروز رسانی : جمعه 23 مهر 1395 
تاریخ ایجاد بلاگ :دوشنبه 28 دی 1394 
امکانات وب