همیشه قبل هر حرفی برایت شعرمیخوانم
قبولم کن،من آداب زیارت رانمیدانم
نمیدانم چرا اینقدربامن مهربانی تو
نمیدانم کنارت میزبانم یا که مهمانم
نگاهم روبروی تو بلاتکلیف میماند
که از لبخندلبریزم،که از گریه فراوانم
به دریا میزنم دریا ضریح توست،غرقم کن
دراین امواج پرشوری که من یک قطره ار آنم
تماشامیشوی آیه به آیه درقنوت من
تویی شرط و شروط من اگرگاهی مسلمانم
اگرسلطان تویی دیگرابایی نیست میگویم:
که من یک شاعردرباری ام ،مداح سلطانم
(سیدحمیدرضا برقعی)