کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
خاطرات دفاع مقدس (11) ازکتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی
 
 

آخرین دیدار شهید کیا از خانواده

 

 

 

سرانجام آقای کیا که از چندین ماه قبل به مرخصی نرفته بود، پس از تحریک و تشویق اینجانب با اخذ یک هفته مرخصی عازم تهران و کرج، خانه پدری خودش شد. پس از اتمام مرخصی با یک هفته تأخیر حدوداً نیمه فروردین به اهواز بازگشت و دو جعبه سیب نیز از کرج آورده بود. به من خیلی محبت می‌کرد و خودمانی شده بود. از او سوال کردم، این همه راه شما به زحمت افتاده‌ای که دو جعبه سیب را با وسائل نقلیه عمومی تا اهواز بیاوری. اظهار داشت این سیبها را برای پاسخ به شما آورده‌ام. چون من هیچ وقت اسم مرخصی نمی‌بردم و تلفن نمی‌زدم به من گفتیدکه: آیا شما پدر و مادر و قوم و خویشی هم دارید یا نه؟ و حالا پس از ماهها. هم مرخصی رفتم و هم سیب آوردم. که برای شما ثابت کنم که من هم دارای پدر و مادر و قوم و خویش هستم. لکن انجام وظیفه و حضور در جبهه را بر همه آنها مقدم می‌دانستم.

قرارگاه عملیاتی والفجر یک

در اوائل سال شصت و دو نیروها کم کم آمادة عملیات دیگری به نام عملیات والفجریک می‌شدند. ما هم در صدد بودیم که به نحوی از زمان حمله مطلع شویم و باز شرکت نمائیم. لکن یکی از بزرگان آن روز تقریباً ما را از حضور در خط مقدم منع کرد و تصمیم گرفتیم که حداقل شب عملیات را در قرار گاه عملیاتی حضور داشته باشیم و فردای عملیات به منطقه عملیاتی برویم. بالاخره از شب عملیات مطلع شدیم و قرار شد که من به قرار گاه بروم و بعد از قطعی شدن زمان حمله، تلفنی به آقای کیا اطلاع دهم که در قرا رگاه حضور پیدا کند.

قرارگاه در منطقه عین خوش بود. من هم به منطقه دشت عباس و عین خوش رفتم. فرماندة عملیات جنوب از طرف سپاه سردار رحیم صفوی بود. ایشان آمدند و پس از برسی نظر دادند که لازم است مکان قرارگاه تغییرکند. لذا عملیات بیست و چهار ساعت تأخیر افتاد و تقریباً قرارگاه ده کیلومتر عقب‌تر آمد.

منبع : کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 9:07 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

عکس زیبا از طبیعت

 عکس زیبا,عکس زیبا از طبیعت,گالری عکس زیبا

عکس زیبا از طبیعت بهاری

 

عکس زیبا و جذاب,عکس زیبا جدید,عکس زیبا

عکس زیبا از بازتاب طبیعت در آب

 

عکس های بسیار زیبا,عکس زیبا,دانلود عکس های زیبا

عکس زیبا از طبیعت

 

گالری عکس زیبا,عکس زیبا از پاییز,عکس زیبا

گالری عکس زیبا از طبیعت

 

عکس زیبا و جذاب,عکس زیبا جدید,عکس زیبا

عکس های طبیعت زیبا

 

عکس زیبا و جالب,عکس های بسیار زیبا,عکس های طبیعت زیبا

عکس های بسیار زیبا

 

عکس های بسیار زیبا,دانلود عکس های زیبا,عکس های طبیعت زیبا

عکس زیبا جدید

 

عکس زیبا,دانلود عکس های زیبا,عکس زیبا و جذاب

عکس زیبا از پاییز

 

گالری عکس زیبا,عکس های بسیار زیبا,عکس زیبا

عکس زیبا و جذاب از طبیعت

 

عکس زیبا و جالب,عکس زیبا,گالری عکس زیبا

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 9:05 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

  اس ام اس شهادت امام هادی (ع)



 

اس ام اس شهادت امام هادی,اس ام اس شهادت امام هادی (ع),اس ام اس شهادت ام علی نقی

 

«اس ام اس شهادت امام هادی (ع)»

 

دل را شراره غم تو پر شرار کرد
داغ تو قلب خسته‌دلان، داغدار کرد
ای سرو بوستان ولا از غم تو چرخ
جاری ز دیده اشک، چو ابر بهار کرد
با کشتن تو قاتلت ای هادى امم
خود را به نزد ختم رسل شرمسار کرد

شهادت جانسوز امام هادی(ع) تسلیت باد

 

 

اس ام اس شهادت امام هادی,اس ام اس شهادت امام هادی (ع),اس ام اس شهادت ام علی نقی

اس ام اس شهادت امام هادی (ع)

 

 هر که‌ بر طریق‌ خداپرستى‌ محکم‌ و استوار باشد ، مصائب‌ دنیا بر وى‌ سبک‌ آید ، گر چه‌ تکه‌ تکه‌ شود.
(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ ۵۱۱)

 

 

اس ام اس شهادت امام هادی,اس ام اس شهادت امام هادی (ع),اس ام اس شهادت ام علی نقی

اس ام اس شهادت امام هادی (ع)

 

نه همی جای تو در سامره تنها باشد
که به دلهای محبان تو جای تو بود
دیده گریان نشود روز جزا در محشر
هر که گریان به جهان بهر عزای تو بود
شهادت جانسوز امام هادی(ع) تسلیت باد

 

 

اس ام اس شهادت امام هادی,اس ام اس شهادت امام هادی (ع),اس ام اس شهادت ام علی نقی

اس ام اس شهادت امام هادی (ع)

 

امروز که زمین و آسمان می گرید
از بهر غريب سامرا می گرید
جا دارد اگر كه شیعه خون گریه کند
چون مهدی صاحب الزمان می گرید
شهادت جانسوز امام هادی(ع) تسلیت باد

 

 

اس ام اس شهادت امام هادی,اس ام اس شهادت امام هادی (ع),اس ام اس شهادت ام علی نقی

اس ام اس شهادت امام هادی (ع)


 فروتنى‌ آن‌ است‌ که‌ با مردم‌ چنان‌ کنى‌ که‌ دوست‌ دارى‌ با تو چنان‌ باشند.
(المحجة‌ البیضاء ، ج‌ ۵ ، ص‌ ۲۲۵)

 

 

سرگرمی

اس ام اس شهادت امام هادی (ع)

 

هر کس‌ از خدا بترسد ، مردم‌ از او بترسند ، و هر که‌ خدا را اطاعت‌ کند ، از او اطاعت‌ کنند ، و هر که‌ مطیع‌ آفریدگار باشد ، باکى‌ از خشم‌ آفریدگان‌ ندارد ،و هر که‌ خالق‌ را به‌ خشم‌ آورد ، باید یقین‌ کند که‌ به‌ خشم‌ مخلوق‌ دچار مى‌شود.
(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ ۵۱۰)

 

 

سرگرمی

اس ام اس شهادت امام هادی (ع)

 

شخص‌ شکرگزار ، به‌ سبب‌ شکر ، سعادتمندتر است‌ تا به‌ سبب‌ نعمتى‌ که‌ باعث‌ شکر شده‌ است‌ . زیرا نعمت‌ کالاى‌ دنیاست‌ و شکرگزارى‌ ، نعمت‌ دنیا و آخرت‌ است‌ .
(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ ۵۱۲)

 

 

اس ام اس شهادت امام هادی,اس ام اس شهادت امام هادی (ع),اس ام اس شهادت ام علی نقی

اس ام اس شهادت امام هادی (ع)

 

در مجلس مظلومیّت مردِ غریب
بنگر که دلم میان غمخانه گم است
این ناله ز ماتمِ امامِ هادی ست
معصوم دوازدهم امامِ دهم است
شهادت جانسوز امام هادی(ع) تسلیت باد

 

 

سرگرمی

اس ام اس شهادت امام هادی (ع)

 

خداوند دنیا را سراى‌ امتحان‌ و آزمایش‌ ساخته‌ و آخرت‌ را سراى‌ رسیدگى‌ قرار داده‌ است‌ ، و بلاى‌ دنیا را وسیله‌ ثواب‌ آخرت‌ ، و ثواب‌ آخرت‌ را عوض‌ بلاى‌ دنیا قرار داده‌ است‌.
(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ ۵۱۲)

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 9:03 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

شهادت امام هادی(ع)

عرض تسلیت

امروز زمین آغوش گشوده است تا بار دیگر انسان پاکی از سلاله خاندان پیامبر(ص) را در خود جای دهد و او را به حیاتی برتر از این دنیای دون و در کنار اولیا و انبیا نوید دهد. شهادت جانگداز آن امام همام، امام علی النقی(ع) را به عموم شیعیان جهان تسلیت می گوییم.

سال غم و اندوه

شهادت امام هادی(ع)، پیشوای دهم شیعیان، در ماه رجب و در 42 سالگی اتفاق افتاد. عروج روح قدسی آن انسان وارسته جهان اسلام را غرق در ماتم و اندوه ساخت. شهادت مظلومانه آن بزرگوار شهر سامرا را پر از شیون و ناله کرد. تمامی دوستداران اهل بیت در غم فقدان گوهری تابناک عزادار شدند و آن سال را سال اندوه شیعه نامیدند.

هجران مدینه

خلفای عباسی از توجه مردم نسبت به خاندان رسالت همیشه در هراس بودند و از مشاهده عشق و علاقه قلبی مردم نسبت به خاندان پیامبر احساس خطر می کردند. در مدینه، زادگاه امام هادی(ع)، والی مدینه آزار فراوانی نسبت به این شمع تابان الهی روا می داشت. از این رو شخصی به نام بریحه عباسی که امام جماعت بود به متوکل نامه نوشت که اگر هنوز تو را به مکه و مدینه نیاز هست، علی بن محمد(ع) را از این دیار تبعید کن؛ چرا که اکثر مردمان این منطقه را تحت نفوذ و اطاعت خویش قرار داده است. بدین ترتیب بود که متوکل با احترام امام را به سامرّا، محل خلافت خویش، دعوت کرد.

توهین متوکل به مقام امام هادی(ع)

متوکل خلیفه عباسی در ظاهر حضرت هادی(ع) را با احترام و تکریم به سامرا آورد ولی همواره در صدد اهانت و آزار حضرت(ع) بود؛ به طوری که هنگام ورود، حضرت را در کاروان سرای نامناسبی سکونت داد. شخصی از دوستداران حضرت برای عرض این مطلب به خدمت ایشان آمد. حضرت امام هادی(ع) در جواب فرمودند: کسی که خداوند قدر و منزلتش را بلند سازد با این اعمال کوچک و حقیر نمی شود.

محدودیت امام(ع)

هر اندیشمندی با نگاهی گذرا به زندگی امام هادی(ع) در می یابد که آن گرامی در سراسر عمر شریف خویش با محدویت های رنج آوری روبرو بوده است. متوکل، خلیفه ستمگر عباسی، امام هادی(ع) را به اجبار از مدینه به مرکز خلافتش یعنی سامرا آورد و آن بزرگوار را تحت مراقبت نگه داشت. در عین حال امام با تحمل همه رنج ها هرگز از مسئولیت الهی خویش در قبال جامعه انسانی دست نکشید و به کم ترین تفاهم و سازشی با ستمگران تن نداد و همواره روشنی بخش تاریکی های جهل و بی ایمانی بود.

اثر والای امام هادی(ع)

دهمین ستاره آسمان ولایت، امام ابوالحسن هادی(ع) زیارتی به نام «زیارت جامعه» تقدیم دوستداران امامت فرموده است. جان ما خاکیان فدای تربت پاک او باد که با شعاع فروزان سخن خویش ما را با آسمان عظمت و جلال الهی آشنا ساخته است. شیوایی کلام و والایی مضمون و دانش و معرفتی که در آن موج می زند خود گویای اصالت این زیارت و معرّف دانش سرشار گوینده ارجمند آن امام هادی(ع) است.

شاگردان امام هادی(ع)

با آنکه جوّ اختناق و ستم دوره خلفای عباسی، امکان استفاده از امام هادی(ع) را بسیار محدود کرده بود، در عین حال برخی از مشتاقان معارف قرآن و اهل بیت(ع) توانستند به قدر ظرفیت خویش از حضرت امام هادی(ع) کسب فیض کنند. در روایات، 185 نفر از راویان احادیث و شاگردان امام را نام برده اند که در میان آنان چهره های درخشانی چون حضرت عبدالعظیم حسنی، حسین بن سعید اهوازی و فضل بن شاذان نیشابوری به چشم می خورند.

شهادت محبوب دل ها

زهر سراسر بدن امام هادی(ع) را فرا گرفته بود و حضرت در بستر بیماری آخرین زمزمه های قدسی را با معبود خویش نجوا می کرد. غم و اندوهی گران بر قلوب مؤمنان سنگینی می کرد و چشم ها در فراق آن محبوب اشک می ریخت. حضرت امام علی النقی(ع)، آن طبیب آلام دردمندان و شفیق دل های مجروح مؤمنان، بر اثر زهر کشنده، در سومین روز از ماه رجب سال 254 (ه ) شربت شهادت نوشید.

حقارت نفس

نفس و سرشت واقعی انسان امانتی آسمانی و موهبتی است الهی که در اختیار انسان قرار گرفته است. اگر انسان آن را حقیر و کوچک بشمارد، در واقع همه چیز خود را باخته است و در این صورت ارتکاب زشتی ها برای او کار دشواری نخواهد بود. اما اگر ارزش وجودی خویش را بداند و به عظمت الهی و ملکوتی آن واقف شود هرگز آن را به تیرگی ها نمی آلاید. حضرت امام هادی(ع) در این مورد می فرمایند: اگر کسی در نزد خود خوار شود از شر او ایمن مباش.

در سوگ پدر

هشت بهار از عمر گران بهای دهمین امام و مولای عزیز ما، امام هادی(ع)، نگذشته بود که غبار یتیمی بر چهره اش نشست. در سال 220 هجری در آخر ماه ذیقعده پدر بزرگوار و جوان خود را از دست داد. پدری که نمونه بارز علم و تقوی و فضیلت و شجاعت و مظهر مبارزه با ستم و پناه درماندگان و بی چارگان بود. بعد از شهادت امام جواد(ع) امامت به فرزندش امام هادی(ع) منتقل شد و آن حضرت از همان سال های کودکی به مقام پیشوایی شیعیان رسید.

رفتار خلفای عباسی با امام هادی(ع)

زندگانی پر نشیب و فراز امام هادی(ع) هم زمان با حکومت هفت خلیفه عباسی بوده است. امام هادی(ع) همچون اجداد پاک خویش با سازش ناپذیری در برابر بیداد ظالمان و با دادخواهی و طرفداری از عدالت و هدایت و ارشاد انسان ها، به مبارزه با خلفای غاصب می پرداختند. به همین دلیل خلفا با وجود امام هادی(ع) همواره حکومت خویش را در خطر می دیدند و به هر طریق در تلاش بودند که چهره دهمین پیشوای راستین مسلمانان را دگرگون جلوه دهند و با نیرنگ های گوناگون علاقه امت را نسبت به آن بزرگوار کم کنند.

آزارهای متوکل نسبت به امام هادی(ع)

دوران امامت حضرت علی النقی(ع) بیشتر با متوکل عباسی هم زمان بود و این دوران از سخت ترین سال های زندگی آن بزرگوار محسوب می شود؛ زیرا متوکل از جنایت کارترین چهره های حکومت عباسی بود. سخت گیری و آزار متوکل نسبت به امام هادی(ع) و اهل بیتش به جایی رسید که مردم را به جرم پیروی از امامان گرامی و دوستی با آنان شکنجه می کردند و از همین رو کار بر دوستداران اهل بیت طهارت بسیار مشکل شد.

امام هادی(ع) خورشید عالم تاب

مولای بزرگوار ما، دهمین ستاره آسمان امامت، حضرت امام هادی(ع) همچون امامان و معصومان دیگر، همواره راهبر امت و بیان کننده احکام اسلام و قرآن بود. امام هادی(ع) دهمین اشعه فروزان مهر الهی بر روی زمین و واسطه فیض میان آفریدگار و آفریدگان بود که با فروغ عالم تاب دانش و یقین خویش تاریکی های نادانی را روشن می ساخت و گرمابخش محفل شیعیان در آن شام سرد و بی روح بود.

عبادت و پارسایی امام هادی(ع)

حضرت امام علی النقی(ع) علاوه بر برخورداری از کمال و فضل و دانش و معنویت، عابدترین و پارساترین مردم زمان خود بود و همچون پدران بزرگوارش شب های طولانی رو به قبله می نشست و به عبادت خالق یکتا مشغول می شد و لحظه ای از عبادت دست نمی کشید. همیشه بر تن نازنین و مبارکش لباسی از پشم می انداخت و سجاده اش حصیر بود.

خودپسندی

خودپسندی از صفات نکوهیده ای است که حقیقت آن جز غفلت و دوری از خدا چیز دیگری نیست. خودخواهی سرچشمه همه مفاسد و گناهان است و انسان را از خدا دور و دل را از ساحت عظمت او منصرف می کند. انسان خودخواه به تدریج از خودِ الهی و ملکوتی خویش دور می شود و علاوه بر دوری از خدا، اطرافیان را نیز از خود دور می کند و می رنجاند. حضرت امام هادی(ع) در سخنی ژرف و والا می فرمایند: کسی که خودپسند باشد، مخالفان او بسیار خواهند بود.

ایجاد روابط دوستانه

یکی از مسائل مهم در زندگی انسان برقراری پیوند دوستی و صمیمیت با افراد شایسته است و از موانع اساسی بر سر راه ایجاد دوستی و صمیمیت خودخواهی است. غرور و خودپسندی در افراد مانع تحکیم روابط دوستانه در میان آنهاست. باید به ابراز علاقه دیگران به درستی پاسخ گفت و از مصاحبت و معاشرت آنها بهره مند شد. امام هادی(ع) می فرمایند: کسی که دوستی و محبت و حسن نظرش را به تو تقدیم کند تو نیز از وی پیروی کن و پذیرای او باش.

اطاعت پروردگار

حضرت امام هادی(ع) که از قهرمانان وادی بندگی است، در مورد اطاعت خالق یکتا می فرمایند: کسی که از خدا پروا داشته باشد، دیگران از او پروا خواهند داشت، و کسی که از خدا اطاعت کند از او اطاعت می کنند و کسی که از آفریدگار اطاعت کند از خشم خلق باکی ندارد.

به راستی آنان که خالصانه و با تمام وجود گام در مسیر بندگی و اطاعت خدا نهاده و با این کلید، درِ سعادتِ جاودان را بروی خود گشوده و به عزّت حقیقی رسیده اند و آن را بزرگ ترین سرمایه و افتخار خود یافته اند، خداوند سرپرستی و تدبیر امور آنان را به عهده می گیرد و به آنها عزت و سربلندی می بخشد.

زیان نادانی

زیرکی و استفاده از عقل و تدبیر از ویژگی های انسان مسلمان است. این ویژگی به مؤمن کمک می کند تا بتواند حرف راست خویش را بر کرسی تصدیق بنشاند و بدین ترتیب از دین و مسلک خویش آگاهانه و به بهترین وجه دفاع کند. امام هادی(ع) در این باره می فرمایند: کسی که حق با اوست ولی سفیهانه عمل می کند، ممکن است نور حقش را به سبب عمل سفیهانه اش خاموش سازد.

دست به دامان دهمین خورشید

سلام بر تو ای فرزند پیامبر(ص)، ای منزلگاه فرشتگان الهی و ای خزانه دار علم. سلام بر تو ای پیشوای دهم شیعیان. سلام بر تو ای دهمین نور هدایت و امامت. سلام بر تو ای امام هدایت گر و چراغ تاریکی ها و ای پرچمدار پرهیزگاری. سلام خدا و فرشتگانش بر تو باد.

حوزه


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 9:01 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

امام باقر(ع) از چه شخصی بغض دارد؟

شناسه خبر: 1028440 سرویس: رسانه ها
ولادت امام باقر

امام باقر علیه السلام در روایتی بغض خود را از کسی که در کار دنیایش تنبل باشد بیان کرده اند.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، متن حدیث را از کتاب مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول منتشر می کنیم.

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ إِنِّی لَأُبْغِضُ الرَّجُلَ أَوْ أُبْغِضُ لِلرَّجُلِ أَنْ یَکُونَ کَسْلَاناً عَنْ أَمْرِ دُنْیَاهُ وَ مَنْ کَسِلَ عَنْ أَمْرِ دُنْیَاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَکْسَلُ.

امام باقر علیه السلام مى ‏فرماید: از شخصى که در کار دنیایش تنبل باشد بغض(نفرت) دارم چون هر که در کار دنیایش تنبل باشد، در امور آخرتش تنبل‏ تر است.


پی نوشت:

مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج‏19، ص:33

منبع:حوزه

انتهای پیام/

R30129/P30129


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 8:59 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

ولادت امام باقر علیه السلام (57 ق)

   
 
امام محمدباقر عليه السّلام ، امام پنجم شيعيان بنا به روايتى در سوم صفر سال 57 در مدينه منوره ديده به جهان گشودو جهان هستى را با نور خود روشن ساخت .
ولى اين تاريخ ، مورد اتفاق تاريخ ‌نگاران و سيره نويسان نيست . زيرا برخى از آنان ، ميلاد با سعادت محمدباقر عليه السّلام را اول ماه رجب سال 57 هجرى قمرى مى دانند.
بيشتر مورخان گفته اند كه سال تولدش 57 قمرى بوده است . بنابراين وى چهار سال پيش از واقعه كربلا به دنيا آمد و همراه پدر بزرگوارش در اين واقعه جان سوز حضور داشت .
پدرش امام على بن الحسين عليه السّلام ، معروف به سجاد و زين العابدين ، و مادرش فاطمه بنت الحسن المجتبى عليه السّلام ، معروف به امّالحسن و امّ عبدالله مى باشند.
چون نَسَب شريف امام محمدباقر عليه السّلام ، هم از پدر و هم از مادر به امام اميرالمؤ منين عليه السّلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها  مى رسد، به ايشان علوى بين علويين و فاطمى بين فاطميين گفته مى شود. امام محمدبن على عليه السّلام ، مكنّى به ابوجعفر و ملقب به باقرالعلم و باقرالعلوم مى باشد.
اين امام همام پس از شهادت پدر ارجمندش امام زين العابدين عليه السّلام در سال 95 قمرى ، به مقام عظماى ولايت و امامت شيعيان رسيد وپيروان اهل بيت عليهم السّلام را در آن درياى مواج سياسى و نظامى عصر خويش و هرج ومرج هاى آخر حكومت امويان ، به نيكى هدايت و رهبرى كرد. با اين كه ميان رحلت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و تولد امام محمدباقر عليه السّلام به مدت 47 سال فاصله بود، در عين حال آن حضرت ، سلام گرم و دلنشين پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را از سوى جابربن عبدالله انصارى دريافت كرد.
جابربن عبدالله كه يكى از ياران رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و از محبان اهل بيت عليهم السّلام بود، در سنين كودكى و نوَجوانى امام محمدباقر عليه السّلام ، وى را در آغوش گرفت و سلام پيامبر صلّى اللّه عليه و آَله را به وى ابلاغ كرد.
امام محمدباقر عليه السّلام از آغاز زندگى تا شهادت خويش با 11 تن از خلفا معاصر بود كه همه آنان ، جز يكى از طايفه خبيثه بنى اميه بودند.
سرانجام اين امام همام در هفتم ذى الحجه ، و به روايتى در ربيع الاول سال 114 قمرى در 57 سالگى به وسيله زهرى كه ابراهيم بن وليد بن عبدالملك ، در ايام خلافت هشام بن عبدالملك ، به آن حضرت خورانيده بود، به شهادت رسيد و در قبرستان بقيع ، در كنار پدرش امام زين العابدين عليه السّلام و جدّ مادرى اش امام حسن مجتبى عليه السّلام به خاك سپرده شد.
شيخ ‌مفيد متوفاى سال 413 قمرى  در كتاب اءلارشاد، درباره مقام و شخصيت امام محمدباقر عليه السّلام مى گويد: حضرت باقر كه نام شريفش محمّد بن على بن الحسين عليه السّلام است ، از ميان تمام برادرانش پس از پدر ارجمندش ، به مقام امامت و خلافت الهى رسيد و جانشين وى گرديد و امور امامت را پس از آن حضرت ، اداره كرد. فضيلت ، علم ، زهد و بزرگوارى امام محمدباقر عليه السّلام از تمامى خاندان وى بيشتر و برتر بود و همگان ، وى را به عظمت مى ستوده و عوام و خواص احترامش مى كردند. قدر و منزلتش از ديگران بيشتر بود و از هيچ يك از فرزندان امام حسن عليه السّلام و امام حسين عليه السّلام ، در خصوص علم دين ، نشر آداب و سنت نبوى ، حقايق قرآنى ، سيرت الهى و فنون اخلاق و آداب ، يادگار گران بهايى به اندازه او بر جاى نمانده است .
از ياران پيامبر صلّى اللّه عليه و آله ، همان هايى كه عمرى دراز پيدا كرده و محضر آن جناب را درك كرده بودند، از آن حضرت ، امور دينى و آيين اسلامى را روايت كرده اند.
هم چنين بزرگان تابعين و پيشوايان فقهاى مسلمين ، از اين امام همام بهره هاى بسيار برده اند. پايه فضل و بزرگوارى آن حضرت به جايى رسيده بود كه در ميان اهل علم و كمال ، ضرب المثل بود و سرايندگان ، در ستايش او شعرهاى فراوانى سروده و آثار خود را به نام نامى آن حضرت مزين مى كردند.
السّلام عليك يا محمّدبن علي ، باقرالعِلمِ بعد النّبى ، يا حجة اللّه على خلقه ، و رحمة الله و بركاته
منبع: روزشمار تاریخ اسلام(ماه صفر)
 چشمه جاری شکافنده علم ها در بیابان خشکیده دانش جوشیدن گرفت و جان جویندگان علم و معرفت را از زلال پر برکت خود سیراب ساخت. شیعه نشان افتخار دیگری بر گردن آویخت و بر این پیشوای معصوم خود بالید. ای افتخار شیعه که در ضیافت خانه حوزه ها و دانشگاه ها سفره پر نعمت دانش تو گسترده است، میلاد مسعودت را گرامی می داریم.
ماه محرم ماه حماسه خونين و هميشه جاويدان كربلا با کوله باری از غم و اندوه سپری شد و در ايام صفر با غم سنگيني كه از لاله هاي خونین دشت کربلا بر دلهایمان همیشه باقی است، در شب ميلاد آخرين بازمانده كربلاي عطش، اشکهای چشمانمان مضاعف میشود و طپش قلبمان سنگین تر از دیروز و دستهایمان بر پنجره های سخت قبرستان غریب و دلگیر بقيع گره میخورد، آنجا که مأوی شكافنده دانش هاست.
چشم هايت را مي بندي و ديوار بقيع را در برابرت مي‌‌‌‌يابي و آنگاه كه شبكه هاي پنجره را لمس مي‌كني مرغ جانت پر مي كشد كه بر مزار هاي مطهر و پاكشان حضور يابي، صورت بر خاك معطرشان بگذاري و با سوز دل غربت ايشان را گريه كني. اين جا مدينه است اين جا بقيع است و اين چهار بقعه تاريك و مظلوم ... چهار قبر مظلوم را مي‌نگري كه تنها با سنگي بر روي آنها نشان از مزار شريف گلي از بوستان محمد (ص) دارند.
گل ستاره وجود حضرت باقر در آسمان شيعه تابيدن گرفت؛ اما آسماني كه رخت ماتم بر تن نموده، عزادار ديگر ستارگاني است كه ابرهاي كينه و سنگ دلي در كربلا، جلوي درخشش آنها را گرفته اند.
امام شكافنده دانش ها كه جامع علم و منبع دانش و مشهور به فضيلت و بينش است و درجه علم و دانشش بالاتر از فهم بشري، امام پايداري و تلخي چشيده اي  از حماسه عاشورا كه پيمانش با خدا غير قابل ترديد و فضيلت و كمالش غير قابل انكار است امام علم كه چشمه‌هاي جوشان دانش و فنون و حكمت از انديشه هاي اين بابغه دين مي جوشيد و مي‌تراويد و اوراق زندگي اش سراسر سرشار از احاديث روايت‌‌ها و كلمات قصار و نصيحت هاست.
شب ميلادش، فضاي ساكت و آرام مدينه، مبهوت نورافشاني خانه گلين امام سجاد (عليه السلام) است و فروغي نوراني، آسمان مدينه را روشن كرده است؛ نوري كه از چهره معصوم و منور نوزادي مبارك به آسمان ساطع است. چشمه جاري شكافنده علم ها در بيابان خشكيده دانش جوشيدن گرفت و جان جويندگان علم و معرفت را از زلال پر بركت خود سيراب ساخت.
 نام مبارک امام پنجم محمد بود. لقب آن حضرت باقر يا باقرالعلوم است، بدين جهت که: دريای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت. القاب ديگری مانند شاکر و صابر و هادی نيز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هريک باز گوينده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است.
کنيه امام "ابو جعفر" بود. مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی (عليه السلام) است. بنابراين نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن (عليه السلام) و از سوی پدر به امام حسين (عليه السلام)) مي رسيد. پدرش حضرت سيدالساجدين، امام زين العابدين، علی بن الحسين (عليهم السلام)) است . تولد حضرت باقر (عليه السلام)) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57 هجری در مدينه اتفاق افتاد.
در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سيد الشهداء کودکی بود که به چهارمين بهار زندگيش نزديک مي شد.
امام محمد باقر عليه السلام پايه گذار نهضت بزرگ علمي
 در دوره امامت امام محمد باقرو فرزندش امام جعفر صادق (عليهم السلام) مسائلی مانند انقراض امويان و بر سر کار آمدن عباسيان و پيدا شدن مشاجرات سياسی و ظهور سرداران و مدعيانی مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی و ديگران مطرح است، ترجمه کتابهای فلسفی و مجادلات کلامی در اين دوره پيش مي آيد، و عده ای از مشايخ صوفيه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پيدا مي شوند. قاضيها و متکلمانی به دلخواه مقامات رسمی و صاحب قدرتان پديد مي آيند و فقه و قضاء و عقايد و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسير مي نمايد و تعليمات قرآنی - به ويژه مسأله امامت و ولايت را، که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا، افکار بسياری از حق طلبان را به حقانيت آل علی (عليه السلام) متوجه کرده بود و پرده از چهره زشت ستمکاران اموی و دين به دنيا فروشان برگرفته بود، به انحراف مي کشاندند و احاديث نبوی را در بوته فراموشی قرار مي دادند. برخی نيز احاديثی به نفع دستگاه حاکم جعل کرده و يا مشغول جعل بودند و يا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون مي نمودند. اينها عواملی بود بسيار خطرناک که بايد حافظان و نگهبانان دين در برابر آنها بايستند. بدين جهت امام محمد باقرو پس از وی امام جعفر صادق (عليهم السلام) از موقعيت مساعد روزگار سياسی، برای نشر تعليمات اصيل اسلامی و معارف حقه بهره جستند و دانشگاه تشيع و علوم اسلامی را پايه ريزی نمودند. زيرا اين امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقيقی تعليمات پيامبر (صلي الله عليه و آله) و ناموس و قانون عدالت بودند و مي بايست به تربيت شاگردانی عالم و عامل و يارانی شايسته و فداکار اهتمام مي ورزيدند، و فقه آل محمد (صلي الله عليه و آله وسلم) را جمع و تدوين و تدريس کنند. به همين جهت محضر امام باقر (عليه السلام) مرکز علماء و دانشمندان و راويان حديث و خطيبان و شاعران بنام بود.
دانش امام باقر عليه السلام نيز همانند ديگر امامان از سر چشمه‏ وحى بود، آنان آموزگارى نداشتند و در مكتب بشرى درس نخوانده بودند، جابر بن عبد الله‏ نزد امام باقر (عليه السلام) مى‏ آمد و از آنحضرت دانش فرا مى‏گرفت و به آن گرامى مكرر عرض مى ‏كرد: اى شكافنده علوم! گواهى مى‏دهم تو در كودكى از دانشى خداداد برخوردارى.
در مکتب تربيتی امام باقر (عليه السلام) علم و فضيلت به مردم آموخته مي شد. رجال و شخصيتهاى بزرگ علمى آن روز، و نيز عده‏اى از ياران پيامبر (صلي الله عليه وآله) كه هنوز درحال حيات بودند، از محضر آن حضرت استفاده مى‏كردند.
جابر بن يزيد جعفى وكيسان سجستانى (از تابعين) وفقهائى مانند: ابن مبارك، زهرى، اوزاعى، ابوحنيفه، مالك، شافعى، زياد بن منذرنهدى از آثار علمى او بهره‏مند شده سخنان آن حضرت را، بى واسطه و گاه با چند واسطه، نقل نموده‏اند. كتب و مولفات دانشمندان و مورخان اهل تسنن مانند: طبرى، بلاذرى، سلامى، خطيب بغدادى، ابونعيم اصفهانى، و كتبى مانند: موطا مالك، سنن ابى داود، مسند ابى حنيفه، مسند مروزى، تفسير نقاش، تفسير زمخشرى، و دهها نظير اينها، كه از مهمترين كتب جهان تسنن است، پر از سخنان پرمغز پيشواى پنجم است و همه جا جمله: قال محمد بن على و يا قال محمد الباقر به چشم مى‏خورد.
كتب شيعه نيز در زمينه‏هاى مختلف سرشار از سخنان و احاديث حضرت باقر (عليه السلام) است و هر كس كوچكترين آشنايى با اين كتابها داشته باشد، اين معنا را تصديق مى‏كند.
سيره امام محمد باقر عليه السلام
ابوجعفر امام محمد باقر (عليه السلام) متولی صدقات حضرت رسول (صلي الله عليه و اله) و اميرالمؤمنين (عليه السلام) و پدر و جد خود بود و اين صدقات را بر بنی هاشم و مساکين و نيازمندان تقسيم مي کرد، و اداره آنها را از جهت مالی به عهده داشت. امام باقر (عليه السلام) دارای خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بود. سيرت و صورتش ستوده بود. پيوسته لباس تميز مي پوشيد. در کمال وقار و شکوه حرکت مي فرمود.
امام پنجم بسيار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خوش برخورد بود. با همه اصحاب مصافحه مي کرد و ديگران را نيز بدين کار تشويق مي فرمود. در ضمن سخنانش مي فرمود:
مصافحه کردن کدورتهای درونی را از بين مي برد و گناهان دو طرف - همچون برگ درختان در فصل خزان - ميريزد.
امام باقر (عليه السلام) در صدقات و بخشش و آداب اسلامی مانند دستگيری از نيازمندان و تشييع جنازه مؤمنين و عيادت از بيماران و رعايت ادب و آداب و سنن دينی، کمال مواظبت را داشت. ميخواست سنتهای جدش رسول الله (صلي الله عليه و آله) را عملا در بين مردم زنده کند و مکارم اخلاقی را به مردم تعليم نمايد. در روزهای گرم برای رسيدگی به مزارع و نخلستانها بيرون مي رفت و با کارگران و کشاورزان بيل مي زد و زمين را برای  کشت آماده مي ساخت. آنچه از محصول کشاورزی - که با عرق جبين و کد يمين - به دست مي آورد در راه خدا انفاق مي فرمود. بامداد که برای ادای نماز به مسجد جدش رسول الله (صلي الله عليه و آله) مي رفت، پس از گزاردن فريضه، مردم گرداگردش جمع مي شدند و از انوار دانش و فضيلت او بهره مند مي گشتند.
مدت بيست سال معاويه در شام و کارگزارانش در مرزهای ديگر اسلامی در واژگون جلوه دادن حقايق اسلامی - با زور و زر و تزوير و اجير کردن عالمان خود فروخته - کوشش بسيار کردند. ناچار حضرت سجاد (عليه السلام) و فرزند ارجمندش امام محمد باقر (عليه السلام) پس از واقعه جانگداز کربلا و ستمهای بي سابقه آل ابوسفيان، که مردم به حقانيت اهل بيت عصمت (عليهم السلام) توجه کردند، در اصلاح عقايد مردم به ويژه در مسأله امامت و رهبری، که تنها شايسته امام معصوم است، سعی بليغ کردند و معارف حقه اسلامی را - در جهات مختلف - به مردم تعليم دادند تا کار نشر فقه و احکام اسلام به جايی رسيد که فرزند گرامی آن امام، حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) دانشگاهی با چهار هزار شاگرد پايه گذاری  نمود و احاديث و تعليمات اسلامی را در اکناف و اطراف جهان آن روز اسلام انتشار داد.
امام سجاد (عليه السلام) با زبان دعا و مناجات و يادآوری از مظالم اموی و امر به معروف و نهی از منکر و امام باقر (عليه السلام) با تشکيل حلقه های درس، زمينه اين امر مهم را فراهم نمود و مسائل لازم دينی را برای مردم روشن فرمود. رسول اکرم اسلام (صلي الله عليه و آله) در پرتو چشم واقع بين و با روشن بينی وحی الهی وظايفی را که فرزندان و اهل بيت گرامي اش در آينده انجام خواهند داد و نقشی را که در شناخت و شناساندن معارف حقه به عهده خواهند داشت، ضمن احاديثی  که از آن حضرت روايت شده، تعيين فرموده است. چنان که در اين حديث آمده است:
در زمان اميرالمؤمنين علی (عليه السلام) گوئيا، مقام علم و ارزش دانش هنوز - چنان که بايد - بر مردم روشن نبود، گويا مسلمانان هنوز قدم از تنگنای حيات مادی بيرون ننهاده و از زلال دانش علوی جامی  ننوشيده بودند و در کنار دريای  بيکران وجود علی (عليه السلام) تشنه لب بودند و جز عده ای معدود قدر چونان گوهری را نمي دانستند. بي جهت نبود که مولای متقيان بارها مي فرمود: "سلونی قبل از تفقدونی"؛ پيش از آنکه من را از دست بدهيد از من بپرسيد و بارها مي گفت: من به راههای آسمان از راههای زمين آشناترم. ولی کو آن گوهرشناسی که قدر گوهر وجود علی را بداند؟ اما به تدريج، به ويژه در زمان امام محمد باقر (عليه السلام) مردم کم کم لذت علوم اهل بيت و معارف اسلامی را درک مي کردند و مانند تشنه لبی که سالها از لذات آب گوارا محروم مانده و يا قدر آن را ندانسته باشد، زلال گوارای دانش امام باقر (عليه السلام) را دريافتند و تسليم مقام علمی امام شدند و به قول يکی از مورخان:
"مسلمانان در اين هنگام از ميدان جنگ و لشکر کشی متوجه فتح دروازه های علم و فرهنگ شدند". امام باقر (عليه السلام) نيز چون زمينه قيام بالسيف (قيام مسلحانه) در آن زمان - به علت خفقان فراوان و کمبود حماسه آفرينان - فراهم نبود، از اين رو، نشر معارف اسلام و فعاليت علمی را و هم مبارزه عقيدتی و معنوی با سازمان حکومت اموی را، از اين طريق مناسب تر مي ديد، و چون حقوق اسلام هنوز يک دوره کامل و مفصل تدريس نشده بود، به فعاليتهای ثمر بخش علمی در اين زمينه پرداخت. اما بدين خاطر که نفس شخصيت امام و سير تعليمات او - در ابعاد و مرزهای مختلف - بر ضرر حکومت بود، مورد اذيت و ايذاء دستگاه قرار مي گرفت. در عين حال امام هيچگاه از اهميت تکليفی  شورش (عليه دستگاه) غافل نبود، و از راه ديگری  نيز آن را دامن ميزد: و آن راه، تجليل و تأييد برادر شورشي اش زيد بن علی بن الحسين بود.
خلفاى معاصر حضرت‏
پيشواى پنجم در دوران امامت دوران خود با زمامداران و خلفاى ياد شده در زير معاصر بود:
1- وليد بن عبدالملك (86-96)؛
2- سليمان بن عبدالملك (96-99)؛
3- عمر بن عبدالعزيز (99-101)؛
4- يزيد بن عبدالملك (101-105)؛
5- هشام بن عبدالملك عليهماالعنه (105-125)
اين خلفا، به استثناى عمر بن عبدالعزيز- كه شخصى نسبتا دادگر و نسبت به خاندان پيامبر (صلي الله عليه و آله) علاقه‏مند بود- همگى در ستمگرى و استبداد و خودكامگى دست كمى از نياكان خود نداشتند و مخصوصاً نسبت به پيشواى پنجم همواره سختگيرى مي‏كردند.
امام باقر (عليه السلام) از نظر دانشمندان
آوازه علوم و دانشهاى امام باقر عليه السلام چنان اقطار اسلامى را پر كرده بود كه لقب باقر العلوم (گشاينده دريچه‏هاى دانش و شكافنده مشكلات علوم) به خود گرفته بود. ابن حجر هيتمى مى‏نويسد: محمد باقر به اندازه‏اى گنجهاى پنهان معارف و دانشها را آشكار ساخته، حقايق احكام و حكمتها و لطايف دانشها را بيان نموده كه جز بر عناصر بى بصيرت يا بد سيرت پوشيده نيست و از همينجاست كه وى را شكافنده و جامع علوم، و برافرازنده پرچم دانش خوانده‏اند.
عبدالله بن عطأ كه يكى از شخصيتهاى برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام بود، مى‏گويد: من هرگز دانشمندان اسلام را در هيچ محفل و مجمعى به اندازه محفل محمد بن على (عليه السلام) از نظر علمى حقير و كوچك نديدم. من حكم بن عتيبه را كه در علم و فقه مشهور آفاق بود، ديدم كه در خدمت محمد باقر مانند كودكى در برابر استاد عاليمقام، زانوى ادب بر زمين زده شيفته و مجذوب كلام و شخصيت او گرديده بود.
امام باقر عليه السلام در سخنان خود،اغلب به آيات قرآن مجيد استناد نموده از كلام خدا شاهد مى‏آورد و مى‏فرمود: هر مطلبى گفتم، از من بپرسيد كه در كجاى قرآن است تا آيه مربوط به آن موضوع را معرفى كنم.
شاگرادان مكتب امام باقر (عليه السلام)
حضرت باقر عليه السلام شاگردان برجسته‏اى در زمينه‏هاى فقه وحديث و تفسير و ديگر علوم اسلامى تربيت كرد كه هر كدام وزنه علمى بزرگى به شمار مى‏رفت. شخصيتهاى بزرگى همچون: محمد بن مسلم، زراره‏بن اعين، ابو بصير، بريد بن معاويه عجلى، جابربن يزيد، حمران بن اعين، و هشام بن سالم از تربيت يافتگان مكتب آن حضرتند.
پيشواى ششم مى‏فرمود: مكتب ما و احاديث پدرم را چهار نفر زنده كردند، اين چهار نفر عبارتند از: زراره، ابوبصير، محمد بن مسلم و بريد بن معاويه عجلى. اگر اينها نبودند كسى از تعاليم دين و مكتب پيامبر بهره‏اى نمى‏يافت. اين چند نفر حافظان دين بودند. آنان، از ميان شيعيان زمان ما، نخستين كسانى بودند كه با مكتب ما آشنا شدند و در روز رستاخيز نيز پيش از ديگران به ما خواهند پيوست.
شاگردان مكتب امام باقر (عليه السلام) سرآمد فقها و محدثان زمان بودند و در ميدان رقابت علمى بر فقها و قضات غير شيعى برترى داشتند.آثار درخشان علمى پيشواى پنجم و شاگردان برجسته‏اى كه مكتب بزرگ وى تحويل جامعه اسلامى داد، پيشگويى پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) را عينيت بخشد. راوى اين پيشگويى جابر بن عبدالله انصارىشخصيت معروف صدر اسلام است.
جابر كه يكى از ياران بزرگ پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) و از علاقه‏مندان خاص خاندان نبوت است، مى‏گويد:
روزى پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) به من فرمود: بعد از من شخصى از خاندان مرا خواهى ديد كه اسمش اسم من و قيافه‏اش شبيه قيافه من خواهد بود. او درهاى دانش را به روى مردم خواهد گشود.
پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) هنگامى كه پيشگويى را فرمود كه هنوز حضرت باقر (عليه السلام) چشم به جهان نگشوده بود. سالها از اين جريان گذشت، زمان پيشواى چهارم رسيد. روزى جابر از كوچه‏هاى مدينه عبور مى‏كرد، چشمش به حضرت باقر افتاد. وقتى دقت كرد، ديد نشانه هايى كه پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرموده بود، عينا در او هست.پرسيد اسم تو چيست ؟
گفت: اسم من محمد بن على بن الحسين است. جابر بوسه بر پيشانى او زد و گفت: جدت پيامبر به وسيله من به تو سلام رساند!
جابر از آن تاريخ، به پاس احترام پيامبر (صلي الله عليه واله) و به نشانه عظمت امام باقر (عليه السلام) هر روز دوبار به ديدار آن حضرت مى‏رفت، او در مسجد پيامبر ميان انبوه جمعيت مي ‏نشست (و در پاسخ بعضى از مغرضين كه از كار وى خرده‏گيرى مى‏كردند) پيشگويى پيامبراسلام را نقل مي‏كرد
دوران امامت امام محمد باقر (عليه السلام) از سال 95 هجری که سال شهادت امام زين العابدين (عليه السلام) است آغاز شد و تا سال 114 هجري يعنی مدت 19سال و چند ماه ادامه داشته است. و سرانجام در 7 ذي الحجه سال(114 هجري قمري)توسط هشام بن عبدالملك عليهمااللعنه به شهادت رسيد و پيكر مطهرش را در قبرستان بقيع به خاك سپردند.

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 8:47 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

عمليات كربلاي 8؛ برگ ديگري از جنايت‌هاي دشمن بعثي

 

 

چكيده

عمليات كربلاي 8 در تاريخ جنگ تحميلي عراق عليه ايران در زمره علمياتهايي است كه بيش از گذشته ددمنشي و خوي وحشيانه رژيم بعث را به جهانيان ثابت كرد چرا كه در اين عمليات اين رژيم، رزمندگان ايراني را آماج عمليات شيميايي قرار داد.
به گزارش مهر در اهواز، در اين عمليات كه بخش عمده اي از آن در خاك عراق انجام شد اين رژيم با استفاده از تسليحات شيمايي، رزمندگان ايراني را كه موفق به ورود به خاك عراق شده بودند را شهيد و مجروح كرد تا به جهانيان ثابت شود كه عراق در اين جنگ به همه ترفندهاي ناجوانمردانه، غيراخلاقي و غيرانساني دست زده ولي هيچگاه نتوانست اراده آهنين رزمندگان ايراني در دفاع قاطعانه از وجب به وجب ايران را سست كند.

كليد واژه

عمليات كربلاي 8-جنگ تحميلي-منطقه شلمچه -دفاع مقدس-مقاله پايداري-عوامل شيميايي تاولزا-گاز خردل-بمباران شيميايي-

 

 

 

 


 

عمليات كربلاي 8 در تاريخ جنگ تحميلي عراق عليه ايران در زمره علمياتهايي است كه بيش از گذشته ددمنشي و خوي وحشيانه رژيم بعث را به جهانيان ثابت كرد چرا كه در اين عمليات اين رژيم، رزمندگان ايراني را آماج عمليات شيميايي قرار داد.
به گزارش مهر در اهواز، در اين عمليات كه بخش عمده اي از آن در خاك عراق انجام شد اين رژيم با استفاده از تسليحات شيمايي، رزمندگان ايراني را كه موفق به ورود به خاك عراق شده بودند را شهيد و مجروح كرد تا به جهانيان ثابت شود كه عراق در اين جنگ به همه ترفندهاي ناجوانمردانه، غيراخلاقي و غيرانساني دست زده ولي هيچگاه نتوانست اراده آهنين رزمندگان ايراني در دفاع قاطعانه از وجب به وجب ايران را سست كند.

عمليات كربلاي 8 برگ ديگري از جنايتهاي دشمن بعثي بر عليه ايران را به ياد مي آورد. در اين عمليات به شكل گسترده اي از سلاح هاي شميايي بر عليه نيرو هاي ايراني استفاده شد و عده زيادي از رزمندگان ايراني مجروح و شهيد شدند.


اين عمليات به‌ مدت‌ پنج‌ روز در منطقه‌ عملياتي شرق‌ بصره‌ توسط رزمندگان‌ نيروي‌ زميني سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامي به وقوع‌ پيوست‌. در جريان عمليات كربلاي 8 ده ها دستگاه‌ تانك‌ و نفربر و تعداد زيادي‌ انواع‌ خودرو از دشمن‌ به دست آمد.


به طور كلي فشار عراق‌ براي‌ باز پس گيري منطقه‌ اي‌ در حدود يك‌ كيلومتر مربع‌ با توان‌ بالا در نوع‌ خود كم‌ نظير بود. عكس‌ العمل‌ دشمن‌ بدون‌ احتساب‌ و پيش‌ بيني تلفات‌ زياد و پذيرش‌ آن‌ به عنوان‌ بهاي‌ باز پس‌ گيري‌ منطقه‌ نمي توانست‌ باشد.


دشمن‌ با درك‌ مشي جديد نظامي جمهوري‌ اسلامي مبني بر پيشروي‌ در شرق‌ بصره‌ و انهدام‌ متوالي قواي‌ عراق‌، بر آن‌ شد كه‌ با اقدامي اساسي و با قوت، جمهوري‌ اسلامي را نسبت‌ به‌ ادامه‌پيشروي‌ در منطقه‌ شرق‌ بصره‌ مايوس‌ كند. علاوه‌ بر اين‌ همزماني عمليات‌ كربلاي‌8 با سالگرد تاسيس‌ حزب‌ بعث‌ و نيز نقش‌ تبليغي اين‌ عمليات‌ در اعلام‌ تصميم‌ بر تداوم‌ عمليات‌ در منطقه‌ و همزماني آن‌ با تغيير وتحولات‌ سياسي مبني بر حذف‌ صدام‌، قابل‌ ذكر است‌.
از يك‌ سو شرايط سياسي و نظامي جنگ‌ پس‌ از عمليات‌ كربلاي ‌5 و از سوي‌ ديگر اهميت‌ زمين‌ منطقه‌ شرق‌ بصره‌، موجب‌ گرديد تا عمليات‌ كربلاي‌8 كه‌ با هدف‌ محدود نظامي صورت‌ گرفت‌، بازتاب‌ و انعكاس‌ نسبتا گسترده‌ اي‌ داشته‌ باشد. در مورد اين عمليات‌ خبرگزاري‌ فرانسه‌ به‌ نقل‌ از ناظران‌ در تهران‌ چنين‌ گزارش‌ داده:‌ اهداف‌ عمليات‌ جديد كربلاي‌8 ايران‌ كه‌ صرفا نظامي است، محدود به‌ نظر مي رسد. ايران‌ بدون‌ ترديد اين‌ بخش‌ جنوبي را براي‌ حمله‌ انتخاب‌ كرد تا مانع‌ از تحكيم‌ خطوط دشمن‌ در آنجا شود . در واقع‌ گزارش‌ خبرگزاري‌ فرانسه‌ معطوف‌ به‌ اين‌ مطلب‌ بود كه‌ اين‌ عمليات‌ در تداوم‌ سلسه‌ تلاشهاي‌ ايران‌ در اين‌ منطقه‌ و برنامه‌ ريزي‌ براي‌ انجام‌ عمليات‌ به‌ سمت‌ بصره‌، معنا و مفهوم‌ دارد.
به‌ هر حال‌ پيروزي‌ عمليات‌ كربلاي‌8 همانند پيروزيهاي‌ ديگر ايران‌ در ابتدا از سوي‌ عراق‌ و كليه‌ حاميانش‌ مورد تكذيب‌ قرار گرفت‌، چنانكه‌ راديو اسراييل‌ به‌ نقل‌ از كارشناسان‌ نظامي گفت: به‌ احتمال‌ قوي‌ نيروهاي‌ ايراني در عمليات‌ موسوم‌ به‌ كربلاي‌8 در جبهه‌ بصره‌ موفق‌ به‌ پيشروي نشده‌ اند و نبرد به‌ صورت‌ ساكن‌ ادامه‌ دارد .
اما با گذشت‌ زمان‌ و عينيت‌ پيروزي‌ ايران‌، عراق‌ سرانجام‌ زبان‌ به‌ اعتراف‌ گشود و متعاقب‌ آن‌ خبرگزاريها چنين‌ گزارش‌ دادند: عراق‌ ديروز اعتراف‌ كرد كه‌ مناطقي را در جريان‌ حمله‌ جديد ايران‌ در شرق‌ بصره‌ از دست‌ داده‌ است‌. اعتراف‌ عراق‌ به‌ از دست‌ دادن‌ زمينهايي درنزديكي بصره، در اطلاعيه‌ نظامي اين‌ كشور منعكس‌ شده‌ است ‌. همچنين‌ دعوت‌ ايران‌ از خبرنگاران‌ خارجي براي‌ بازديد از منطقه‌ آزاد شده‌ در عمليات‌ نيز به‌ منزله‌ پيروزي‌ جديد ايران‌ مورد تاكيد قرار گرفت‌.
 
در سال 1366 به دنبال حملات نيروهاي ايران در جبهه هاي غرب و جنوب، بار ديگر عراق سلاحهاي شيميايي را در مقياس وسيع به خدمت گرفت. در فروردين 1366 هشت مورد بمباران شيميايي توسط عراق گزارش شد كه شش مورد آن در منطقه عملياتي كربلاي 8 رخ داد.


از هجدهم تا بيست و يكم فروردين شش بمباران گسترده شيميايي با هواپيما و خمپاره انداز صورت گرفت كه در مجموع 21 كشته و بيش از 134تن مجروح برجاي گذاشت.
عراق نيز با ادعاي كاربرد سلاحهاي شيميايي از طرف ايران، درخواست مشابهي كرد. هيئت كارشناسان از بيست ودوم تا بيست ونهم آوريل در ايران و از بيست ونهم آوريل تا سوم مه در عراق به سر برد و گزارش خود را در ششم ماه مه به دبيركل تسليم داشت.
در گزارش ذكر شده بود: نيروهاي عراقي به كرار از سلاحهاي شيميايي به شكل بمبهاي هوايي و يا به احتمال زياد راكت عليه نيروهاي ايراني استفاده كرده اند. عامل شيميايي كه مورد استفاده قرار گرفته، گاز خردل و در بعضي موارد احتمالاً عاملهاي عصبي است. همچنين نكته جديد اين است كه غيرنظاميان ايراني نيز بر اثر كاربرد سلاحهاي شيميايي مجروح شده اند. ضمن اينكه پرسنل نظامي عراق بر اثر عاملهاي جنگ شيميايي متحمل جراحاتي شده اند كه ناشي از گاز خردل و التهاب ريوي است.
 
دبيركل گزارش مذكور را همراه نامه اي در هشتم مه به شوراي امنيت تسليم كرد. در اين نامه دبيركل ضمن ابراز تاسف از كاربرد سلاحهاي شيميايي، عميقاً ابراز نگراني كرده و تصريح كرد: نيروهاي عراقي مجدداً از سلاحهاي شيميايي عليه نيروهاي ايراني استفاده كرده اند و موجب واردآمدن جراحاتي به غيرنظاميان در ايران شده اند .


با دريافت يادداشت دبيركل و گزارش كارشناسان، رئيس شوراي امنيت پس از مشاوره اعضاي شوراي امنيت، بيانيه اي در 14 ماه مه سال 1987 صادر كرد كه در آن گفته شد: اعضاي شورا از نتيجه گيري به اتفاق آراي كارشناسان كه سلاحهاي شيميايي به طور مكرر توسط نيروهاي عراقي عليه نيروهاي ايراني به كار رفته است و افراد غيرنظامي ايران از سلاحهاي شيميايي مجروح شده اند و اينكه افراد نظامي عراق نيز از مواد شيميايي جراحاتي برداشته اند، متوحش شدند . آنان بار ديگر استفاده مكرر از سلاحهاي شيميايي را كه نقض آشكار پروتكل ژنو در سال 1925 مبني بر منع استفاده از سلاحهاي شيميايي در جنگ بود را محكوم كردند.
با تغيير منطقه عملياتي نيروهاي ايران از جنوب به شمال عراق، بمباران گسترده شيميايي اين مناطق توسط عراق آغاز شد، به طوري كه تا مهرماه 1366 در مجموع 11 مورد بمباران شيميايي در روستاهاي كردنشين استان سليمانيه و اربيل عراق، منطقه عملياتي كربلاي10، روستاي بوالحسن (سرول)، جومه، بانه، روستاي قره باغ در شمال عراق، روستاي كله وش در حومه سردشت، مناطق عملياتي نصر 4 (ارتفاعات ماووت) و فتح 7 انجام شد كه در مجموع 97 كشته و حدود پنج هزارو200 مجروح به همراه داشت.
ابتداي سال 1366 ايران عمليات كربلاي هشت را در منطقه شلمچه و كربلاي ده را در «ماووت» انجام داد. عراق در اين دو عمليات عوامل شيميايي تاولزا خردل و خون به كار برد. عمليات  نصر كه در استان سليمانيه انجام شد عراق چهار نقطه سردشت را با استفاده از گاز خردل بمباران شيميايي كرد.
 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 8:41 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۴۰۲۹۲۴
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۴
 

عملیات کربلای 8 و بازتاب آن در رسانه‌های خارجی  

امروز هجدهم فروردین ماه سالروز اجرای عملیات «کربلای8» است که در شرق‌ بصره‌ عراق‌، محور جنوبی‌ جنگ‌ در غرب‌ شلمچه‌ ایران‌ انجام شد.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، عملیات «کربلا8» با رمز مبارک «یا صاحب‌ الزمان‌ (عج‌)» و با هدف‌ انهدام‌ نیروهای‌ دشمن‌ و تحکیم‌ مواضع‌ بدست‌ آمده‌ در عملیات‌ «کربلا5» به‌ مدت‌ پنج‌ روز در منطقه‌ عملیاتی شرق‌ بصره‌ توسط رزمندگان‌ اسلام‌ در نیروی‌ زمینی سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی انجام شد و طی آن 60 دستگاه‌ تانک‌ و نفربر و ده‌ها دستگاه‌ خودرو از تجهیزات‌ دشمن‌ منهدم‌ شد.

تعداد به‌ هلاکت‌ رسیدگان‌ دشمن طی این عملیات 5000 نفر و تعداد اسرا 200 نفر و غنایم‌، دهها دستگاه‌ تانک‌ و نفربر و تعداد زیادی‌ انواع‌ خودرو از دشمن‌ گزارش‌ شده‌ است‌.

سپاه‌ ابتدا در نظر داشت‌ طی چند عملیات‌ محدود، به‌ صورت‌ تدریجی خطوط منطقه‌ متصرفه‌ را با رسیدن‌ به‌ کانال‌ زوجی اصلاح‌ و تکمیل‌ کند، ولی با توجه‌ به‌ موانعی که‌ وجود داشت‌، عملیات‌ کربلا‌ی 8 طرحریزی‌ و در دو محور طراحی شد تا توسط دو قرارگاه‌ اجرا شود.

محور اول‌ این عملیات آبگرفتگی شمال‌ «بوبیان‌» با فرماندهی و هدایت‌ «قرارگاه‌ قدس‌» و محور دوم‌ نیز حد فاصل‌ کانال‌ ماهی تا جاده‌ شلمچه غرب‌ کانال‌ ماهی، با فرماندهی و هدایت‌ قرارگاه‌ کربلا بود. در تدبیر عملیاتی، با توجه‌ به‌ حساسیت‌ شمال‌ آبگرفتگی بوبیان‌ برای‌ دشمن‌ و اهمیت‌ عبور از کانال‌ ماهی در غرب‌ کانال‌ زوجی، چنین‌ پیش‌ بینی می‌شد که‌ در صورت‌ تلاش‌ در این‌ محور، علاوه‌ بر فریب‌ دشمن‌ نسبت‌ به‌ سمت‌ اصلی تک‌، آتش‌ دشمن‌ نیز تجزیه‌ می‌شود.

به‌ این‌ ترتیب‌ مرحله‌ اول‌ عملیات‌ در محور غرب‌ کانال‌ ماهی همزمان‌ با محور شمال‌ آبگرفتگی بوبیان‌ در ساعت‌ 2:15دقیقه بامداد روز 18 فروردین ماه 66 توسط لشکرهای‌33 المهدی، ‌25 کربلا،19 فجر،10سیدالشهدا و 31 عاشورا که‌ به‌ ترتیب‌ از چپ‌ به‌ راست‌ ماموریت‌ تصرف‌ و تامین‌ هدف‌ را بر عهده‌ داشتند، آغاز شد. لشکر 10 حضرت سیدالشهداء (ع) در این عملیات با استعداد 10 گردان وارد عمل شد که گردان حضرت علی اکبر (ع) از واحدهای خط شکن این لشکر بشمار می‌رفت که با ظرفیتدو گروهان فتح و نصر و در دو محور اقدام به تک(حمله) کرد.

از شهدای شاخص لشکر در این عملیات می‌توان به شهیدان «احمد عراقی» فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر10 و «جعفر محمدی» فرمانده سابق گردان حضرت علی اکبر(ع) در زمان تشکیل مجدد آن در سال 64 نام برد. همچنین از شهدای شاخص این گردان می‌توان به شهیدان «مسلم اسدی» جانشین گردان، «ابوالقاسم کشمیری» و «علی اخلاصوند» اشاره کرد.

در این عملیات تیپ‌های ‌۶۸ و ۶۵ نیرومخصوص‌ و تیپ‌های‌ ۱۰۶ و ۴۱۶ و ۲۹ و ۱۱۷ و ۷۳ از لشکر ۲۷ ، ۵ مکانیزه ۴۴۸ ، ۴۵ ، ۱۰۴ ، و ۴۲۱ و ۲ کماندویی ستاد کل ۴۴۸ ،و تیپ‌های۲ و ۵ از گارد ۶ ریاست‌ جمهوری ، ۴۲زرهی ، ۲ پیاده گردان‌ کماندویی از لشکر محمد القاسم‌ ،یک‌ گردان‌ تانک‌ ، تیپ ۲۶ زرهی، گردان‌های‌۳،۱و ۴ از تیپ ۴۱۷ دشمن نیز منهدم‌ شدند . تعداد به‌ هلاکت‌ رسیدگان‌ طی عملیات‌ مذکور ۵۰۰۰ نفر و تعداد اسرا ۲۰۰ نفر و غنایم‌، دهها دستگاه‌ تانک‌ و نفربر و تعداد زیادی‌ انواع‌ خودرو از دشمن‌ گزارش‌ شده‌است‌.

درک دشمن از مشی جدید نظامی ایران

بطور کلی فشار عراق‌ برای‌ باز پس‌ گ‌یری‌ منطقه‌ای‌ در حدود یک‌ کیلومتر مربع‌ با توان‌ بالا در نوع‌ خود کم‌ نظیر بود. عکس‌العمل‌ دشمن‌ بدون‌ احتساب‌ و پیش‌بینی تلفات‌ زیاد و پذیرش‌ آن‌ به‌ عنوان‌ بهای‌ باز پس‌ گیری‌ منطقه‌ نمی‌توانست‌ باشد. دشمن‌ با درک‌ مشی جدید نظامی جمهوری‌ اسلامی مبنی بر پیشروی‌ در شرق‌ بصره‌ و انهدام‌ متوالی قوای‌ عراق‌، بر آن‌ شد که‌ با اقدامی اساسی و با قوت، طراحان‌ و مسئولان‌ جنگ‌ جمهوری‌ اسلامی را نسبت‌ به‌ ادامه‌ پیشروی‌ در منطقه‌ شرق‌ بصره‌ مأیوس‌ کند. علاوه‌ بر این‌ همزمانی عملیات‌ کربلای‌8 با سالگرد تاسیس‌ حزب‌ بعث‌ و نیز نقش‌ تبلیغی این‌ عملیات‌ در اعلام‌ تصمیم‌ بر تداوم‌ عملیات‌ در منطقه‌ و همزمانی آن‌ با تغییر وتحولات‌ سیاسی مبنی بر حذف‌ صدام‌، قابل‌ ذکر است‌.

از یک‌ سو شرایط سیاسی و نظامی جنگ‌ پس‌ از عملیات‌ کربلای ‌5 و از سوی‌ دیگر اهمیت‌ زمین‌ منطقه‌ شرق‌ بصره‌، موجب‌ شد تا عملیات‌ کربلای‌8 که‌ با هدف‌ محدود نظامی صورت‌ گرفت‌، بازتاب‌ و انعکاس‌ نسبتا گسترده‌ای‌ داشته‌ باشد. در مورد این‌ عملیات‌، خبرگزاری‌ فرانسه‌ به‌ نقل‌ از ناظران‌ در تهران‌ چنین‌ گزارش‌ داد:«اهداف‌ عملیات‌ جدید کربلای‌8 ایران‌ که‌ صرفا نظامی است، محدود به‌ نظر می‌رسد‌. ایران‌ بدون‌ تردید این‌ بخش‌ جنوبی را برای‌ حمله‌ انتخاب‌ کرد تا مانع‌ از تحکیم‌ خطوط دشمن‌ در آنجا شود.» در واقع‌ گزارش‌ خبرگزاری‌ فرانسه‌ معطوف‌ به‌ این‌ مطلب‌ بود که‌ این‌ عملیات‌ در تداوم‌ سلسه‌ تلاشهای‌ ایران‌ در این‌ منطقه‌ و برنامه‌ریزی‌ برای‌ انجام‌ عملیات‌ به‌ سمت‌ بصره‌ ،معنا و مفهوم‌ دارد.

تلاقی زمان‌ عملیات‌ کربلای‌8 با برگزاری‌ مراسم‌ چهل‌ و هشتمین‌ سالگرد تشکیل‌ حزب‌ بعث‌، موجب‌ شد که‌ عراق‌ بلافاصله‌ به‌ منظور تحت‌الشعاع‌ قرار دادن‌ بازتاب‌ این‌ عملیات‌، به‌ تاسیسات‌ نفتی جزیره‌ «سیری»‌ که‌ یکی از مبادی‌ صادرات‌ نفت‌ ایران‌ بود‌، حمله‌ کرده‌ خسارات‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ را به‌ آن‌ وارد آورد‌، به‌ گونه‌ای‌ که‌ تا ساعت‌ها بهره‌ برداری‌ از اسکله‌ مذکور امکان‌ پذیر نبود.

به‌ هر حال‌ پیروزی‌ عملیات‌ کربلای‌8 همانند پیروزی‌های‌ دیگر ایران‌ در ابتدا از سوی‌ عراق‌ و کلیه‌ حامیانش‌ مورد تکذیب‌ قرار گرفت‌، چنانکه‌ رادیو اسراییل‌ به‌ نقل‌ از کارشناسان‌ نظامی گفت: «به‌ احتمال‌ قوی‌ نیروهای‌ ایرانی در عملیات‌ موسوم‌ به‌ کربلای‌8 در جبهه‌ بصره‌ موفق‌ به‌ پیشروی‌ نشده‌اند و نبرد به‌ صورت‌ ساکن‌ ادامه‌ دارد.» اما با گذشت‌ زمان‌ و عینیت‌ پیروزی‌ ایران‌، عراق‌ سرانجام‌ زبان‌ به‌ اعتراف‌ گشود و متعاقب‌ آن‌ خبرگزاری‌ها چنین‌ گزارش‌ دادند: «عراق‌ دیروز اعتراف‌ کرد که‌ مناطقی را در جریان‌ حمله‌ جدید ایران‌ در شرق‌ بصره‌ از دست‌ داده‌ است.» اعتراف‌ عراق‌ به‌ از دست‌ دادن‌ زمین‌هایی در نزدیکی بصره‌، در اطلاعیه‌ نظامی این‌ کشور منعکس‌ شده‌ است. همچنین‌ دعوت‌ ایران‌ از خبرنگاران‌ خارجی برای‌ باز دید از منطقه‌ آزاد شده‌ در عملیات‌ نیز به‌ منزله‌ پیروزی‌ جدید ایران‌ مورد تاکید قرار گرفت‌.

بدین‌ ترتیب، در آستانه‌ سال ‌66 ضمن‌ آنکه‌ موفقیت‌ حاصله‌ از عملیات‌ کربلای‌8 در منطقه‌ شرق‌ بصره‌، از سوی‌ رسانه‌های‌ خارجی مورد تایید قرار گرفت‌، به‌ عنوان‌ ضعف‌ و ناتوانی روحی روز افزون‌ عراق‌ نیز ارزیابی شد.
منبع: ایسنا

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 8:40 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
دفاع مقدس
 
پنجشنبه 18 فروردين 1390 - ساعت 17:47
شماره خبر: 100840307865
 
 
عمليات کربلاي 8؛ برگ ديگري از جنايت‌هاي دشمن بعثي
 
جام جم آنلاین: عملیات کربلای 8 در تاریخ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در زمره علمیاتهایی است که بیش از گذشته ددمنشی و خوی وحشیانه رژیم بعث را به جهانیان ثابت کرد چرا که در این عملیات این رژیم، رزمندگان ایرانی را آماج عملیات شیمیایی قرار داد.

به گزارش مهر در اهواز، در این عملیات که بخش عمده ای از آن در خاک عراق انجام شد این رژیم با استفاده از تسلیحات شیمایی، رزمندگان ایرانی را که موفق به ورود به خاک عراق شده بودند را شهید و مجروح کرد تا به جهانیان ثابت شود که عراق در این جنگ به همه ترفندهای ناجوانمردانه، غیراخلاقی و غیرانسانی دست زده ولی هیچگاه نتوانست اراده آهنین رزمندگان ایرانی در دفاع قاطعانه از وجب به وجب ایران را سست کند.

عملیات کربلای 8 برگ دیگری از جنایتهای دشمن بعثی بر علیه ایران را به یاد می آورد. در این عملیات به شکل گسترده ای از سلاح های شمیایی بر علیه نیرو های ایرانی استفاده شد و عده زیادی از رزمندگان ایرانی مجروح و شهید شدند.

این عملیات به‌ مدت‌ پنج‌ روز در منطقه‌ عملیاتی شرق‌ بصره‌ توسط رزمندگان‌ نیروی‌ زمینی سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی به وقوع‌ پیوست‌. در جریان عملیات کربلای 8 ده ها دستگاه‌ تانک‌ و نفربر و تعداد زیادی‌ انواع‌ خودرو از دشمن‌ به دست آمد.

به طور کلی فشار عراق‌ برای‌ باز پس گیری منطقه‌ ای‌ در حدود یک‌ کیلومتر مربع‌ با توان‌ بالا در نوع‌ خود کم‌ نظیر بود. عکس‌ العمل‌ دشمن‌ بدون‌ احتساب‌ و پیش‌ بینی تلفات‌ زیاد و پذیرش‌ آن‌ به عنوان‌ بهای‌ باز پس‌ گیری‌ منطقه‌ نمی توانست‌ باشد.

دشمن‌ با درک‌ مشی جدید نظامی جمهوری‌ اسلامی مبنی بر پیشروی‌ در شرق‌ بصره‌ و انهدام‌ متوالی قوای‌ عراق‌، بر آن‌ شد که‌ با اقدامی اساسی و با قوت، جمهوری‌ اسلامی را نسبت‌ به‌ ادامه‌پیشروی‌ در منطقه‌ شرق‌ بصره‌ مایوس‌ کند. علاوه‌ بر این‌ همزمانی عملیات‌ کربلای‌8 با سالگرد تاسیس‌ حزب‌ بعث‌ و نیز نقش‌ تبلیغی این‌ عملیات‌ در اعلام‌ تصمیم‌ بر تداوم‌ عملیات‌ در منطقه‌ و همزمانی آن‌ با تغییر وتحولات‌ سیاسی مبنی بر حذف‌ صدام‌، قابل‌ ذکر است‌.

از یک‌ سو شرایط سیاسی و نظامی جنگ‌ پس‌ از عملیات‌ کربلای ‌5 و از سوی‌ دیگر اهمیت‌ زمین‌ منطقه‌ شرق‌ بصره‌، موجب‌ گردید تا عملیات‌ کربلای‌8 که‌ با هدف‌ محدود نظامی صورت‌ گرفت‌، بازتاب‌ و انعکاس‌ نسبتا گسترده‌ ای‌ داشته‌ باشد. در مورد این عملیات‌ خبرگزاری‌ فرانسه‌ به‌ نقل‌ از ناظران‌ در تهران‌ چنین‌ گزارش‌ داده:‌ "اهداف‌ عملیات‌ جدید کربلای‌8 ایران‌ که‌ صرفا نظامی است، محدود به‌ نظر می رسد. ایران‌ بدون‌ تردید این‌ بخش‌ جنوبی را برای‌ حمله‌ انتخاب‌ کرد تا مانع‌ از تحکیم‌ خطوط دشمن‌ در آنجا شود". در واقع‌ گزارش‌ خبرگزاری‌ فرانسه‌ معطوف‌ به‌ این‌ مطلب‌ بود که‌ این‌ عملیات‌ در تداوم‌ سلسه‌ تلاشهای‌ ایران‌ در این‌ منطقه‌ و برنامه‌ ریزی‌ برای‌ انجام‌ عملیات‌ به‌ سمت‌ بصره‌، معنا و مفهوم‌ دارد.

به‌ هر حال‌ پیروزی‌ عملیات‌ کربلای‌8 همانند پیروزیهای‌ دیگر ایران‌ در ابتدا از سوی‌ عراق‌ و کلیه‌ حامیانش‌ مورد تکذیب‌ قرار گرفت‌، چنانکه‌ رادیو اسراییل‌ به‌ نقل‌ از کارشناسان‌ نظامی گفت: "به‌ احتمال‌ قوی‌ نیروهای‌ ایرانی در عملیات‌ موسوم‌ به‌ کربلای‌8 در جبهه‌ بصره‌ موفق‌ به‌ پیشروی نشده‌ اند و نبرد به‌ صورت‌ ساکن‌ ادامه‌ دارد".

اما با گذشت‌ زمان‌ و عینیت‌ پیروزی‌ ایران‌، عراق‌ سرانجام‌ زبان‌ به‌ اعتراف‌ گشود و متعاقب‌ آن‌ خبرگزاریها چنین‌ گزارش‌ دادند: "عراق‌ دیروز اعتراف‌ کرد که‌ مناطقی را در جریان‌ حمله‌ جدید ایران‌ در شرق‌ بصره‌ از دست‌ داده‌ است‌. اعتراف‌ عراق‌ به‌ از دست‌ دادن‌ زمینهایی درنزدیکی بصره، در اطلاعیه‌ نظامی این‌ کشور منعکس‌ شده‌ است"‌. همچنین‌ دعوت‌ ایران‌ از خبرنگاران‌ خارجی برای‌ بازدید از منطقه‌ آزاد شده‌ در عملیات‌ نیز به‌ منزله‌ پیروزی‌ جدید ایران‌ مورد تاکید قرار گرفت‌.
 
در سال 1366 به دنبال حملات نیروهای ایران در جبهه های غرب و جنوب، بار دیگر عراق سلاحهای شیمیایی را در مقیاس وسیع به خدمت گرفت. در فروردین 1366 هشت مورد بمباران شیمیایی توسط عراق گزارش شد که شش مورد آن در منطقه عملیاتی کربلای 8 رخ داد.

از هجدهم تا بیست و یکم فروردین شش بمباران گسترده شیمیایی با هواپیما و خمپاره انداز صورت گرفت که در مجموع 21 کشته و بیش از 134تن مجروح برجای گذاشت.

عراق نیز با ادعای کاربرد سلاحهای شیمیایی از طرف ایران، درخواست مشابهی کرد. هیئت کارشناسان از بیست ودوم تا بیست ونهم آوریل در ایران و از بیست ونهم آوریل تا سوم مه در عراق به سر برد و گزارش خود را در ششم ماه مه به دبیرکل تسلیم داشت.

در گزارش ذکر شده بود: نیروهای عراقی به کرار از سلاحهای شیمیایی به شکل بمبهای هوایی و یا به احتمال زیاد راکت علیه نیروهای ایرانی استفاده کرده اند. عامل شیمیایی که مورد استفاده قرار گرفته، گاز خردل و در بعضی موارد احتمالاً عاملهای عصبی است. همچنین نکته جدید این است که غیرنظامیان ایرانی نیز بر اثر کاربرد سلاحهای شیمیایی مجروح شده اند. ضمن اینکه پرسنل نظامی عراق بر اثر عاملهای جنگ شیمیایی متحمل جراحاتی شده اند که ناشی از گاز خردل و التهاب ریوی است.
 
دبیرکل گزارش مذکور را همراه نامه ای در هشتم مه به شورای امنیت تسلیم کرد. در این نامه دبیرکل ضمن ابراز تاسف از کاربرد سلاحهای شیمیایی، عمیقاً ابراز نگرانی کرده و تصریح کرد:"نیروهای عراقی مجدداً از سلاحهای شیمیایی علیه نیروهای ایرانی استفاده کرده اند و موجب واردآمدن جراحاتی به غیرنظامیان در ایران شده اند".

با دریافت یادداشت دبیرکل و گزارش کارشناسان، رئیس شورای امنیت پس از مشاوره اعضای شورای امنیت، بیانیه ای در 14 ماه مه سال 1987 صادر کرد که در آن گفته شد: "اعضای شورا از نتیجه گیری به اتفاق آرای کارشناسان که سلاحهای شیمیایی به طور مکرر توسط نیروهای عراقی علیه نیروهای ایرانی به کار رفته است و افراد غیرنظامی ایران از سلاحهای شیمیایی مجروح شده اند و اینکه افراد نظامی عراق نیز از مواد شیمیایی جراحاتی برداشته اند، متوحش شدند". آنان بار دیگر استفاده مکرر از سلاحهای شیمیایی را که نقض آشکار پروتکل ژنو در سال 1925 مبنی بر منع استفاده از سلاحهای شیمیایی در جنگ بود را محکوم کردند.

با تغییر منطقه عملیاتی نیروهای ایران از جنوب به شمال عراق، بمباران گسترده شیمیایی این مناطق توسط عراق آغاز شد، به طوری که تا مهرماه 1366 در مجموع 11 مورد بمباران شیمیایی در روستاهای کردنشین استان سلیمانیه و اربیل عراق، منطقه عملیاتی کربلای10، روستای بوالحسن (سرول)، جومه، بانه، روستای قره باغ در شمال عراق، روستای کله وش در حومه سردشت، مناطق عملیاتی نصر 4 (ارتفاعات ماووت) و فتح 7 انجام شد که در مجموع 97 کشته و حدود پنج هزارو200 مجروح به همراه داشت.

ابتدای سال 1366 ایران عملیات کربلای هشت را در منطقه شلمچه و کربلای ده را در «ماووت» انجام داد. عراق در این دو عملیات عوامل شیمیایی تاولزا خردل و خون به کار برد. عملیات  "نصر" که در استان سلیمانیه انجام شد عراق چهار نقطه سردشت را با استفاده از گاز خردل بمباران شیمیایی کرد.

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 8:38 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۲۹۸۴۴۳
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۸
 
سالروز آغاز عملیات کربلای 8

تصاویر/ سالروز آغاز عملیات کربلای 8  

عملیات کربلای ۸ در تاریخ 18 فروردین 1366 با رمز یا صاحب الزمان (عج ) و با هدف انهدام نیروهای دشمن به مدت پنج روز در منطقه عملیاتی شرق بصره توسط رزمندگان اسلام در نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوقوع پیوست.

مشرق*


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 8:37 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

به بهانه سالروزعبه بهانه سبه بهانه سالروزعملیات کربلای هشتالروزعملیات کربلای هشتملیات کربلای هشت8

به بهانه سالروزعملیات کربلای هشت
 

عمليات‌ کربلاي 8

در تاريخ 66/1/18 با رمز مبارک يا صاحب‌ الزمان‌ (عج‌) و با هدف‌ انهدام‌ نيروهاي‌ دشمن‌ و تحکيم‌ مواضع‌ بدست‌ آمده‌ در عمليات‌ کربلاي 5 به‌ مدت‌ پنج‌ روز در منطقه‌ عملياتي شرق‌ بصره‌ توسط رزمندگان‌ اسلام‌ در نيروي‌ زميني سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامي بوقوع‌ پيوست‌ و طي آن 60 دستگاه‌ تانک‌ و نفربر و دهها دستگاه‌ خودرو از تجهيزات‌ دشمن‌ منهدم‌ شد .تعداد به‌ هلاکت‌ رسيدگان‌ دشمن طي عمليات‌ مذکور 5000 نفر و تعداد اسراء 200 نفر و غنايم‌، دهها دستگاه‌ تانک‌ و نفربر و تعداد زيادي‌ انواع‌ خودرو از دشمن‌ گزارش‌ شده‌است‌.
سپاه‌ ابتدا در نظر داشت‌ طي چند عمليات‌ محدود، به‌ صورت‌ تدريجي خطوط منطقه‌ متصرفه‌ را با رسيدن‌ به‌ کانال‌ زوجي اصلاح‌ و تکميل‌ نمايد، ليکن‌ با توجه‌ به‌ موانعي که‌ وجود داشت‌، عمليات‌ کربلاي‌8 طرحريزي‌ و در دو محور طراحي شد تا توسط دو قرارگاه‌ اجرا گردد :محور اول‌ :آبگرفتگي شمال‌ بوبيان‌ با فرماندهي و هدايت‌ قرارگاه‌ قدس‌ .محور دوم‌ : حد فاصل‌ کانال‌ ماهي تا جاده‌ شلمچه غرب‌ کانال‌ ماهي، با فرماندهي و هدايت‌ قرارگاه‌ کربلا. در تدبير عملياتي،با توجه‌ به‌ حساسيت‌ شمال‌ آبگرفتگي بوبيان‌ براي‌ دشمن‌ و اهميت‌ عبور از کانال‌ ماهي در غرب‌ کانال‌ زوجي،چنين‌ پيش‌ بيني مي شد که‌ در صورت‌ تلاش‌ در اين‌ محور،علاوه‌ بر فريب‌ دشمن‌ نسبت‌ به‌ سمت‌ اصلي تک‌، آتش‌ دشمن‌ نيز تجزيه‌ مي شود .به‌ اين‌ ترتيب‌ مرحله‌ اول‌ عمليات‌ در محور غرب‌ کانال‌ ماهي همزمان‌ با محور شمال‌ آبگرفتگي بوبيان‌ در ساعت‌ 2:15 بامداد روز 18/1/66 توسط لشکرهاي‌33 المهدي، ‌25 کربلا،19 فجر،10سيدالشهدا و 31 عاشورا که‌ به‌ ترتيب‌ از چپ‌ به‌ راست‌ ماموريت‌ تصرف‌ و تامين‌ هدف‌ را به‌ عهده‌ داشتند، آغاز شد. لشکر ده حضرت سيدالشهداء (ع) در اين عمليات با استعداد 10 گردان وارد عمل شد که گردان حضرت علي اکبر (ع) از واحدهاي خط شکن لشکر در اين عمليات بشمار مي رفت که با استعداد 2 گروهان فتح و نصر و در دو محور اقدام به تک نمود. ا ز شهداي شاخص لشکر در اين عمليات مي توان به شهيد عزيز احمد عراقي فرمانده اطلاعات و عمليات لشکر، شهيد بزرگوار جعفر محمدي فرمانده سابق گردان حضرت علي اکبر در زمان تشکيل مجدد آن در سال 64 نام برد . ا ز شهداي شاخص گردان نيز مي توان به شهيد سرافراز مسلم اسدي جانشين گردان و شهيد گرانقدر ابوالقاسم کشميري و نيز شهيد علي اخلاصوند اشاره نمود.

علاوه‌ بر آن‌ تيپهاي ‌۶۸ و ۶۵ نيروي‌ مخصوص‌ و تيپهاي‌ ۱۰۶ و ۴۱۶ و ۲۹ و ۱۱۷ و ۷۳ از لشكر ۲۷ ، ۵ مكانيزه ۴۴۸ ، ۴۵ ، ۱۰۴ ، و ۴۲۱ و ۲ كماندويي ستاد كل ۴۴۸ ،و تيپهاي۲ و ۵ از گارد ۶ رياست‌ جمهوري ، ۴۲زرهي ، ۲ پياده گردان‌ كماندويي از لشكر محمد القاسم‌ ،يك‌ گردان‌ تانك‌ ، تيپ ۲۶ زرهي، گردانهاي‌۳،۱و ۴ از تيپ ۴۱۷ نيز منهدم‌ شدند . تعداد به‌ هلاكت‌ رسيدگان‌ طي عمليات‌ مذكور ۵۰۰۰ نفر و تعداد اسراء ۲۰۰ نفر و غنايم‌، دهها دستگاه‌ تانك‌ و نفربر و تعداد زيادي‌ انواع‌ خودرو از دشمن‌ گزارش‌ شده‌است‌.

سپاه‌ ابتدا در نظر داشت‌ طي چند عمليات‌ محدود، به‌ صورت‌ تدريجي خطوط منطقه‌ متصرفه‌ را با رسيدن‌ به‌ كانال‌ زوجي اصلاح‌ و تكميل‌ نمايد، ليكن‌ با توجه‌ به‌ موانعي كه‌ وجود داشت‌، عمليات‌ كربلاي‌8 طرحريزي‌ او در دو محور طراحي شد تا توسط دو قرارگاه‌ اجرا گردد :محور اول‌ :آبگرفتگي شمال‌ بوبيان‌ با فرماندهي و هدايت‌ قرارگاه‌ قدس‌ .محور دوم‌ : حد فاصل‌ كانال‌ ماهي تا جاده‌ شلمچه‌) غرب‌ كانال‌ ماهي (با فرماندهي و هدايت‌ قرارگاه‌ كربلا.

در تدبير عملياتي ،با توجه‌ به‌ حساسيت‌ شمال‌ آبگرفتگي بوبيان‌ براي‌ دشمن‌ و اهميت‌ عبور از كانال‌ ماهي در غرب‌ كانال‌ زوجي ،چنين‌ پيش‌ بيني مي شد كه‌ در صورت‌ تلاش‌ در اين‌ محور ،علاوه‌ بر فريب‌ دشمن‌ نسبت‌ به‌ سمت‌ اصلي تك‌ ، آتش‌ دشمن‌ نيز تجزيه‌ مي شود .

به‌ اين‌ ترتيب‌ مرحله‌ اول:

‌ عمليات‌ در محور غرب‌ كانال‌ ماهي همزمان‌ با محور شمال‌ آبگرفتگي بوبيان‌ در ساعت‌ 2/15 بامداد روز 66/1/18 توسط لشكرهاي‌33 المهدي‌25 ،كربلا 19 ،فجر ،10سيدالشهدا و 31 عاشورا كه‌ به‌ ترتيب‌ از چپ‌ به‌ راست‌ ماموريت‌ تصرف‌ و تامين‌ هدف‌ را به‌ عهده‌ داشتند ، آغاز شد و در اين‌ مرحله‌شب‌ و روز اول‌ عمليات‌ هدف‌ به‌ نحو ناقصي تصرف‌ شد.

در مرحله‌ دوم:

نيز لشكر 33 هر چند در تصرف‌ هدف‌ و در كار مهندسي ايجاد خاكريز دو جداره‌ در سمت‌ راست‌ سيلبند شاهد موفق‌ بود ،ليكن‌ دشمن‌ دو بار از سمت‌ چب‌ به‌ نيروهاي‌ اين‌ لشكر پاتك‌ كرد كه‌ بار دوم‌ در ساعت‌10 الي 11 صبح‌ با آتش‌ شديد توپخانه‌ و هليكوپتر و بمباران‌ هواپيما همراه‌ بود .كثرت‌ نيروهاي‌ پياده‌ پاتك‌ كننده‌ و كم‌ بودن‌نفرات‌ خودي‌ و نرسيدن‌ مهمات‌ كافي ،نيروهاي‌ خودي‌ را ناچار به‌ عقب‌ نشيني كرد و براثر فشار شديد دشمن‌ تعدادي‌ مجروح‌ در منطقه‌ بجا ماند .به‌ اين‌ ترتيب‌ در اين‌ مرحله‌ هم‌ مسيله‌ جناح‌ چپ‌ عمليات‌ حل‌ نشد .

در مرحله‌ سوم:

 جناح‌ راست‌ وضع‌ مناسبي يافت‌ ولي اوضاع‌ جناح‌ چپ‌ به‌ رغم‌ موفقيتهاي‌ به‌ دست‌ آمده‌ كاملا بهبود نيافت‌ و به‌ خاطراستفاده‌ از آتش‌ هماهنگ‌ تانك‌ و تيربار و خمپاره‌ انداز مستقر در خط ، پاتكهاي‌ دشمن‌ را با شكست‌ مواجه‌ ساختند ،ولي سرانجام‌ نيروهاي‌ لشكر 33 به‌ لحاظ از دست‌ دادن‌ توان‌ ،درمواضع‌ مناسبتري‌ مستقر شدند.

بطور كلي فشار عراق‌ براي‌ باز پس‌ گ‌يري‌ منطقه‌ اي‌ در حدود يك‌ كيلومتر مربع‌ با توان‌ بالا در نوع‌ خود كم‌ نظير بود عكس‌ العمل‌ دشمن‌ بدون‌ احتساب‌ و پيش‌ بيني تلفات‌ زياد و پذيرش‌ آن‌ به‌عنوان‌ بهاي‌ باز پس‌ گ‌يري‌ منطقه‌ نمي توانست‌ باشد .دشمن‌ با درك‌ مشي جديد نطامي جمهوري‌ اسلامي مبني بر پيشروي‌ در شرق‌ بصره‌ و انهدام‌ متوالي قواي‌ عراق‌ ،بر آن‌ شد كه‌ با اقدامي اساسي و با قوت‌ ، طراحان‌ و مسيولين‌ جنگ‌ جمهوري‌ اسلامي را نسبت‌ به‌ ادامه‌پيشروي‌ در منطقه‌ شرق‌ بصره‌ مايوس‌ كند .علاوه‌ بر اين‌ همزماني عمليات‌ كربلاي‌8 با سالگرد تاسيس‌ حزب‌ بعث‌ و نيز نقش‌ تبليغي اين‌ عمليات‌ در اعلام‌ تصميم‌ بر تداوم‌ عمليات‌ در منطقه‌ و همزماني آن‌ با تغيير وتحولات‌ سياسي مبني بر حذف‌ صدام‌ ،قابل‌ ذكر است‌ .

از يك‌ سو شرايط سياسي و نظامي جنگ‌ پس‌ از عمليات‌ كربلاي ‌5 و از سوي‌ ديگر اهميت‌ زمين‌ منطقه‌ شرق‌ بصره‌، موجب‌ گرديد تا عمليات‌ كربلاي‌8 كه‌ با هدف‌ محدود نظامي صورت‌ گرفت‌ ،بازتاب‌ و انعكاس‌ نسبتا گسترده‌ اي‌ داشته‌ باشد .در مورد اين‌عمليات‌ خبرگزاري‌ فرانسه‌ به‌ نقل‌ از ناظران‌ در تهران‌ چنين‌ گزارش‌ داده‌ :اهداف‌ عمليات‌ جديد كربلاي‌8ايران‌ كه‌ صرفا نظامي است‌ ، محدود به‌ نظر مي رسد .ايران‌ بدون‌ ترديد اين‌ بخش‌ جنوبي را براي‌ حمله‌ انتخاب‌ كرد تا مانع‌ از تحكيم‌ خطوط دشمن‌ در آنجا شود .در واقع‌ گزارش‌ خبرگزاري‌ فرانسه‌ معطوف‌ به‌ اين‌ مطلب‌ بود كه‌ اين‌ عمليات‌ در تداوم‌ سلسه‌ تلاشهاي‌ ايران‌ در اين‌ منطقه‌ و برنامه‌ ريزي‌ براي‌ انجام‌ عمليات‌ به‌ سمت‌ بصره‌ ،معنا و مفهوم‌ دارد.

تلاقي زمان‌ عمليات‌ كربلاي‌8 با برگزاري‌ مراسم‌ چهل‌ و هشتمين‌ سالگرد تشكيل‌ حزب‌ بعث‌ ،موجب‌گ‌رديد كه‌ عراق‌ بلافاصله‌ به‌ منظور تحت‌ الشعاع‌ قرار دادن‌ بازتاب‌ اين‌ عمليات‌ ،به‌ تاسيسات‌ نفتي جزيره‌ سيري‌ كه‌ يكي از مبادي‌ صادرات‌ نفت‌ ايران‌ بود ،حمله‌ كرده‌ خسارات‌ قابل‌ ملاحظه‌ اي‌ را به‌ آن‌ وارد آورد ،به‌ گونه‌ اي‌ كه‌ تا ساعتها بهره‌ برداري‌ از اسكله‌ مذكور امكان‌ پذير نبود .

به‌ هر حال‌ پيروزي‌ عمليات‌ كربلاي‌8 همانند پيروزيهاي‌ ديگر ايران‌ در ابتدا از سوي‌ عراق‌ و كليه‌ حاميانش‌ مورد تكذيب‌ قرار گرفت‌ ،چنانكه‌ راديو اسراييل‌ به‌ نقل‌ از كارشناسان‌ نظامي گفت :به‌ احتمال‌ قوي‌ نيروهاي‌ ايراني در عمليات‌ موسوم‌ به‌ كربلاي‌8 در جبهه‌ بصره‌ موفق‌ به‌ پيشروي‌نشده‌ اند و نبرد به‌ صورت‌ ساكن‌ ادامه‌ دارد .اما با گذشت‌ زمان‌ و عينيت‌ پيروزي‌ ايران‌ ،عراق‌ سرانجام‌ زبان‌ به‌ اعتراف‌ گشود و متعاقب‌ آن‌ خبرگزاريها چنين‌ گزارش‌ دادند :عراق‌ ديروز اعتراف‌ كرد كه‌ مناطقي را در جريان‌ حمله‌ جديد ايران‌ در شرق‌ بصره‌ از دست‌ داده‌ است‌ .اعتراف‌ عراق‌ به‌ از دست‌ دادن‌ زمينهايي در نز ديكي بصره‌ ، در اطلاعيه‌ نظامي اين‌ كشور منعكس‌ شده‌ است‌ .همچنين‌ دعوت‌ ايران‌ از خبرنگاران‌ خارجي براي‌ باز ديد از منطقه‌ آزاد شده‌ در عمليات‌ نيز به‌ منزله‌ پيروزي‌ جديد ايران‌ مورد تاكيد قرار گ‌رفت‌ .

بدين‌ ترتيب‌ ، در آستانه‌ سال ‌66 ضمن‌ آنكه‌ موفقيت‌ حاصله‌ از عمليات‌ كربلاي‌8 در منطقه‌ شرق‌ بصره‌ ،از سوي‌ رسانه‌ هاي‌ خارجي مورد تاييد قرار گرفت‌ ،به‌ عنوان‌ ضعف‌ و ناتواني روحي روز افزون‌ عراق‌ نيز ارزيابي شد.

**********************************************************************
عمليات كربلاي 8 در تاريخ جنگ تحميلي عراق عليه ايران در زمره علمياتهايي است كه بيش از گذشته ددمنشي و خوي وحشيانه رژيم بعث را به جهانيان ثابت كرد چرا كه در اين عمليات اين رژيم، رزمندگان ايراني را آماج عمليات شيميايي قرار داد.
 در اين عمليات كه بخش عمده اي از آن در خاك عراق انجام شد اين رژيم با استفاده از تسليحات شيمايي، رزمندگان ايراني را كه موفق به ورود به خاك عراق شده بودند را شهيد و مجروح كرد تا به جهانيان ثابت شود كه عراق در اين جنگ به همه ترفندهاي ناجوانمردانه، غيراخلاقي و غيرانساني دست زده ولي هيچگاه نتوانست اراده آهنين رزمندگان ايراني در دفاع قاطعانه از وجب به وجب ايران را سست كند.
عمليات كربلاي 8 برگ ديگري از جنايتهاي دشمن بعثي بر عليه ايران را به ياد مي آورد. در اين عمليات به شكل گسترده اي از سلاح هاي شميايي بر عليه نيرو هاي ايراني استفاده شد و عده زيادي از رزمندگان ايراني مجروح و شهيد شدند.
اين عمليات به‌ مدت‌ پنج‌ روز در منطقه‌ عملياتي شرق‌ بصره‌ توسط رزمندگان‌ نيروي‌ زميني سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامي به وقوع‌ پيوست‌. در جريان عمليات كربلاي 8 ده ها دستگاه‌ تانك‌ و نفربر و تعداد زيادي‌ انواع‌ خودرو از دشمن‌ به دست آمد.
به طور كلي فشار عراق‌ براي‌ باز پس گيري منطقه‌ اي‌ در حدود يك‌ كيلومتر مربع‌ با توان‌ بالا در نوع‌ خود كم‌ نظير بود. عكس‌ العمل‌ دشمن‌ بدون‌ احتساب‌ و پيش‌ بيني تلفات‌ زياد و پذيرش‌ آن‌ به عنوان‌ بهاي‌ باز پس‌ گيري‌ منطقه‌ نمي توانست‌ باشد.
دشمن‌ با درك‌ مشي جديد نظامي جمهوري‌ اسلامي مبني بر پيشروي‌ در شرق‌ بصره‌ و انهدام‌ متوالي قواي‌ عراق‌، بر آن‌ شد كه‌ با اقدامي اساسي و با قوت، جمهوري‌ اسلامي را نسبت‌ به‌ ادامه‌پيشروي‌ در منطقه‌ شرق‌ بصره‌ مايوس‌ كند. علاوه‌ بر اين‌ همزماني عمليات‌ كربلاي‌8 با سالگرد تاسيس‌ حزب‌ بعث‌ و نيز نقش‌ تبليغي اين‌ عمليات‌ در اعلام‌ تصميم‌ بر تداوم‌ عمليات‌ در منطقه‌ و همزماني آن‌ با تغيير وتحولات‌ سياسي مبني بر حذف‌ صدام‌، قابل‌ ذكر است‌.
از يك‌ سو شرايط سياسي و نظامي جنگ‌ پس‌ از عمليات‌ كربلاي ‌5 و از سوي‌ ديگر اهميت‌ زمين‌ منطقه‌ شرق‌ بصره‌، موجب‌ گرديد تا عمليات‌ كربلاي‌8 كه‌ با هدف‌ محدود نظامي صورت‌ گرفت‌، بازتاب‌ و انعكاس‌ نسبتا گسترده‌ اي‌ داشته‌ باشد. در مورد اين عمليات‌ خبرگزاري‌ فرانسه‌ به‌ نقل‌ از ناظران‌ در تهران‌ چنين‌ گزارش‌ داده:‌ اهداف‌ عمليات‌ جديد كربلاي‌8 ايران‌ كه‌ صرفا نظامي است، محدود به‌ نظر مي رسد. ايران‌ بدون‌ ترديد اين‌ بخش‌ جنوبي را براي‌ حمله‌ انتخاب‌ كرد تا مانع‌ از تحكيم‌ خطوط دشمن‌ در آنجا شود . در واقع‌ گزارش‌ خبرگزاري‌ فرانسه‌ معطوف‌ به‌ اين‌ مطلب‌ بود كه‌ اين‌ عمليات‌ در تداوم‌ سلسه‌ تلاشهاي‌ ايران‌ در اين‌ منطقه‌ و برنامه‌ ريزي‌ براي‌ انجام‌ عمليات‌ به‌ سمت‌ بصره‌، معنا و مفهوم‌ دارد.
به‌ هر حال‌ پيروزي‌ عمليات‌ كربلاي‌8 همانند پيروزيهاي‌ ديگر ايران‌ در ابتدا از سوي‌ عراق‌ و كليه‌ حاميانش‌ مورد تكذيب‌ قرار گرفت‌، چنانكه‌ راديو اسراييل‌ به‌ نقل‌ از كارشناسان‌ نظامي گفت: به‌ احتمال‌ قوي‌ نيروهاي‌ ايراني در عمليات‌ موسوم‌ به‌ كربلاي‌8 در جبهه‌ بصره‌ موفق‌ به‌ پيشروي نشده‌ اند و نبرد به‌ صورت‌ ساكن‌ ادامه‌ دارد .
اما با گذشت‌ زمان‌ و عينيت‌ پيروزي‌ ايران‌، عراق‌ سرانجام‌ زبان‌ به‌ اعتراف‌ گشود و متعاقب‌ آن‌ خبرگزاريها چنين‌ گزارش‌ دادند: عراق‌ ديروز اعتراف‌ كرد كه‌ مناطقي را در جريان‌ حمله‌ جديد ايران‌ در شرق‌ بصره‌ از دست‌ داده‌ است‌. اعتراف‌ عراق‌ به‌ از دست‌ دادن‌ زمينهايي درنزديكي بصره، در اطلاعيه‌ نظامي اين‌ كشور منعكس‌ شده‌ است ‌. همچنين‌ دعوت‌ ايران‌ از خبرنگاران‌ خارجي براي‌ بازديد از منطقه‌ آزاد شده‌ در عمليات‌ نيز به‌ منزله‌ پيروزي‌ جديد ايران‌ مورد تاكيد قرار گرفت‌.
در سال 1366 به دنبال حملات نيروهاي ايران در جبهه هاي غرب و جنوب، بار ديگر عراق سلاحهاي شيميايي را در مقياس وسيع به خدمت گرفت. در فروردين 1366 هشت مورد بمباران شيميايي توسط عراق گزارش شد كه شش مورد آن در منطقه عملياتي كربلاي 8 رخ داد.
از هجدهم تا بيست و يكم فروردين شش بمباران گسترده شيميايي با هواپيما و خمپاره انداز صورت گرفت كه در مجموع 21 كشته و بيش از 134تن مجروح برجاي گذاشت.
عراق نيز با ادعاي كاربرد سلاحهاي شيميايي از طرف ايران، درخواست مشابهي كرد. هيئت كارشناسان از بيست ودوم تا بيست ونهم آوريل در ايران و از بيست ونهم آوريل تا سوم مه در عراق به سر برد و گزارش خود را در ششم ماه مه به دبيركل تسليم داشت.
در گزارش ذكر شده بود: نيروهاي عراقي به كرار از سلاحهاي شيميايي به شكل بمبهاي هوايي و يا به احتمال زياد راكت عليه نيروهاي ايراني استفاده كرده اند. عامل شيميايي كه مورد استفاده قرار گرفته، گاز خردل و در بعضي موارد احتمالاً عاملهاي عصبي است. همچنين نكته جديد اين است كه غيرنظاميان ايراني نيز بر اثر كاربرد سلاحهاي شيميايي مجروح شده اند. ضمن اينكه پرسنل نظامي عراق بر اثر عاملهاي جنگ شيميايي متحمل جراحاتي شده اند كه ناشي از گاز خردل و التهاب ريوي است.
 
دبيركل گزارش مذكور را همراه نامه اي در هشتم مه به شوراي امنيت تسليم كرد. در اين نامه دبيركل ضمن ابراز تاسف از كاربرد سلاحهاي شيميايي، عميقاً ابراز نگراني كرده و تصريح كرد: نيروهاي عراقي مجدداً از سلاحهاي شيميايي عليه نيروهاي ايراني استفاده كرده اند و موجب واردآمدن جراحاتي به غيرنظاميان در ايران شده اند .

با دريافت يادداشت دبيركل و گزارش كارشناسان، رئيس شوراي امنيت پس از مشاوره اعضاي شوراي امنيت، بيانيه اي در 14 ماه مه سال 1987 صادر كرد كه در آن گفته شد: اعضاي شورا از نتيجه گيري به اتفاق آراي كارشناسان كه سلاحهاي شيميايي به طور مكرر توسط نيروهاي عراقي عليه نيروهاي ايراني به كار رفته است و افراد غيرنظامي ايران از سلاحهاي شيميايي مجروح شده اند و اينكه افراد نظامي عراق نيز از مواد شيميايي جراحاتي برداشته اند، متوحش شدند . آنان بار ديگر استفاده مكرر از سلاحهاي شيميايي را كه نقض آشكار پروتكل ژنو در سال 1925 مبني بر منع استفاده از سلاحهاي شيميايي در جنگ بود را محكوم كردند.
با تغيير منطقه عملياتي نيروهاي ايران از جنوب به شمال عراق، بمباران گسترده شيميايي اين مناطق توسط عراق آغاز شد، به طوري كه تا مهرماه 1366 در مجموع 11 مورد بمباران شيميايي در روستاهاي كردنشين استان سليمانيه و اربيل عراق، منطقه عملياتي كربلاي10، روستاي بوالحسن (سرول)، جومه، بانه، روستاي قره باغ در شمال عراق، روستاي كله وش در حومه سردشت، مناطق عملياتي نصر 4 (ارتفاعات ماووت) و فتح 7 انجام شد كه در مجموع 97 كشته و حدود پنج هزارو200 مجروح به همراه داشت.
ابتداي سال 1366 ايران عمليات كربلاي هشت را در منطقه شلمچه و كربلاي ده را در «ماووت» انجام داد. عراق در اين دو عمليات عوامل شيميايي تاولزا خردل و خون به كار برد. عمليات  نصر كه در استان سليمانيه انجام شد عراق چهار نقطه سردشت را با استفاده از گاز خردل بمباران شيميايي كرد.
 
عمليات‌ كربلاي ‌۸ ؛ تهديد دوباره‌ شهر بصره‌ و پاسخ‌ كوبنده‌ به‌ دشمن‌

علي‌رغم‌ عمليات‌ كربلاي۴ كه‌ به‌ شكست‌ انجاميد، كربلاي‌ ۵ توانست‌ تا حدودي‌ خواسته‌ فرماندهان‌ جنگ‌ را تأمين‌ كند. شايد مهمترين‌ دستاورد عمليات‌ بزرگ‌ كربلاي ۵ انهدام‌ بخش‌ عظيمي‌ از ماشين‌ جنگي‌ عراق‌ بود. به‌ همين‌ دليل‌ انجام‌ عمليات‌ در شرق‌ بصره‌ بار ديگر در دستور كار قرار گرفت. عمليات‌ «كربلاي‌ ۸ » در دو محور با حضور نيروهاي‌ سپاه‌ در همين‌ راستا طراحي‌ شد تا توسط‌ دو قرارگاه‌ اجرا گردد.

محور اول: آبگرفتگي‌ شمال‌ بوبيان، با فرماندهي‌ و هدايت‌ قرارگاه‌ قدس.
محوردوم: حد فاصل‌ كانال‌ ماهي‌ تا جاده‌ شلمچه، با فرماندهي‌ و هدايت‌ قرارگاه‌ كربلا.
از آنجا كه‌ موقعيت‌ زمين‌ در محور آبگرفتگي‌ «بوبيان» با منطقه عملياتي‌ قرارگاه‌ كربلا در غرب‌ «كانال‌ ماهي» تفاوت‌ داشت‌ و ميزان‌ فاصله‌ با دشمن‌ نيز متغير بود، براي‌ تعيين‌ زمان‌ آغاز عمليات‌ و محاسبه‌ مقدار زمان‌ لازم‌ براي‌ رسيدن‌ نيروها به‌ نقطه‌ درگيري‌ با دشمن، مشكلاتي‌ وجود داشت‌ كه‌ نهايتا ساعت‌ ۲ و ۱۵ دقيقه‌ بامداد روز ۱۸ فروردين‌ ۱۳۶۶ به‌ عنوان‌ زمان‌ مشترك‌ حمله‌ در هر دو محور انتخاب‌ شد.

عمليات‌ كربلاي ۸ با رمز «يا صاحب‌ الزمان» (عجل‌ الله‌ تعالي‌ فرجه‌ الشريف) آغاز شد و مدت‌ ۵ روز ادامه‌ پيداكرد. در اين‌ عمليات ۶۰ دستگاه‌ تانك‌ و نفربر و ده‌ها دستگاه‌ خودرو منهدم‌ گرديد و تعداد ۵۲۰۰ تن‌ از افراد دشمن‌ كشته‌ و زخمي‌ و اسير شدند. غنايم‌ به‌ دست‌ آمده‌ شامل‌ ده‌ها دستگاه‌ تانك‌ و نفربر و تعدادي‌ خودرو گرديد. اين‌ عمليات‌ كه‌ با هدف‌ تأمين‌ «كانال‌ زوجي» در جنوب‌ شلمچه‌ و توسعه‌ منطقه‌ تصرف‌ و در غرب‌ كانال «پرورش‌ ماهي» انجام‌ شد، نيروي‌ زميني‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامي‌ را به‌ كسب‌ تجربيات‌ تازه‌اي‌ نايل‌ ساخت.
در اين‌ عمليات‌ محمدحسن‌ قاسمي‌ طوسي‌ مسئول‌ اطلاعات‌ و عمليات‌ لشكر ۲۵ كربلا و حبيب‌الله‌ كريمي‌ فرمانده‌ توپخانه ۶۳ خاتم‌الانبيا ۹))، به‌ شهادت‌ رسيدند.

خلاصه گزارش عملیات

نام‌ عمليات: كربلاي ۸
زمان‌ اجرا : ۱۸/۰۱/۱۳۶۶
مدت‌ اجرا: ۵ روز
تلفات‌ دشمن:‌ ۵۲۰۰ (كشته، زخمي‌ و اسير)
رمز عمليات: يا صاحب‌ الزمان‌
مكان‌ اجرا: شرق‌ بصره‌ عراق‌ - محور جنوبي‌ جنگ‌ در غرب‌ شلمچه‌ ايران‌
ارگان‌هاي‌ عمل‌كننده: سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامي‌
اهداف‌ عمليات: پاسخ‌ به‌ شرارت‌هاي‌ دشمن‌ در خليج‌ فارس، تهديد شهر بصره‌ عراق‌ و تأمين‌ كانال‌ زوجي‌ و توسعه‌ منطقه‌

نقشه عملیات

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 8:33 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 12فروردین روز جمهوری اسلامی ایران

 

 

تثبیت نظام

نهال انقلاب اسلامی که با نثار خون بهترین فرزندان ایران رشد کرده بود، سرانجام در 22 بهمن 1357 به بار نشست و با پیروزی انقلاب اسلامی زمینه مهم ترین همه پرسی تاریخ ایران زمین، جهت تعیین نوع حکومت، فراهم شد.

در این روز، ساختار جدید سیاسی و اجتماعی، بر مبنای آرای اکثر مردم (2/98 درصد) تثبیت شد و رسما نظام جمهوری اسلامی را، ملت مسلمان ایران تأیید کرد.

تولدی مبارک

در روز پربرکت 12 فروردین، نظامی متولد شد که نور اسلام عزیز را، دگر باره، نه فقط در ایران، بلکه در سراسر جهان متجلّی ساخت. شعار اصلی انقلاب، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود که میلیون ها ایرانی آزاده و مسلمان در طول مبارزه ها در جای جای ایران اسلامی فریاد کشیده بودند. این شعارها، حکومتی را پایه ریزی می کرد که عدالت اسلامی، از هدف های والای آن بود.

روشنای امید

تشکیل جمهوری اسلامی نه فقط اراده ملت را بر سرنوشت خود به اثبات رساند و برای آنان استقلال و آزادی را به ارمغان آورد، بلکه امید را در دل محرومان و مستضعفان جهان برافروخت که آنان نیز می توانند بعد از قرن ها رنج و درد، جلوه ای از وعده خداوند تبارک و تعالی را ببینند؛ همان وعده پیروزی مستضعفان بر مستکبران را، که کتاب وحی، آن را نوید می دهد.

مفهوم جمهوری اسلامی

هدف پایانی در شعارهای مردم، جمهوری اسلامی بود. کلمه «جمهور» به معنای توده مردم است و گنجانده شدن چنین کلمه ای برای نظامِ بعد از انقلاب، مردمی بودن آن را نشان می دهد و تأثیر رأی مردم را در سرنوشت خودشان، بیان می کند. واژه «اسلامی» نیز آن را از دیگر نظام های جمهوری جدا می نماید و بر حاکمیت ارزش های الهی و قرآنی بر اجزای نظام دلالت می کند.

نیاز به جمهوری اسلامی

ولی فقیه، بر اساس قانون الهی، ولایت امر و امامت اُمت را بر عهده می گیرد و علاوه بر تأمین زندگی مردم، مسؤول هدایت آنان نیز هست. بدین ترتیب، برای تحقق چنین امر بزرگی، باید رسما نظام مشخصی بر ایران حاکم می شد تا زمینه دست یابی به آن هدف های بزرگ را فراهم آورد. این گونه بود که 12 فروردین پدید آمد و نظام پربرکت جمهوری اسلامی، بر کشور عزیز ما سایه افکند.

بر ملا شدن توطئه ه

به راستی که 12 فروردین، به زیبایی، توطئه های دشمنان را از میان برد و آنان را که حکومتِ جمهوری را بی اسلام می خواستند، به کناری افکند. این مردم بودند که در روزهای دهم و یازدهم فروردین 1358 با حضوری آگاهانه و تصور ناشدنی، در پای صندوق های رأی، پیروزی انقلاب اسلامی را تحقق بخشیدند.

جمهوری اسلامی، خواسته مردم

12 فروردین روز تحقق آرمان های بلند مردم بود؛ مردمی که در راه انقلاب، زندان ها، تبعیدها، شکنجه ها، سختی ها و محرومیت های زیادی کشیدند و شهادت بهترین فرزندان خود را دیدند، بعد از پیروزی انقلاب، در یک همه پرسی تاریخی، برای تحقق آرمان های والای شهیدان، به استقرار جمهوری اسلامی، رأی دادند.

بیان شهید مطهری درباره جمهوری اسلامی

استاد شهید مطهری رحمهم الله واژه «جمهوری اسلامی» را چنین تفسیر می کنند: «مسأله جمهوری مربوط است به شکل حکومت؛ یعنی این که مردم حق دارند سرنوشت خود را خودشان در دست بگیرند و کلمه «اسلامی» محتوای این حکومت را بیان می کند. به این ترتیب، جمهوری اسلامی؛ یعنی حکومتی که شکل آن انتخاب رئیس حکومت، از سوی عامه مردم است و محتوای آن هم اسلامی است و با اصول و مقررات اسلام اداره می شود.»

حکومت خدایی مردمی

با پیروزی انقلاب اسلامی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی [ رحمهم الله ] نظریه در آمیختن حقوق خدا و مردم را در یک حکومت، مطرح کردند و آن را در قالب نظام جمهوری اسلامی، به جهانیان عرضه داشتند که مورد استقبال مردم و فرهیختگان مذهبی قرار گرفت.

حکومت انقلابیون

نظامی که براساس یک انقلاب مردمی استوار است، می بایست در جهت خواسته های همان مردم گام بردارد. خواسته مردم انقلابی ایران، در شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی تجلّی یافت. از این رو، نظام پربرکت جمهوری اسلامی برای تحققِ اهداف مردم، بر پا گردید و در روز 12 فروردین با رأی میلیون ها، انسان آزاده رسمیت یافت.

ارزش رأی مردم

در نظام جمهوری اسلامی، به رأی و نظر یکایک مردم ارج گذاشته می شود و حاکمانِ برخاسته از میان مردم مسلمان، در جهت تحقق آرمان های اسلامی کوشش می کنند؛ برنامه های حیات بخش اسلام را فرا روی خود قرار می دهند و اینگونه، شرع و مردم، هر دو در ساختن جمهوری اسلامی سهیم می شوند، و نظامی مردمی را براساس آموزش های دینی، بنیان می گذارند.

12 فروردین؛ 12 ستون نور

دوازده شهر شهادت را آذین بستیم، دوازده ستون برافراشتیم، به تعداد دوازده ماه سال، دوازده برجِ فلک، دوازده امام معصوم، دوازده نهر خون، دوازده شهر در هم کوبیده، دوازده ستون بر افراشتیم از نور، از آزادی، از پیکر شهیدان، از رایت شرف...

بر شانه پرتوان 12 فروردین، عرش جمهوری اسلامی را نهادیم، به سنگینی 2/98 درصد آرای این ملت.

آرایِ سبز

12 فروردین، روزی است که ملت ایران به جمهوری اسلامی «آری» گفت، آریِ سبز، به نشانه روییدن و طراوت و شادابی و خرمی و به نشانه به ثمر رسیدن آن بذرها و شکفتن آن شکوفه ها، مگر نه آن که شکوفه آزادی این ملت در دشت خونین ژاله، کاشته شد و در لاله زار بهشت زهرا ریشه در خاک سرخ دوانید و از وزیدن نسیم عطر آگین انقلاب، گلشنی دمیده از ژاله و روییده در بهشت پدید آمد.

صراط 12

دوازده فروردین، آزمون بود، صراطی بود که صالحان از آن گذشتند؛ در صف های ممتد ایستادند و رأی دادند، به آسانی از آن عبور کردند و به بهشت جمهوری اسلامی قدم نهادند.

اما گروهی که اهل این راه و پوینده این صراط نبودند از آن بهشت دور ماندند و در وادیِ نه به حسرت نشستند.

یوم اللّه 12 فروردین

12 فروردین، یوم اللّه و روز احقاق حق و پیروزی دین بود؛ روزی که افسون ساحران جادوگر، و تلاش خناسان وسوسه گر باطل گشت؛ روزی که کشتی تلاش این ملت در ساحل استقرار و استقلال، لنگر انداخت؛ روزی که آتش افروخته شده از سوی جهان خواران نمرود سیرت، به باغستان پرثمر و پُرسود جمهوری اسلامی بدل گردید و صلای «بَردا و سلاما» شعله های ملتهب کینه توزی ها را به نفع حق و در خدمت خلیل زمان، خمینی بزرگ، فرو نشاند. روزی که سکه دقیانوس از رواج افتاد و نام حق بر همه جا سایه گستراند.

12 فروردین حرف آخر مردم

انقلاب ما، انفجار نور بود، و نور آن به گوشه گوشه عالم پرتو افکن شد. دل های دوست دارانش، روشن و چشم های دشمنانش کور گردید. دیگر، چه جایی برای همه پرسی به جا مانده بود، مگر کسی می توانست منکر آفتاب شود اگر چه تاریخ به ما نشان داده است که خُفّاشان شب، از گذر ایام و چیره گی فراموشی بر اَذهان سود می برند و حقیقت ها را وارونه جلوه می دهند و این چنین بود که امام راحل [ رحمهم الله ] بر انجام همه پرسی تأکید کردند. و این گونه شد که نوری دیگر تابیدن گرفت و سندی محکم برای آیندگان، در تاریخ، بر جای ماند؛ سند 12 فروردین.

عید امام و امت

بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، روز 12 فروردین را از بزرگ ترین عیدهای ملت ایران بر شمردند. انتخاب واژه «عید» برای روز بزرگی چون دوازدهم فروردین، سزاوار و منطقی است؛ زیرا عید روزی است که انسان در آن احساس مجد و غرور و سربلندی کند. از این رو، دوازدهم فروردین از عیدهای بزرگ تاریخ پس از پیروزی انقلاب شکوه مند اسلامی ایران و روز غرور و سربلندی ملت مسلمان ایران است.

روز فُرقان

دوازدهم فروردین، روز ظهور و میلاد شخصیت واقعی مردم مسلمان ایران، روز میلاد جمهوری اسلامی و به ثمر نشستن خون هزاران شهیدی است که زمینه ساز برقراری حکومت عدل اسلامی در کشورمان بودند. دوازدهم فروردین، سرآغاز حیات واقعی انقلاب اسلامی و نخستین گام در راه استقرار حکومت متکی بر آرای واقعی مردم و روز شناساندن پیروان و دشمنان انقلاب و جدا کردن صف آنان است. در یک کلام، دوازده فروردین روز فرقان است.

پیام نور

امام راحل، در پیامی به مناسبت روز جمهوری اسلامی فرمودند: مبارک باد بر شما، چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و کُرد و بلوچ مطرح نیست. همه برابرند. فقط و فقط کرامت، در پناه تقوا و برتری به اخلاق فاضله و اعمال صالحه هست و تفاوتی بین زن و مرد و بین اقلیت های مذهبی و دیگران در امر اجرای عدالت نیست.

12 فروردین و افکار مسلمانان جهان

مردم جهان، حضور یک پارچه و مؤثر ملت مسلمان ایران را در همه پرسی بزرگ و تاریخی 12 فروردین و در دیگر همه پرسی ها و انتخابات بعدی، ملاک و میزان ارزیابی خود از انقلاب اسلامی ایران برگزیدند. موفقیت این انقلاب را، در میزان حمایت های مردمی که بزرگ ترین پشتوانه معنوی آن بعد از لطف ایزدی به شمار می آید، جست و جو می کنند. نفوذ رو به رشد انقلاب، در کشورهای اسلامی و نیز صدور معنوی آن به ملت های مشتاق عدالت اسلامی، نتیجه آگاهی ملت های جهان از میزان اعتبار الهی و مردمی این انقلاب است.

واقعه شگرف

روز 12 فروردین، نظام جمهوری اسلامی با 2/98 درصد آرای ملت مسلمان تثبیت شد و بار دیگر واقعه ای مهم در تاریخ به وقوع پیوست؛ واقعه ای شگرف که هرگز استکبار جهانی، آن را پیش بینی نمی کرد. سرکردگان کفر و الحاد جهانی که از دیدگاه آنان، هیچ ملتی نباید سرنوشت خود را به دست گیرد سعی و تلاش می کردند تا از ادامه نظام جمهوری اسلامی در ایران جلوگیری نمایند، اما بی خبر از آن که انقلاب اسلامی، از قیام حسین علیه السلام الگو گرفته است.

آفتاب 12 فروردین

بعد از 22 بهمن تا روز انتخابات 12 فروردین، گروهک های وابسته به استکبار غرب و شرق، با استفاده ناشایست از فضای آزاد سیاسی آن زمان، شرکت در انتخابات را تحریم کردند و دروغ ها و شایعه های بی اساس را میان مردم پخش کردند تا جو مسموم جامعه، از شرکت مردم در انتخابات جلوگیری کند، خوش بختانه پس از شمارش رأی ها و اعلام نتیجه های درخشان آن. وابستگان به استعمار، تمامی رؤیاهای خویش را برای جلوگیری از برپایی نظام اسلامی در ایران، نقش بر آب دیدند و با شرم ساری برای کاهش رسوایی، این انتخابات را از دیدگاه جهانی ناپذیرفتنی دانستند.

ناکامی گروهک ه

بعضی از گروهک های منافق، می خواستند کلمه «اسلامی» را از «جمهوری اسلامی» حذف کنند. آنان در روزنامه ها و اعلامیه های خیابانی، برای راست شدن این هدف، تلاش فراوانی نمودند، اما امام امت ـ [ رحمهم الله ] ـ در پیامی کوتاه، نقشه آنان را برملا نمودند و فرمودند: وقتی رفراندوم شد، رأی من حکومت جمهوری اسلامی است. هرکس تبعیت از اسلام دارد، باید جمهوری اسلامی را برگزیند.

آریِ دشمن شکن

رأی 2/98 درصدی مردم در 12 فروردین هم چون خاری در چشم دو ابر قدرت آن روز بود. از این رو، بر آن شدند که با برپایی بلوا، در گوشه و کنار کشور، مسأله اصلی را فرعی نشان دهند تا پیش درآمدی بر تجزیه و از هم پاشیدگی نظام اسلامی بشود. با وجود این، زنجیره توطئه آمریکا که از کردستان و گنبد و خوزستان و... آغاز می شد و تا جنگ تحمیلی ادامه می یافت. با رهبری قاطع امام امت و مجاهدت های ملت خداجوی، از هم گُسست و مردم پس از آن نیز با دیگر «آری» گفتن ها به نظام جمهوری اسلامی و بیعت های نو به نو با خون شهیدان، هم چنان استوار به سوی هدف مقدس خود و استقرار کامل نظام عدل اسلامی می شتابند.

پیام رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی ـ[ رحمهم الله ]

بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رحمهم الله ، در پیامی به ملت ایران، 12 فروردین را روز عید نامیدند در قسمتی از این پیام آمده است «صبحگاه 12 فروردین که روز نخستین حکومت الله است، از بزرگ ترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند؛ روزی که کنگره های قصر 2500 ساله حکومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بر بست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست.»

تقدیر امام از مردم

امام خمینی رحمهم الله در پیام خود بر مناسبت 12 فروردین از حضور مردم در این همه پرسی تشکر کرده و چنین فرمودند: «من به دنیا اعلام می کنم که در تاریخ ایران چنین رفراندومی سابقه ندارد که سرتاسر مملکت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوق ها هجوم آورده و رأی مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه در زباله دان تاریخ دفن کند. من از این هم بستگی بی مانند که جز مشتی ماجراجو و بی خبر از خدا، همه و همه به ندای آسمانی «و اعتصموا بحبل الله جمیعا» لبیک گفتند و با تقریبا اتفاق آرا، به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند و رشد سیاسی خود را به شرق و غرب ثابت کردند، تقدیر می کنم.»

جمهوری اسلامی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب

مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) در تبیین واژه جمهوری اسلامی چنین می فرمایند: «جمهوری اسلامی، از لحاظ معنای تحت اللفظی بر دو پایه استوار است: یکی جمهور مردم؛ یعنی آحاد مردم و جمعیت کشور، این ها هستند که امر اداره کشور و تشکیلات دولتی و مدیریت کشور را تعیین می کنند، و دیگری اسلامی؛ یعنی این حرکت مردم، بر پایه تفکر اسلام و شریعت اسلامی است. این یک امر طبیعی است. در کشوری که اکثریت قریب به تمام آن مسلمان هستند، آن هم مسلمان مؤمن و معتقد و عامل، که در طول زمان، ایمان عمیق خودشان را به اسلام ثابت کرده اند و نشان داده اند، در چنین کشوری، اگر حکومتی مردمی است، پس اسلامی هم هست.»

رأی به اسلام

مقام معظم رهبری حضور گسترده مردم در یوم اللّه 12 فروردین و رأی قاطع آنان را رأی اسلام و اندیشه های اسلامی برشمرده و می فرمایند: «مردم اسلام را می خواهند. این از روز اوّل گفته شد و در طول سال های متمادی نیز تجربه گردید. امروز هم واضح ترین حقیقت در نظام ما این است که آحاد و توده مردم از نظام حاکم بر کشور می خواهند که مسلمان باشد... و اسلام را در جامعه تحقق ببخشد. این حکومت و این نظام، با این نام در دنیا اعلام شد و تشکیل گردید. مردم هم رأی دادند، و نام جمهوری اسلامی را حاکی از اسلام دانستند لذا آرایشان را به نام جمهوری اسلامی در صندوق ریختند.

جمهوری اسلامی محصول تاریخ ایران

در طول تاریخ، ایرانیان، همواره عدالت، اخلاق و حق را خواسته اند. اسلام نیز از احکام استوار بر حق و عدل و تأکید بر صلاحیت زمام داران سرشار است. بنابراین، معقول است که مردم حکومت اسلامی و حاکم عادل بخواهند، تا آرمان های مادی و معنوی ایشان برآورده شود، این خواسته ای بود که ملت مسلمان ایران با رأی مثبت به حکومت دینی در 12 فروردین بدان دست یافت.

عدد دوازده

چه زیبا و خاطره انگیز است، عدد دوازده: شمار ماه های سال در نزد خدا 12 ماه است؛ دوازده برگزیده خداوند، در میان بنی اسرائیل؛ دوازده چشمه که به فرمان خدا برای بنی اسرائیل در دوران سرگردانی از زمین جوشید؛ دوازده برج فلکی و آن گاه دوازده امام معصوم که درود خدا بر آنان باد. دوازدهم بهمن نیز، روز فرود خمینی کبیر بر سرزمین نور است و اینک دوازدهمین روز از فروردین؛ روز جمهوری اسلامی ایران.

پایه های فکری جمهوری اسلامی ایران (در بُعد داخلی)

انقلاب اسلامی ایران، نظامی سیاسی، اجتماعی را پدید آورد که بر دیانت اسلام و بازگشت به سنت های پسندیده استوار است. این نظام که در 12 فروردین 58، رسمیت یافت، دغدغه ها و دل مشغولی های نخبگان جامعه را به دنبال داشت. آنان برای یافتن روش ها و پاسخ های در خور اسلامی و علمی، درباره پدیده ها و حادثه های جدید، از نظریه های امام خمینی الهام گرفتند و حکومتی پا بر جا و رخنه ناپذیر با پشتوانه مردمی نیرومند پدید آوردند و آن را الگوی ملت های جهان نشان دادند.

پایه های فکری جمهوری اسلامی (در بعد خارجی)

پس از استقرار جمهوری اسلامی ایران در 12 فروردین سال 1358، جنبش بیداری اسلامی در جهان بیش از پیش، شتاب گرفت و بسیاری از جوانان، دانشگاهیان، روحانیان و تحصیل کرد مسلمان، برای حل مشکلات مسلمانان، به اسلام توسّل جستند. این نهضت عظیم جهانی که با الهام از حرکت اسلامی امام خمینی ایجاد شد و رونق گرفت به تغذیه فکری پیاپی نیاز دارد. از مهم ترین منبع های آن، آثار و دیدگاه ها و نظریه های امام خمینی است که در دوراندیشی فکری و فرهنگی نهضت بیداری اسلامی معاصر، مؤثر خواهد افتاد.

جوانه اندیشه

اعلام حکومت جمهوری اسلامی ایران در 12 فروردین، جوانه های اندیشه و عمل را در جامعه های جهان سوم و ملت های مستضعف جهان، رویاند و شکوفا کرد؛ آنان را که از الگوهای غربی دل سرد و نومید شده بودند، به اندیشه و اراده ای نیرومند برای ساختن جامعه ای نو و اسلامی، مجهز کرد. مسلمانان ستم دیده و محروم جهان، دریافتند که با پشتوانه آموزه های دینی و اراده ملّی همانند ملّت ایران، می توانند بر مشکلات پیروز شوند و حکومتی مردمی و دل خواه، تشکیل دهند.

حوزه*


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 8:31 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
12فروردین  |  مردم نظام جمهوری اسلامی را انتخاب کردند

تاریخ ایرانی: روز ۱۲ فروردین ۱۳۵۸، نتایج رفراندوم تغییر رژیم که روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین برگزار شد، اعلام گردید که طی آن ۹۸/۲ درصد مردم ایران به «جمهوری اسلامی» رای آری دادند. روزنامه کیهان در شماره روز ۱۲ فروردین ۵۸ خبر داد: «با ۱۸ میلیون رای، رژیم ایران، جمهوری اسلامی شد.» امام خمینی هم فرمود: ۱۲ فروردین روز نخستین حکومت الله است. در تقویم رسمی هم روز ۱۲ فروردین به عنوان «روز جمهوری اسلامی» نامگذاری شده است.

 

صادق طباطبایی، که از مجریان برگزاری رفراندوم بوده است، می‌گوید: ۱۲ روز از پیروزی انقلاب نگذشته بود که مرحوم حاج احمدآقا خمینی گفتند، امام می‌گویند رفراندوم باید هرچه زود‌تر برگزار شود. من با آقای دکتر صدر حاج سیدجوادی در وزارت کشور دیدار کردم و پیام امام را به ایشان دادم. وزیر کشور گفت ما الان تشکیلات سالم اداری در کشور نداریم. حتی پاسبان‌ها نه می‌توانند با لباس و اونیفورم سابق سرکار بروند و نه ابزار بی‌سیم و ماشین دارند، کلانتری‌ها هم اکثر در روزهای آخر به شدت آسیب دیده است. در مراکز استان‌ها و شهر‌ها هم استانداران و فرمانداران هنوز مستقر و مسلط به اوضاع نشده‌اند. انجام امر امام چند ماهی فرصت نیاز دارد. من مطلب را به احمد آقا طی یک تماس تلفنی اطلاع دادم. کمی بعد ایشان تلفن کرد و گفت امام می‌فرمایند، اگر کمی بجنبید، این کار انجام می‌شود. دو روز بعد احمدآقا مجددا زنگ زد و گفت امام می‌گویند قصه رفراندوم به کجا رسید؟ من گفتم مطلب تازه‌ای ندارم.

 

ایشان گفت امام معتقدند خود شما به وزارت کشور بروید و با تجربه کار سازمانی که از انجمن‌های اسلامی دارید، سامان دادن به این امور را خود برعهده بگیرد. کمی فکر کردم و گفتم من که نمی‌توانم فردا صبح به دیدار وزیر بروم و بگویم صبح بخیر، آمده‌ام رفراندوم برگزار کنم. گفت من ترتیب کار را می‌دهم و مطلب را به امام منتقل کرد. امام با هوش و درایتی که داشتند متوجه شدند و ظاهرا توسط سیداحمد آقا یا کس دیگری به مهندس بازرگان و ایشان هم به آقای صدر حاج سیدجوادی - وزیر کشور- گفتند.‌‌ همان شب به قم رفتم و اوضاع نامساعد را که منظور وزیر کشور بود برای ایشان شرح دادم و ضمنا گفتم آقا، حالا که دنیا شما و رهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته و به رسمیت شناخته است، چه نیازی به رفراندوم داریم؟ من مطمئن هستم اگر شما «جمهوری اسلامی» را به عنوان نظام سیاسی کشور اعلام کنید، هم مردم ما و هم دنیا آن را خواهند پذیرفت.

 

ایشان در جواب گفتند شما الان نمی‌فهمید. پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوءاستفاده از احساسات مردم، نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل کردند. نه حتما باید رأی‌گیری شود و دقیقا تعداد مخالف و موافق معین شود. من وقتی از قم برگشتم، منزل خاله‌ام بودم که آقای صدر تماس گرفت و مرا به وزارت کشور دعوت کرد. من به اتفاق دکتر حسن حبیبی به دیدار ایشان رفتیم و بعد از کمی گفت‌و‌گو، معاونت سیاسی و اجتماعی را به من و معاونت اداری و عمران را به ایشان واگذار کرد. از آن تاریخ هر دوی ما در وزارت کشور شروع به کار کردیم. تقریبا اواسط اسفند ۵۷ بود که احمد آقا گفت یک سری بیا قم و رفتم و گفت آقا پایش را کرده است توی یک کفش و گفته است که باید خیلی زود رفراندوم برگزار بشود برای جمهوری اسلامی.

 

به ایشان گفتم خیلی خوب، اما خیلی زود یعنی چه؟ گفت امام می‌گوید همین روزهای آینده، گفتم قبلا توضیح دادم که این کار تشکیلات لازم دارد و نظم می‌خواهد، فرمانداری‌ها، استانداری‌ها، صندوق، جمع‌آوری تهیه تعرفه و ارسال، ستاد مرکزی و این‌ها همه به این سرعت نمی‌شود، گفت که نمی‌دانم دیگه آقا اصرار دارد که این انجام بشود.

 

من دوباره به قم رفتم و به ایشان گفتم آقا خود شما نظام جمهوری اسلامی را اعلام کرده‌اید، این کافی است و دنیا هم که مشروعیت شما را قبول کرده است، این هیچ ایرادی ندارد. ایشان گفتند شما الان را نگاه نکنید، آن چیزی که در تاریخ می‌ماند، واقعیت‌های تاریخی است. شما سعی کنید که هر چه زود‌تر دولت این کار را برگزار کند. آن موقع من در هیات وزیران هیچ نقشی نداشتم و گاهی اوقات در جلسات دولت به درخواست دوستان شرکت می‌کردم. به ایشان گفتم برگزاری یک چنین کاری خیلی تدارکات می‌خواهد، از وزارت کشور که باید یک ستادی تشکیل بدهد در شهرستان‌ها و در مراکز استان‌ها، بخشداری‌ها، یک بسیج تشکیلاتی و عمومی باید صورت بگیرد، الان در صورتی که پاسبان‌ها جرأت نمی‌کنند با لباس پاسبانی بیرون بیایند و سر چهارراه‌ها بمانند برای نظم عمومی، چطوری می‌خواهید این کار برگزار بشود. ایشان گفتند نه این کار امکان‌پذیر است، شما بروید و کار را به سبک انجمن اسلامی در بیاورید. من آمدم تهران و آن شب مطلب را به آقای صدر حاج سیدجوادی اطلاع دادم، ایشان گفت شما اولویت کارتان را روی برگزاری رفراندوم بگذارید. گفتم بسیار خوب ولی این بدعتی نباشد برای انجام کار دائم در وزارت کشور چون من الان تهران را هنوز بلد نیستم، چطوری می‌توانم معاون سیاسی و اجتماعی وزارت کشور بشوم. به هر حال فایده نکرد و من در آنجا مشغول کار شدم و این دقیقا ۱۴ یا ۱۵ اسفند سال ۵۷ بود.

 

 

تشکیل ستاد برگزاری رفراندوم

 

در عرض کمتر از ۳ روز به سبک انجمن اسلامی ما یک ستاد برگزاری رفراندوم در وزارت کشور تشکیل دادیم و به تعداد استانداری‌ها افرادی را از انجمن اسلامی و دوستان دیگر گرد آوردیم. البته تشکیلات ستاد انتخاباتی وزارت کشور که از زمان گذشته با یک مدیریت کل اداره می‌شد، خدمات ستادی به ما ارایه می‌داد و تجربه‌های تشکیلاتی خود را در اختیار ستاد رفراندوم می‌گذارد. قرار شد ۳ نفر در مرکز بمانند و بقیه به مراکز استان‌ها اعزام بشوند، در آنجا نیز یک ستاد مرکزی به تعداد شهرستان‌ها افرادی را با کمک ائمه جمعه که مورد اعتماد احمد آقا بودند در اختیار گرفتند. در مرکز شهر‌ها نیز همین‌طور به تعداد روستا‌ها و بخش‌ها افراد انتخاب شدند.

 

تقریبا بیستم اسفند بود که ستاد رفراندوم کل کشور تشکیل شد. آن موقع تشکیلات کشوری از هم پاشیده بود، استانداری‌ها سر و سامان نداشت. بعضی از استانداران که به تازگی به محل کار خود اعزام شده بودند، مورد اعتراض اهالی بودند. یک بار در یکی از روزنامه‌ها نوشته بود: «آقای بازرگان آن انقلاب کجا و این انتصابات کجا؟!» در خیلی موارد توده‌ای‌ها و نیروهای چپ و عناصر ضد انقلاب در ایجاد بلوا و نارضایتی نقش داشتند. استانداران هنوز مجال زیادی برای تسلط به کار پیدا نکرده بودند، در حوزه‌های کوچکتر فرمانداری و شهرستان‌ها و بخشداری‌ها نیز به همین شکل بود و سازمان منظمی که عهده‌دار اجرای صحیح و بدون دغدغه رفراندوم بشود، وجود نداشت. با وظیفه سنگینی روبرو بودیم و چاره‌ای ندیدیم که یک جلسه مشترکی با روحانیون معتمد امام در مراکز استان‌ها بگذاریم و از آن‌ها تقاضا کنیم که تسهیلاتی را فراهم کنند. در این زمینه با کمک حاج احمد آقا با روحانیون سر‌شناس مراکز استان‌ها مانند آقای صدوقی در یزد هماهنگی‌هایی کردیم. آیین‌نامه اجرائی رفراندوم تدوین و به دولت و به شورای انقلاب جهت تصویب فرستاده شد.

 

 

شورای انقلاب و تصویب قوانین رفراندوم

 

برنامه‌ریزی و تصویب قوانین مربوط به رفراندوم تعیین شکل حکومت ایران برعهده شورای انقلاب بود. این رفراندوم، هم به آن دلیل که رفراندوم شکل‌گیری نظام بود و هم به سبب آنکه اولین رفراندوم عمومی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود، اهمیت فراوانی داشت و به همین دلیل، تصویب قوانین مربوط به آن نیز، دارای اهمیت بسیار بود.

 

بر اساس قانون مصوب شورای انقلاب، در هر برگ رأی، حروف رأی موافق (آری) با رنگ سبز و حروف رأی مخالف (نه) با رنگ قرمز چاپ شده بود. بخش بالای این دو قسمت که حروف آن به رنگ قرمز بود، تعرفه رفراندوم بود و رأی‌دهندگان، پس از دریافت برگ رفراندوم، نظر خود را به صورت مخفی برای یکی از دو حالت زیر اعلام می‌کردند:

۱- تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون آن از تصویب ملت خواهد گذشت. (آری)، با رنگ سبز.

۲- تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون آن از تصویب ملت خواهد گذشت. (نه)، با رنگ قرمز.

 

 

اظهارنظر‌ها درباره نوع نظام سیاسی ایران

 

پس از مطرح شدن انجام رفراندوم، بر سر نام و عنوان نظام سیاسی ایران که باید در رفراندوم مورد سؤال قرار گیرد، اختلافاتی بروز کرد. دولت موقت سعی داشت کلمه «دموکراتیک» را به «جمهوری اسلامی» اضافه کند که با مخالفت جدی امام و نیروهای انقلابی مواجه گردید. بازرگان در مصاحبه‌ای در تاریخ ۴ بهمن ۱۳۵۷ به این مساله اشاره کرد. نخست‌وزیر صراحتا از نظریه جمهوری دموکراتیک اسلامی پشتیبانی کرد و روزنامه‌های وابسته و نزدیک به گرایش او، به اظهارات وی دامن زدند، مثلا کیهان با تیتر درشت نوشت: «بازرگان: به جمهوری اسلامی، صفت دمکراتیک را باید اضافه کرد.»

 

استدلال بازرگان این بود که نباید انتخاب‌های متعدد را از مردم سلب کرد و آنان را تنها بر سر دو راه قرار داد بلکه مفهوم دموکراتیک جنبه عام‌تری است که حتی می‌توان اسلام و هر نوع نظام حکومتی دیگر را بعد‌ها در آنجا داد. در راستای سخنان بازرگان، دیگر چهره‌های دولت موقت نیز از نظریه دموکراتیک اسلامی دفاع کردند. احمد صدر حاج سیدجوادی، وزیر کشور، نیز گفت اگر بناست ما حکومت دموکراتیک داشته باشیم، چرا این دموکراسی از آغاز رعایت نشود، یعنی از نخستین قدم دوران جدید پس از نظام استبدادی، مردم در انتخابات نوع جمهوری مختار باشند و رفراندوم ما از نظر سندیت و مشروعیت دارای استحکام و قوام قانونی مطلق باشد. حاج سیدجوادی حتی از بازرگان نیز قدم جلو‌تر گذاشت و گفت: «مناسب آن است که فقط مفهوم جمهوری دمکراتیک باشد تا در تدوین قانون اساسی بتوانیم آن را به هر شکلی در آوریم.»

 

امام خمینی شدیدا با نظریه دموکراتیک اسلامی به مخالفت برخاستند و آن را نشانی از نفوذ و نماد غرب‌زدگی به حساب آوردند. ایشان فرمودند فقط «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. امام در پیام دیگری که در ۴ فروردین ۱۳۵۸ پخش گردید، صراحتا اعلام کردند که شما ملت ایران در انتخاب نوع حکومت آزاد هستید. یعنی می‌توانید به هر نظام مورد دلخواه رأی دهید اما خود من به جمهوری اسلامی رأی می‌دهم. آیت‌الله مطهری نیز با اضافه کردن مفهوم دموکراتیک به «جمهوری اسلامی» موافق نبود و در این باره گفت: «... در عبارت جمهوری دموکراتیک اسلامی، کلمه دموکراتیک حشو و زاید است...»

 

 

برگزاری رفراندوم در فروردین ۵۸

 

دکتر صادق طباطبایی روز ۱۷ اسفند ۵۷ به همراه چند نفر از دست‌اندرکاران ستاد مرکزی رفراندوم حضور امام رسیدند. وی درباره این ملاقات می‌گوید: «روز دهم فروردین ۵۸ به عنوان تاریخ برگزاری رفراندوم تعیین شد. امام تأکید داشتند هر چه سریع‌تر رفراندوم برگزار شود. وقتی مشکلات را عرض کردم، گفتند شما حرکت بکنید، مردم هم مردم نجیبی هستند، کمک خواهند کردند و زیاد نگران تحریکات ضد انقلاب نباشید. در جواب ایشان گفتم گاهی ناهماهنگی‌ها مربوط به روحانیون شهرستان‌هاست. گفتند هر جا با اشکال مواجه شدید به من اطلاع بدهید.»

 

بدین ترتیب مقدمات برگزاری رفراندوم فراهم شد و در اولین ساعات روز دهم فروردین رفراندوم با شکوه هر چه تمام‌تر آغاز شد. حضور مشتاقانه مردم از‌‌ همان ساعات اولیه نمایان بود. بسیاری از مردم برای نخستین بار در طول عمر خود بود که در رأی‌گیری شرکت می‌کردند. از اخبار و گزارش‌ها و تصاویری که وجود دارد میزان شور و حرارت وصف‌ناپذیر مردم، حتی اقلیت‌های مذهبی کاملا پیدا است. روز اول آنچنان تراکم جمعیت زیاد بود که به برخی مناطق، به خصوص مناطق مرزی تعرفه لازم نرسید و نزدیک غروب امام اجازه داد که ۲۴ ساعت دیگر مدت رأی‌گیری تمدید شود. دکتر طباطبایی در این باره می‌گوید: «ما یک پل ارتباطی بین مراکز استان‌ها و شهرهای بزرگ برقرار کردیم و با هواپیما و هلی‌کوپتر و خیلی‌ جا‌ها با قاطر برگه‌ها را به جاهایی که نرسیده بود رساندیم. باز هم گزارش‌هایی می‌رسید که گروه‌های ضد انقلاب چریک‌های فدایی خلق و مجاهدین خلق اقداماتی کرده بودند و برگه‌ها را از بین برده بودند. متأسفانه علی‌رغم تدابیر امنیتی در گنبد و ترکمن صحرا و سقز و سنندج و مهاباد نگذاشتند رفراندوم برگزار شود. حتی به اتومبیل هیات حسن نیت و نمایندگان آقای طالقانی هم حمله کردند که خوشبختانه به آن‌ها آسیبی نرسید. در سنندج اکیپی شامل شش پزشک و سه پرستار که برای مداوای مجروحین رفته بودند مورد حمله قرار گرفته و کشته شدند. مأموران وزارت کشور با صندوق‌های سیار به بیمارستان‌ها و زندان‌ها هم می‌رفتند، از نکات جالب اینکه امیرعباس هویدا در زندان درخواست کرده بود رأی بدهد که برگه به او داده شد و او هم رأی آری به جمهوری اسلامی داد.

 

بلافاصله پس از اتمام ساعات رأی‌گیری، شمارش آراء آغاز شد. یادم است در حالی که نتایج آراء را از نقاط مختلف دریافت می‌کردیم، اطلاع دادند که چریک‌های فدایی یا عده‌ای مسلح قصد دارند به ستاد انتخابات حمله کنند. عده‌ای از کارکنان ترسیده بودند، آقای کیارشی – معروف به پیراشکی – از دوستان انجمن اسلامی شهر آخن هم آن موقع به وزارت کشور برای دیدار با من آمده بود. من گفتم به نظر می‌رسد جنگ روانی باشد. ولی بالاخره حرکت مذبوحانه و بی‌ثمری انجام دادند. علیرغم آن شمارش آراء ادامه یافت.

 

ساعت ۱- ۲/۵ بعد از نیمه شب بود که نتایج جمع‌آوری شد. با وجود اینکه در برخی از شهر‌ها رأی‌گیری انجام نشده بود و به برخی نقاط هم برگه رأی نرسیده بود، اما روی برخی اطلاعات، تخمین ما این بود که ۹۴ درصد واجدین شرایط در رفراندوم شرکت کرده‌اند، البته سرشماری دقیق جمعیتی نداشتیم، اما بر اساس تعداد تعرفه‌ها و اطلاعات دیگر جمعیتی این درصد را به دست آوردیم که خوب یک امر بی‌سابقه‌ای بود... و ۹۸/۲ درصد رأی آری به جمهوری اسلامی دادند... ضمنا ۴۱۲ یا ۴۱۳ نفر هم خواهان جمهوری دمکراتیک خلق [بودند]...»

 

نتیجه این همه‌پرسی به این شرح اعلام شد:

شرکت‌کنندگان: ۲۰ میلیون و ۲۸۸ هزار و ۲۱ نفر،

آرای مثبت: بیست میلیون و ۱۴۷ هزار و ۵۵ رأی و آرای منفی: ۱۴۰ هزار و ۹۶۶ رأی.

 

امام خمینی نیز در پیامی که به مناسبت برگزاری رفراندوم صادر کردند، این روز مبارک را روز امامت و روز فتح و ظفر ملت، اعلام کردند و این رفراندوم را بی‌سابقه خواندند. در این پیام آمده بود: «من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی، که با استکبار خود آنان را خفیف شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک می‌گویم... صبحگاه ۱۲ فروردین – که روز نخستین حکومت الله است – از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره‌های قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بر بست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست...»

 

 

منابع:

 

۱- خاطرات سیاسی - اجتماعی دکتر صادق طباطبایی، تهران: چاپ و نشر عروج، ۱۳۸۷، جلد سوم

۲- روند برگزاری رفراندوم نظام جمهوری اسلامی، حسین کاوشی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 8:30 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 90 :: 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4081135 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب