ميخواهم تا آنجا كه دوست دارم پر بگيرم٬ اما تا بارگاه دوست راه طولاني است. چشم از پنجره بر نميدارم. دشت از پي دشت٬ كوه از پي كوه٬ دسته دسته گل سرخ٬ يك عالم سبز و يك دريا اشتياق٬ كه دستي از غيب به جانم ريخته است. هميشه همينطور است خودم را به مولا كه ميسپارم ديگر اين من نيستم كه ميروم٬ براي لحظهاي خواب مرا ميربايد دست در دست نور و آراميدن در كنار ضريح.
برميخيزم پيرامونم غوغايي به پاست. صداي دلها همه ميگويند: يا ضامن آهو رسيدهايم انگار٬ اين گنبد زيبا قلب ايران است.