کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
 
کد خبر: ۷۵۲۵۸
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۳:۱۰
 
 
 
 
 
شرح دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان

«قربة الی الله» به چه معناست؟ 

برخی از افراد، یک ریال به فقیر کمک می‌کنند، صدهزار تومان به او ضرر می‌زنند و غرورش را می‌شکنند؛ می‌خواهد کمک کند، چهار قِران در جیب طرف می‌گذارد، خوب با این کار که شخصیتش ضایع می‌شود. ببین کجا کارش گیر است، گره‌اش را باز کن.

:عقیقدعاهای هر روز ماه مبارک رمضان، دعاهایی لقمه شده، کوتاه و فشرده است. ادعیه ماه مبارک رمضان از حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) صادر شده و منبع آن کتاب زادالمعاد و بلدالامین است. علامه امینی(ره) در صفحه 214 کتاب زادالمعاد می‌نویسد: از ابن عباس روایت شده که رسول گرامی اسلام برای هر روز از ماه مبارک رمضان دعای مخصوص و با فضیلتی و پاداش فراوان ذکر کرده‌اند.

بر این دعاها شرح‌هایی نوشته شده است از جمله مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی نجفی که در نیمه‌های شب‌های ماه مبارک رمضان سال 1409 هجری قمری در مسجد قندی تهران ایراد شده است.

حجت‌الاسلام سیدمحمدعلی نجفی یزدی در سال 1326 هجری شمسی در شهر عارف‌پرور نجف اشرف به دنیا آمد. نامش را به نام مولایش امیرالمؤمنین (ع) علی گذاشتند. پدرش سیدمحمد باقر روحانی بزرگوار و اهل علم بود و جدش سیدعبدالحی در یزد صاحب کرامات بود. وی تحصیلات مقدماتی خود را در نجف گذراند و در 17 سالگی به ایران آمد، ابتدا در مجلس درس آیت‌الله مجتهدی شرکت کرد و سپس از درس اخلاق آیت‌الله حق‌شناس بهره جست و درس‌های اخلاقی پرشور و برنامه‌های سلوکی آیت‌‌الله حق‌شناس او را جذب کرد. پدرش مکرر به عتبات عالیات سفر می‌کرد در یکی از این سفرها سیدعلی که با پدر همراه بود در حرم حضرت علی (ع) در سن 19 سالگی به دست پدر، معمم شد.

سیدمحمدعلی نجفی یزدی مدتی را در تهران در بیت علامه امینی زندگی کرد. آیت‌الله امینی (ره) همیشه در مقابل این سید عظیم‌الشأن از جای خود برمی‌خواست و دست او را به احترام مقام سیادت می‌بوسید.

وی به زیارت جامعه، مناجات شعبانیه و مناجات خمسه عشر علاقه فراوانی داشت و آن روزها که هنوز خواندن دعای عرفه در فضای باز مرسوم نشده بود این مجلس را برگزار می‌‌کرد.

سیدمحمدعلی نجفی یزدی در سال 1371 هجری شمسی در حالی که بیش از 46 بهار از زندگی‌اش نگذشته بود به دیار باقی شتافت.

گزیده‌ای از شرح دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان را در ادامه می‌خوانیم:

«
اللهمّ ارْزُقنی فیهِ رحْمَةَ الأیتامِ وإطْعامِ الطّعامِ وإفْشاءِ السّلامِ وصُحْبَةِ الکِرامِ بِطَوْلِکَ یا ملجأ الآمِلین»؛

خدایا روزیم کن در آن ترحم بر یتیمان و طعام نمودن بر مردمان و افشاء سلام و مصاحبت کریمان به فضل خودت اى پناه آرزومندان.

 


امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: چیزی که ما را به عبادت واداشته است و به عبودیت کشانده و در هم تا کرده و در مقابل عظمت تو خشک شدیم، اقتضای حال عبد ذلیل در مقابل مولای عظیم است. پس ملاحظه می‌فرمایید که از این سه مرحله اقلش قربة الی الله است.

حالا این «قربة الی الله» یعنی چه؟ چگونه انسان به خدا نزدیک می‌شود؟ خدا که مکان ندارد؟ این تقرب چه نوع تقربی است؟ بزرگان اهل تحقیق آخرین حرفی که می‌زنند می‌گویند تقرب الی الله متصف شدن به صفات الله است. خدا این را از شما می‌خواهد و شما برای این آفریده شدید. خداوند تبارک و تعالی بذر این را در جان شما قرار داده است و علت افضلیت شما بر ملائکه هم همین بود که ملائکه بذر اسماء و صفات الهی در جانشان نبود. البته برای آنها فعلیت محض است ولی فعلیت محدود دارند. هر ملَکی مظهر اسمی است و خودشان می‌گویند: «وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ».

هیچ‌کدام از ما ملائکه نیستیم، مگر اینکه برای ما موقعیتی مشخص و معلوم است، لذا امیرالمؤمنین(ع) در توصیف آنها فرموده‌اند، حتی عباداتشان صرف ذاتشان بوده و یک شکل است. مثلاً فرمودند: یک عده همیشه در حال قیام، یک عده همیشه در حال رکوع و یک عده همیشه در حال سجود هستند و اینکه یک نوع عبادت دارند، علامت این است که یک بُعد دارند، ولی انسان است که ذو ابعاد است. وقتی خداوند انسان را آفرید، ملائکه همین سؤال را داشتند که خدایا، شما هر بعدی از اوصاف کمال خودتان را بخواهید زنده کنید، ما ملائکه متصدی آن هستیم.

آموختن کل اسماء به آدم(ع)

«
وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُون»

«
خدایا ما تو را تسبیح و تقدیس می‌کنیم، فرمود آنچه را شما نمی‌دانید، من می‌دانم

جز این جواب نمی‌شد داد. ساکت شدند. وقتی که خدا انسان را آفرید و اسماء را به آدم آموخت، صرف دانستن، آدم را از ملائکه بالاتر نمی‌برد، آنچه آدم را از ملائکه بالاتر برد، صددرصد این بود که کل اسماء را آموخت. الله اکبر! ما به آدم کل اسماء را تعلیم کردیم. به ملائکه هم تعلیم کردیم، اما کل اسماء را تعلیم نکردیم. این آدم را این‌قدر بالا آورد که اصلاً قابل مقایسه با ملائکه نبود و ملائکه در مرتبة پایین ماندند و آدم بالا آمد، طوری که خدا فرمود وقتی این موجود را آفریدم، همه او را سجده کنید.

مواظبت از تحقیر و توهین در کمک به ایتام

خدایا، رحمت ایتام را به من روزی کن. بهترین دهندگی اینجاست. در این دهندگی هم باید مواظب باشید که شخصیت طرف مقابل را خرد کردن و اخلاقش را خراب کردن، اینها دهندگی نیست. بسیاری از دهندگان این‌گونه‌اند که ضررشان بیشتر از نفع‌شان است. یک ریال به فقیر کمک می‌کند، صدهزار تومان به او ضرر می‌زند و غرورش را می‌شکند. می‌خواهد کمک کند، چهارشاهی در جیب طرف می‌گذارد، خوب با این کار که شخصیتش ضایع می‌شود. ببین کجا کارش گیر است، گره‌اش را باز کن. خساست نفس نمی‌گذارد و اعمال را خراب می‌کند.

خدا به مقدار نگاه نمی‌کند، به شخصیت و نیت طرف و آقایی او نگاه می‌کند. تو شخصیت او را خرد کردی. با خیلی از این کمک‌هایی که به این خانواده ایتام کردند، آنها را ضایع کردند. رحمت ایتام یعنی آبروی طرف را ببری؟ متأسفانه کسی می‌گفت بعضی از مؤسسات هم اینگونه عمل می‌کنند. آمده به آنها کمک می‌کند، می‌رود از بقال کوچه و از این و آن می‌پرسد. آن فقرا می‌گویند: ما اصلاً کمک نمی‌خواهیم، آبروی ما را بردید.

رحمت الایتام رحمت باشد به ایتام، نه تحقیر و توهین. دقت کنید فردای قیامت هفتاد من عمل را می‌آورند که هبائاً منثور است، قرآن می‌گوید: «وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا».

اعمال زیر ذره‌بین خدا

ما فردای قیامت به اعمال زیادی رسیدگی می‌کنیم و همه را به باد می‌دهیم. حضرت فرمودند: مواظب خودتان باشید و در ذیل این آیه فرمود: اعمالی را می‌آورند که «أَشَدَّ بَیَاضاً مِنَ الْقَبَاطِیِّ». در حجاز برف نبود و مَثَل سفیدی را به قباطی می‌زدند، پارچه‌های سفیدی که از مصر می‌آوردند. ما می‌گوییم مثلاً چیزی سفیدتر از برف است ولی آنجا که برف نبوده سفیدی را به قباطی تشبیه می‌کردند. عمل سفیدتر از برف یعنی عمل پاک و تمیز می‌آورند. هیچ‌کس باور نمی‌کند که زیر ذره‌بین خدا چه درمی‌آید، ذره‌بین را روی عمل می‌اندازند. خطاب می‌رسد «فَاضْرِبْ بِهَذَا الْعَمَلِ وَجْهَ صَاحِبِهِ»، این عمل را به صورت صاحبش بزنید. حساب اعمال اینگونه است. «یَا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسِیرَ وَ یَعْفُو عَنِ الْکَثِیرِ اقْبَلْ مِنِّی الْیَسِیرَ».

نمی‌توانست از ایشان پیشی بگیرد. یک آدم مریضی گفت: من می‌خواهم این را بشکنم، رفت پشت کوچه و دورخیز گرفت تا به پیامبر(ص) سلام کند، پیامبر(ص) قبل از او فرمودند: سلام بر کسی که پشت دیوار هستی. با صدای بلند سلام و جواب سلام دادند. ظاهر شرعی افشاء سلام است، ولی صورتی در زیر دارد آنچه در بالادستی...

مفهوم بالاتر افشاء سلام

سلام علیکم یعنی چه؟ یعنی سلامتی، خبر دعاست. یک صورتش دعا است، یعنی خدا شما را سلامت بدارد، اما بالاتر از اینها است. اگر فقط شکل دعا بود، در دستور شرع می‌آمد که دعا کنید. مثلاً خدایا، ایشان را سلامت کن، اما سلام علیکم خبر است. خبری که در آن همه چیز هست. سلام علیکم یعنی مؤمن، برادر، ما اگر صدها مابه‌الاختلاف داریم، یک مابه‌الاشتراک داریم که آنجا همه با هم یکی هستیم.

افشاء السلام یعنی اتحاد کلمه. یعنی ما مابه‌الاشتراکی قوی داریم، عامل اشتراکمان چیست؟ خدا، این اشتراک ما آنقدر قوی است که می‌تواند امت‌های عالم را با هم متحد کند.

قُل یا أَهلَ الکِتابِ تَعالَوا إِلىٰ کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَبَینَکُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشرِکَ بِهِ شَیئًا؛ بگو ای قوم یهود و نصارا، همه اختلافتان را کنار بگذارید و بیایید با ما از الله سخن بگویید و جز او را نپرستیم و چیزی را با او شریک نکنیم

اگر از همین جا یعنی افشاء سلام شروع کنید، به بقیه حق هم هدایت می‌شوید. افشاء سلام این است. فاش کنید، وقتی فاش شد عمومیت پیدا می‌کند. در شرع آمده است تا به هم رسیدید اول بگویید سلام علیکم. الله‌اکبر از این جلال! من و تو در هر دو قالب جداییم، ولی یکی هستیم، جنگ نداریم، نفس یکی بیشتر نیست. یک خورشید است که از صد دریچه تابیده شده است و به صورت صد نور دیده می‌شود. اگر خدا عنایت کند، مؤمنین را به اینجا برساند، این را می‌بینند.

«
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة أمیرالمؤمنین و الائمة علیهم‌السلام».

ما همه دوستان امیرالمؤمنین(ع) هستیم، انشاالله.

«
وصُحْبَهِ الکِرامِ»: خدایا، همنیشنی کرام را به من نصیب کن. به‌به! همنشینی کرام! ولی برای همنشینی کرام این سه مقدمه که گفته شد، باید آماده شود والا انسان را راه نمی‌دهند. خیلی خراب هستیم، اگر پاکی از این آلودگی‌های نفس را تقاضا نکنیم، با این حال حضرت ولی‌عصر(عج) را نمی‌توان زیارت کرد. حضرت فرمود: غیبت حضرت ولی‌عصر(عج) خیر است، چون فرجه دارد، اگر آقا آمدند، دیگر فرجه نیست. خودتان را بسازید برای صحبتِ کرام، آن اکرم‌الاکرمین، ولی‌عصر، آقای عالم(عج) آماده شوید، تا انشاالله همراهی و هم‌صحبتی آقا نصیبتان بشود. گفت: حافظ اندیشه کن از نازکی خاطر یار/ برو از درگهش این ناله و فریاد ببر.

منبع:فارس


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 26 خرداد 1395  ] [ 6:24 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
کد خبر: ۷۵۲۵۵
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۲:۵۰
 
 
 
 
 
عقیق به منظور استفاده ذاکرین اهل بیت منتشر می کند

اشعار ویژه وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها 

به مناسبت فرا رسیدن ایام وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها عقیق تعدادی از اشعار آیینی را به منظور استفاده ذاکرین اهل بیت منتشر می کند.
سرویس شعر آیینی عقیق : به مناسبت فرا رسیدن ایام وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها عقیق تعدادی از اشعار آیینی را به منظور استفاده ذاکرین اهل بیت منتشر می کند.


 

 

مهدی رحیمی :

زل میزند با چشمهای تر به مادر

هی فاطمه در لحظه ی آخر به مادر

سرمایه اش را داد پای دین خدیجه

پس در قبالش هدیه شد کوثر به مادر

تاریخ می گوید چهل نامرد، در اصل؛

آنجا هجوم آورد یک لشکر به مادر

تقسیم شد درد دو عالم بین این دو

سیلی به حیدر خورد و میخ در به مادر

زهرا هم آخر محسنش را خرج دین کرد

مادر به دختر میرود، دختر به مادر

از غنچه ای بعد از گذشت این همه سال

حالا رسیده یک گل پرپر به مادر

ام ابیها نیز ام المومنین شد

چون می رسد این ارث از مادر به مادر

ام المصائب زینب و مظلوم ارباب

آقا به بابا می رود خواهر به مادر

در کربلا سیراب گشت و با سه صورت

با گریه اش خندید علی اصغر به مادر

 

علی صالحی :

سنگ صبور قلب طاهایی خدیجه

آرامش پیغمبر مایی خدیجه

کِی می رسد دست کسی بر رتبهء تو؟

از بسکه بالایی و والایی خدیجه

خیر النساها را اگر که برشمارند

قطعاً تو جزء بهترینهایی خدیجه

درک مقامات تو کار هر کسی نیست

چون مادر امّ ابیهایی خدیجه

بر تارُک اسلام نامت می درخشد

اوّل مسلمان، قبل مولایی خدیجه

مثل تو را بانو! خدا کِی آفریده؟

تنها تویی که مثل زهرا پروریده

بانو تو با آسیه و مریم قرینی

ای آسمانی! پس چرا روی زمینی؟

اسلام با دارایی تو قد علم کرد

تو اوّلین حامی این دین مبینی

ما را به مجهول الهُویت ها چه کاری است؟

تنها خودت هستی که امّ المؤمنینی

شعب ابی طالب تو را در خود نگه داشت

تا بر همه ثابت شود تنهاترینی

از حرمت داغ تو عام الحزن فرمود

خیلی عزیزی،رکن ختم المرسلینی

بانو برو بعد از تو خیلی سخت باشد

با حیدر از زهرا خیالت تخت باشد

 

سید هاشم وفایی :

وقتی كه چشم خلق خدا ناسپاس بود

تنها خدیجه بود كه گوهرشناس بود

تاسر نهد به پای رسول امیـن ز شوق

در بارگاه عشق پُر از التماس بود

این افتخار اوست كه در طول عمر خویش

بابهترین پیمبرحق درتماس بود

گنجینۀ معارف ایمان و منزلت

آئینـه ی تجلی و پّر انعكاس بود

مال و منال را به فقیران مكه داد

كی در كمند نفس و طعام و لباس بود

خوف و رجای او به ره دین حق گذشت

از جاهلان مكه كجا در هراس بود

غفلت نكرد لحظه ای از حق،خدا گواست

تا آخرین نفس به جهان حق شناس بود

روز و داع خویش «وفائی »از این جهان

آزرده دل ،به خاطر آن باغ یاس بود

 

محمد سهرابی :

شکست اینجا ظفر گل می کند هنگام احسانش

ز پا افتاده اینجا نشئه ی جهد است سامانش

امید اینجا به شکل یاس آید یاس چون امید

بریدن از خود و پیوند با تمکین امکانش

کدامین غافل از این آستان حاجت نمی خواهد

که با تیغ عدالت لب نهم بر خون شریانش

به کویی بار خود انداختم کز شدت احسان

ملائک آب می ریزند بر دستان مهمانش

به بحری آشنا گشتم که موجش موج تمجید است

به ناوی پا نهادم کز کرامت هست سکانش

به درباری رساندم ناله ی واغربتایم را

که می بخشند با یک ناله شهری بر غریبانش

قطار فیض او را خواجه ی لولاک در پیش است

زهی آن زن که ختمی مرتبت باشد شتربانش

زهی بانوی عقل کل، زهی بانوی آب و گل

که باریده است یاسی هم چو زهر در گلستانش

اجاق کور را یاری صحبت نیست با خورشید

حمیرا را بگو آتش بگیرد در دل و جانش

زقربانگاه ذی الحجه بسی مستغنی ام حاجی

که من ماه مبارک می روم هر ساله قربانش

به روز واقعه با وصله ی ناجور کارش نیست

نمی آید به محشر هر کسی کرده است عصیانش

زهی آن زن که مریم دستبوس خادمش بوده است

زهی آن زن که عیسی کرده خدمت بر غلامانش

تحیر خانه ی تحقیق هم خط است هم نقطه

که هم تطویل دارد هم ندارد بدو و پایانش

نمی دانم کدامین عصمت قدرت مزاج است او

که چندین ماه زهرا بوده از تشریف مهمانش

سخن از هیچ ممکن نیست جای ضرب و زور او

که امکان نیز امکانش می شود از نور امکانش

ز کفو عقل کل جز عقل کل چیزی نمی جوشد

کدامین جهل سنجیده است با تشویش نسوانش

به  جنت نیز از اقبال هم دوش محمد اوست

چه می فهمند مردان و زنان از پله ی شانش

 

 

 

 

 

امید روشن بین :

آنقدر بخشیدی که دستانت

بخشندگی را هم هوایی کرد

ثروت به پاهای تو افتاد و

از تو غرورش را گدایی کرد

 

من هم کنار آسمان بودم

وقتی نماز نور را خواندی

در روزهای غربت و سختی

مردانه پای عشق خود ماندی

 

بانو کسی دیگر نمی‌گوید

مردانگی در سیرت زن نیست

مردانگی ها را نشان دادی

مردانگی تنها به گفتن نیست

 

فرمود پیغمبر به یارانش

باید شبیه همسرم باشید

از او شنیدم در بهشت حتی

قسمت شده تا مال هم باشید

 

تو همسرش بودی ومی مانی

قدر تو بیش از دیگران باشد

اصلاً برای چون تویی بانو

باید کفن از آسمان باشد

 

باچشم خود دیدم برای او

سال عروجت سال غم ها شد

شکر خدا آن روزهای سخت

زهرای تو ام ابیها شد

 

یادت میاید گفت پیغمبر

خورشید برشب می‌شود غالب؟

بانو منم همرزم دیروزت

یعنی علی ابن ابیطالب

 

امروز اینجا بر مزار تو

آورده‌ام زهرا و زینب را

زینب دوسالش هست و می‌داند

زن می‌تواند بشکند شب را

 

عارفه دهقانی :

با خواندنِ هر آیه از کوثر

چون چشمه،می جوشی و می خندی...

غارِ حرای توست این خانه!

زهرا ست آن وحیِ خداوندی!

 

معصوم اگرچه نیستی بانو

در عصمتی هر صبح و شامی را

تو مادر زهرا شدی...یعنی

مادربزرگی هر امامی را!

 

حق داشتی عاشق شوی آنروز!

پیغمبرت سَر بود از یوسف

حتی به عشقش خلق شد افلاک...*

او دلربا تر بود از یوسف!

 

از  دوشِ خود برداشتی آرام

هر هفت خوانِ سکّه هایت را

حالا خودت سیمرغِ سیمرغی!

چشمی بگردان زیرِ پایت را...

 

چشمِ زمین و آسمان روشن!

چون در سخاوت میکنی اعجاز

**تو آیه ی هشت ضحی هستی

ای ثروت اسلام در آغاز

 

 

 

 

منبع : اشعار ارسالی ، حسینیه

ادامه مطلب



[ چهارشنبه 26 خرداد 1395  ] [ 6:17 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: 52038
 

 

کاچی چهارمغز يک دسر بسيار مقوی و گرم و آرام بخش است که می تواند برای ماه رمضان مناسب باشد.  
 
کاچی

 

مواد لازم برای كاچی چهارمغز :

  •  نبات خرد شده     دو پيمانه
  •  آرد     دو پيمانه
  •  هل ساييده     يک قاشق
  • عسل    دو سوم پيمانه
  • کره    150 گرم
  • زعفران سایيده    به ميزان لازم
  • گلاب    يک سوم پيمانه
  • گل گاوزبان دم كرده    يک ليوان

* چهار مغز گردو بادام پسته و فندق ريز شده    يک پيمانه

* چهار مغز گردو بادام پسته و فندق ريز شده، نسبت فندق به بقيه مغزها نصف باشه

 

طرز تهیه كاچی چهارمغز برای افطار :

نبات را با 6 پيمانه آب و عسل را در ظرفی ريخته روی حرارت می گذاريم تا جوش بياید و نبات ها حل شود بعد در انتها زعفران و گلاب را اضافه می كنيم.

آرد را كمی تفت می دهيم تا خامی آن از بين برود بعد كره به دمای محيط رسيده را اضافه می كنيم و خوب آن ها را با هم يک دست می كنيم بعد پودر هل را اضافه كرده و هم زده حالا نوبت اضافه كردن شربت می شود.
 
همين طور كه با حرارت كم روی اجاق هست مرتب هم می زنيم تا خوب داخل شربت حل شود گل گاوزبان دم شده را از صافی رد می كنيم و می ريزيم داخل ظرف و هم می زنيم تا مواد كمی خودش را بگيرد حالا مغزها را اضافه می كنيم و هم می زنيم تا به روغن بيفتد.

 
انتهای پیام

ادامه مطلب



[ چهارشنبه 26 خرداد 1395  ] [ 6:15 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: 51609
 
تأملی بر سیر افول یک سیاستمدار؛

فتنه و اهانت چگونه آرای هاشمی در خبرگان را کاهش داد؟+ جدول

به نظر می‌رسد علت افت شدید آرای هاشمی در خبرگان اظهارات و اتهاماتی است که ایشان و خانواده‌شان علیه نظام اسلامی مطرح کرده‌اند.
 
اتاق خبر24:به نظر می‌رسد علت افت شدید آرای هاشمی در خبرگان اظهارات و اتهاماتی است که ایشان و خانواده‌شان علیه نظام اسلامی مطرح کرده‌اند و اقدام فائزه هاشمی در دیدار با بهاییان را می‌توان تیر خلاصی به محبوبیت هاشمی در خبرگان دانست.

به جدول زیر دقت کنید؛ اولین چیزی که به ذهن می‌رسد چیست؟
 

سال

کاندیداهای ریاست (آیات) و تعداد رأی

رییس (آیات)

توضیحات

1386

هاشمی

41

هاشمی رفسنجانی

-

جنتی

34

1387

هاشمی

51

هاشمی رفسنجانی

-

یزدی

26

1389

مهدوی کنی

63

مهدوی کنی

هیچ کاندیدای دیگری شرکت نکرد.

1391

مهدوی کنی

47

مهدوی کنی

هیچ کاندیدای دیگری شرکت نکرد.

1393

یزدی

47

یزدی

در دور اول آیت الله مؤمن 13 رأی کسب کرد.

هاشمی

24

1395

جنتی

51

جنتی

در دور اول آیت الله شاهرودی 13 رأی کسب کرد.

امینی

مورد حمایت هاشمی

21

 

به نظر می‌رسد که اولین مسئله‌ای که به ذهن متبادر می‌شود، افول هاشمی رفسنجانی از صندلی ریاست پس از سال 1388 است، اما سال 1388 چه اتفاقی باعث کاهش شدید محبوبیت هاشمی در خبرگان شد؟

** نامه تهدیدگونه هاشمی به رهبر انقلاب

هاشمی رفسنجانی

قبل از شروع فتنه 88 در نامه بدون سلامی که با رضایت و موافقت هاشمی رسانه‌ای شد، خطاب به ولی‌فقیه اعلام کرد که اگر به پیشنهادهایش توجه نشود، آتش و دود آن بعد از انتخابات، جامعه را فرا خواهد گرفت. وی در این نامه با لحنی تهدیدآمیز آورده بود: «با این همه بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشانهایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان‌ها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده می‌کنیم.»

وقتی به هاشمی گفته شد که دخترتان فائزه خانم در تظاهرات بوده و چنین و چنان شعارهایی داده، گفتید فیلمش را بدهید و وقتی فیلم را هم دیدید، نه‌تنها اتفاقی نیفتاد بلکه برعکس حضور آن‌ها در فتنه بیشتر شد.

حسین فدایی در رنجنامه‌ای که در سال 94 خطاب به هاشمی منتشر کرد، می‌نویسد:‌ کار هاشمی به‌جایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیت‌الله ری‌شهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه 4 نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضع‌گیری‌هایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید.

در روز 26 تیرماه سال 88 (که به قول خودتان نماز جمعه تاریخی بود) و به شهادت تاریخ و اسناد که مورد حمایت جریان ضدانقلاب، معاندین خارجی، سکولارها، ملی مذهبی‌ها و منافقین بود، به‌عنوان یگانه رهبر جریان فتنه، همان خواسته‌های خود در نامه بدون سلام را از تریبون مقدس نماز جمعه تکرار کردید و قطعاً می‌دانید اکثریت کسانی در آن نماز جمعه حامی شما بودند، هیچ قرابتی با مقدسات شرعی و نماز نداشتند تا جایی که به آن شکل در صف نماز جماعت حاضر شدند و به امامت شما اقتدا کردند.

از دیگر مواضع دوپهلوی هاشمی که ادعای تقلب در انتخابات را مطرح می‌کرد،‌ می‌توان به مورد زیر اشاره کرد: «ما انتخابات را بسیار خوب آغاز کردیم، اما متأسفانه، در روزهای پایانی تردیدهای ناراحت کننده در میان مردم بوجود آمد که ضربات سنگینی بر انقلاب و نظام وارد کرد.»

تکرار ادعاهای فتنه گران و حامیان آن‌ها در زمینه‌هایی که نتیجه‌ای جز ظالم نشان دادن حاکمیت و محق نشان دادن فتنه گران در پی نداشت. هاشمی می‌گوید: الان کار به جایی رسیده که رئیس دولت آن هم در خارج از کشور و به خبرنگاران خارجی می‌گوید: «هیچ کس در ایران به خاطر من زندانی نیست!» سپاه می‌گوید: «ما که از خود ایده‌ای نداریم، فقط فرمان می‌بریم!» پس این وسط چه کسی است؟ زندانی برای چه کسی در زندان است؟ دولت که می‌گوید من نیستم. حتی می‌گوید: من نامه می‌نویسم که زندانیان را آزاد کنید. سپاه که می‌گوید: ما فقط فرمان می‌بریم. راست هم می‌گوید. چون نظامی‌های ما فرمانبرند. منتها فرمان را به گونه‌ای که خودشان می‌خواهند، می‌برند و نه آن گونه که رهبری و فرمانده می‌خواهند.

** وقتی هاشمی می‌خواهد نظر خود را به حضرت امام قالب کند

1- هاشمی در فروردین ماه سال 91 و در گفت‌وگویی با فصلنامه مطالعات بین‌المللی می‌گوید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، این‌ها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است این‌ها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آن‌ها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آن‌ها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آن‌ها را پذیرفتیم، تمام است.»

پس‌از آنکه این اظهارات هاشمی با واکنش نخبگان سیاسی و رسانه‌ها مواجه شد، وی در توجیه ادعای خود گفت: «اگر بحث‌هایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را می‌دادند.»

به نظر می‌رسد اینکه هاشمی سکوت امام را حمل بر رضایت ایشان کرده، سخنی سخت مبالغه‌آمیز و تحریف مکتب امام (ره) است. حتی اگر صحت ادعای شما مبنی بر عدم پاسخ امام را بپذیریم هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که سکوت امام به‌معنای موافقت با دیدگاه شما باشد. چه آنکه امام در پیش و پس از انقلاب در بسیاری از مسائل چالشی مطرح بین انقلابیون، همچون کتاب شهید جاوید و دکتر شریعتی، سکوت پیشه کردند و این را نمی‌توان به‌حساب موافقت ایشان با دیدگاه‌های انحرافی گذارد و مهم‌تر اینکه سرتاسر مواضع حضرت امام (ره) در سال پایانی عمر و حتی در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و در نامه عزل آقای منتظری (06/01/68) و پیام نوروزی ایشان در (01/01/68) همه و همه نفی دیدگاه و نظر هاشمی است.

دیگر موضع هاشمی که بسیار هم جنجال‌برانگیز شد، ادعای وی مبنی بر موافقت امام (ره) برای حذف شعار مرگ بر آمریکا بود؛ چنانچه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ادعا کرد: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الان با شوروی مشکل آن‌چنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. وی گفت یک اصل قرآنی وی را به این روحیه رسانده است، چراکه قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بت‌ها فحش می‌دادند، می‌گوید: حق ندارید به بت‌های آن‌ها فحش بدهید. «و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» می‌فرماید بت‌ها را سب نکنید، چون آن‌ها هم متقابلاً به خدا بد می‌گویند و باعث گمراهی بیشتر آن‌ها می‌شوید.»

این در حالی بود که تا آخرین روز عمر پر برکت امام عظیم‌الشان در همه مجامع عمومی و مخصوصاً در حضور ایشان در حسینیه جماران و نیز در نمازهای جمعه‌ای که به امامت خود هاشمی برگزار شد، شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده می‌شد.

همچنین حضرت امام در پیام قبول قطعنامه که در کمتر از یک سال تا پایان عمر پر برکتشان صادر شد، با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، فرمودند: «دست‌نشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را به‌حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را به‌حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته‌اند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کرده‌اند!»

** وقتی هاشمی خود را رهبر اپوزیسیون می‌داند

در دهه فجر سال 1389 در گفت‌وگو با روزنامه جمهوری اسلامی و در توصیه به کسانی که هاشمی آن‌ها را ناراضی خطاب می‌کند، می‌گوید: «من به این قشر ناراضی توصیه‌ام این است که بیایید در صحنه. انقلاب مال آن‌ها هم هست. همه بیایند. حتی آن‌هایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آن‌ها هم هست. ما می‌خواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیم‌هایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آن‌ها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند.»

چنین به نظر می‌رسد که هاشمی خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه می‌کنید فعلاً که گزینه دیگری به‌جای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟!

** اظهارات هزینه‌زای هاشمی در عرصه بین‌الملل

باید گفت خاطرات و اظهارات شگفت‌آور و جنجالی هاشمی، گاه در سطح بین‌المللی نیز برای جمهوری اسلامی ایران هزینه‌زا بوده است. برای مثال چندی پیش در مصاحبه با سایت امید هسته‌ای با طرح جملاتی دشمن‌شادکن مدعی شد: «در سفر پاکستان می‌خواستم با عبدالقدیرخان دیدار کنم اما به من نشان ندادند. او معتقد بود کشورهای اسلامی باید بمب اتم داشته باشند» و یا در ادامه این مصاحبه اظهار داشت: «در سال 61 ذهنیت ما این بود که باید خود را به عوامل بازدارنده مسلح کنیم» و نیز از هاشمی در این مصاحبه نقل شده است که «درست است که ما اجازه رفتن به‌طرف سلاح هسته‌ای را نداریم، ولی اگر شرایطی پیش بیاید و ضرورتی پیدا کند و یا دشمنی پیدا کنیم که بخواهد از این سلاح استفاده کند، قدرت ما محفوظ است.»

این‌گونه اظهارات موجب شوق و شعف رسانه‌های صهیونیستی شد، به‌طوری‌که آن‌ها مدعی شدند این سخنان سند تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای است. در همین راستا روزنامه صهیونیستی هاآرتص نوشت: «رئیس‌جمهور پیشین ایران اعتراف کرد که ایران همواره، به‌طور پنهان‌کارانه‌ای به دنبال بمب اتمی بوده است. اکبر هاشمی هدف از برنامه هسته‌ای ایران را بازدارندگی در سایه جنگ طولانی‌مدت با عراق اعلام کرده است.»

** حمله هاشمی به شورای نگهبان

هاشمی رفسنجانی در سخنرانی 12 بهمن سال 1394 خود و پس از رد صلاحیت سیدحسن خمینی می‌گوید: صلاحیت شخصیتی که اشبه به جدش امام خمینی است را قبول نمی‌کنید؛ شما صلاحیت خود را از کجا آورده‌اید؟ چه کسی به شما اجازه داده است که قضاوت کنید؟ چه کسی به شما اجازه داد که یکجا بنشینید و داوری کنید؟ برای مجلس و دولت و جاهای دیگر و اختیارات را در دست بگیرید؟

وی در در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت و سومین همایش دانشجویی گرامیداشت شهیدان باکری و شهدای دانشگاه تبریز و علوم پزشکی با تأکید بر این نکته که مردم ایران عزیز، انتخابات معناداری انجام داده‌اند، به فرایند ردّ صلاحیت‌ها اشاره کرد و انتقاد به شورای نگهبان گفت: اینکه 12 نفر در شورای نگهبان ظرف چند روز صلاحیت 12 هزار نفر را برای دو کار بسیار مهم یعنی مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی بررسی کرده‌اند و نظر داده‌اند، برای اکثریت جامعه قانع کننده نبود و دیدیم که چگونه به این اقدام عکس‌العمل نشان دادند.

** عفت مرعشی و اتهام تقلب به نظام جمهوری اسلامی

عفت مرعشی که برای شرکت در اولین جلسه دادگاه پسرش، مهدی، به دادگاه آمده بود، گفت: اتهامات وارده به خانواده هاشمی و مرعشی وارد نیست. عفت مرعشی با اشاره به حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی در عرصه انتخابات بیان کرد: حاج آقا مطمئناً وارد عرصه انتخابات نمی‌شود. انتخاباتی وجود ندارد، مگر برای این‌ها کاری دارد که رأی‌ها را عوض کنند.

خانم مرعشی با تضعیف جایگاه قوه قضاییه و تمسخر احکام این قوه در پاسخ به این پرسش که «نظر شما درباره حکم مهدی هاشمی چیست؟» گفت: حکم آقای هاشمی یعنی تقلب، تقلب، پدرسوخته‌بازی؛ بروید و همین را بزنید. بروید بنویسید که خانم هاشمی گفت پدرسوخته‌بازی بوده، حکمش پدرسوخته‌بازی بود و حکم نیست.

اما معروف‌ترین اظهار نظر عفت مرعشی مربوط به سال 88 و روز انتخابات ریاست جمهوری است. مرعشی در آن روز و بلافاصله پس از انداختن رأی به صندوق، در مصاحبه‌ای گفت: باید آقای موسوی رأی بیاورد و اگر او رأی نیاورد معلوم است تقلب شده و مردم باید بریزند به خیابان‌ها.

** فائزه هاشمی؛ از دیدار با بهاییان تا متهم کردن نظام اسلامی

اخیراً در رسانه‌ها خبری منتشر شد مبنی بر دیدار فائزه هاشمی رفسنجانی با "فریبا کمال آبادی"، عضو ارشد بهاییت ایران که به تازگی بعد از 8 سال زندان به مرخصی آمده است. در بخشی از تصویر منتشر شده از این دیدار، عکسی بر روی دیوار از عباس افندی فرزند ارشد بهاءالله بنیانگذار بهاییت که به نام عبدالبهاء شناخته می‌شود و سومین شخصیت محوری بهاییت است، دیده می‌شود.

پیش از این فائزه هاشمی در مصاحبه‌ای با روزنامه فیگارو ضمن بیان خاطرات خود با بهائیان در زندان، آن‌ها را انسان‌های بزرگی دانسته بود. فائزه هاشمی در این مصاحبه به زندانی شدنش به مدت 6 ماه در سال 2012 می‌گوید که زندان تجربه بسیار خوبی بود چرا که با زنان و مردان بزرگ ایرانی، بهائی‌ها، اعضای مجاهدین خلق، اصلاح‌طلبان و کسانی آشنا شدم که برای باورهایشان مبارزه می‌کنند.

فائزه هاشمی در اظهار نظر دیگری با مقایسه انقلاب اسلامی و دوران طاغوت می‌گوید: چون در زمان انقلاب ۱۶ ساله بودم، اطلاعات دقیقی از مشارکت زنان در آن زمان ندارم و اطلاعاتم از روی شنیده‌ها و منابع مکتوب است. به نظر من از نظر سیاسی با توجه به آمار موجود و همچنین با توجه به شرایط زمانی که مربوط به ۳۵ سال قبل است، وضعیت بهتری نسبت به هم اکنون داشت.

دختر هاشمی رفسنجانی رد صلاحیت پدرش در انتخابات ریاست‌جمهوری و نیز رد صلاحیت اصلاح‌طلبان در انتخابات شوراها را علت بی‌انگیزگی خود عنوان کرد و درباره رد صلاحیت آقای هاشمی می‌گوید: این اقدام دور از انتظار بود. از نظر من رد صلاحیت آقای هاشمی یعنی رد جمهوریت و اسلامیت نظام.

** فاطمه هاشمی و ظالم خواندن نظام اسلامی

فاطمه هاشمی با متهم کردن نظام و همچنین با افشاگری درباره نظام فکری خانواده آقای هاشمی به نقل از پدرش می‌گوید: "سال ۸۸ هم روزی پدر ما را دورهم جمع کردند و گفتند دو راه برای زندگی جلوی ما هست: یکی اینکه با حکومت و کسانی که تخلف و ظلم می‌کنند، باشیم و قطعاً شما بهترین زندگی را خواهید داشت؛ اما اگر در کنار مردم قرار بگیرم و از مردم حمایت کنم، شما را اذیت می‌کنند و به زندان می‌اندازند و برخوردهای غیرقانونی با شما انجام می‌دهند و شما باید این‌ها را تحمل‌کنید و ما هم گفتیم تحمل می‌کنیم زیرا چیزی جز راه درست در کنار مردم را نمی‌خواهیم.»

فاطمه هاشمی در سالگرد پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری در روزنامه ایران با متهم کردن نظام اسلامی به تقلب نوشت: روز رأی‌گیری تندروها مطمئن شدند که قافیه را باخته‌اند و تلاش شد در شمارش آرا و اعلام نتیجه انتخابات را به دور دوم بیندازند که با مراقبت افرادی مؤمن و دلسوز به نتیجه نرسید. دکتر روحانی رئیس جمهور شد و تندروها خواب چنین روزی را هم نمی‌دیدند. ولی مسئولان و جامعه فهمیدند که آرای مردم چیست؟ و چه می‌خواهند؟ مردم با رأی خود نشان دهند به دنبال تغییر اساسی و اصولی هستند.

بر اساس مصاحبه‌ای که در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شده، فاطمه هاشمی رفسنجانی دختر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در اظهارنظری تهدیدگونه تاکید می‌کند که "اگر ردصلاحیت‌ها گسترده باشد به طور قطع مردم نسبت به این مسئله ناراحت خواهند شد و عکس‌العمل نشان خواهند داد."

آنچه نقل شد تنها بخشی از اتهامات و توهین‌های آقای هاشمی و خانواده‌اش به نظام جمهوری اسلامی است و برای برشمردن همه این توهین‌ها باید ده‌ها صفحه به این مطالب اختصاص داد. به نظر می‌رسد علت افت شدید آرای هاشمی در خبرگان نیز این‌گونه اظهارات و اتهاماتی است که ایشان و خانواده‌شان علیه نظام اسلامی مطرح کرده‌اند و اقدام فائزه هاشمی در دیدار با بهاییان را می‌توان تیر خلاصی به محبوبیت هاشمی در خبرگان دانست که باعث شد حتی وی برای کاندیداتوری ریاست خبرگان نیز اعلام عدم آمادگی کند و کاندیدای مورد حمایت ایشان، آیت الله امینی، نیز بیش از 21 رأی کسب نکند.

 
منبع: مشرق نیوز
انتهای پیام
 
 

ادامه مطلب



[ چهارشنبه 26 خرداد 1395  ] [ 3:32 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۵۸۹۵۸۹
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۴۲
 
عکس/ دیدار مسئولان نظام با رهبر انقلاب
 
 
مشرق*
 

 

به مناسبت ماه مبارک رمضان، سران قوا، مسئولان، کارگزاران و جمعی از مدیران ارشد دستگاه‌های مختلف کشوری و لشکری، عصر امروز (سه‌شنبه) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

ادامه مطلب



[ سه شنبه 25 خرداد 1395  ] [ 10:24 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
شعر طنز ماه رمضان و روزه داری

 

سحرگاهان به قصد روزه داری// شدم بیدار از خواب و خماری

برایم سفره ای الوان گشودند// به آن هر لحظه چیزی را فزودند

برنج و مرغ و سوپ وآش رشته// سُس و استیک با نان برشته

خلاصه لقمه ای از هرچه دیدم// کمی از این کمی از آن چشیدم

پس از آن ماست را کردم سرازیر// درون معده ام با اندکی سیر

وختم حمله ام با یک دو آروغ// بشد اعلام بعداز خوردن دوغ

سپس یک چای دبش قند پهلو// به من دادند با یک دانه لیمو

خلاصه روزه را آغاز کردم// برای اهل خانه ناز کردم

برای اینکه یابم صبر و طاقت// نمود م صبح تا شب استراحت

دوپرس ِ کلّه پاچه با دو کوکا// کمی یخدر بهشت یک خورده حلوا

به افطاری برایم شد فراهم// زدم تو رگ کمی از زولبیا هم

وسی روزی به این منوال طی شد// نفهمیدم که کی آمد و کی شد

به زحمت صبح خود را شام کردم// به خود سازی ولی اقدام کردم

به شعبان من به وزن شصت بودم// به ماه روزه ده کیلو فزودم

اگرچه رد شدم در این عبادت// به خود سازی ولیکن کردم عادت

خدایا ای خدای مهر و ناهید// بده توش و توانی را به« جاوید»

که گیرد سالیان سال روزه// اگرچه او شود از دم رفوزه


ادامه مطلب



[ سه شنبه 25 خرداد 1395  ] [ 5:59 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
 
کد خبر: ۷۵۲۰۰
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۳
 
 
 
نابغه قرآنی دیروز حالا چه می‌کند؟ 
 
 

 

اوایل دهه هفتاد بود که یک پدیده و اعجوبه میان جامعه قرآنی کشور ظاهر شد، کودکی که در ۵ سالگی حافظ کل قرآن کریم بود و با چهره زیبا و صوت دلنشین خود بسیاری از کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان را مجذوب خود می‌کرد.
عقیق:سید محمدحسین طباطبایی ملقب به «علم‌الهدی» حافظ قرآن و نوستالژی دوران کودکی ما این روزها تبدیل به جوان رعنا و خوش قامتی شده که همچنان در امور و فعالیت های قرآنی پیشتاز است. مشروح گفتگو با علم‌الهدی در ادامه گزارش می‌خوانید:

 
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
من سید محمد حسین طباطبایی هستم. متولد سال 1369 درشهر مقدس قم.

متاهل هستید؟
بله تقریبا نزدیک به 6 سال است که متاهل شده‌ام.

فرزند هم دارید؟
بله خداوند به بنده دو فرزند عنایت کرده که دخترم سه ساله و پسرم یک سال و چهارماهه است.

در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید؟
بنده در کنار تحصیل در حوزه علمیه قم در موسسه جامعةالقرآن‌کریم و اهل بیت(ع) مشغول فعالیت هستم که بخش پژوهش و تحقیقات این موسسه را برعهده دارم. البته افتتاح شعب مؤسسه در شهرستان‌ها و بازدید از این شعبات هم از وظایف من است.

شما در حوزه علمیه قم تدریس هم می‌کنید؟
خیر، به این دلیل که بیشتر زمان من در موسسه جامعةالقرآن می‌گذرد فرصت تدریس ندارم.

از چه سالی وارد حوزه قم شدید و از چه سالی معمم شدید؟
از سال 1379 بنده وارد حوزه علمیه قم شدم و سال 1388 مصادف با ولادت با سعادت امام رضا(ع) معمم شدم.

از چه سنی شروع به حفظ قرآن کردید؟
من از سن دو و نیم سالگی شروع به حفظ قرآن کردم و در پنج و نیم سالگی موفق شدم قرآن را به طور کامل حفظ کنم.

شما به چه روشی قرآن را حفظ کردید؟
زمانی که من شروع کردم سنم پایین بود و توانایی خواندن و نوشتن نداشتم، به همین خاطر پدرم شیوه ای را به نام اشاره ابداع کردند که البته این شیوه متمایز از شیوه ی کر و لال ها و مخصوص کلمات و جملات قرآنی و عربی بود. این شیوه در عین نشان دادن الفاظ، معانی آن‌ها را هم مشخص می‌کرد، یعنی همان طور که من کل قرآن را به این روش حفظ کردم معانی آن را هم توانستم با شیوه اشاره یاد بگیرم.

 

اکنون از همان روش در جامعه القرآن استفاده می‌کنید؟
الان این شیوه را برای سنین 4 تا 6 سال در کلاس های حفظ مفاهیم داریم، اما برای حفظ قرآن نیست بلکه برای 30 الی 40 جمله منتخب و کاربردی از قرآن استفاده می‌شود. 

در خانواده چند نفر حافظ قرآن دارید؟
پیش از من هم پدرم و هم مادرم حافظ و استاد قرآن بودند و زمانی که من شروع به حفظ کردم، دوخواهر بزرگترم در حال حفظ بودند. در حال حاضر خواهر بزرگم حافظ کل و برادر کوچکم حدود ده جزء را حفظ هستند.

«علم‌الهدی» به چه معناست و چرا به این صفت ملقب شدید؟
«علم الهدی» لقبی به معنای پرچم هدایت است که از کودکی پدرم برای من انتخاب کردند و به جز من برادرم «مصباح الهدی» به معنی چراغ هدایت و خواهرم «نور الهدی» به معنی نور هدایت بودند. پدرم از همان بدو تولد این القاب را برای تشویق ما و رسیدن به این درجات والا در آینده انتخاب می‌کردند. 

شما برای فرزندانتان هم آموزش قرآن در سنین پایین را اجرا می‌کنید؟
خب ما هم در خانواده و هم در موسسه اعتقاد داریم که بچه ها در سنین پایین این استعداد رو دارند که شروع به یادگیری کنند. ما در موسسه بچه هایی را داریم که در سنین پایین توانایی روخوانی کلمات عربی و قرآنی را دارند، اما نوع آموزش و شیوه صحیح آن مد نظر است. مطمئنا من هم دوست دارم فرزندانم را از سنین پایین‌تر از 4 سال به یادگیری قرآن تشویق کنم البته از هیچ گونه اجبار و اکراهی برای این کار استفاده نخواهم کرد.

 

توصیه شما به فرزندانتان هم ملبس شدن به لباس روحانیت است؟
سعی می‌کنم آنها را به نحوی با مطالب و دروس حوزوی آشنا کنم تا خودشان به این لباس مقدس و همچنین تبلیغ قرآن و معارف دین علاقه‌مند شوند اما اگر شغل، حرفه و دروسی دیگری را علاقه داشته باشند، مخالفتی نخواهم کرد.

شما چه فعالیت های قرآنی دیگری دارید؟
اصلی‌ترین فعالیت‌های ما موسسه جامعةالقرآن است که از سال 77 تاسیس شد و به تدریج در استان‌های مختلف و شعب مختلف گسترش یافت و در حال حاضر بالغ بر 800 شعبه در کل کشور دارد. بنده به همراه پدرم و کادر مدیریتی و آموزشی مؤسسه همچنان هم به افتتاح شعبات، بازدید از آنها، تربیت مربی و تربیت استاد می‌پردازیم.

به جز قرآن کریم چه کتب دیگری رو حفظ هستید؟
در کنار حفظ قرآن کریم، چند خطبه منتخب از کتاب شریف نهج البلاغه و برخی حکمت‌های آن، منتخب اشعار گلستان و بوستان سعدی، دوازده بند محتشم کاشانی و مقداری از خطبه‌های حضرت زهرا(س) را به همراه منتخبی از احادیث اصول کافی را حفظ هستم.

ماجرای سنی شدنتان چه بود؟
ماجرای سنی شدن من شایعه ای بود مانند باقی شایعات... همچون تبعید شدن، زندانی شدن، حصرخانگی، ماجرای خواب امام زمان(عج)و توصیه‌های حضرت علیه نظام جمهوری اسلامی و پس دادن هدیه علما و بزرگان از جانب بنده که توسط معاندین و کشورهای عربی ساخته و پرداخته شده اما هیچ کدام از اینها صحت نداشته و کذب است.

 

همسرتان هم حافظ قرآن هستند؟
همسرم الان حافظ نیستند اما کلاس های حفظ رو می گذرانند و ان شاالله در آینده حافظ خواهند شد.

نحوه آشناییتان با ایشان چطور بود؟
آشنایی من با همسرم توسط مادربزرگم بود، به این دلیل که خانواده همسرم مجالس روضه ای را در ماه صفر و در منزلشان برپا می‌کردند، ایشان در مجالس روضه شرکت می‌کردند و همان جا بود که همسرم را به ما معرفی کردند.

از دیدارتان با مقام معظم رهبری در چند روز اخیر برایمان تعریف کنید.
در دیداری که در روز اول ماه مبارک رمضان انجام شد، در پایان این جلسه قرآنی ایشان من را صدا کردند و بعد از حال و احوال به بنده توصیه کردند تا دوره قرآن و تثبیت محفوظات قرآنی‌ام را جدی بگیرم و همچنین از سطوح حوزوی‌ام سوال کردند، البته این دیدار دو دقیقه بیشتر نبود.

بچه‌ها در دوران مدرسه به شما حسادت نمی‌کردند؟
من اصلا مدرسه نرفتم و زمانی را که باید در مدرسه باشم در کشور های خارجی و یا در محافل داخلی در حال اجرای برنامه بودم و دروسی را که تا دبیرستان خواندم، همه را غیر حضوری امتحان دادم. من 5 سال دبستان را ظرف 9 ماه خواندم و امتحان دادم. شرایط من ویژه بود و نمی‌توانستم در مدرسه حضور پیدا کنم به همین دلیل با بچه ها ارتباط و همراهی نداشتم که توسط آنها حسادتی متوجه من باشد.

حفظ قرآن مانع زندگی کودکانه شما نشد؟
هر بچه‌ای بازی‌ها وسرگرمی های مخصوص به خود را دارد، اما فرق من با بچه های دیگر این بود که زمان بازی کردن و تحصیل و حفظ من بسیار خوب برنامه‌ریزی شده بود و مدت طولانی را به بازی نمی گذراندم. تنها وقت استراحت به بازی می گذشت و باقی زمان را برای حفظ قرآن، حفظ احادیث، اجرای برنامه و مرور محفوظات برنامه ریزی شده بود.

 

کدام آیه از قرآن را بیشتر دوست دارید؟
طبیعتا کل آیات یک نوع خاصیت و اثر خاصی را دارند اما به شخصه من به «آیةالکرسی» علاقه بیشتری دارم.

یک آیه مرتبط با «برجام» بفرمایید؟
در رابطه با برجام می‌توان به آیه «سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا؛ قطعا خداوند بعد از سختی ها آسانی را قرار خواهد داد» اشاره کرد و امیدوارم که ان شاالله این سختی‌ها به پایان برسد و مشکلات حل بشود. 
  
چه توصیه‌ای برای حافظان قرآن دارید؟
توصیه من به حفاظ این است که نسبت به محفوظات خود توجه ویژه ای داشته باشند و با یک برنامه منظم و روزانه قرآن را دوره کنند تا جملات وآیات را فراموش نکنند. توصیه دوم این است که حفظ قرآن مقدمه ای برای درک بهتر و بیشتر معانی و مفاهیم این کتاب شریف است لذا برای رسیدن به عمق قرآن باید از مرحله حفظ گذر کرد.

برای جوانان و هم سالان خودتان چه توصیه‌ای دارید؟
توصیه من به جوان ها این است که تلاش خود را بیشتر کنند و از این فرصت و عمری که دارند، نهایت استفاده را ببرند. همینطور علوم و حرفه‌های مختلف و مخصوصاً علوم پایه دینی و آشنایی با قرآن را که یاد گیری آن بر هر مرد و زن مسلمان لازم است، جدی بگیرند.

و صحبت پایانی؟
از خداوند متعال می‌خواهم که ان شالله به ما توفیق طاعت و بندگی عنایت بفرماید. از اموری که خداوند متعال نهی کرده و معصیت است، بپرهیزیم و امیدوارم که خداوند عبادات شیعیان و مسلمانان راستین را مخصوصاً در این ماه به احسن وجه قبول بفرماید.

منبع:باشگاه خبرنگاران


ادامه مطلب



[ سه شنبه 25 خرداد 1395  ] [ 5:47 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 97659 چهارشنبه، 19 خرداد 1395 - 17:25
 
 
دیدار معتمدان بازار با امام خامنه‌ای
 
شهیدخبر(شهیدنیوز): اولین رئیس مجمع امور صنفی پس از انقلاب از جزئیات دیدار اخیرش با امام خامنه‌ای سخن گفت.
  

سید مجتبی قائم‌مقامی اولین رئیس مجمع امور صنفی پس از انقلاب و از فعالین اقتصادی بازار در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به دیدار اخیر جمعی از بازاریان و فعالان اقتصادی با رهبر معظم انقلاب، اظهار کرد: این دیدارها امری طبیعی است. ما در زمان حیات حضرت امام خمینی(ره) نیز بارها به‌صورت خصوصی در جماران خدمت ایشان رسیدیم که این جمع حدود 15 نفر می‌شد.

اولین رئیس مجمع امور صنفی بعد از انقلاب با اشاره به دیدار اخیر 30 نفر از بازاریان قدیمی و فعالان اقتصادی با رهبر معظم انقلاب، اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب  از گذشته با این گروه مأنوس بوده و روی آنها شناخت کافی دارند و با توجه به شناخت قبلی که بود این دیدار صورت گرفت.

قائم‌مقامی با اشاره اجمالی به محتوای این نشست صمیمی  افزود: در ابتدای این دیدار آقای لولاچیان گزارشی از وضعیت کنونی بازار معاملات در کشور را  ارائه کرد و سپس رهبر معظم انقلاب اسلامی  به ایراد بیاناتی درباره اقتصاد مقاومتی و مسائل پیرامون صنعت پرداختند. بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری نیز 5 نفر از حاضرین در جلسه مانند آقای میرمحمدصادقی رئیس سازمان اقتصاد اسلامی درباره اقتصاد اسلامی و صندوقهای قرض‌الحسنه سخن گفتند.

وی بیان داشت: آقایان بادامچیان، اسدالله عسگراولادی، حاج محسن رفیق‌دوست، احمد کریمی اصفهانی دبیرکل جامعه اسلامی اصناف و بازار و آیت‌الله غروی نیز در این جلسه به بیان مباحث مختلفی ازجمله اقتصاد مقاومتی و مسائل سیاسی روز پرداختند.

معتمد امام و رهبری در بازار تصریح کرد: بیشترین تمرکز فرمایشات رهبری بر روی سخنان حاضرین در جلسه بود.


ادامه مطلب



[ سه شنبه 25 خرداد 1395  ] [ 5:45 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
کد خبر: ۳۴۰۵۴۲
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۵
برترینها
 
 
 
احمد خاتمی: نماینده طراز اول و دوم نداریم 

 

 
 
 
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: نماینده طراز اول و دوم در مجلس خبرگان نداریم.
 
 
 
باشگاه خبرنگاران جوان: سیداحمد خاتمی با اشاره به انتخاب آیت‌الله جنتی بعنوان رئیس مجلس خبرگان اظهار داشت: انتخاب وی مورد اتفاق اکثریت قاطع نمایندگان مجلس خبرگان رهبری بود که توانست 51 رای از 81 رای را به خود اختصاص دهد.

وی ادامه داد: در مجلس خبرگان نماینده طراز اول و دوم نداریم و نفر اول و آخر تفاوتی با هم ندارند و بین اعضا همدلی بالایی وجود دارد.

عضو مجلس خبرگان در پایان خاطر نشان کرد: آیت الله هاشمی بعنوان کاندید در انتخاب رئیس دوره پنجم مجلس خبرگان رهبری مطرح نبود.

وی ابراز امیدواری کرد با تعامل دستگاه ها مشکلات مردم رفع شود.

ادامه مطلب



[ سه شنبه 25 خرداد 1395  ] [ 5:42 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

تصاویردیده نشده احمداسماعیلی کریزی و...

 

 

خاطرات سفرهای تبلیغی (10) از کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

ایجاد مزاحمت یک روز نامه فروش  پس ازبیان حوادث سال 54 مدرسه فیضیه قم در جمع مردم، فردی- که نمایندگی فروش روزنامه ی رستاخیز بود. روزنامه ای صددرصد وابسته به رژیم پهلوی و مستقیم زیر نظر حزب منحوس رستاخیز اداره می‌شد و غیر از منویات شاه هیچ چیز را نمی‌نوشت- با عصبانیت به من اعتراض کرد، که چرا این حرفها را روی منبر زدی من هم با خونسردی اعلام کردم که اینها خبر‌های عادی شهر محل سکونت من یعنی قم بوده و خبر محرمانه ای نبوده، زیرا همه مردم قم و مسافرین و زائرین حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) در جریان امر قرار گرفته‌اند؛ لکن ایشان که خبرنگار روزنامه مزبور نیز بود و مغازه آرایشگری در مرکز بخش نشتارود داشت و محل زندگیش این روستا بود، قانع نشد و اعلام کرد این موضوع را گزارش خواهدکرد. البته اگر این مطالب گزارش می‌شد، حداقل چندسالی زندانی و شکنجه برای اینجانب رقم می‌خورد. زیرا تحت عنوان اقدام علیه امنیت و تشویش اذهان عمومی محسوب می‌شد. خوب کاری از من ساخته نبود، اصرار بر عدم گزارش هم کار ساز نبود. توکل به خدا کردم و منتظر نتیجه ماندم.
 
خاطرات سفرهای تبلیغی (10) از کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

ایجاد مزاحمت یک روز نامه فروش  پس ازبیان حوادث سال 54 مدرسه فیضیه قم در جمع مردم، فردی- که نمایندگی فروش روزنامه ی رستاخیز بود. روزنامه ای صددرصد وابسته به رژیم پهلوی و مستقیم زیر نظر حزب منحوس رستاخیز اداره می‌شد و غیر از منویات شاه هیچ چیز را نمی‌نوشت- با عصبانیت به من اعتراض کرد، که چرا این حرفها را روی منبر زدی من هم با خونسردی اعلام کردم که اینها خبر‌های عادی شهر محل سکونت من یعنی قم بوده و خبر محرمانه ای نبوده، زیرا همه مردم قم و مسافرین و زائرین حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) در جریان امر قرار گرفته‌اند؛ لکن ایشان که خبرنگار روزنامه مزبور نیز بود و مغازه آرایشگری در مرکز بخش نشتارود داشت و محل زندگیش این روستا بود، قانع نشد و اعلام کرد این موضوع را گزارش خواهدکرد. البته اگر این مطالب گزارش می‌شد، حداقل چندسالی زندانی و شکنجه برای اینجانب رقم می‌خورد. زیرا تحت عنوان اقدام علیه امنیت و تشویش اذهان عمومی محسوب می‌شد. خوب کاری از من ساخته نبود، اصرار بر عدم گزارش هم کار ساز نبود. توکل به خدا کردم و منتظر نتیجه ماندم.
 
خاطرات سفرهای تبلیغی (10) از کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

ایجاد مزاحمت یک روز نامه فروش  پس ازبیان حوادث سال 54 مدرسه فیضیه قم در جمع مردم، فردی- که نمایندگی فروش روزنامه ی رستاخیز بود. روزنامه ای صددرصد وابسته به رژیم پهلوی و مستقیم زیر نظر حزب منحوس رستاخیز اداره می‌شد و غیر از منویات شاه هیچ چیز را نمی‌نوشت- با عصبانیت به من اعتراض کرد، که چرا این حرفها را روی منبر زدی من هم با خونسردی اعلام کردم که اینها خبر‌های عادی شهر محل سکونت من یعنی قم بوده و خبر محرمانه ای نبوده، زیرا همه مردم قم و مسافرین و زائرین حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) در جریان امر قرار گرفته‌اند؛ لکن ایشان که خبرنگار روزنامه مزبور نیز بود و مغازه آرایشگری در مرکز بخش نشتارود داشت و محل زندگیش این روستا بود، قانع نشد و اعلام کرد این موضوع را گزارش خواهدکرد. البته اگر این مطالب گزارش می‌شد، حداقل چندسالی زندانی و شکنجه برای اینجانب رقم می‌خورد. زیرا تحت عنوان اقدام علیه امنیت و تشویش اذهان عمومی محسوب می‌شد. خوب کاری از من ساخته نبود، اصرار بر عدم گزارش هم کار ساز نبود. توکل به خدا کردم و منتظر نتیجه ماندم.
 
 
مرحوم آقا سید اسماعیل نبوی و فرزندشان حاج آقا سیدعلی نبوی.
 
 

 

 

 

 

 
ن : Ahmad
 
ت : دوشنبه 24 خرداد 1395
 
 
 
 
 

تصاویرکمتردیده شده احمداسماعیلی کریزی و...

خاطرات سفرهای تبلیغی (10) از کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

ایجاد مزاحمت یک روز نامه فروش  پس ازبیان حوادث سال 54 مدرسه فیضیه قم در جمع مردم، فردی- که نمایندگی فروش روزنامه ی رستاخیز بود. روزنامه ای صددرصد وابسته به رژیم پهلوی و مستقیم زیر نظر حزب منحوس رستاخیز اداره می‌شد و غیر از منویات شاه هیچ چیز را نمی‌نوشت- با عصبانیت به من اعتراض کرد، که چرا این حرفها را روی منبر زدی من هم با خونسردی اعلام کردم که اینها خبر‌های عادی شهر محل سکونت من یعنی قم بوده و خبر محرمانه ای نبوده، زیرا همه مردم قم و مسافرین و زائرین حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) در جریان امر قرار گرفته‌اند؛ لکن ایشان که خبرنگار روزنامه مزبور نیز بود و مغازه آرایشگری در مرکز بخش نشتارود داشت و محل زندگیش این روستا بود، قانع نشد و اعلام کرد این موضوع را گزارش خواهدکرد. البته اگر این مطالب گزارش می‌شد، حداقل چندسالی زندانی و شکنجه برای اینجانب رقم می‌خورد. زیرا تحت عنوان اقدام علیه امنیت و تشویش اذهان عمومی محسوب می‌شد. خوب کاری از من ساخته نبود، اصرار بر عدم گزارش هم کار ساز نبود. توکل به خدا کردم و منتظر نتیجه ماندم.خاطرات سفرهای تبلیغی (10) از کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

ایجاد مزاحمت یک روز نامه فروش  پس ازبیان حوادث سال 54 مدرسه فیضیه قم در جمع مردم، فردی- که نمایندگی فروش روزنامه ی رستاخیز بود. روزنامه ای صددرصد وابسته به رژیم پهلوی و مستقیم زیر نظر حزب منحوس رستاخیز اداره می‌شد و غیر از منویات شاه هیچ چیز را نمی‌نوشت- با عصبانیت به من اعتراض کرد، که چرا این حرفها را روی منبر زدی من هم با خونسردی اعلام کردم که اینها خبر‌های عادی شهر محل سکونت من یعنی قم بوده و خبر محرمانه ای نبوده، زیرا همه مردم قم و مسافرین و زائرین حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) در جریان امر قرار گرفته‌اند؛ لکن ایشان که خبرنگار روزنامه مزبور نیز بود و مغازه آرایشگری در مرکز بخش نشتارود داشت و محل زندگیش این روستا بود، قانع نشد و اعلام کرد این موضوع را گزارش خواهدکرد. البته اگر این مطالب گزارش می‌شد، حداقل چندسالی زندانی و شکنجه برای اینجانب رقم می‌خورد. زیرا تحت عنوان اقدام علیه امنیت و تشویش اذهان عمومی محسوب می‌شد. خوب کاری از من ساخته نبود، اصرار بر عدم گزارش هم کار ساز نبود. توکل به خدا کردم و منتظر نتیجه ماندم.خاطرات سفرهای تبلیغی (10) از کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

ایجاد مزاحمت یک روز نامه فروش  پس ازبیان حوادث سال 54 مدرسه فیضیه قم در جمع مردم، فردی- که نمایندگی فروش روزنامه ی رستاخیز بود. روزنامه ای صددرصد وابسته به رژیم پهلوی و مستقیم زیر نظر حزب منحوس رستاخیز اداره می‌شد و غیر از منویات شاه هیچ چیز را نمی‌نوشت- با عصبانیت به من اعتراض کرد، که چرا این حرفها را روی منبر زدی من هم با خونسردی اعلام کردم که اینها خبر‌های عادی شهر محل سکونت من یعنی قم بوده و خبر محرمانه ای نبوده، زیرا همه مردم قم و مسافرین و زائرین حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) در جریان امر قرار گرفته‌اند؛ لکن ایشان که خبرنگار روزنامه مزبور نیز بود و مغازه آرایشگری در مرکز بخش نشتارود داشت و محل زندگیش این روستا بود، قانع نشد و اعلام کرد این موضوع را گزارش خواهدکرد. البته اگر این مطالب گزارش می‌شد، حداقل چندسالی زندانی و شکنجه برای اینجانب رقم می‌خورد. زیرا تحت عنوان اقدام علیه امنیت و تشویش اذهان عمومی محسوب می‌شد. خوب کاری از من ساخته نبود، اصرار بر عدم گزارش هم کار ساز نبود. توکل به خدا کردم و منتظر نتیجه ماندم.

 

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 25 خرداد 1395  ] [ 5:40 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
 
 
كد خبر: ۵۸۹۴۸۹
تاريخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۳
مشرق*

عكس/ تشييع مرحوم سبزواري در حرم امام رضا(ع)

پيكر مرحوم استاد حميد سبزواري پدر شعر انقلاب اسلامي ظهر امروز سه شنبه 25 خرداد با حضور آيت‌الله سيد احمد علم‌الهدي نماينده ولي فقيه در خراسان رضوي و امام جمعه مشهد در حرم مطهر رضوي تشييع شد. قرار است پيكر اين شاعر انقلابي چهارشنبه پس از تشييع بر دوش مردم سبزوار، در زادگاه اين شاعر در سبزوار به خاك سپرده شود.

موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: عكس/ تشييع مرحوم سبزواري در حرم امام رضا(ع)،

 

 
ن : Ahmad
 
ت : سه شنبه 25 خرداد 1395
 
 
 
 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بسم رب الشهداء و الصديقين  پل شهادت، اصلي‌ترين گذرگاه رسيدن به معبود است كه شهداي گرانقدر با عبور از اين گذرگاه براي هميشه جاويدان تاريخ باقي مانده و عزت و سربلندي را براي ملت شريف ايران به جاي مي‌گذارند. شهيدان استمرار خط سرخ حسين (ع) را با خون خود تضمين نمودند و راه شجاعت را به ما آموختند. بار ديگر يكي از جاماندگان قافله شهدا و هم تبار عاشورائيان به دست گروهك درنده‌خوي داعش به فيض عظيم شهادت نائل آمد و روح پاكش با ارواح شهيدان والامقام به‌ويژه حضرت آقا سيد الشهداء(ع) در ملكوت اعلي ماوي گزيد و از روزي الهي متنعم شد. شهادت سردار سيدعلي منصوري، مدافع سرافراز حرم اهل‌بيت (ع) و سرباز سبز‌پوش ميدان‌هاي جهاد و شهادت  را از طرف همه ي اعضاي خانواده الهيه به رهبر عزيز انقلاب ، مردم شهيدپرورنيشابور و خانواده محترم اين شهيد بزرگوار تبريك و تسليت عرض مي‌نمايم.
مرحوم حاج احمد يزداني كريزي
كريزمرحوم مادرمحمدخاك
شهيد محمد حسين ضميري و پدرشان مرحوم استا غلام محمدوبرادرشان محمد علي ضميري (آموزگار)
كريز
مرحوم حاج عبدالله صادقي كريز
مرحوم مغفور دكتر ايرج سلطان پور متخصص اعصاب وروان

 

 
ن : Ahmad
 
ت : سه شنبه 25 خرداد 1395
 
 
 
 
 

 

 
پابرهنه هاي امام فراموش شده اند؛

حكايت ليست دارايي‌هاي امام(ره) و فيش حقوقي مدعيان پيرو خط امام(ره)

 
حكايت ليست دارايي‌هاي امام(ره) و فيش حقوقي مدعيان پيرو خط امام(ره)
 
اينكه كسي موافق اين روند و شكاف طبقاتي عميق بين رئيس و مرئوس نيست بر كسي پوشيده نيست (حداقل به ظاهر) و رئيس جمهور نيز با يك اقدام انقلابي دستور توقف اين روند را صادر كرد، اما براي اينكه يادمان نرود مباني انقلاب اسلامي چه بود و براي اينكه بدانيم چه كساني صاحبان اصلي اين انقلاب هستند نگاهي گذرا خواهيم داشت به مشي و مرام امام راحل در برخورد با فقرا و محرومين.
پايگاه تحليلي خبري هم انديشي: سعيد ساداتي: اين روزها ماجراي حقوق ميليوني مديران ارشد دولتي به يكي از پرحاشيه ترين اخبار رسانه ها و فضاي مجازي تبديل شده است. هر روز يك فيش حقوقي ميليوني جديد منتشر و با فيش هاي حقوقي كارمندان و كارگران ساده مقايسه مي شود و اين سوال به ذهن متبادر مي گردد كه كجايند پابرهنه هايي كه صاحب اين انقلاب بودند؟!

سوالي كه هر چند بايد از زبان رسانه هاي معاند مطرح مي شود اما بعضا و پيش از "سوزن" زدن به ديگران نياز است كه يك "جوالدوز" به دولتمردان زده شود تا فراموش نكنند كه انقلاب اسلامي قرار بود حال "پابرهنه‌ها" را خوب كند نه زمينه را براي رانت‌خواري و حقوق هاي چندصدميليوني مديران ارشد خودش فراهم!

امام مدام مي فرمود: «يك موي سر اين كوخ ‏نشينان و شهيددادگان به همه كاخ و كاخ نشينان جهان شرف و برتري دارد.» سيره اي كه بعد از ارتحال امام (ره) از سوي رهبر معظم انقلاب ادامه يافت اما برخي از كارگزاران راه را كج كردند و با "شيب ملايم" به سمت اشرافيت گرويدند و رفته رفته پابرهنه ها و كوخ نشينان و به عبارتي بهتر صاحبان اصلي انقلاب «نامحرم» شدند.

آشِ فيش هاي ميليوني مديران دولتي آنقدر شور هست كه سخنگوي دولت لب به عذرخواهي از مردم بگشايد و رئيس جمهور و معاون اولش را براي برخورد با افرادي كه به ناحق از بيت‌المال ارتزاق كرده اند، ترغيب كند.

اينكه كسي موافق اين روند و شكاف طبقاتي عميق بين رئيس و مرئوس نيست بر كسي پوشيده نيست (حداقل به ظاهر) و رئيس جمهور نيز با يك اقدام انقلابي دستور توقف اين روند را صادر كرد، اما براي اينكه يادمان نرود مباني انقلاب اسلامي چه بود و براي اينكه بدانيم چه كساني صاحبان اصلي اين انقلاب هستند نگاهي گذرا خواهيم داشت به مشي و مرام امام راحل در برخورد با فقرا و محرومين.

ميزان دارايي‌هاي امام راحل

امام خميني(ره) در 24 دي 1359 بر اساس اصل ۱۴۲ قانون اساسي ميزان دارايي‌هاخود را اعلام كردند. اصل ۱۴۲ قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران چنين است:« دارايي رهبر يا اعضاي شوراي رهبري، رئيس جمهور، نخست وزير، وزيران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط ديوان عالي كشور رسيدگي مي‌‏شود كه بر خلاف حق افزايش نيافته باشد.»

آنچه امام راحل مرقوم داشتند به شرح زير است:

نام: روح الله- نام خانوادگي: مصطفوي معروف به خميني- شماره شناسنامه 2744- محل صدور: خمين- سِمَت: روحاني.

1) دارايي غير منقول (با ذكر مشخصات:)

الف) يك باب منزل مشتمل بر بيروني و اندروني در قم، محله باغ قلعه كه معروف است.

ب) قطعه زميني است ارث پدري است و به حسب اطلاع حضرت آقاي پسنديده مشاع است بين اين جانب و معظمٌ له و ورثه مرحوم اخوي (آقاي هندي) كه اجاره سهميه اين جانب از قرار اطلاع آقاي اخوي، سالي چهار هزار ريال است كه داده نمي‌شود.

2) دارايي منقول اعم از نقدي، موجودي يا سپرده بانكي، سهام و اموال غير منقول ديگر با ذكر قيمت تقريبي:

الف) وجه مختصري است در تهران كه نذورات و هداياي شخصي است.

ب) اثاث منزل ندارم، مختصر اثاثي است در قم و تهران، مِلك همسرم مي‌باشد.

دو قطعه قالي در منزل است، داده‌اند كه اگر خواستم بابت خمس حساب كنم، و مال اين جانب و ورثه نيست بايد به سادات فقير بدهند.

چند جلد كتاب، بقيه كتبي است كه در زمان شاه مخلوع به غارت رفت و نمي‌دانم چقدر است و چند جلد كتاب كه در مدتي كه در تهران هستم از طرف مولفين هديه شده است كه قيمت تقريبي آن را نمي‌دانم، ولي قدر قابلي نيست، اثاثي كه در منزل مسكوني فعلي در تهران است مِلك صاحبان منزل است، احمد اطلاع دارد.

ج) كليه وجوهي كه در بانكها يا در منزل يا نزد اشخاص است كه آقاي پسنديده مطلع هستند، به استثناي وجه مختصري كه اشاره شد، وجوه شرعيه مي‌باشد و مِلك اين جانب نيست، و ورثه اين جانب در آنها حقي ندارند و تكليف آنها را به حسب وصيت تعيين نموده‌ام.
تاريخ 24 دي ماه 1359 - 7 ربيع الاول 1401
روح الله الموسوي‌امام خميني (ره)؛ 24 دي 1359 [1]
ليست كوتاه بالا همه‌ي مال و اموال امام راحل از مايملك دنيوي است. امامي كه بارها بر حق كوخ نشينان در جمهوري اسلامي تاكيد داشت اما امروز...

پابرهنه هاي امام فراموش شده اند

بازخواني انچه كه امام مي گفت و اعتقاد داشت شايد جزو ضروريات اين روزها باشد:


«خدا نياورد، آن روزي را، كه سياست ما وسياست مسئولين كشور ما، پشت كردن به دفاع از محرومين و رو آوردن به حمايت از سرمايه دارها گردد و اغنيا و ثروتمندان از اعتبار و عنايت بيشتري برخوردار بشوند. «معاذالله» كه اين با سيره و روش انبيا و اميرالمومنين (عليه السلام) و ائمه معصومين عليهم السلام ـ سازگار نيست … گمان نمي كنم، عبادتي بالاتر از خدمت به محرومين وجود داشته باشد … يك موي سر اين كوخ نشينان و شهيد دادگان به همه كاخ و كاخ نشينان جهان شرافت دارد .» [2]

«يكي از ويژگي هاي حاكمان طاغوتي در دنياي اسلام از دوران بني اميه و بني عباس تا به امروز استفاده از عنوان «حكومت و خلافت اسلامي» براي سرپوش گذاشتن روي اعمال غير اسلامي و غير انساني شان بوده است. ايشان بايد بگويد كه اين دولت هاي اسلامي همه ي دولت هاي اسلامي، (در مقياس جهان اسلام) الا يك معدود بسيار كمي، اصلا به اسلام كاري ندارند، اسلام وسيله براي مقام است,… ما كه اميدواريم، كه يك جلوه ولو بسيار ناقصي از ولايت، از ولايت علي بن ابيطالب (ع ) در كشور ما باشد، ما بايد توجه بكنيم، كافي ندانيم، اينكه ما تظاهر مي كنيم، و شعار مي دهيم و چه اينها كافي نيست . دولت واقعا بايد با تمام قدرت، آنطوري كه علي (ع ) براي محرومين دل مي سوزاند، … دل بسوزاند . » [3]

«در طول تاريخ شاهنشاهي در ايران … حكومت، حكومت اشراف بود. يكي از نعمت هاي بزرگي كه خداي تبارك و تعالي به اين ملت عنايت فرمود اينكه حكومت، حكومت مستضعفين است . حكومت محرومين است، يعني آنهايي كه در راس حكومت واقع شده اند، … خودشان لمس محروميت را كرده اند، … حكومت مردمي يكي از خاصيات بزرگش اين است، كه خوف (قدرت هاي استكباري) در دل شان نيست، … مردم پشتيبان حكومت هستند، … اگر نصف مردم (ايران) پشتيبان محمد رضا بودند، اين مصيبت ها به سر او مي آمد !» [4]

« ما امروز دورنماي « صدور انقلاب اسلامي » را در جهان مستضعفان و مظلومان بيش از پيش مي بينيم و جنبشي كه از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستكبران و زورمداران شروع شده و در حال گسترش است، اميد بخش آتيه ي روشن است و وعده ي خداوند را نزديك و نزديك تر مي نمايد. گويي جهان مهيا مي شود، براي طلوع آفتاب ولايت از افق مكه ي معظمه و كعبه ي آمال محرومان و حكومت مستضعفان» [5]

« اگر اسلام عزيز و جمهوري اسلامي نوپا به انحراف كشيده شود و سيلي بخورد و به شكست منتهي شود خداي ناخواسته اسلام براي قرن ها به طاق نسيان سپرده مي شود و به جاي آن اسلام شاهنشاهي و ملوكي جايگزين آن خواهد شد » . [6]

«فقرا و متدينين بي بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند. ما بايد تمام‏ تلاشمان را بنماييم تا به هر صورتى كه ممكن است خط اصولى دفاع از مستضعفين را حفظ كنيم.» [7]

«من نظري به ديگران ندارم، راجع به خودم مي‌گويم از اين وضع راديو - تلويزيون خوشم نمي‌آيد. واقع آن است كه آن قدر كه پابرهنه‌ها به راديو - تلويزيون حق دارند، ما نداريم. اين يك واقعيت است و تعارف نيست؛ واقع اين است كه آنها اين نظام را درست كرده‌اند و اين نهضت را به وجود آوردند؛ همين جمعيت هستند كه پيروزي‌ها را به دست آوردند؛ از قشر بالا كسي در اين مسئله حقي ندارد. البته ما هم در اصل مطلب شركت داشته‌ايم، اما حق با آنهاست.» [8]

حالا نوبت به وارثان امام (ره) رسيده...

گفتني ها بارها گفته شده و حال نوبت مديران امروز جمهوري اسلامي؛ مديراني كه امانت دار و وارثان خميني كبير و يارانش هستند. اكنون تصميم با آنهاست كه چگونه مي خواهند اين امانت را حفظ كنند؛ مي خواهند آن را به صاحبان اصلي اش باز گردانند يا با كاخ نشينان بر سر غارتش شريك شوند!

منابع:

[1] http://emam.com/posts/view/2515

[2] (صحيفه نور ج ۲۰ , صص ۳۴۲ ـ۳۴۱)

[3] (صحيفه نور ج ۱۸ , صص ۱۵۹ ـ۱۵۸)

[4] (صحيفه نور جلد 22 ـ صص ۲۷)

[5] (ج ۱۲ , صص ۱۴۸ ـ۱۴۷)

[6] (ج ۲۱ , ص ۸۱)

[7] (صحيفه امام، ج‏21، ص: 87)

[8] (صحيفه امام، ج19، ص 347-346)

م
كد مطلب: 335697
مرجع : جهان

 

 
ن : Ahmad
 
ت : سه شنبه 25 خرداد 1395
 
 
 
 
 

تصاویردیده نشده احمداسماعیلی کریزی و...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بسم رب الشهداء و الصدیقین

پل شهادت، اصلی‌ترین گذرگاه رسیدن به معبود است که شهدای گرانقدر با عبور از این گذرگاه برای همیشه جاویدان تاریخ باقی مانده و عزت و سربلندی را برای ملت شریف ایران به جای می‌گذارند. شهیدان استمرار خط سرخ حسین (ع) را با خون خود تضمین نمودند و راه شجاعت را به ما آموختند.
بار دیگر یکی از جاماندگان قافله شهدا و هم تبار عاشورائیان به دست گروهک درنده‌خوی داعش به فیض عظیم شهادت نائل آمد و روح پاکش با ارواح شهیدان والامقام به‌ویژه حضرت آقا سید الشهداء(ع) در ملکوت اعلی ماوی گزید و از روزی الهی متنعم شد.
شهادت سردار سیدعلی منصوری، مدافع سرافراز حرم اهل‌بیت (ع) و سرباز سبز‌پوش میدان‌های جهاد و شهادت  را از طرف همه ی اعضای خانواده الهیه به رهبر عزیز انقلاب ، مردم شهیدپرورنیشابور و خانواده محترم این شهید بزرگوار تبریک و تسلیت عرض می‌نمایم.
مرحوم حاج احمد یزدانی کریزی
کریزمرحوم مادرمحمدخاک
شهید محمد حسین ضمیری و پدرشان مرحوم استا غلام محمدوبرادرشان محمد علی ضمیری (آموزگار)
کریز
مرحوم حاج عبدالله صادقی کریز
مرحوم مغفور دکتر ایرج سلطان پور متخصص اعصاب وروان

ادامه مطلب



[ سه شنبه 25 خرداد 1395  ] [ 5:34 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بسم رب الشهداء و الصديقين  پل شهادت، اصلي‌ترين گذرگاه رسيدن به معبود است كه شهداي گرانقدر با عبور از اين گذرگاه براي هميشه جاويدان تاريخ باقي مانده و عزت و سربلندي را براي ملت شريف ايران به جاي مي‌گذارند. شهيدان استمرار خط سرخ حسين (ع) را با خون خود تضمين نمودند و راه شجاعت را به ما آموختند. بار ديگر يكي از جاماندگان قافله شهدا و هم تبار عاشورائيان به دست گروهك درنده‌خوي داعش به فيض عظيم شهادت نائل آمد و روح پاكش با ارواح شهيدان والامقام به‌ويژه حضرت آقا سيد الشهداء(ع) در ملكوت اعلي ماوي گزيد و از روزي الهي متنعم شد. شهادت سردار سيدعلي منصوري، مدافع سرافراز حرم اهل‌بيت (ع) و سرباز سبز‌پوش ميدان‌هاي جهاد و شهادت  را از طرف همه ي اعضاي خانواده الهيه به رهبر عزيز انقلاب ، مردم شهيدپرورنيشابور و خانواده محترم اين شهيد بزرگوار تبريك و تسليت عرض مي‌نمايم.
مرحوم حاج احمد يزداني كريزي
كريزمرحوم مادرمحمدخاك
شهيد محمد حسين ضميري و پدرشان مرحوم استا غلام محمدوبرادرشان محمد علي ضميري (آموزگار)
كريز
مرحوم حاج عبدالله صادقي كريز
مرحوم مغفور دكتر ايرج سلطان پور متخصص اعصاب وروان

 

 
ن : Ahmad
 
ت : سه شنبه 25 خرداد 1395
 
 
 
 
 

 

 
پابرهنه هاي امام فراموش شده اند؛

حكايت ليست دارايي‌هاي امام(ره) و فيش حقوقي مدعيان پيرو خط امام(ره)

 
حكايت ليست دارايي‌هاي امام(ره) و فيش حقوقي مدعيان پيرو خط امام(ره)
 
اينكه كسي موافق اين روند و شكاف طبقاتي عميق بين رئيس و مرئوس نيست بر كسي پوشيده نيست (حداقل به ظاهر) و رئيس جمهور نيز با يك اقدام انقلابي دستور توقف اين روند را صادر كرد، اما براي اينكه يادمان نرود مباني انقلاب اسلامي چه بود و براي اينكه بدانيم چه كساني صاحبان اصلي اين انقلاب هستند نگاهي گذرا خواهيم داشت به مشي و مرام امام راحل در برخورد با فقرا و محرومين.
پايگاه تحليلي خبري هم انديشي: سعيد ساداتي: اين روزها ماجراي حقوق ميليوني مديران ارشد دولتي به يكي از پرحاشيه ترين اخبار رسانه ها و فضاي مجازي تبديل شده است. هر روز يك فيش حقوقي ميليوني جديد منتشر و با فيش هاي حقوقي كارمندان و كارگران ساده مقايسه مي شود و اين سوال به ذهن متبادر مي گردد كه كجايند پابرهنه هايي كه صاحب اين انقلاب بودند؟!

سوالي كه هر چند بايد از زبان رسانه هاي معاند مطرح مي شود اما بعضا و پيش از "سوزن" زدن به ديگران نياز است كه يك "جوالدوز" به دولتمردان زده شود تا فراموش نكنند كه انقلاب اسلامي قرار بود حال "پابرهنه‌ها" را خوب كند نه زمينه را براي رانت‌خواري و حقوق هاي چندصدميليوني مديران ارشد خودش فراهم!

امام مدام مي فرمود: «يك موي سر اين كوخ ‏نشينان و شهيددادگان به همه كاخ و كاخ نشينان جهان شرف و برتري دارد.» سيره اي كه بعد از ارتحال امام (ره) از سوي رهبر معظم انقلاب ادامه يافت اما برخي از كارگزاران راه را كج كردند و با "شيب ملايم" به سمت اشرافيت گرويدند و رفته رفته پابرهنه ها و كوخ نشينان و به عبارتي بهتر صاحبان اصلي انقلاب «نامحرم» شدند.

آشِ فيش هاي ميليوني مديران دولتي آنقدر شور هست كه سخنگوي دولت لب به عذرخواهي از مردم بگشايد و رئيس جمهور و معاون اولش را براي برخورد با افرادي كه به ناحق از بيت‌المال ارتزاق كرده اند، ترغيب كند.

اينكه كسي موافق اين روند و شكاف طبقاتي عميق بين رئيس و مرئوس نيست بر كسي پوشيده نيست (حداقل به ظاهر) و رئيس جمهور نيز با يك اقدام انقلابي دستور توقف اين روند را صادر كرد، اما براي اينكه يادمان نرود مباني انقلاب اسلامي چه بود و براي اينكه بدانيم چه كساني صاحبان اصلي اين انقلاب هستند نگاهي گذرا خواهيم داشت به مشي و مرام امام راحل در برخورد با فقرا و محرومين.

ميزان دارايي‌هاي امام راحل

امام خميني(ره) در 24 دي 1359 بر اساس اصل ۱۴۲ قانون اساسي ميزان دارايي‌هاخود را اعلام كردند. اصل ۱۴۲ قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران چنين است:« دارايي رهبر يا اعضاي شوراي رهبري، رئيس جمهور، نخست وزير، وزيران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط ديوان عالي كشور رسيدگي مي‌‏شود كه بر خلاف حق افزايش نيافته باشد.»

آنچه امام راحل مرقوم داشتند به شرح زير است:

نام: روح الله- نام خانوادگي: مصطفوي معروف به خميني- شماره شناسنامه 2744- محل صدور: خمين- سِمَت: روحاني.

1) دارايي غير منقول (با ذكر مشخصات:)

الف) يك باب منزل مشتمل بر بيروني و اندروني در قم، محله باغ قلعه كه معروف است.

ب) قطعه زميني است ارث پدري است و به حسب اطلاع حضرت آقاي پسنديده مشاع است بين اين جانب و معظمٌ له و ورثه مرحوم اخوي (آقاي هندي) كه اجاره سهميه اين جانب از قرار اطلاع آقاي اخوي، سالي چهار هزار ريال است كه داده نمي‌شود.

2) دارايي منقول اعم از نقدي، موجودي يا سپرده بانكي، سهام و اموال غير منقول ديگر با ذكر قيمت تقريبي:

الف) وجه مختصري است در تهران كه نذورات و هداياي شخصي است.

ب) اثاث منزل ندارم، مختصر اثاثي است در قم و تهران، مِلك همسرم مي‌باشد.

دو قطعه قالي در منزل است، داده‌اند كه اگر خواستم بابت خمس حساب كنم، و مال اين جانب و ورثه نيست بايد به سادات فقير بدهند.

چند جلد كتاب، بقيه كتبي است كه در زمان شاه مخلوع به غارت رفت و نمي‌دانم چقدر است و چند جلد كتاب كه در مدتي كه در تهران هستم از طرف مولفين هديه شده است كه قيمت تقريبي آن را نمي‌دانم، ولي قدر قابلي نيست، اثاثي كه در منزل مسكوني فعلي در تهران است مِلك صاحبان منزل است، احمد اطلاع دارد.

ج) كليه وجوهي كه در بانكها يا در منزل يا نزد اشخاص است كه آقاي پسنديده مطلع هستند، به استثناي وجه مختصري كه اشاره شد، وجوه شرعيه مي‌باشد و مِلك اين جانب نيست، و ورثه اين جانب در آنها حقي ندارند و تكليف آنها را به حسب وصيت تعيين نموده‌ام.
تاريخ 24 دي ماه 1359 - 7 ربيع الاول 1401
روح الله الموسوي‌امام خميني (ره)؛ 24 دي 1359 [1]
ليست كوتاه بالا همه‌ي مال و اموال امام راحل از مايملك دنيوي است. امامي كه بارها بر حق كوخ نشينان در جمهوري اسلامي تاكيد داشت اما امروز...

پابرهنه هاي امام فراموش شده اند

بازخواني انچه كه امام مي گفت و اعتقاد داشت شايد جزو ضروريات اين روزها باشد:


«خدا نياورد، آن روزي را، كه سياست ما وسياست مسئولين كشور ما، پشت كردن به دفاع از محرومين و رو آوردن به حمايت از سرمايه دارها گردد و اغنيا و ثروتمندان از اعتبار و عنايت بيشتري برخوردار بشوند. «معاذالله» كه اين با سيره و روش انبيا و اميرالمومنين (عليه السلام) و ائمه معصومين عليهم السلام ـ سازگار نيست … گمان نمي كنم، عبادتي بالاتر از خدمت به محرومين وجود داشته باشد … يك موي سر اين كوخ نشينان و شهيد دادگان به همه كاخ و كاخ نشينان جهان شرافت دارد .» [2]

«يكي از ويژگي هاي حاكمان طاغوتي در دنياي اسلام از دوران بني اميه و بني عباس تا به امروز استفاده از عنوان «حكومت و خلافت اسلامي» براي سرپوش گذاشتن روي اعمال غير اسلامي و غير انساني شان بوده است. ايشان بايد بگويد كه اين دولت هاي اسلامي همه ي دولت هاي اسلامي، (در مقياس جهان اسلام) الا يك معدود بسيار كمي، اصلا به اسلام كاري ندارند، اسلام وسيله براي مقام است,… ما كه اميدواريم، كه يك جلوه ولو بسيار ناقصي از ولايت، از ولايت علي بن ابيطالب (ع ) در كشور ما باشد، ما بايد توجه بكنيم، كافي ندانيم، اينكه ما تظاهر مي كنيم، و شعار مي دهيم و چه اينها كافي نيست . دولت واقعا بايد با تمام قدرت، آنطوري كه علي (ع ) براي محرومين دل مي سوزاند، … دل بسوزاند . » [3]

«در طول تاريخ شاهنشاهي در ايران … حكومت، حكومت اشراف بود. يكي از نعمت هاي بزرگي كه خداي تبارك و تعالي به اين ملت عنايت فرمود اينكه حكومت، حكومت مستضعفين است . حكومت محرومين است، يعني آنهايي كه در راس حكومت واقع شده اند، … خودشان لمس محروميت را كرده اند، … حكومت مردمي يكي از خاصيات بزرگش اين است، كه خوف (قدرت هاي استكباري) در دل شان نيست، … مردم پشتيبان حكومت هستند، … اگر نصف مردم (ايران) پشتيبان محمد رضا بودند، اين مصيبت ها به سر او مي آمد !» [4]

« ما امروز دورنماي « صدور انقلاب اسلامي » را در جهان مستضعفان و مظلومان بيش از پيش مي بينيم و جنبشي كه از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستكبران و زورمداران شروع شده و در حال گسترش است، اميد بخش آتيه ي روشن است و وعده ي خداوند را نزديك و نزديك تر مي نمايد. گويي جهان مهيا مي شود، براي طلوع آفتاب ولايت از افق مكه ي معظمه و كعبه ي آمال محرومان و حكومت مستضعفان» [5]

« اگر اسلام عزيز و جمهوري اسلامي نوپا به انحراف كشيده شود و سيلي بخورد و به شكست منتهي شود خداي ناخواسته اسلام براي قرن ها به طاق نسيان سپرده مي شود و به جاي آن اسلام شاهنشاهي و ملوكي جايگزين آن خواهد شد » . [6]

«فقرا و متدينين بي بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند. ما بايد تمام‏ تلاشمان را بنماييم تا به هر صورتى كه ممكن است خط اصولى دفاع از مستضعفين را حفظ كنيم.» [7]

«من نظري به ديگران ندارم، راجع به خودم مي‌گويم از اين وضع راديو - تلويزيون خوشم نمي‌آيد. واقع آن است كه آن قدر كه پابرهنه‌ها به راديو - تلويزيون حق دارند، ما نداريم. اين يك واقعيت است و تعارف نيست؛ واقع اين است كه آنها اين نظام را درست كرده‌اند و اين نهضت را به وجود آوردند؛ همين جمعيت هستند كه پيروزي‌ها را به دست آوردند؛ از قشر بالا كسي در اين مسئله حقي ندارد. البته ما هم در اصل مطلب شركت داشته‌ايم، اما حق با آنهاست.» [8]

حالا نوبت به وارثان امام (ره) رسيده...

گفتني ها بارها گفته شده و حال نوبت مديران امروز جمهوري اسلامي؛ مديراني كه امانت دار و وارثان خميني كبير و يارانش هستند. اكنون تصميم با آنهاست كه چگونه مي خواهند اين امانت را حفظ كنند؛ مي خواهند آن را به صاحبان اصلي اش باز گردانند يا با كاخ نشينان بر سر غارتش شريك شوند!

منابع:

[1] http://emam.com/posts/view/2515

[2] (صحيفه نور ج ۲۰ , صص ۳۴۲ ـ۳۴۱)

[3] (صحيفه نور ج ۱۸ , صص ۱۵۹ ـ۱۵۸)

[4] (صحيفه نور جلد 22 ـ صص ۲۷)

[5] (ج ۱۲ , صص ۱۴۸ ـ۱۴۷)

[6] (ج ۲۱ , ص ۸۱)

[7] (صحيفه امام، ج‏21، ص: 87)

[8] (صحيفه امام، ج19، ص 347-346)

م
كد مطلب: 335697
مرجع : جهان

 

 
ن : Ahmad
 
ت : سه شنبه 25 خرداد 1395
 
 
 
 
 

تصاویردیده نشده احمداسماعیلی کریزی و...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بسم رب الشهداء و الصدیقین

پل شهادت، اصلی‌ترین گذرگاه رسیدن به معبود است که شهدای گرانقدر با عبور از این گذرگاه برای همیشه جاویدان تاریخ باقی مانده و عزت و سربلندی را برای ملت شریف ایران به جای می‌گذارند. شهیدان استمرار خط سرخ حسین (ع) را با خون خود تضمین نمودند و راه شجاعت را به ما آموختند.
بار دیگر یکی از جاماندگان قافله شهدا و هم تبار عاشورائیان به دست گروهک درنده‌خوی داعش به فیض عظیم شهادت نائل آمد و روح پاکش با ارواح شهیدان والامقام به‌ویژه حضرت آقا سید الشهداء(ع) در ملکوت اعلی ماوی گزید و از روزی الهی متنعم شد.
شهادت سردار سیدعلی منصوری، مدافع سرافراز حرم اهل‌بیت (ع) و سرباز سبز‌پوش میدان‌های جهاد و شهادت  را از طرف همه ی اعضای خانواده الهیه به رهبر عزیز انقلاب ، مردم شهیدپرورنیشابور و خانواده محترم این شهید بزرگوار تبریک و تسلیت عرض می‌نمایم.
مرحوم حاج احمد یزدانی کریزی
کریزمرحوم مادرمحمدخاک
شهید محمد حسین ضمیری و پدرشان مرحوم استا غلام محمدوبرادرشان محمد علی ضمیری (آموزگار)
کریز
مرحوم حاج عبدالله صادقی کریز
مرحوم مغفور دکتر ایرج سلطان پور متخصص اعصاب وروان

 

 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 25 خرداد 1395  ] [ 5:27 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

عكس/ تشييع مرحوم سبزواري در حرم امام رضا(ع) 

 
 
 
كد خبر: ۵۸۹۴۸۹
تاريخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۳
مشرق*

عكس/ تشييع مرحوم سبزواري در حرم امام رضا(ع)

پيكر مرحوم استاد حميد سبزواري پدر شعر انقلاب اسلامي ظهر امروز سه شنبه 25 خرداد با حضور آيت‌الله سيد احمد علم‌الهدي نماينده ولي فقيه در خراسان رضوي و امام جمعه مشهد در حرم مطهر رضوي تشييع شد. قرار است پيكر اين شاعر انقلابي چهارشنبه پس از تشييع بر دوش مردم سبزوار، در زادگاه اين شاعر در سبزوار به خاك سپرده شود.

 

ادامه مطلب



[ سه شنبه 25 خرداد 1395  ] [ 5:26 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
رهبر معظم انقلاب درباره استاد حمید سبزواری چه گفت؟
کد خبر : 1896228
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۳۹۵در ۱۰:۵۴ ب.ظ
 
 

 

پَر کشیدن یکی دیگر از مفاخر خراسان

رهبر معظم انقلاب درباره استاد حمید سبزواری چه گفت؟

استادحمید سبزواری که امروز دار فانی راوداع گفت شاعر هزاران بیت بوده وتاکنون بیش از900 اثرش بعنوان سرودو آهنگهای انقلابی تولیدشده است. او 3شنبه تشییع در پارک بهمن سبزوار آرام می گیرد.
 
 
سبزواری

به گزارش مشهدپیامبه نقل از قاصدنیوز ؛ نخستین «نکوداشت استاد حمید سبزواری» سال ۹۱ در شهر سبزوار برگزار شد. پیش از این بزرگداشت اعضای ستاد برگزاری مراسم به خدمت رهبر انقلاب رفتند و گزارشی ارائه کردند. رهبر انقلاب در این جمع سخنانی درباره مرحوم حمید سبزواری بیان کردند که در ذیل می‌آید.

 

تجلیل از آقای حمید سبزواری کار بسیار شایسته‌ای است. هر کسی که این به ذهنش رسیده و مطرح کرده و هر کس که این کار را دنبال می‌کند بداند که کار بسیار خوب و مناسب و لازمی را دارد انجام می‌دهد.

 

در مورد آقای حمید دو بخش در مورد شخصیت ایشان هست که هر کدام باید جداگانه مورد توجه قرار بگیرد:

 

یکی رتبه شعری ایشان است. ایشان شاعر بسیار خوبی هستند، یعنی هم قریحه شعری خوبی دارند و هم مضمون‌ساز هستند.هم تسلط بر لفظ و گستره میدان واژگانی دارد و هم از واژگان فراوانی استفاده می‌کند.

 

ایشان در شعر هم متنوع هستند. غزل، قصیده، تصنیف و ترانه‌های گوناگون می‌گوید.این تنوع در باب شعر و شاعری خصوصیتی است که در همه شاعران یافت نمی‌شود. این که یک شاعر بتواند در انواع شعر طبع آزمایی کند یک امتیاز است و آقای حمید سبزواری از این امتیازات برخوردار هستند،و همین مطلب ایشان را در رتبه بالای شعر معاصر ما قرار می‌دهد.

 

نکته دوم که اهمیتش از نکته اول کمتر نیست این است که ایشان این هنر را در خدمت مردم و انقلاب و در خدمت بصیرت‌افزایی قرار داده است و این خیلی مهم است.

 

آقای حمید سبزواری در آن دورانی که یک جریانی به عنوان روشنفکری هنر در مقابل انقلاب قرار گرفت و از معارضین و مزاحمین انقلاب حمایت کرد و عده‌ای در کوچه و بازار با ادعای روشن بینی و روشن فکری مردم را کشتند، کاسب را کشتند، روحانی را کشتند، دانشجو و رهگذر را کشتند و آن جریان مدعی روشنفکری نه تنها حرفی نزد بلکه حمایت هم کرد، در یک چنین شرایطی آقای حمید سبزواری در میدان بود و با همه وجود ایشان هر کار در حوزه گفتن و سرودن توانست انجام داد و این مهم است.

 

به نظر من، این بعد دوم شخصیت آقای حمید نباید نادیده گرفته شود و در بزرگداشتی که از ایشان می‌شود این بعد مورد توجه قرار بگیرد.

 

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 24 خرداد 1395  ] [ 5:44 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

تصاویردیده نشده احمداسماعیلی کریزی و...

 

 

خاطرات سفرهای تبلیغی (10) از کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

ایجاد مزاحمت یک روز نامه فروش  پس ازبیان حوادث سال 54 مدرسه فیضیه قم در جمع مردم، فردی- که نمایندگی فروش روزنامه ی رستاخیز بود. روزنامه ای صددرصد وابسته به رژیم پهلوی و مستقیم زیر نظر حزب منحوس رستاخیز اداره می‌شد و غیر از منویات شاه هیچ چیز را نمی‌نوشت- با عصبانیت به من اعتراض کرد، که چرا این حرفها را روی منبر زدی من هم با خونسردی اعلام کردم که اینها خبر‌های عادی شهر محل سکونت من یعنی قم بوده و خبر محرمانه ای نبوده، زیرا همه مردم قم و مسافرین و زائرین حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) در جریان امر قرار گرفته‌اند؛ لکن ایشان که خبرنگار روزنامه مزبور نیز بود و مغازه آرایشگری در مرکز بخش نشتارود داشت و محل زندگیش این روستا بود، قانع نشد و اعلام کرد این موضوع را گزارش خواهدکرد. البته اگر این مطالب گزارش می‌شد، حداقل چندسالی زندانی و شکنجه برای اینجانب رقم می‌خورد. زیرا تحت عنوان اقدام علیه امنیت و تشویش اذهان عمومی محسوب می‌شد. خوب کاری از من ساخته نبود، اصرار بر عدم گزارش هم کار ساز نبود. توکل به خدا کردم و منتظر نتیجه ماندم.
 
خاطرات سفرهای تبلیغی (10) از کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

ایجاد مزاحمت یک روز نامه فروش  پس ازبیان حوادث سال 54 مدرسه فیضیه قم در جمع مردم، فردی- که نمایندگی فروش روزنامه ی رستاخیز بود. روزنامه ای صددرصد وابسته به رژیم پهلوی و مستقیم زیر نظر حزب منحوس رستاخیز اداره می‌شد و غیر از منویات شاه هیچ چیز را نمی‌نوشت- با عصبانیت به من اعتراض کرد، که چرا این حرفها را روی منبر زدی من هم با خونسردی اعلام کردم که اینها خبر‌های عادی شهر محل سکونت من یعنی قم بوده و خبر محرمانه ای نبوده، زیرا همه مردم قم و مسافرین و زائرین حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) در جریان امر قرار گرفته‌اند؛ لکن ایشان که خبرنگار روزنامه مزبور نیز بود و مغازه آرایشگری در مرکز بخش نشتارود داشت و محل زندگیش این روستا بود، قانع نشد و اعلام کرد این موضوع را گزارش خواهدکرد. البته اگر این مطالب گزارش می‌شد، حداقل چندسالی زندانی و شکنجه برای اینجانب رقم می‌خورد. زیرا تحت عنوان اقدام علیه امنیت و تشویش اذهان عمومی محسوب می‌شد. خوب کاری از من ساخته نبود، اصرار بر عدم گزارش هم کار ساز نبود. توکل به خدا کردم و منتظر نتیجه ماندم.
 
خاطرات سفرهای تبلیغی (10) از کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

ایجاد مزاحمت یک روز نامه فروش  پس ازبیان حوادث سال 54 مدرسه فیضیه قم در جمع مردم، فردی- که نمایندگی فروش روزنامه ی رستاخیز بود. روزنامه ای صددرصد وابسته به رژیم پهلوی و مستقیم زیر نظر حزب منحوس رستاخیز اداره می‌شد و غیر از منویات شاه هیچ چیز را نمی‌نوشت- با عصبانیت به من اعتراض کرد، که چرا این حرفها را روی منبر زدی من هم با خونسردی اعلام کردم که اینها خبر‌های عادی شهر محل سکونت من یعنی قم بوده و خبر محرمانه ای نبوده، زیرا همه مردم قم و مسافرین و زائرین حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) در جریان امر قرار گرفته‌اند؛ لکن ایشان که خبرنگار روزنامه مزبور نیز بود و مغازه آرایشگری در مرکز بخش نشتارود داشت و محل زندگیش این روستا بود، قانع نشد و اعلام کرد این موضوع را گزارش خواهدکرد. البته اگر این مطالب گزارش می‌شد، حداقل چندسالی زندانی و شکنجه برای اینجانب رقم می‌خورد. زیرا تحت عنوان اقدام علیه امنیت و تشویش اذهان عمومی محسوب می‌شد. خوب کاری از من ساخته نبود، اصرار بر عدم گزارش هم کار ساز نبود. توکل به خدا کردم و منتظر نتیجه ماندم.
 
 
مرحوم آقا سید اسماعیل نبوی و فرزندشان حاج آقا سیدعلی نبوی.
 
 

 

 

 

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 24 خرداد 1395  ] [ 5:17 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 53 :: 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4065324 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب