محمد بن فضل هاشمی گوید: پس از شهادت حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام از بغداد به مدینه رفتم.
خدمت حضرت رضا علیهالسلام شرفیاب شدم. به عنوان ولی امر مسلمانان، بر حضرتش سلام دادم. آنچه در اختیار داشتم، تحویل آن امام دادم. عرض کردم: من عازم بصرهام، میانم که مردم این شهر در مورد مسألهی امامت گرفتار اختلافات فراوانی هستند، و از من دربارهی امامت شما خواهند پرسید. آیا چیزی را در اختیار من قرار میدهید که بتوانم در این زمینه ایشان را مجاب کنم؟