پرچم تو باد را اینسو و آنسو میبرد
گنبدت خورشید را هر روز از رو میبرد
بسته به ایمان خویش از آب سقاخانهات
یک نفر آب و کسی میگفت دارو میبرد
مهربانیِ تو جای خود،که حتی در عتاب
سمت زائر خادمت تنها پر قو میبرد
میتکاند از غبار بی کسی اول مرا
بعد دربانت مرا با دست خود تو میبرد
از فراوانی مهمانان تو فهمیدهام
هر گدا از ماجرای سفرهات بو میبرد
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا