کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
 
 
معرفی سازمان تعزیرات حکومتی
 
تعزیرات حکومتی، به معنای عام خود، پدیده تازه ای نیست و حکومت اسلامی، از صدر اسلام تاکنون، با عناوین مختلف از آن استفاده کرده است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تقریباً در آغاز جنگ تحمیلی، تعزیرات حکومتی، به معنای اخص، و برای جلوگیری از تخلفات اقتصادی که در وضعیت بحرانی آن زمان به وقوع می پیوست، پایه ریزی شد. در ابتدای سال ۱۳۶۲ نخست وزیر وقت از حضرت امام خمینی (ره) درباره قیمت گذاری کالاها و کنترل نظام اقتصادی کشور توسط دولت کسب تکلیف کرد که با توجه به شرایط موجود اجازه آن به دولت داده شد. در همین راستا کمیسیون هایی تحت نظارت وزارت کشور به نام «کمیسیون های امور تعزیرات حکومتی» تشکیل شد که به تخلفات اقتصادی رسیدگی می کرد. این کمیسیون ها فعالیت خود را تا سال ۱۳۶۷ ادامه دادند و در پیشگیری و ساماندهی نظام اقتصادی کشور نیز مؤثر بودند. پس از پایان جنگ تحمیلی، امام خمینی (ره) مجمع تشخیص مصلحت نظام را مأمور کردندکه با توجه به تغیر شرایط و پایان جنگ تحمیلی، موضوع تعزیرات حکومتی را بر اساس مصالح وشرایط موجود تعیین تکلیف کند.
مبانی قانونی
مجمع تشخیص مصلحت نظام در تاریخ ۲۳/۱۲/۶۷ با تصویب «قانون تعزیرات حکومتی» و «قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی»، رسیدگی به تخلفات بخش دولتی را به کمیسیون های تعزیرات حکومتی و رسیدگی به تخلفات موضوع قوانین مذکور در بخش خصوصی را به محاکم انقلاب اسلامی محول کرد. این امر تا اواسط سال ۱۳۷۳ ادامه یافت، اما با توجه به ضرورت نظارت و کنترل دولت بر امور اقتصادی و لزوم هماهنگی مراجع قیمت گذاری و توزیع کا لا و اجرای مقررات و ضوابط مربوط به آن، با تصویب ماده واحده «قانون اصلاح قانون تعزیرات حکومتی» از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام (مصوب۱۹/۷/۷۳)، کلیه امور تعزیرات حکومتی در بخش دولتی و غیردولتی، اعم از بازرسی و نظارت و رسیدگی و صدور حکم قطعی و اجرای آن، به دولت (قوه مجریه) محول شد تا بر اساس مجازات های مقرر در قانون تعزیرات حکومتی (مصوب ۲۳/۱۲/۶۷) اقدام کند.
به استثناد ماده واحده قانون فوق و بر اساس تصویب نامه هیأت وزیران به شماره ۵۲۰۲ (مورخ ۲۳/۷/۷۳) دو سازمان تعزیرات حکومتی و سازمان بازرسی و نظارت، با وظایف خاص خود و تحت نظر وزارت دادگستری و وزارت بازرگانی به وجود آمدند. ازآن زمان تاکنون مأموران هر دو سازمان، همانند دو بازوی قوی، در اجرای قوانین وآیین نامه های مربوط و همچنین اجرای تصمیمات ستاد پشتیبانی برنامه تنظیم بازار تلاش می کنند. اعضای این ستاد، متشکل از نمایندگان ویژه رئیس جمهور است و وظایف و اختیارات رئیس جمهور و هیأت وزیران در امور مربوط به سازماندهی اقتصادی را بر عهده دارد.
وظایف وصلاحیت ها
صلاحیت های شعب سازمان تعزیرات حکومتی منحصر است به تخلفات موضوع قانون تعزیرات حکومتی و قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی، و نیز سایر مواردی که از طرف مراجع ذی صلاح، رسیدگی آنها به این سازمان محول شده است.
بعضی از مواد قانون تعزیرات حکومتی، به نادرستی، در مجموعه های مختلف منسوخ اعلام شده است؛ مثلاً ماده ۴۰ قانون تعزیرات حکومتی نسخ نشده، لازم الاجراست؛ بنابراین، کلیه تخلفات موضوع قانون نظام صنفی نیز در حیطه صلاحیت های شعب سازمان قرار دارد و باید به آنها توجه و رسیدگی شود. اگر چه در باب تفکیک صلاحیت ها مباحث زیادی مطرح است، اما تأکید سازمان بر عمل به قانون، مطابق با موازین و به دور از هر گونه توسعه و یا تضییق است.
در قانون تعزیرا ت حکومتی، تخلفاتی نظیر گرانفروشی، کم فروشی و تقلب، احتکار، عرضه خارج از شبکه، درج نکردن قیمت، اخفا و امتناع از عرضه کالا، صادر نکردن فاکتور، اجرا نکردن ضوابط قیمت گذاری، اجرا نکردن تعهدات واردکنندگان و تولیدکنندگان در قبال دریافت ارز و خدمات دولتی، نداشتن پروانه کسب و یا بهره برداری، فروش اجباری و اعلام نکردن موجودی، پیش بینی و مجازات هایی برای آن در نظر گرفته شده است. یکی از اختصاصات این قانون، رعایت مراتب تعزیر است؛ یعنی تخلف در مراتب گوناگون، دارای مجازات های متفاوت بوده، مجازات هر مرتبه شدیدتر از مرتبه قبل است. از اختصاصات دیگر این قانون، وجود مواد ۵۳ و ۵۴ است که براساس آن و به دور از تشریفات آیین دادرسیِ دادگاه های عمومی وانقلاب در امور مدنی، عامل ورود خسارات، مکلف به جبران خسارت می شود.
ماده ۵۲ قانون تعزیرات حکومتی («هر گاه برای تخلفات مذکور در این قانون در سایر قوانین کیفر شدیدتری مقرر شده باشد، مرتکب به کیفر اشد محکوم خواهد شد»)، این ابهام را به وجود می آورد که برای اکثر تخلفات موضوع قانون تعزیرات حکومتی در قوانین دیگر مجازات های شدیدتر پیش بینی شده است و اساساً در قانون نظام صنفی برای بیشتر این تخلفات، مجازات شدیدتری مقرر شده است. با این توصیف، علی القاعده قانون تعزیرات حکومتی، بخودی خود، از درجه اعتبار ساقط و محملی برای اجرای آن باقی نمی ماند. در پاسخ به این ابهام باید گفت زمانی مکلفیم به قوانین اشد تمسک جوییم که ارکان جرم یا تخلف در هر دو قانون با هم یکسان باشد و در غیر این صورت، موظف به اجرای قانون تعزیرات حکومتی هستیم.
صلاحیت های امور بهداشتی
از جمله صلاحیت های سازمان، رسیدگی به تخلفات موضوع قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام (۲۳/۱۲/۶۷) است. نظر به اهمیت موضوع و تنوع تخلفات در این زمینه، لازم است حیطه صلاحیت های مراجع مختلف (محاکم عمومی، انقلاب و سازمان تعزیرات حکومتی)، به تفصیل، بیان شود.
با توجه به صلاحیت عام محاکم و دادسراهای عمومی، به تخلفات پزشکی همواره در دادسراها و دادگاه های دادگستری رسیدگی می شده است. مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام در زمینه تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی، قسمت عمده ای از جرایم پیش بینی شده در قانون مقررات امور پزشکی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی (مصوب ۲۹ خرداد ماه ۱۳۳۴) و اصلاحات بعدی آن را در برگرفت و از قانون مقررات امور پزشکی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی مؤخر است. اما با توجه به اینکه صلاحیت رسیدگی به این جرایم در اختیار دولت بود و بر اساس ماده ۴۴ قانون مذکور نیز «اِعمال تعزیرات حکومتیِ موضوع این قانون، مانع اجرای مجازت های قانونی دیگر نخواهد بود»، از زمان تصویب این قانون ـ چه در زمانی که اجرای آن در صلاحیت قوه مجریه بود و چه در زمانی که رسیدگی به جرایم مذکور در دادسراها و دادگاه های انقلاب اسلامی محول شد ـ هرگز اجرای آن مانع اجرای قوانین و مقررات دیگر پزشکی، از جمله قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی و... نشد. اساساً پاره ای از جرایم پزشکی و داروییِ مصرح در قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی، در قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی مجمع تشخیص مصلحت نظام (مصوب سال ۱۳۶۷) نیز پیش بینی شده است.
صلاحیت های امور پزشکی
اجرای قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی واصلاحیه ها بعدی آن و سایر قوانین و مقررات حاکم بر قصور وسهل انگاری پزشکان و صاحبان حرف وابسته، تا قبل از تصویب قانون اصلاح ماده سوم قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی...، در صلاحیت دادسراها و دادگاه های عمومی بود و حتی در برخی شهرستان ها شعبه خاصی و در تهران ناحیه ویژه ای از دادسرای عمومی تهران و شعبه ویژه ای از دادگاه کیفری دو به آن اختصاص یافته بود.
با تصویب قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی، مصوب سال ۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام، که قسمت عمده ای از جرایم پزشکی و دارویی مندرج در قانون مربوط به مقررات امور پزشکی ودارویی را به صورت تکراری و با وضع قواعد مشابه و نتیجتاً با لحاظ تعدد مراجع صلاحیت دار پیش بینی کرده بود و مؤخر بر قانون مذکور نیز بود، مشکلات فراوانی برای دستگاه قضایی، اعم از دادسراها و دادگاه ها ی عمومی و انقلاب وسایر مراجع ذیربط (وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی و سازمان های منظقه ای بهداشت و درمان استان ها و دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی) ایجاد شد. به این مهم زمانی بیشتر توجه شدکه مجمع تشخیص مصلحت نظام، رسیدگی به جرایم پزشکی و دارویی، موضوع تعزیرات حکومتی را، مجدداً در اختیار دولت (سازمان تعزیرات حکومتی) قرار داد و پرونده های متشکل در دادسراها و دادگاه های انقلاب که دوران اجرای همزمان با قانون تشکیل سازمان تعزیرات حکومتی را می گذرانید، با صدور قرار عدم صلاحیت، به سازمان تعزیرات حکومتی ارسال شد. مجلس شورای اسلامی با وضع قانون «اصلاح ماده ۳ قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی ...» در ۲۹ فروردین ماه ۱۳۷۴ رسیدگی به برخی از جرایم پزشکی و دارویی را در صلاحیت دادگاه های انقلاب اسلامی قرار داد. بدین ترتیب در حال حاضر، برخی از جرایم پزشکی و دارویی، بویژه قصور و سهل انگاری پزشکان و تخلف از قوانین و مقررات صاحبان حرف پزشکی و دارویی، در دادگاه های عمومی بررسی می شود و صلاحیت رسیدگی به پاره ای ازاین جرایم با دادگاه های انقلاب اسلامی و بخش عمده ای از آن در صلاحیت سازمان تعزیرات حکومتی است. همچنین پاره ای از جرایم پزشکی و دارویی، تخلف انتظامی نیز محسوب می شود که صلاحیت رسیدگی به آنها با هیأت های بدوی و عالی انتظامی سازمان نظام پزشکی است. هیأت های مذکور به سایر تخلفات صنفی و حرفه ای پزشکان و صاحبان حرف وابسته نیز رسیدگی می کنند.
مصادیق صلاحیت ها در امور بهداشتی
قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی، مصوب ۲۳ اسفند ۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام، با وضع مقررات مشابهی، رسیدگی به جرایم پزشکی و دارویی بخش دولتی را در صلاحیت قوه مجریه و بخش غیردولتی را در صلاحیت دادسراها و دادگاه های انقلاب قرار داد. سپس در مصوبه ۲/۹/۶۹ خود تعزیرات حکومتی بخش دولتی را نیز در صلاحیت دادسراها و دادگاه های انقلاب دانست. مجمع با تصویب ماده واحده قانون اصلاح قانون تعزیرات حکومتی در ۱۹/۷/ ۷۳ مجدداً اِعمال تعزیرات حکومتیِ بخش دولتی و غیردولتی را به قوه مجریه (سازمان تعزیرات حکومتی) محول کرد و تقریباً همزمان با اجرای قانون تشکیل دادگاه های انقلاب، رسیدگی به جرایم پزشکی و دارویی، موضوع قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی، از صلاحیت دادگاه های انقلاب خارج شد.
نمایندگان ویژه رئیس جمهور در ستاد پشتیبانی برنامه تنظیم بازار، بر اساس اصل 127 قانون اساسی و به استناد تصویب نامه هیأت وزیران، به شماره ۴۰۲۱۴/ت۲۸۷ ه مورخ ۲۳/۷/۷۳، در تصمیم شماره ۱۳۰۱۵ مورخ ۲/۹/۷۳ خود دارو، شیر خشک و لوازم پزشکی یکبار مصرف (موضوع فصل دوم قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی مصوب ۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام) را مشمول طرح قرار داد و فصل اول و سوم قانون مذکور، که به جرایم پزشکی و مواد خوردنی، آشامیدنی،آرایشی و بهداشتی مربوط است، در مصوبه شماره ۱۰۱۱۹ مورخ ۱۷/۸/۷۴ ستاد پشتیبانی برنامه تنظیم بازار، مشمول طرح قرار گرفت.
با توجه به مطالب فوق مهم ترین جرایمی که به موجب قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی، قابل رسیدگی در سازمان تعزیرات حکومتی است عبارتند از:
ـ ایجاد مؤسسه پزشکی غیرمجاز توسط اشخاص فاقد صلاحیت.
ـ ایجاد مؤسسه پزشکی توسط افراد متخصص بدون اخذ پروانه.
ـ خود داری بیمارستان ها از پذیرش و ارائه خدمات اولیه به بیماران اورژانس.
ـ ایجاد و ارائه خدمات مازاد بر احتیاج به منظور سود جویی.
ـ دخل و تصرف در صورتحساب و دریافت اضافه بر نرخ های اعلام شده.
ـ بکارگیری متخصصان و صاحبان حرف پزشکی و پیراپزشکی فاقد مجوز قانونی کار.
ـ اشتغال به کار صاحبان حرف پزشکی و پیراپزشکی فاقد مجوز قانونی کار.
ـ بکارگیری افراد فاقد صلاحیت حرفه ای در مؤسسات پزشکی.
ـ ترک مؤسسه پزشکی توسط مسئولان فنی در ساعات مقرر.
ـ تعطیل غیرموجه مطب و یا مؤسسه پزشکی بدون اطلاع نظام پزشکی.
ـ نپذیرفتن بیماران بیمه ای.
ـ واردکردن و عرضه دارو بدون اخذ مجوز از وزارت بهداشت.
ـ تأسیس داروخانه بدون اخذ پروانه.
ـ اداره داروخانه بدون حضور مسئول فنی.
ـ حضور نداشتن مسئول فنی داروخانه در ساعات مقرر.
ـ تهیه و تدارک دارو از منابع غیر مجاز.
ـ ارائه دارو بدون نسخ پزشک.
ـ افزایش نرخ رسمی دارو و گرانفروشی.
ـ درج نکردن قیمت دارو در نسخه پزشک.
ـ نگهداری، عرضه و فروش دارو های تاریخ مصرف گذشته.
ـ عرضه و فروش اقلام غیرمتعارف در داروخانه.
ـ خود داری از عرضه دارو.
ـ خو داری داروخانه از ارائه خدمات در ساعات مقرر قانونی.
ـ عرضه خارج از شبکه ملزومات پزشکی.
ـ عرضه خارج از شبکه قانونی شیر خشک.
ـ افزایش نرخ رسمی ملزومات پزشکی.
همان گونه که مشاهده می شود برخی از جرایم مصرح در قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی، خصوصاً جرایم موضوع فصل اول، با جرایم مندرج در قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی ... (مصوب سال ۱۳۳۴) منطبق است.
ماموریت های سازمان تعزیرات در امور بهداشتی
آیا آن قسمت از مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام در زمینه امور بهداشتی و درمانی، که منطبق با قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی... (مصوب سال ۱۳۳۴ مجلس شورای ملی) است، با توجه به تأخر آن از قانون قبلی، می تواند ناسخ قانون سابق باشد یا با لحاظ ماده ۴۴ قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی، که اِعمال تعزیرات حکومتی را مانع اجرای سایر قوانین و مقررات نمی داند، هر دو قانون قابل اجراست و یا اینکه قانونگذار تدبیر دیگری اندیشیده است که باید موضوع را بر اساس آن تحلیل کرد؟
تردیدی نیست که اگر قانون اخیر، مصوب مجلس شورای اسلامی بود، قانون قبلی را نسخ می کرد و محاکم در رسیدگی به جرایم موضوعِ قوانین مذکور، با مشکل خاصی مواجه نبودند، اما شورای نگهبان، در نظریه شماره ۳۷۸۶/۲۴۹ مورخ ۳/۴/۱۳۷۲ خود، در پاسخ به استعلام رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، اعلام کرد که مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام، حاکم بر قوانین مجلس شورای اسلامی است و قوانین مجلس نمی تواند مصوبات مجمع را نقض، رد، فسخ یا ابطال کند؛ بنابراین، در صورت تعارض مصوبات مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام، بدون توجه به شرط تقدم و تأخر، مصوبات مجمع، حاکم بر مصوبات مجلس شورای اسلامی است. با این استدلال، در مقام تعارض مقررات ماده سه قانون اصلاح ماده سه قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی... (مصوب ۲۹/۱/۱۳۷۴ مجلس شورای اسلامی) و مقررات قانون تعزیرات حکومتیِ امور بهداشتی و درمانی (مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام) با اینکه مصوبه مجلس لاحق بر مصوبه مجمع است ، مصوبه مجمع حاکم بر مصوبه مجلس شورای اسلامی است.
قانونگذار، با اصلاح ماده سه قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی ...، و وضع تبصره های آن در مورخ ۲۹/۱/۱۳۷۴ صلاحیت دیگری بر صلاحیت های دادگاه های انقلاب در موضوع ماده ۵ قانون تشکیل دادگاه های عمومی وانقلاب افزود و با این قانون، رسیدگی به بخشی از جرایم پزشکی و دارویی در صلاحیت دادگاه های انقلاب اسلامی قرار گرفت.
به موجب تبصره ۲ ماده واحده قانون اصلاح قانون تعزیرات حکومتی (مصوب ۱۹/۷/۱۳۷۳ مجمع تشخیص مصلحت نظام)، تصمیم نمایندگان ویژه رئیس جمهور در ستاد پشتیبانی برنامه تنظیم بازار، که بر اساس اصل ۱۲۷ قانون اساسی و به استناد تصویب نامه شماره ۴۰۲۱۴/ت ۲۸۷ ه مورخ ۲۳/۷/۱۳۷۳ اتخاذ می شود، به عنوان مصوبه هیأت وزیران تلقی می شود. بر این اساس، سازمان تعزیرات حکومتی صلاحیت رسیدگی به جرایمی را دارد که مشمول طرح ستاد پشتیبانی برنامه تنظیم بازار شده باشد، مگر اینکه قانونگذار ترتیب دیگری مقرر کرده باشد. به همین دلیل، ستاد پشتیبانی برنامه تنظیم بازار، بدواً در مصوبه شماره ۱۳۰۱۵ مورخ ۲/۹/۱۳۷۳ خود، دارو، شیر خشک و لوازم پزشکی یکبار مصرف (موضوع فصل دوم قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی) و در مصوبه شماره ۱۰۱۱۹ مورخ ۷/۸/۱۳۷۴ خود ، جرایم پزشکی و دارویی (موضوع فصل اول قانون مذکور) را مشمول طرح قرارداد؛ بنابراین، جرایم پزشکی و دارویی (موضوع قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی مصوب سال ۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام) قبل از شمول طرح، خارج از صلاحیت سازمان تعزیرات حکومتی بوده است.
اینک جرایم مذکور، مشمول طرح ستاد پشتیبانی برنامه تنظیم بازار قرار گرفته و بخش عمده ای از جرایم پزشکی و دارویی در صلاحیت سازمان تعزیرات حکومتی و بخش دیگری نیز در صلاحیت دادگاه های انقلاب است (به تفکیک در مورد هریک از آنها توضیح داده شد). پیچیدگی امر در مورد پاره ای از جرایم پزشکی و دارویی، که با یکدیگر تشابهاتی دارند، به گونه ای بود که بدواً پرونده ها به دادگاه های عمومی ارسال می گردید و سپس، با صدور قرار عدم صلاحیت، به دادگاه های انقلاب ارسال می شد. دادگاه های انقلاب، با این استدلال که مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجح و اولی بر مصوبات مجلس شورای اسلامی است، پرونده ها را با صدور قرار عدم صلاحیت، به سازمان تعزیرات حکومتی ارسال می کردند. سازمان تعزیرات حکومتی با این استدلال که استناد به نظریه شورای نگهبان زمانی مصداق دارد که فعل یا ترک فعلی هم در قانون مصوب مجلس و از آن جهت که اساسا مداخله غیر مجاز در امور پزشکی و درمانی مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام جرم تلقی نگردیده نظریه شورای نگهبان منصرف از جرایم مذکور است. و از سوی دیگر، قانونگذار با اصلاح ماده واحده قانون اصلاح ماده سه قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی (مصوب ۲۹/۱/۱۳۷۴) صلاحیت جدیدی بر صلاحیت دادگاه های انقلاب ( موضوع ماده ۵ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب) افزوده است, لذا به صلاحیت دادگاه های انقلاب اسلامی تهران اظهار نظر و ده ها فقره پرونده ارسالی از دادگاه انقلاب اسلامی جهت اختلاف به دیوان عالی کشور ارسال شد.
اظهار نظر دیوان عالی کشور در مقام حل اختلاف مشکل موجود را مرتفع نمود و با قبول نظریه شعبه ویژه پزشکی و دارویی تعزیرات حکومتی استان تهران به صلاحیت دادگاه های انقلاب اظهار نظر نمود.
باتوجه به مطالب بالا، در صورت بروز اختلاف در صلاحیت بین محاکم عمومی دادگستری و محاکم اختصاصی، اصل بر صلاحیت محاکم عمومی است. در این راستا در صورت تردید در صلاحیت مراجع قضایی اختصاصی و غیرقضایی، باید اصل را صلاحیت مراجع قضایی دانست و با توجه به اینکه سازمان تعزیرات حکومتی، بخشی از قوه مجریه است، در باب صلاحیت آن باید به حداقل ممکن اکتفا کرد. به عبارت دیگر، احراز صلاحیت رسیدگی این مراجع، به نص صریح قانونی نیاز دارد؛ بنابراین، با توجه به نظریه شورای نگهبان، که دلالت بر ارجحیت مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام و هم در قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی جرم تلقی گردیده باشد در حال حاضر که اعمال تعزیرات حکومتی بخش دولتی و غیر دولتی و غیر دولتی به سازمان تعزیرات حکومتی باید بر اساس قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام نسبت به موضوع رسیدگی و حکم مقتضی صادر نماید و در خصوص عملی چون مداخله غیر مجاز در امور پزشکی و دارویی که مصوبه مجمع آن را جرم تلقی نکرده است در حالی که فعل مذکور در قانون اصلاح ماده سه قانون مربوط به مقررات امور ÷زشکی و دارویی ... جرم تلقی گردیده است: به نظر می رسد که نمی توان در مقام رسیدگی , به صلاحیت سازمان تعزیرات حکومتی اظهار نظر نمود، زیرا:
1. ایجاد صلاحیت برای مراجع اختصاصی، نیازمند نص صریح قانونی است.
2. قانونگذار رسیدگی به این جرایم را، صریحاً، در صلاحیت دادگاه های انقلاب، که بخشی از قوه قضاییه است، قرار داده است.
3. ماده ۴۴ قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی (مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام)، اجرای قانون تعزیرات حکومتیِ امور بهداشتی و درمانی را مانع اجرای مجازات های قانونی دیگر ندانسته است.
بدین ترتیب جرایمی از قبیل:
ـ مداخله غیرمجاز در امور پزشکی،
ـ مداخله غیرمجاز در امور دارویی،
ـ واردات و صادرات و خرید و فروش دارو بدون اخذ مجوز از وزارت بهداشت،
ـ خرید و فروش غیرمجاز دارو و ملزومات پزشکی،
ـ اخلال در نظام توزیع دارویی کشور،
ـ واردکردن، عرضه و فروش فرآورده های تقویتی تحریک کننده و ویتامین ها بدون اخذ مجوز از وزارت بهداشت،
ـ واردات و صادرات، خرید و فروش داروهای دامی بدون اخذ مجوز و پروانه قانونی از سازمان دامپزشکی،
ـ خودداری از ارائه خدمات پزشکی،
ـ واگذاری اداره مؤسسه پزشکی به غیر بدون اخذ مجوز از وزارت بهداشت
که در قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی (مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام) پیش بینی نشده و در قانون اصلاح ماده سه قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی ... (مصوب ۲۹/۱/۱۳۷۴ مجلس شورای اسلامی) جرم تلقی شده و تبصره ۶ قانون مذکور، رسیدگی به این جرایم رار در صلاحیت دادگاه های انقلاب قرار داده است، خارج از صلاحیت سازمان تعزیرات حکومتی است. استناد قضات محترم دادگاه های انقلاب به نظریه شورای نگهبان (ارجحیت مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام بر مصوبات مجلس شورای اسلامی) که موجب ارسال صدها فقره پرونده پزشکی و دارویی از دادگاه های انقلاب به سازمان تعزیرات حکومتی و نتیجتاً موجب ارسال آن به دیوان عالی کشور برای حل اختلاف شده، موجه نبوده است.
آن بخش از جرایم پزشکی و دارویی که در قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی (مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام) پیش بینی شده، در صلاحیت سازمان تعزیرات حکومتی است. جرایمی که در قانون اصلاح ماده سه قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی پیش بینی شده است، به موجب تبصره ۶ آن، در صلاحیت دادگاه های انقلاب و سایر جرایم مصرح در قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی (مصوب سال ۱۳۳۴ مجلس) نیز در صلاحیت دادگاه های عمومی است. نیز آن قسمت از جرایم که در قوانین مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی ... پیش بینی شده، با توجه به نظریه شورای محترم نگهبان، در صلاحیت سازمان تعزیرات حکومتی است.
یکی دیگر از قوانینی که صلاحیت ثانوی رسیدگی آن به سازمان تعزیرات حکومتی محول شده است، امور مربوط به قاچاق کالا و ارز است که بر اساس قانون نحوه اعمال تعزیرات حکومتی راجع به قاچاق کالا و ارز و آیین نامه اجرایی آن عمل می شود. تبصره ۲ ماده ۴ این قانون می گوید: «در صورت عدم رسیدگی یا تطویل دادرسی و عدم تعیین تکلیف قطعی پرونده در مدت یک ماه، سازمان تعزیرات حکومتی، موضوع ماده واحده قانون اصلاح قانون تعزیرات حکومتی مصوب ۱۹/۷/۷۳ مجمع تشخیص مصلحت نظام ... با درخواست سازمان شاکی می تواند همان پرونده را از محاکم قضایی یا سازمان شاکی مطالبه و طبق جرایم و مجازات های مقرر در قوانین مربوط و این قانون اقدام نماید»؛ بنابراین، رسیدگی به تخلفات مربوط به قاچاق کالا و ارز، در درجه اول، بر عهده محاکم و مراجع قضایی است و تنها در مناطقی که محاکم قضایی (شامل دادگاه های انقلاب یا عمومی) برای رسیدگی به این پرونده ها وجود ندارد، تا زمان ایجاد تشکیلات قضایی، سازمان تعزیرات حکومتی، بر اساس قوانین مربوط، مجاز به رسیدگی به آنهاست.
اهمیت جایگاه سازمان تعزیرات حکومتی
بند هشتم اصل 110 قانون اساسی می گویدد: «حل معظلات نظام که از طریق عادی قابل حل نیست از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام».

بعد از برقراری نظام مقدس جمهری اسلامی ایران، تمامی، دشمنان از طرق مختلف دست به کار شدند و دولت نوپا را تحت فشار قرار دادند. یکی از راه های ضربه زدن دشمنان انقلاب از طریق مسائل اقتصادی بود. دولتمردان انقلاب اسلامی، با تصویب ماده واحده قانون اصلاح قانون تعزیرات حکومتی (مصوب ۱۹/۷/۱۳۷۳ مجمع تشخیص مصلحت نظام) و اصلاحات و الحاقات بعدی آن، به مقابله با مسائل اقتصادی پرداختند. مشکلات اقتصادی، جامعه را دچار شوک روانی می کند. به همین دلیل لازم است به صورت جدی با این پدیده مبارزه شود. در مباحث قبلی به لزوم مبارزه دولت (قوه مجریه) با جرایم اقتصادی اشاره شد. امور مربوط به تعزیرات حکومتی نیز به همین دلیل به دولت (وزارت دادگستری) محول شده است.

 

سایت وزارت دادگستری جمهوری اسلامی ایران

 


ادامه مطلب



[ شنبه 17 مهر 1395  ] [ 10:14 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

خیمه گاه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مکانی است، حدود سیصد متری جنوب قتلگاه، محل اقامت هشت روزه کاروان حسینی (ع) ، مکان سراپا شدن چادر ها وخیمه ها ، محدوه ای کوچک، اما بزرگتراز همه دنیا ،نامی آشنا برای اهل دل و محبین اهل بیت (ع) ،محل وقوف، جایگاه انتظار، عرفاتی بزرگتر از صحرای عرفات ،مشعری به گستره تاریخ ، انتظاری، هشت روزه برای انجام وظیفه ای الهی ونتیجه ای ماندگار ، موقفی، برای فرارسیدن فجری صادق، بیتوته ای مقدس تر ازبیتوته منی ، نقطه پرگارحوادث مختلف، جایگاه تلاش در ارشاد کوردلان یزیدی،مکان امربه معروف،ونهی از منکر، جهت انصراف عمر سعد از ریختن خون اولاد پیامبرص) ،مکان تبلورعزم راسخ راد مردانی که پس ازاعلام قطعی جنگ، در فردای آن روز ،وبرداشتن بیعت جهت خروج از صحنه کربلا سخاوتمندانه، جان برکف نهاده شدیدا ابراز وفاداری کردند وبیعت مجدد نموده وحتی یک نفراز اردوگاه حسینی( ع)خارج نشدند، آن شب تجلی گاه عرفان بود وارتباط باخدا ، طنین ذکر بود ودعا، نماز شب بود وسجده های طولانی ، صوت قرآن بود وحلالیت طلبیدن از یکدیگر ،صعودناله رزمندگان تاعرش اعلا، زمزمه سبوح قدوس رب الملائکه والروح ،زهد واقعی ، علی اکبرع) کفنش را آماده می ساخت وقاسم ع) مرگ را احلای از عسل می خواند ،انقطاع از همه مظاهر مادی، غرش در بیشه عبادت ، شمارش لحظه ها برای جهاد و جان فشانی فردا ، شب پیرایش شمشیر ونیزه ، شب آراستن زره ،شب آماد ه شدن برای نبردی بی امان ونا برابر ،شب تواصی به صبر ومقاومت،شب زمزمه حسین ع) به جملات: یادهر اف لک من خلیل، یعنی ای روزگار اف برتو ودوستی تو ، همراه باصدای صیقل دادن شمشیر که حاکی از نوید مرگ وشهادت بود،و خواب را از چشم زینب س) ربودشبی که خیمه گاه آن وادی شعوراست ، شبی که عبادت به اوج خود رسیده است، شبی که خواب را از چشم زن ها نیزربوده است، آنها به آینده فردا می اندیشند ،اطفال به تبع بزرگان بیدار مانده اند ،برخی زن ها و بچه ها گاهی بی تابی می کردند اما ، خیمه ابوالفضل ( ع) درخط مقدم بود،پرچم بر افراشته سر در خیمه اش ، همه را دلگرم داشت،اضطراب ونگرانی را از بین می برد ، امنیت کامل برآنجا حاکم بود،سایه محبت وعطوفت ، امام حسین (ع) بر سر همه گستر ده بود گاهی بااطفال برادر ش امام حسن (ع) به صحبت می نشست وگاهی سایر اطفال را دلداری می داد وبا آن ها تبسم می کرد وگاهی اسرار فردا ی جنگ وحوادث بعد شهادت را به خواهرش زینب س) منتقل می ساخت واورا امر به صبر می کرد ،شبی به یاد ماندنی بود ،شبی که هرگز تکرار نخواهد شد ،شبی به معنویت همه معابد، شبی برتر از لیله عرفات ،مشعری فوق شعور انسان ،بیتوته ای مقدس تر از همه بیتوته ها، شبی به درازای تمامی تاریخ ،جایگاهی ، به نام خیمه گاه، خیمه گاه همیشه جاوید حسینی (ع) .

9- حرم حر

حر ، فرماندهی از سپاه یزید، مأموری از جانب ابن زیاد، رزمنده ای در لشکر عمر سعد ،اولین کسی که راه رابر کاروان حسینی( ع) بست ،نه اجازه حرکت داد، نه اجازه باز گشت، مقداری تندی کرد،تهدید به قتل نمود،حسین( ع) آرامش به خرج داد،سکوت کرد، سپس با نگاهی معنا دار،وجمله ای متعارف درعرف عرب وی را مورد عتاب قراردادو فرمود : ثکلتک امک ،یعنی حر مادرت به عزایت بنشیند ، او ناراحت شد ،می رفت تا کار از دست وی خارج گردد،اما سرانجام خشم خود را فروبرد ، در برابر نام مادر امام حسین (ع) یعنی حضرت فاطمه صدیقه (س) ادب کرد ، سرش را پائین انداخت،سکوت همرا با تفکروجودش را فراگرفت ،این احترام اورا کیمیا ساخت، نور فاطمه (س) بر قلبش تابید، دستش را گرفت ، ودر صف شهدای کربلا قرار داد، قبرش زیارت گاه اهل دل شد وبه حرم حر شهرت یافت، مکان قبرش درون ، شهرکی است درفاصله حدود ده کیلو متری جنوب غربی کربلا به نام شهر حر که بر گرفته از نام حربن یزید ریاحی است .

10- عون بن عبدالله

قبری در یازه کیلومتری شمال غربی بزرگ راه کربلا به بغداد وجود دارد، مشهور بین مردم آن است که این همان عون پسر حضرت زینب (س) وعبدالله بن جعفر است که همراه مادرش زینب کبرا (س) درمعیت موکب حسینی (س) راهی کربلا شده و در روز عاشورا اجازه میدان گرفت،وارد صحنه کار زار شد،سه نفر سواره وهجده نفر پیاده نظام از لشکر یزیدیان را به قتل رسانده ،سپس به درجه رفیع شهادت رسید، وقبر مطهرش در اینجا است ،علت جدائی از سایر شهدای کربلا و دفن دراین مکان را شاید بتوان اینگونه توجیه کرد که احتمالا وی پس از مجروحیت درمیدان نبرد،با تعقیب دشمن، یا جهت مداوا ،تجدید قوا وادامه نبرد یا به هر دلیل دیگری از صحنه جنگ دور شده وخود را به این منطقه رسانده است وپس از شهادت در همان نقطه دفن گردیده است ،یا پس از شهادت جنازه اورا آنجا برده اند ،البته برخی از مورخین در این باره تردید کرده وگفته اند این قبر احتمالا متعلق به عون نواده امام حسن مجتبی( ع) است ،به هرحال قبری است منتسب به خاندان پاک اهل بیت (ع) ونماد گلی است از گلستان وحی ونبوت ،احترام آن بر همه مؤمنین لازم است ، وزیارتش به عنوان اظهار محبت به اهل بیت عصمت وطهارت( ع) مأجور خواهد بود .



برچسب‌ها: تاریخ , اماکن , کربلا , نجف کاظمین ،کوفه,حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی
 
تاريخ : شنبه هفدهم مهر ۱۳۹۵ | 11:8 | نویس

 


ادامه مطلب



[ شنبه 17 مهر 1395  ] [ 4:46 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
 
1395/7/17 شنبه

به مناسبت هفته ناجا؛

تشکیل کمیسیون مشترک قضایی و انتظامی در استان خراسان رضوی

به مناسبت هفته ناجا کمیسیون مشترک قضایی و انتظامی در استان خراسان رضوی تشکیل شد.

در این نشست، رئیس سازمان قضایی، دادستان نظامی، فرمانده انتظامی، فرمانده مرزبانی، رئیس عقیدتی سیاسی، رئیس حفاظت اطلاعات انتظامی استان خراسان رضوی و... به بحث و تبادل نظر پیرامون مسائل مشترک پرداختند.
در ابتدای جلسه، سردار امیری مقدم فرمانده انتظامی استان ضمن تقدیر و تشکر از مساعدت‌ها و پشتیبانی سازمان قضایی از ماموریت های پلیس، گزارشی از اقدامات این نیرو در راستای آموزش و آگاهسازی با رویکرد صیانت از کارکنان ارائه داد.
در ادامه جلسه، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح استان گفت: به برکت وجود آقا علی ابن موسی الرضا (ع) نیروی انتظامی موفقیت های فراوانی در حوزه تأمین امنیت و آرامش مردم استان داشته است.
حجت الاسلام علی اسماعیلی اظهار داشت: حاصل امنیتی که با تلاش قابل تقدیر نیروی انتظامی ایجاد شده حضور و شرکت گسترده و با آرامش خاطر مردم در مراسم مذهبی و ملی است.
وی با اشاره به تلاش های خوب نیروی انتظامی استان در جهت پیشگیری از وقوع جرم افزود: توجه و حساسیت فرمانده انتظامی استان و مسئولان سایر بخش‌ها، باعث کاهش جرایم کارکنان به نحو محسوسی شده است.
اسماعیلی تأکید کرد: در حوزه امر به معروف ونهی از منکر نیز تلاش نیروی انتظامی قابل لمس است.
وی با بیان اینکه سازمان قضایی خود را جدا از نیروی انتظامی نمی داند، تصریح کرد: هیچ فاصله ای بین نیروی انتظامی و سازمان قضایی وجود ندارد، فقط تقسیم کار شده و ما همه سربازان امام زمان (عج) و رهبری هستیم.
در ادامه جلسه، دادستان نظامی استان از مجاهدت‌های نیروی انتظامی تشکر کرد و افزود: باید برای تحقق این رهنمود مقام معظم رهبری که نیروی انتظامی یار مهربان و مقتدر برای مردم باشد، تلاش کنیم.
خاکشور افزود: با تلاش هایمان مردم را راضی و در صحنه نگهداریم و سازمان قضایی نیز همه تلاش و همت خود را برای اقتدار نیروهای مسلح و نیروی انتظامی به کار می گیرد.
در پایان این نشست، با اهداء لوح تقدیر و هدیه از تلاش های مجموعه فرماندهی انتظامی استان قدردانی به‌عمل آمد.






 








منبع: سازمان قضایی نیروهای مسلح

 


ادامه مطلب



[ شنبه 17 مهر 1395  ] [ 4:45 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
1395/7/12 دوشنبه

معاون قضایی و حقوقی در جشنوراه مفلحون:

امر به معروف و نهی از منکر، ضامن بقاء مکتب و دین است

معاون قضایی و حقوقی سازمان قضایی نیروهای مسلح‌ ضمن تاکید بر امر به معروف و نهی از منکر که ضامن بقا و مکتب دین است، گفت: بی‌تفاوتی در برابر ارزش‌ها آسیبی است که باعث می‌شود دین از انسان گرفته شود.

حجت‌السلام و المسلمین دکتر محمد مصدق، در اختتامیه اولین جشنواره مفلحون (برترین‌های امر به معروف و نهی از منکر) که در تالار همایش‌های نمایشگاه بین‌المللی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: موضوع امر به معروف و نهی از منکر در همه ادیان الهی از جایگاه بلند و رفیعی برخوردار است چرا که اساس بعثت همه انبیاء دعوت به خوبی‌ و دوری از بدی‌ها است.

وی افزود: از قرن چهارم تاکنون اکثریت فقها، امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان باب فقهی در کتاب‌ها مطرح و در رابطه با آن‌ها بحث کردند و همچنین در قرآن کریم آیات متعددی از این دو فریضه یاد کرده و آن را مورد بحث قرار داده است.

مصدق تصریح کرد: درآیاتی که به این دو فریضه اشاره شده است پروردگار امر به معروف و نهی از منکر را در ردیف ایمان به مبدا و معاد اعلام کرده که نشان دهنده اهمیت آن‌ها است.

معاون قضایی و حقوقی سازمان قضایی نیروهای مسلح کشور خاطرنشان کرد: در کتاب نهج‌البلاغه حکمت 374 امیرالمومنین علی(ع) می‌فرمایند: تمام کارهای نیک و حتی جهاد در برابر امر به معروف و نهی از منکر بیشتر از قطره‌ای در برابر دریای خروشان نیست.

وی با اشاره به سخنی از امام باقر(ع) عنوان کرد: اگر در میان جوامع امر به معروف و نهی از منکر انجام شود، سایر فرایض، عملی می‌شود و در روایتی دیگر از امام علی(ع) می‌فرمایند: هرکس در محل زندگی خود منکری را ببیند و بی‌تفاوت باشد خداوند یک پرنده سفید را می‌فرستد و آن پرنده در عالم واقع سایه می‌افکند و به مدت 40 روز به آن شخص می‌گوید که در برابر این موضوع بی‌تفاوت نباشد.

مصدق ادامه داد: اگر نسبت به امر به معروف و نهی از منکر بی‌تفاوت باشید حالتی برای فرد به وجود می‌آید که فرد بین خوبی و بدی هیچ تفاوتی قائل نمی‌شود و به فتوای بسیاری از فقها این دو فریضه دارای وجوه عقلی است نه شرعی.

وی گفت: امر به معروف و نهی از منکر یک نظارت همگانی و مردمی است که همه باید در مقابل آن احساس مسئولیت کنند و برنامه‌ای انجام کنند تا هر کس وظیفه شرعی خود را بداند.

وی افزود: امر به معروف و نهی از منکر موضوعی است که امام حسین(ع) آنچه را که برای ترویج آن در اختیار داشت، تقدیم خداوند کرد.

معاون قضایی و حقوقی نیروهای مسلح کشور تصریح کرد: امام حسین(ع) در وصیت‌نامه خود نوشتند مردم بدانید اگر قیام کردم به خاطر فساد و خون‌ریزی نبود بلکه قصد داشتم این دو فریضه را در میان جوامع نهادینه کنم چرا که بزید صلاحیت حاکمیت بر جامعه اسلامی را ندارد و من در برابر این موضوع اهل‌بیتم را در راه اسلام فدا کردم.

وی ادامه داد: امام حسین(ع) برای اقامه امر به معروف و نهی از منکر که بقا دین و استمرار مکتب است جان خود را تقدیم کرد ولی متاسفانه جایگاه و اهمیت این دو فریضه در میان جوامع شکل نگرفته است.
حسینی با اشاره به اینکه در صورت فراهم شدن زمینه ارتکاب جرم، نیروهای مسلح نباید مرتکب جرم شوند، اضافه کرد: با توجه به اینکه نیروهای مسلح تامین کننده امنیت داخلی و خارجی کشور هستند شرح وظیفه این سازمان ارتباط مستقیمی با استقرار امنیت در جامعه دارد.

 

 

 

 

 

 

منبع:سازمان قضایی نیروهای مسلح‌


ادامه مطلب



[ شنبه 17 مهر 1395  ] [ 4:44 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
اختصاصی
امر به معروف و نهی از منکر؛ اکسیژن حیات انسان‌ها
رئیس سازمان قضایی خراسان رضوی تاکید کرد:
مراسم اختتامیه جشنواره «مفلحون» در مشهد برگزار شد.

 

رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان رضوی، در مراسم اختتامیه اولین جشنواره «مفلحون»- برترین‌های امر به معروف و نهی از منکر دستگاه‌های نظامی و قضایی- که در نمایشگاه بین‌المللی مشهد برگزار شد، گفت: یاد و نام محرم در جامعه تحول ایجاد می‌کند، و هر ساله با آمدنش پیام‌های اخلاقی بسیاری با خود می‌آورد.

 

امر به معروف و نهی از منکر؛ اکسیژن حیات انسان‌ها

حجت‌الاسلام و المسلمین علی اسماعیلی کریزی، امر به معروف و نهی از منکر را همچون اکسیژن برای حیات بشر لازم دانست و ادامه داد: این موضوع، همانند خون در شریان‌های انسان جاری است اما قلب تپنده این خون، حرکت و قیام عاشورا به شمار می‌رود.

اسماعیلی کریزی با بیان اینکه امام حسین(ع) نیز یکی از علت‌های بزرگ قیام را احیای دین اسلام و امر به معروف و نهی از منکر برشمرده‌اند، تصریح کرد: امام حسین(ع) مقابل دشمنی ایستاد که با تمام توان خود در معرکه حضور یافت، از همین رو ایشان نیز با همه داشته‌های خود که خانواده و یارانش بودند در مواجهه با دشمن حضور یافت.

وی با اشاره به اینکه ماه محرم، ماه پیروزی خون بر شمشیر است، ابراز کرد: در واقع هرکس که به صورت لسانی و یا با شمشیر برای احیای امر به معروف و نهی از منکر قیام می‌کند، به عنوان یار امام حسین(ع) محسوب می‌شود و این جلسه نیز تجدید پیمان با این بزرگوار است، تا در سایه احیای این فرضیه الهی، اهداف سید الشهدا(ع) نیز محقق شود.

تنزل جایگاه امر به معروف و نهی از منکر توسط دشمن

در ادامه مراسم سید عبدالله ارجائی، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان خراسان رضوی، گفت: یکی از مباحثی که در موضوع امر به معروف و نهی از منکر، امروز در کشور جاری و ساری شده است، تنزل جایگاه این فریضه الهی از واجب فطری و انسانی به یک بحث حقوقی و حتی سیاسی است که این امر یکی از نقشه‌های دشمنان اسلام است.

وی با بیان اینکه دشمنان در راستای کم‌رنگ کردن این فریضه الهی تا حدی پیش رفتند که رهبر معظم انقلاب از این فریضه الهی به عنوان واجب فراموش شده یاد کرده است، تصریح کرد: به گذشته که بر می‌گردیم و سیر زندگی انسان را مرور می‌کنیم، متوجه می‌شویم انسان از دوران غارنشینی به دلیل اینکه زندگی دسته جمعی داشته، مجبور به اطاعت از برخی از هنجارها بوده است.

ارجائی ادامه داد: بنابراین هنگامی که انسان از دوره غارنشینی هنجارهایی را رعایت می‌کرد، امروز نیز در عصر ارتباطات و در دهکده جهانی، هنجارها از سوی مکاتب مختلف و دولت‌ها به بالاترین حد خود رسید و نیروهای قضایی و نظامی حافظ این قوانین و حافظ ملزومات زندگی اجتماعی هستند.

دانشگاه محل تبیین امر به معروف و نهی از منکر

دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان خراسان رضوی با اشاره به اینکه یک عده با نگاه روشنفکرانه ضرورت اقدام عملی برای امر به معروف و نهی از منکر را زیر سوال می‌برند، یادآور شد: فرهنگ‌سازی کردن برای اجرای این فریضه الهی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است بنا براین دانشگاه محل تبیین این فریضه الهی است.

وی گفت: اجرا و قیام شخصی چه در مرتبه قلبی و چه در مرحله لسانی باید با خشوع به فاعل منکر انجام شود ولی در مرحله عملی نباید ایجاد شبهه کنند زیرا هنگامی که یک سارق را دستگیر می‌کنیم، آیا نباید محاکمه شود؟ بنا براین اقدامات فرهنگی گام نخست در این زمینه محسوب می‌شود.

ارجائی با اشاره به اینکه «مفلحون» در مقام تقدیر از عامران به معروف و ناهیان از منکر برگزار شده است، ادامه داد: این جشنواره با بهره‌گیری از آیه 114 سوره آل عمران و براساس یک مبنای قانونی که به عهده ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان خراسان رضوی گذاشته شده بود، برای اقشار مختلف طرح‌ریزی شد، که در حال حاضر بخش اصناف آن در حال برگزاری است.

وی اظهار کرد: در مجموع چهل نفر به عنوان نفرات برتر جشنواره «مفلحون» انتخاب خواهند شد و از آنان تقدیر می‌شود.

در ادامه مراسم، حجت‌الاسلام و المسلمین محمد مصدق، معاون قضایی و حقوقی سازمان قضایی نیروهای مسلح کشور، گفت: تقارن این روز با روز اول ماه محرم برکات فراوانی را با خود به همراه دارد، زیرا در همه ادیان الهی امر به معروف و نهی از منکر از جایگاه والای برخوردار است و بعثت همه انبیاء الهی دعوت به خوبی و دوری از بدی است.

وی با اشاره به اینکه هنگام مراجعه به کتب فقهی از قرن چهارم به بعد همه فقها تاکید ویژه‌ای به این فریضه الهی داشته‌اند، یادآور شد: براساس آیات قرآن کریم نیز توجه به این فریضه الهی در ردیف ایمان به مبدا و معاد ذکر شده است.

معاون قضایی و حقوقی سازمان قضایی نیروهای مسلح کشور گفت: براساس روایات ائمه معصومین(ع) نیز هیچ رفتاری به اندازه امر به معروف و نهی از منکر مورد تاکید واقع نشده است، زیرا این فریضه الهی ضامن بقاء و استمرار دین و مکتب می‌شود.

مصدق ابراز کرد: یکی از مصیبت‌های امروز ما در جامعه افراط و تفریط در مسیر پرورش فرزندان است، به گونه‌ای که گاهی فرزند به سن بلوغ رسیده اما آمادگی انجام مسائل عبادی را ندارد.

وی عنوان کرد: براساس دیدگاه اکثر فقهای اسلام امر به معروف و نهی از منکر یک واجب عقلی است، زیرا بی‌تفاوتی در برابر ارزش‌ها آفتی است که دین را از انسان می‌گیرد.

 

 

 


http://www.imj.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=778358d5-2117-4e68-92af-d124a2257b0bhttp://www.imj.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=5dbd6d77-35d1-4c23-804f-bf33bec07c5fhttp://www.imj.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=dd47352e-3f2a-4a4b-993c-6fb706b85acahttp://www.imj.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=2d9edab6-04f8-4632-8856-d157ae5428ebhttp://www.imj.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=2d9edab6-04f8-4632-8856-d157ae5428ebhttp://www.imj.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=34f0bcfb-4516-4899-96e5-f2d09af62c18http://www.imj.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=34f0bcfb-4516-4899-96e5-f2d09af62c18http://www.imj.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=778358d5-2117-4e68-92af-d124a2257b0bhttp://www.imj.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=34f0bcfb-4516-4899-96e5-f2d09af62c18http://www.imj.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=34f0bcfb-4516-4899-96e5-f2d09af62c18http://www.imj.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=2d9edab6-04f8-4632-8856-d157ae5428ebhttp://www.imj.ir/portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=5dbd6d77-35d1-4c23-804f-bf33bec07c5f

 

 

 

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

 

منبع:سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان رضوی

 


ادامه مطلب



[ شنبه 17 مهر 1395  ] [ 4:43 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 

 

 
امام حسین علیه السلام در کلامی گهربار مرگ در راه خدا را تحسین و فرموده اند جایگاه من جایگاه کسی که از مرگ بترسد نیست.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: امام حسین علیه السلام در کلامی گهربار مرگ در راه خدا را تحسین و فرموده اند جایگاه من جایگاه کسی که از مرگ بترسد نیست.
امام حسین علیه‌السلام: جایگاه من جایگاه کسی که از مرگ بهراسد، نیست. چقدر مرگ در راه رسیدن به عزّت و احیای حق سبک و راحت است. مرگ در راه عزت، جز زندگی جاوید نیست و زندگی با ذلت جز مرگی فاقد حیات نیست.
آیا مرا از مرگ می ترسانی؟ تیرت به خطا رفته است و گمانت تباه است! من کسی نیستم که از مرگ بهراسم.
منش من بزرگ تر از این است و همّت من عالی تر است از آن که از ترس مرگ، به زیر بار ستم روم.
و آیا بر بیش از کشتن من توانایی دارید؟
آفرین و درود به مرگ در راه خدا، اما شما قادر به نابودی عظمت من و از بین بردن عزت و شرافتم نیستید! پس در این صورت باکی از کشته شدن ندارم.
متن حدیث:
لَیْس َ شَأنی شأن مَن ْ یَخاف ٌ الْمَوْت ، ما اهْوَن الْمَوْت عَلَی سَبیل نِیْل ِ الْعِزّ و إحْیاء الْحَق ّ، لَیْس َ الْمَوْت فی سَبیل الْعِزّ إلاّ حَیاة ً خالِدَة ً، وَ لَیْسَت ْ الْحَیاة ُ مَع َ الذُّل ّ إلاَّ الموت الذی لاحَیاة َ مَعَه ُ، افَبالْمَوْت تُخَوِّفُنی ؟ هَیْهات ْ، طاش َ سَهْمُک َ، وَ خاب َ ظَنُّک ! لَسْت ُاَخاف ُ الْمَوْت،
إن َّ نَفْسی لاکْبَرُ مِن ذلک و هِمَّتی لاَعْلی مِن ْ ان ْ احْمِل َ الضَّیْم َ خَوْفاً مِن َالْموت،
و هل تَقْدِروُن علی اکثر مِن ْ قَتْلی ؟ مَرْحَباً بِالْقَتْل ِ فی سَبیل الله؛ ولکنّکم لاتقدرون عَلی هَدْم ِ مَجْدی وَ مَحْوِ عِزّی وَ شَرَفی ، فإذاً لااُبالی بالقتل.


« احقاق الحق،ج11،ص301- موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)،ص360»
 
امام حسین



د
کد مطلب: 351453
مرجع : باشگاه خبرنگاران

ادامه مطلب



[ شنبه 17 مهر 1395  ] [ 4:42 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: 66378
 
تصاویر منتشر شده در فضای مجازی

 

تصاویر منتشر شده لحظه سوار و یا پیاده شدن مسئولین از این خودروها را نشان می دهد.
 ا تاق خبر  24 : این تصاویر در فضای مجازی منتشر شده و سیاست مداران ایرانی را همراه با خودروهای خود نشان می دهد. لازم به ذکر است برخی از این خودروها شخصی و برخی دولتی هستند.

علی ربیعی : وزیر کار

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر

حسن قاضی زاده هاشمی : وزیر بهداشت

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر
 

عباس آخوندی : وزیر راه و شهرسازی

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر
 

محمود واعظی : وزیر ارتباطات

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر

 

محمود چیت چیان : وزیر نیرو

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر

 

مصطفی پورمحمدی : وزیر دادگستری

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر
 
 
معصومه ابتکار : رئیس سازمان محیط زیست
 
خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر
 
اسحاق جهانگیری : معاون اول رئیس جمهور
 
خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر

علی اکبر ولایتی : رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر

محمد جواد ظریف : وزیر امور خارجه

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر
 

محمود گودرزی : وزیر ورزش و جوانان

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر

محمدرضا عارف : نماینده مردم تهران در جلس شورای اسلامی

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر

محسن رضایی : دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر
 

حیدر مصلحی : وزیر اطلاعات دولت دهم

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر

سردار نقدی : رئیس سازمان بسیج مستضعفین

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر

عباس عراقچی : معاون امور حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر
 
علی اصغر فانی : وزیر آموزش و پرورش
 
خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر

علی جنتی : وزیر ارشاد

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر

محمود علوی : وزیر اطلاعات

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر
 

آیت الله جنتی : دبیر شورای نگهبان

خودرو سیاستمداران ایرانی + تصاویر
 

منبع: خودروکار

 
انتهای پیام

ادامه مطلب



[ شنبه 17 مهر 1395  ] [ 6:42 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

بررود كريز:

http://www.pro.uploadpa.com/?file=1430862143166698_DSC_0005~3~2~2.jpg

بررود كريز نام سايتي است كه براي وبلاگ خود انتخاب كرده ام ،كريز محل تولد اينجانب ، نام روستائي است  در استان خراسان رضوي شهرستان كاشمر ،بخش كوهسرخ ودر شرايط فعلي شهرستان ريوش ( كوهسرخ) اين روستا در منتهي اليه غربي ريوش واقع شده است با قدمت تاريخي زياد وفرهنگي كهن ومركز پرورش نخبگان وفرهيختگان فراواني است ،

اين روستا همراه با جوشش انقلابي قبل از پيروزي انقلاب وحمايت بي دريغ از امام خميني و رهبر معظم انقلاب اسلامي است ،

روستائي كه تعداد فراوان علما وطلاب علوم ديني آن زبانزدهمگان است، روستائي كه تعداد زيادي نيروي مؤثر ومفيد در خود تربيت كرده كه هركدام در مسؤليت هاي مهم علمي واجرائي كشور مشغول به خدمت هستند،

روستائي كه شهداي فراواني تقديم انقلاب نموده وايثارگران زيادي دارد،

روستائي داراي جانبازان فراوان

روستائي كه جوانان شاغل آن در نيروهاي مسلح تبلور خاصي دارد

روستائي مذهبي ، بامردمي باصفا ، كم توقع ومدافع انقلاب اسلامي ، 

بررود نيز نام منطقه يا كناره رود خانه اي است كه تعدادزيادي از روستاهاي كوهسرخ در حاشيه يا مجاورت آن قرار گرفته است ،و نام دهستان بررود را به خوداختصاص داده است واين نام تركيبي  بر گرفته از وجود همان روستاها و رود خانه ونهر بزرگ يا به زبان محلي ( كال) مي باشد

وانتخاب  نام  سايت بررود كريز، براي اين وب لاگ ، بدان معنا است كه اين اطلاعات همانند  رودخانه اي ست جاري ، صاف وبي آلايش ، پويا وبدون توقف ، دور از جنجال هاي سياسي ، همراه بادفاع از ارزش هاي حياتي جامعه اسلامي وانقلابي ،   برخاسته از مجاورت روستاي كريز، وتبلور انديشه جوانان آن منطقه،  صفا وصميميت واخبار ساده وبي دروغ وكلك را برا ي همكان چون آبي صاف ورودي جاري، به نمايش مي گذارد.

احمد اسماعيلي كريزي "بيست وهفتم ارديبهشت ماه سال يكهراروسيصدونودوچهارهجري شمسي" 

br

 

 


ادامه مطلب



[ شنبه 17 مهر 1395  ] [ 6:32 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

با حمایت کامل شورای امنیت، انتخاب آنتونیو گوترس نخست وزیر سابق پرتغال به عنوان دبیر کل بعدی سازمان ملل قطعی به نظر می رسد.
 
با حمایت کامل شورای امنیت، انتخاب آنتونیو گوترس نخست وزیر سابق پرتغال به عنوان دبیر کل بعدی سازمان ملل قطعی به نظر می رسد.

دبیر کل جدید سازمان ملل 

ایسنا : اعضای شورای امنیت سازمان ملل در پی شش نشست نظرخواهی و رای گیری های غیر رسمی سرانجام آنتونیو گوترس نخست وزیر سابق پرتغال و کمیسر عالی پناهندگان این سازمان را به عنوان نامزد نهایی دبیرکلی این نهاد معرفی کردند.اعضای شورای امنیت سازمان ملل روز چهارشنبه بدنبال 5 نشست نظرخواهی و رای گیری های غیر رسمی که از 26 ژوئیه امسال آغاز شده بود در یک رای گیری سریع و بی سابقه 'آنتونیو مانوئل د اولیورا گوترس' دیپلمات پرتغالی و کمیسر عالی پناهندگان این سازمان را به عنوان گزینه نهایی خود برای تصدی مقام دبیر کلی این نهاد معرفی کردند.

 
ویتالی چورکین نماینده دائم روسیه در سازمان ملل و رییس دوره ای شورای امنیت در پی این نشست با حضور در جمع خبرنگاران این تصمیم گیری را یک تصمیم گیری تاریخی و بی سابقه توصیف کرد.
 

آنتونیو گوترس دبیر کل سازمان ملل


رای گیری در مورد انتخاب نهایی گوترس به این مقام فردا پنجشنبه انجام خواهد شد و به این ترتیب با پایان گرفتن دوران تصدی بان کی مون در 31 دسامبر امسال، گوترس به مدت 5 سال دبیر کلی این نهاد بین المللی را به عهده خواهد گرفت.

در جریان این انتخابات13 نفر از شخصیت های سیاسی جهان و مقامات فعلی سازمان ملل خود را نامزد این سمت کرده بودند که سه نفر از آن ها بتدریج انصراف دادند و شورای امنیت در نشست های پی در پی خود در طول 3 ماه گذشته به بحث و بررسی در مورد 10 نامزد باقی مانده یعنی :

هلن کلارک نخست وزیر سابق نیوزیلند، کریستینا جورجیوا کمیسر همکاری های بین المللی اتحادیه اروپا از کشور بلغارستان، آنتونیو گوترس از پرتغال، ووک یرمیچ از صربستان، میر اسلاو یاژچاک از اسلواکی، دانیلو تورک از اسلوانیا، سوزانا مالکورا از آرژانتین، ایرینا بوکووا مدیر کل یونسکو از کشور بلغارستان، ناتالیا گرمن از کشور مولداوی و سرحان کریم از کشور مقدونیه مشغول بود.

روال انتخابات دبیر کلی سازمان ملل بدلیل ابهامات عدیده و عدم شفافیت و شمول همواره از سوی گروه های اجتماعی و سازمان های مردم نهاد جهان از جمله گروه 'کمپین یک نفر برای 7 میلیارد نفر' و گروه موسوم به 'الدرز' یا 'ریش سفیدان' که نلسون ماندلا رهبر فقید افریقای جنوبی بنیانگذار آن بود مورد انتقاد قرار گرفته است.

از نظر این نهادها منوط دانستن سرنوشت رهبری تشکیلاتی که نمایندگی بیش از 7 میلیارد نفر مردم جهان را بعهده دارد به تصمیم و نظر نمایندگان 5 عضو دائمی شورای امنیت، یکی از بزرگترین ضعف های این نهاد بین المللی و سرسپردگی آن در مقابل نفوذ قدرت های بزرگ جهان است.

آنتونیو گوترس جانشین بان کی مون دبیر کل سازمان ملل


ادامه مطلب



[ جمعه 16 مهر 1395  ] [ 11:28 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 0

 

جمعه 16 مهر 1395 :: نویسنده : احمد

 

 

 

 

 

 

 

منبع : مجله کیهان فرهنگی، شماره 221 , زاده گرجی ، ابراهیم
بر «خوان غم »محتشم کاشانی در عزای حسینی(ع)

نکته تأمل برانگیزی است؛ نظر به تقدیری داردکه در زندگی برخی آدمیان رقم خورده است آن نیز در محدود زمانی خاص تجلی می یابد و پس از تلألو مؤثر، که بارقه اش در رود تاریخ جریان پیدا می کند، زمینه تکرارش منتفی می شود.

«مولانا کمال الدین کاشانی» متخلص به محتشم و معروف به محتشم کاشانی ازجمله کسانی است که در تقدیر وی لحظه ای خاص مقدر شد تا در دایره شاعر، اثری بیافریند که رو به ابدیت دارد؛ نامیراست و برخوردار از قدرت درونزایی، به همین سبب با حرکت رو به پیش زمان، عرصه دل های تازه ای را فتح می کند تا به آتش بکشد؛ آتش محبت و نفرت!

محتشم قبل از سرایش این اثر شاعر بود و پس از آن نیز. اما هیچیک از تراوش های ذهنی اش، نتوانست خلجانی در دل عالم و عامی به وجود آورد.

اما مولانا کمال الدین، هنگامی احتشام یافت و «محتشم» شد که در دایره تقدیر ویژه، «پری» نظر کرده و با مأموریت منحصر به فردی، ذهن و زبان و به تعبیر رساتر دل و جان شاعر را در قبضه قدرت الهام بخشی خویش گرفت تا در زمان مشخصی، سمفونی ای را خلق کند که برای همیشه با جاذبه جادویی عاطفه و احساس، در پرده واقعیتی فرا واقعی نما، حامل بار پیامی باشد که در سال 61 هجری، انسانی متشخص با همراهانی ناب آفریدند.

نکته اول

لازم است برای این نکته انگشت تأکید گذاشت که کمال الدین، آثار دیگر با موضوع رثاییه در مرگ عزیزانی دارد. ازجمله یکی در قالب ترکیب بند، در سوگ برادر از دست رفته اش است، برادری که بسیار گرامی می دارد. از فحوای کلام مرثیه برمی آید، شاعر تمام توانایی روحی و زبانی و عاطفی خود را خرج این سوگ سرود کرده است اما حاصل میوه نیم رس بیشتر نیست. در یان وضعیت، نمی توان به رثاییه های دیگر دل بست. چند بیت از سوگ سرود وی در مرگ خواجه عبدالغنی (برادرش)؛

ستیزه گر فلکا از جفا و جور تو داد

نفاق پیشه سپهر از کینه ات فریاد

مرا ز ساغر بیداد شربتی دادی

که تا قیامتم از مرگ یاد خواهد داد

... چرا ز باغ من ای سرو بوستان رفتی

سر از پا فکندی و خود روان رفتی

در یگانه من از چه ساختی دریا

کنار من ز سر شک و خود از میان رفتی

برادر از فراق تو در جهان چه کنم

بدل چه سازم و با جان ناتوان چه کنم

نکته دوم

بدانیم که محتشم کاشانی، دو سوگ سرود دیگر نیز در ماجرای محرم سال 61 هجری دارد. در دو قالب متفاوت (قصیده و مثنوی). اما بدون چشم انداز، بی بار عاطفی و ظرافت ها و ظرفیت های زبانی که باید مرثیه حامل آنها باشد، در کلامی باید گفت: ازنظر هنر شعری، امتیازی ندارند.

این زمین پر بلا را نام دشت کربلاست

ای دل بیدرد آه آسمان سومت کجاست

این بیابان قتلگاه سید لب تشنه است

ای زبان وقت فغان وی دیده هنگام بکاست

ِo o

بنال ای دل که دیگر ماتم آمد

بگری ای دیده کایام غم آمد

گل غم سر زد از باغ مصیبت

جهان را تازه شد داغ مصیبت

جهان گردید از ماتم دگرگون

لباس تعزیت پوشیده گردون

نکته سوم

مولانا محتشم، از شاعران قرن دهم هجری است. سال فوت وی را 996 ه.ق نوشته اند. شاعر در عهد صفویه و در دوره شاه طهماسب اول (919-984ه.ق) می زیست.

معیارسنجی اشعار وی، جز این نتیجه ندارد که حلقه ای از زنجیره طولانی شاعران در درجه سوم و چهارم را ساخته است. مگر ترکیب بندش در عزای حسین(ع) که استثنایی خارق العاده است.

همین ترکیب بند، جریانی را در میان شاعران دلسوخته و واله خاندان اهل بیت(ع) و شهیدان کربلا به ویژه حسین بن علی(ع) پدید آورد.

خلق این اثر بدیع، هیجان انگیز، سوزناک و مؤثر در بدو زایش بر دل ها نشست و وردی شد بر زبان ها به ویژه در روزهای محرم الحرام.

اثر جوششی محتشم، بسیاری از شاعران را برانگیخت، تلاشی ورزند تا ترکیب بند دیگری بیافرینند و نام خود را در صف عاشقان اصحاب عاشورا ثبت کنند- چنین باد- اما نتوانستند در کلیت کار به ثمره ذهن ناخودآگاه محتشم کاشانی نزدیک شوند. زیرا پری الهام بخش این دسته شاعران، مکانت پری محتشم را در پرده غیب نداشته اند. بدین سبب نتوانسته اند در این رقابت نفس گیر شهودی با پیشرو قافله به معارضه شاعرانه برخیزند. برای درک نزدیک، ناچار از یادآوری دو بیت از آغاز و بیت مقطع ایم.

وحشی بافقی (939-991ه.ق)

- روزی ست این که حادثه کوس بلازده است

کوس بلا به معرکه کربلا زده است

روزی ست این که دست ستم تیشه جفا

برپای گلبن چمن مصطفی زده است

- وحشی، کسی چه دغدغه دارد ز حشر و نشر

کش روز نشر با شهدا می کنند حشر

وزن بنظر ناقص می رسد.

صباحی بیدگلی (فوت 1218ه.ق)

- افتاد شامگه به کنار افق نگون

خورچون سربریده از ین طشت واژگون

افکند چرخ مغفر زرین و از شفق

در خون کشید دامن خفتان نیلگون

- کامیدوار نیست به نیروی طاعتی

دارد ز اهل بیت امید شفاعتی

وصال شیرازی (1197-1262ه.ق)

- این جامه سیاه فلک در عزای کیستت

وین جیب چاک گشته صبح از برای کیست

این جوی خون که از مژه خلق جاری ست

تا در مصیبت که و در ماجرای کیست

- شیرازیان که تعزیه اوست کارشان

بخشای جمله را و زذلت برآرشان

البته وصال، اشعار دیگری در همین قالب برای شهیدان کربلا با رگه های نابی از شعر عاطفی دارد. اما فاصله اش با محتشم محفوظ ماند.

سروش اصفهانی (1228-1285ه.ق

- ای دیده خون ببار که ماه محرمست

نزد خدای دیده گریان مکرمست

فرمود شاه دین که منم کشته سرشک

بر زخم های شاه سرشک تو مرهمست

- (؟)

علامه کمپانی (1296-1361ه.ق)

- باز این چه آتش است که بر جان عالمست

باز این شعله و غم و اندوه و ماتم است

باز این حادثه جانگذاز چیست

باز این چه قصه ای ست که با غصه توأم است

- کس جز شهید عشق، وفایی چنین نکرد

وز دل قبول بار وفایی چنین نکرد

نکته چهارم

قیام امام حسین(ع) علیه ظلم و بیداد دومین حاکم غاصب ستمگر خاندان اموی، مبدأ تحولی عظیم برای مبارزه و جهاد پدید آورد، که در تمام ابعاد تاریخ شیعه و زندگی شیعیان آثار مبارک آن هویداست.

ادبیات شیعه از جلوه گاههای بارز نهضت حسینی است. از نظر زبانی، ادبیات شیعه به دو شاخه مهم و اصلی تقسیم می شود: زبان عربی و زبان فارسی.

به دلایل تاریخی و موقعیت مکانی، ادبیات شیعه به زبان عربی زودتر رشد کرد. اما در زبان فارسی- این جا شعر مورد نظر است- گفته اند که اول بار کسایی مروزی درباره قیام خونین کربلا اثری خلق کرد. و کسایی از شاعران مذهبی بود که در منقبت امام علی(ع) نیز شعری لطیف دارد.

اما در تاریخ ادبیات فارسی تا زمان صفویه قیام شهیدان کربلا، زیاد به عنوان موضوع خاص مورد توجه نیست، می توان آثاری هم در این زمینه پیدا کرد اما در مدح و منقبت خاندان رسول(ص) شعر زیاد است.

با طلوع و استقرار و استحکام حکومت صفویان در ایران و رسمی کردن مذهب شیعه در این سرزمین و عنایت پادشاهان این خاندان به اشعار در مدح و رثای امامان برحق تشیع، سبب شد تا آثار فراوان و بدیع با مضمون مدح و مرثیه خلق شود.

تمام این آثار از مرتبه یکسان برخوردار نیستند، بویژه اشعار مرثیه در سوگ سالار شهیدان کربلا و اصحاب وفادارش. به هر حال مرثیه سرایی پس از این دوره به جریانی فراگیر و به مکتب ادبی خاص بدل شد. زیرا زمینه رجوع بدانها وجود داشت و اصلی ترین مخاطبان سوگرودها تمام صنوف جامعه بودند و بویژه دهه اول محرم هر سال؛بازار مرثیه خوانی و عزاداری که رونق بسیار می یافت، همین اشعار سبب گرمی مراسم می شد.

در سوگسرودها، که غرض برانگیختن احساس و عاطفه مخاطب به نهایت است، باید زبان بار اصلی را در رقیق ترین و دقیق ترین صورت حمل کند و هر واژه و ترکیب و تصویر در خدمت برانگیختن عواطف قرار گیرد. مرثیه های معروفی در شعر فارسی وجود دارد که در تحقق این هدف بسیار موفق عمل کرده اند، سعدی را در مرگ خلیفه عباسی- معتصم- مرثیه ای سنگین و موفقی است. خاقانی در فوت فرزندش برش های بسیار مؤثری دارد؛

صبحگاهان سرخونین جگر بگشایید

ژاله صبحدم از نرگس تربگشایید

و همینطور در قتل امام محمد یحیی به دست غزان در حمله به خراسان، که وی را سوگسرودی عجیب غم انگیز و موج خیز عاطفه است. و دیگران را نیز. اما این اشعار در تمام ابیات در اوج نیستند و دچار افت و خیز و فراز و فرودند.

برخی ویژگی های شعر محتشم

دوازده بند این ترکیب سازنده سمفونی حماسی است که انتظار و هیجان و اضطراب با اولین زخمه ای که شاعر بر تارهای احساس شنوندگان و خوانندگان می زند، به شدت مشهود است و این ویژگی ها، زخمه به زخمه مخاطب را رها نمی کند و او را تا انتها در هزار توی انتظار، هیجان، اضطراب، دلتنگی و بی خویشتنی می کشد و ذوب می کند.

باز این شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

به نکته مهمی در ادامه بحث مختصه اول باید اشاره کرد؛ شاعر پیشاپیش مخاطبان درگیر است و به عبارت بهتر، وی مخاطبی نمی بیند بلکه تمام آن شعله ها از درونش فوران می کند در حالی که شاعر با خویش نیست و در بی خویشی کامل رها شده است.

تا در اوج، سمفونی کلام به گدازه های سوزنده ای تبدیل می شود به حدی که سرانجام، شاعر خوفناک از شررهای پرلهیب آتشفشانی که بر اثر الهامی نهانی برانگیخته، بر خویش نهیب می زند که؛

خاموش محتشم که دل سنگ آب شد

بنیاد صبر و خانه طاقت خراب شد

خاموش محتشم که از این حرف سوزناک

مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد

... خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین

جبریل را ز روی پیمبر حجاب شد

شاعر برای تأثیرگذاری و ایجاد جاذبه و کشش عاطفی و برانگیختن احساس همراهی، یکباره داده ها را ردیف نمی کند، بلکه تشنه می کند، بعد قطره قطره می چکاند. در بند اول یک بار محرم و در انتهای بند «حسین» را می نشاند که با آغاز ترکیب بعدی پیوند می یابد. این روش از سر کمال آگاهی و شعور شعری است که فقط در این اثر آن هم به دنبال الهام غیرطبیعی چنین می کند و نکته بهت انگیز همین است. این شعور و آگاهانه شاعرانه در نزد مولانا جلال الدین محمد مولوی و برخی شاعر واقعی موج می زند. محتشم نیز در این اثر از این نعمت برخوردار است و واژه ها از دهانه آتشفشان ذهن و زبان شاعر به هدایت ویژه فوران می کند. انتخابی در کار نیست، پس مصنوعی نیست. اگر بود چنین در جان ها نمی نشست و شعله برنمی انگیخت.

چون خون ز خلق او بر زمین رسید

جوش زمین به ذروه عرش برین رسید

نزدیک شد که خانه ایمان شود خراب

از بس شکست ها به ارکان دین رسید

... باد آن غبار چون به مزار بنی رساند

گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید

یکباره جامه در خم گردون به نیل زد

چون این خبر به عیسی گرد وی نشین رسید...

شاعر به شیوه آشکار، موضوع را با مخاطب در میان نمی گذارد. با توجه به شگرد نشان دادن آب به انسان تشنه و حریص کردن وی، برای آشامیدن تمام آب به یکبارگی، هنرمندانه عمل می کند و با نشانه های خاص و برانگیزنده کاروان مخاطب را به دنبال می کشد؛ به بند دو بویژه رجوع شود؛ تکرار کربلا، کوفیان، سلطان کربلا، فریاد العطش

کشتی شکست خورده طوفان کربلا

در خاک و خون فتاده به میدان کربلا...

از آب هم مضایقه کردند کوفیان

خوش داشتند حرمت مهمان کربلا...

زان تشنگان هنوز به عیوق می رسد

فریاد العطش ز بیابان کربلا

آه از دمی که لشکر اعدا نکرد شرم

کردند رو به خیمه سلطان کربلا

ویژگی دیگر شعر شگرف محتشم، تصویرسازی بر زمینه های منطبق با ساختار موضوع است. دربافت کلام، هیچ واژه سرد و ساکن و آرام بخش نیست و هیچ ترکیبی امکان خروج از چارچوب حماسی، عاطفی و سوزناک و زهره برانداز در عمق احساسات و جان پرتلاطم شاعر و مخاطب را ندارد. شاعر برگردونه ای نشسته که خود آن را به آتش کشیده و مسحور گرمای سوزانده اش شده و از لهیب سرکش آب به هیجان آمده است. در این سوختن زندگی می جوید. نگاهی به کل ترکیب بند این ویژگی را نشان می دهد.

روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار

خورشید سر برهنه برآمد زکوهسار

موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه

ابری به بارش آمد و بگریست زارزار

گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن

گفتی فتاد از حرکت چرخ بی قرار...

ء ء

... هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند

هم گریه بر ملایک هفت آسمان فتاد

هر جا که بود آهویی از دشت پاکشید

هر جا که بود طایری از آشیان فتاد...

عجیب است! ساخت کلام بسیار ساده و روشن. ترکیب ها، تشبیه ها و استعاره ها همه قابل درک اند و نیاز به تشریح و توضیح ندارند و تمام نیز در خدمت اصل موضوع قرار گرفته اند. چنین نیست که عناصر شعری و زبانی و هنری و تلمیحات و داده های تاریخی و اعتقادی و آرایه های ماورایی فقط برای آرایش کلام باشند، بلکه همه برای تشحیذ خاطر مخاطب (که خود شاعر پیشقراول مخاطبان ایستاده) با هدف کشاندن وی به ژرفای موج خیز اقیانوس مصیبت، بسیار کارآمدند و در موقعیت و موضع تغییر ناپذیر قرار گرفته اند.

بر خوان غم چو عالمیان را صدا زدند

اول صلا به سلسله انبیاء زدند

نوبت به اولیا چو رسید آسمان تپید

زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند...

بس آتشی زه اخگر الماس ریزه ها

افروختند و در حسن مجتبی زدند

وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود

کندند از مدینه و در کربلا زدند

حاصل این ترکیب بند، یک بعدی نیست؛ از یکسو دوستی و محبت با مظلومان کربلا را برمی انگیزد و از دیگر سو، دشمنان حسین را به تیر نفرت و نفرین محبان حسین(ع) گرفتار می کند؛ اصلی شیعی: «بتری» و «تولی»، لزومی برآوردی شاهد نیست. زیرا از ابتدا تا انتها و بلکه برای همیشه این تأثیر با مخاطبان همراه است.

شاعر در این اثر بی بدیلش، که تکرار ناپذیر مانده است، تمام هستی را درگیر و دار این واقعه به خدمت گرفته است از ناسوتیان تا لاهوتیان؛ و پدیده ای و مخلوقی فارغ از این واقعه و برکنار از آن نیست. همین گستردگی عرصه جولان سبب شده است تا شاعر به الهام، گزینش های مناسب را انجام دهد و حد تأثیر کلام را به نهایت برساند:

بودند دیو و ددهه سیراب و می مکید

خاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا

o

آن خیمه که گیسوی حورش طناب بود

شد سرنگون زباد مخالف حباب وار

o

این نخل ترکز آتش جان سوز تشنگی

دود از زمین رسانده به گردون حسین تست

شاعر هنگامی که به جان و جهان آتش در انداخته و دیگر رمقی برای ادامه کار ندارد - و به حق که نیاز به ادامه نیز ندارد- بدون هبوط از اوج شعر، در نقطه عطفی بسیار جان شکار، در بستر حرکت خویش به گونه ای بس استادانه و بدون آن که از ضریب احساس و عاطفه کاسته شود، جان ها را به آرامش دعوت می کند. اما اثر وضعی را در بطن کار باقی می گذارد تا برای همیشه ادامه یابد.

خاموش محتشم که دل سنگ آب شد

بنیاد صبر و خانه طاقت خراب شد

خاموش محتشم که ازین حرف سوزناک

مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد...

خاموش محتشم که بسوز تو آفتاب

از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد

خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین

جبریل را ز روی پیمبر حجاب شد

شمایی از ویژگی های هنرمندانه، خلاقانه، متعهدانه و مؤمنانه اثر محتشم کاشانی نشان داده شد. اثری که تأثیر را در همدردی با خاندان رسالت به حد نهایت رسانده و اوج خصومت با دشمنانشان را دامن زده است.

با این حال، برخی بر این شعر بلند محتشم ایرادهایی گرفته اند که چندان حایز اهمیت نیست. اما این بنده، بند آخر را یکی از نقصان های این ترکیب بند غرا و تندرآسا می بیند. بویژه که با این بیت شروع می شود؛

ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده ای

وزکین چها درین ستم آباد کرده ای

به نظر می رسد که در این نقطه شاعر به خویش بازگشته و از فضای الهام گیری خارج شده است و در چارچوب ادراک عمومی از وضعیت حوادث روزگار قرار گرفته و چرخ گردون را سبب ساز حادثه، معرفی کرده است. به هر حال از ارزش کاری چیزی نمی کاهد.

o

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

o

و سرانجام خطاب به شقی ترین اشقیا خطاب می کند؛

ترسم ترا دمی که به محشر درآورند

از آتش تو دود ز محشر برآورند

 

حوزه*

 

 

 


ادامه مطلب



[ جمعه 16 مهر 1395  ] [ 9:58 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
نویسنده : احمداسماعیلی کریزی
 
 
 
 
 

 

جمعه 16 مهر 1395 :: نویسنده : احمد

 

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو

کار جهان و خلق جهان جمله درهم است

گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب

کاشوب در تمامی ذرات عالم است

گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست

این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند

گویا عزای اشرف اولاد آدم است

خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین

پرورده ی کنار رسول خدا، حسین

کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا

در خاک و خون طپیده میدان کربلا

گر چشم روزگار به رو زار می گریست

خون می گذشت از سر ایوان کربلا

نگرفت دست دهر گلابیبه غیر اشک

زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا

از آب هم مضایقه کردندکوفیان

خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

بودند دیو و دد همه سیراب ومی مکند

خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا

زان تشنگان هنوز به عیوق می رسد

فریاد العطش ز بیابان کربلا

آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم

کردند رو به خیمه ی سلطان کربلا

آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد

کز خوف خصم در حرم افغان بلندشد

کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی

وین خرگه بلند ستون بیستون شدی

کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه

سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی

کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت

یک شعله ی برق خرمن گردون دون شدی

کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان

سیماب وار گوی زمین بی سکون شدی

کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک

جان جهانیان همه از تن برون شدی

کاش آن زمانکه کشتی آل نبی شکست

عالم تمام غرقه دریای خون شدی

آن انتقام گر نفتادی به روزحشر

با این عمل معامله ی دهر چون شدی

آل نبی چو دست تظلم برآورند

ارکان عرش را به تلاطم درآورند

بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند

اول صلا به سلسله ی انبیا زدند

نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید

زان ضربتی که بر سر شیرخدا زدند

آن در که جبرئیل امین بود خادمش

اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند

بس آتشی ز اخگر الماس ریزه ها

افروختند و در حسن مجتبی زدند

وآنگه سرادقی که ملک مجرمش نبود

کندند از مدینه و در کربلا زدند

وز تیشه ی ستیزه درآن دشت کوفیان

بس نخل ها ز گلشن آل عبا زدند

پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید

بر حلق تشنه ی خلف مرتضی زدند

اهل حرم دریده گریبان، گشوده مو

فریاد بر در ِ حرم کبریا زدند

روح الامین نهاده به زانو سر حجاب

تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب

چون خون ز حلق تشنه ی او بر زمین رسید

جوش از زمین به ذروه عرش برین رسید

نزدیک شد که خانه ی ایمان شود خراب

از بس شکست ها که به ارکان دین رسید

نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند

طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید

باد آن غبار چون به مزار نبی رساند

گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید

یکباره جامه در خم گردون به نیل زد

چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید

پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش

از انبیا به حضرت روح الامین رسید

کرد این خیال وهم غلط کار کان غبار

تا دامن جلال جهان آفرین رسید

هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال

او در دلست و هیچ دلی نیست بی ملال

ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند

یک باره بر جریده ی رحمت قلم زنند

ترسم کزین گناه شفیعان روز حشر

دارند شرم کز گنه خلق دم زنند

دست عتاب حق به در آید ز آستین

چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند

آه از دمی که باکفن خون چکان ز خاک

آل علی چو شعله ی آتش علم زنند

فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت

گلگون کفن به عرصه ی محشر قدم زنند

جمعی که زد به هم صفشان شور کربلا

در حشر صف زنان صف محشر به هم زنند

از صاحب حرم چه توقع کنند باز

آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند

پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل

شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل

روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار

خورشید سربرهنه برآمد ز کوهسار

موجی به جنبش آمد و برخاست کوه

ابری به بارش آمد وبگریست زار زار

گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن

گفتی فتاد از حرکت چرخ بی‌قرار

عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر

افتاد در گمان که قیامت شدآشکار

آن خیمه‌ای که گیسوی حورش طناب بود

شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار

جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل

گشتند بی‌عماری محمل شتر سوار

با آنکه سر زد آن عمل از امت نبی

روح‌الامین ز روح نبی گشت شرمسار

وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد

نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد

بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد

شور و نشور واهمه را در گمان فتاد

هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند

هم گریه بر ملائک هفت آسمان فتاد

هرجا که بود آهویی از دشت پا کشید

هرجا که بود طایری از آشیان فتاد

شد وحشتی که شور قیامت به باد رفت

چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد

هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد

بر زخم های کاری تیغ و سنان فتاد

ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان

بر پیکر شریف امام زمان فتاد

بی اختیار نعره ی هذا حسین زود

سر زد چنانکه آتش ازو در جهان فتاد

پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول

رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول

این کشته ی فتاده به هامون حسین توست

وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

این نخل تر کز آتش جانسوز تشنگی

دود از زمین رسانده به گردون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست

زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

این غرقه محیط شهادت که روی دشت

از موج خون او شده گلگون حسین توست

این خشک لب فتاده دور از لب فرات

کز خون او زمین شده جیحون حسین توست

این شاه کم سپاه که باخیل اشگ و آه

خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست

این قالب طپان که چنین مانده بر زمین

شاه شهید ناشده مدفون حسین توست

چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد

وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد

کای مونس شکسته دلان حال ماببین

ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین

اولاد خویش را که شفیعان محشرند

در ورطه ی عقوبت اهل جفا ببین

در خلد بر حجاب دو کون آستین فشان

واندر جهان مصیبت ما بر ملا ببین

نی ورا چو ابر خروشان به کربلا

طغیان سیل فتنه و موج بلاببین

تن های کشتگان همه در خاک و خون نگر

سرهای سروران همه بر نیزه هاببین

آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام

یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین

آن تن که بود پرورشش در کنار تو

غلطان به خاک معرکه ی کربلا ببین

یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد

کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد

خاموش محتشم که دلسنگ آب شد

بنیاد صبر و خانه ی طاقت خراب شد

خاموش محتشم که ازین حرف سوزناک

مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد

خاموش محتشم که ازین شعر خون چکان

در دیده ی اشگ مستمعان خوناب شد

خاموش محتشم که ازین نظم گریه خیز

روی زمین به اشک جگرگون کباب شد

خاموش محتشم که فلک بس که خون گریست

دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد

خاموش محتشم که بسوز تو آفتاب

از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد

خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین

جبریل را ز روی پیامبر حجاب شد

تا چرخ سفله بود خطایی چنین نکرد

بر هیچ آفریده جفایی چنین نکرد

ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده ای

وز کین چه ها درین ستم آباد کرده ای

بر طعنت این بس است که با عترت رسول

بیداد کرده خصم و تو امداد کرده ای

ای زاده زیاد نکرده است هیچگه

نمرود این عمل که تو شداد کرده ای

کام یزید داده ای از کشتن حسین

بنگر که را به قتل که دلشاد کرده ای

بهر خسی که بار درخت شقاوتست

درباغ دین چه با گل و شمشاد کرده ای

با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو

با مصطفی و حیدر و اولاد کرده ای

حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن

آزرده اش به خنجر بیداد کرده ای

ترسم تو را دمی که به محشر برآورند

از آتش تو دود به محشردرآورند

.::: محتشم کاشانی :::.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

dsc_0241.jpgdsc01383.jpgdsc_0289.jpg

dsc_0140.jpg
dsc00394.jpgdsc_0047.jpg
_babol2011_blogfa_com_3.gifdsc00337.jpgdsc_0126.jpgdsc_0126.jpgdsc_0152.jpg

dsc_0232.jpgdsc00394.jpgdsc00291.jpg

 

 

 

احمداسماعیلی کریزی مهرماه سال 1395


ادامه مطلب



[ جمعه 16 مهر 1395  ] [ 9:56 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
Visit : 0
 
جمعه 16 مهر 1395 :: نویسنده : احمد

 

 

 

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

 

 

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

 

 

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

 

 

گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامی ذرات عالم است

 

 

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرم است

 

 

در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

 

 

جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند گویا عزای اشرف اولاد آدم است

 

 

 

 

 

 

پرچم های متبرک موجود در موزه های آستان قدس رضوی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

http://barrud.mizbanblog.com/

 

 

[ جمعه 16 مهر 1395


ادامه مطلب



[ جمعه 16 مهر 1395  ] [ 9:55 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
Visit : 0

 

جمعه 16 مهر 1395 :: نویسنده : احمد

 



صلی الله وعلیک یااباعبدالله الحسین(ع)


راز شعر جاودانه محتشم: باز این چه شورش است

سرتاسر عالم که بروی، پارچه های سیاهی که در عزای آقا اباعبدالله الحسین نصب می شود مزین به شعر زیبای محتشم کاشانی است.

باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهماست

گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامی ذرات عالم است

گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانویغم است

از شمالی ترین نقطه گرفته تا جنوبی ترین بخش این جهان، هر کجا علمی بر پاست، این شعر محتشم هم هست و همیشه هم با خود اندیشیده ام که حتما رازی است در سرودن این شعر. دو نقل هست که چگونه محتشم این شعر را سرود:

نقل اول: زمانی‌ که محتشم در مرثیه برادرش (عبدالغنی) که در سفر مکه فوت نموده بود، نوحه‌خوانی کرد، شب در عالم رؤیا امیرالمؤمنین(ع) به او فرمودند: چرا در مصیبت برادرت نوحه می‌خوانی اما برای فرزندم حسین، مرثیه نمی‌گویی؟ محتشم عرض‌کرد: یا امیرالمؤمنین! مصیبت سید‌الشهداء(ع) خارج از حد و حصر بوده و نمی‌دانم از کدام مصیبت او شروع کنم؟ حضرت به او فرمودند: بگو (باز این چه شورش است‌که در خلق عالم است) محتشم از خواب بیدار شده و بقیه را سرود تا رسید به این بیت: (هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال) و در مصرع بعدی متحیر ماند چه بگوید که شایسته مقام حضرت ربوبی باشد ولی باز مؤید به مدد غیبی شده و در خواب حضرت ولی‌عصر(عج) به او فرمودند: بگو (او در دل است و هیچ دلی نیست بی ملال) پس بیدار شده و آن بند را به پایان رساند.

نقل دوم: بنا بر قولی دیگر، محتشم پسری داشت‌ که از دنیا رفت. او چند بیت در رثای وی گفت. شبی رسول‌اکرم(ص) را در خواب دید‌ که فرمودند: «تو برای فرزند خود مرثیه می‌گویی، اما برای فرزند من مرثیه نمی‌گویی؟» محتشم می‌گوید: بیدار شدم ولی چون در این رشته کار نکرده بودم، نمی‌دانستم چگونه وارد مرثیه فرزند گرامی آن حضرت شوم. شب دیگر در خواب مورد عتاب حضرتش گردیدم که فرمود: چرا در مصیبت فرزندم مرثیه نگفتی؟ عرض کردم: چون تاکنون در این وادی قدم ننهاده‌ام، لذا راه ورود برای خود پیدا نکردم. فرمودند: بگو «باز این چه شورش است که در خلق عالم است». محتشم پس از بیداری، ابیاتی را سروده و با رسیدن به مصراع: «هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال» از ادامه شعر باز ماند که با امداد غیبی حضرت ولی عصر(عج) در عالم خواب، شعر را به انتها رسانید.

خداوند روح محتشم را مهمان سید الشهدا کند که شعرش تا قیام قیامت جاودانه است و یقین دارم که نظر اهل بیت نیز با این شعر محتشم بوده است و گرنه چه بسیار شعرهای زیبایی که هرگز نمانده اند. مرحوم نیّر تبریزی در ترکیب‌بند معروف خود هم‌سو با محتشم کاشانی چنین می‌سراید:

 

زینب چو دید پیکر آن شه، به روی خاکاز دل کشید ناله به صد درد سوزناک

 

کای خفته خوش به بستر خون، دیده باز کن احوال ما ببین و سپس خواب ناز کن

 

ای وارث سریر امامت، به پای خیزبر کشتگان بی‌کفن خود، نماز کن

 

طفـلان خود به ورطـة بحر بلا نگردستی به دستگیری ایشان، دراز کن

 

برخیز، صبح شام شد، ای میر کاروانما را سوار بر شتر بی‌جهاز کن

 

یا دست ما بگیر و از این دشت پرهراسبار دگر روانه به سوی حجاز کن

 

فرا رسیدن ایام شهادت

 

وسوگواری مولای آزادگان و سرور

 

جوانان اهل بهشت حضرت

 

اباعبدالله الحسین (ع) را

 

به محضر مقدس حضرت مهدی

 

موعود(عج) و همه شیعیان و محبان

 

ایشان تسلیت وتعزیت عرض می نماییم.

 

و از همه عزیزان التماس

 

دعای فراوان در این ایام داریم

 

 

. به امید ظهور منتقم

 

 

آل محمد(ص).

 

 


ادامه مطلب



[ جمعه 16 مهر 1395  ] [ 9:55 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
Visit : 0

 

جمعه 16 مهر 1395 :: نویسنده : احمد

 

سرویس سیاسی | کد خبر: ۶۴۶۰۸
تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۷/۱۶ - ۱۴:۵۴:۱۲
امام جمعه بجنورد:

همه افراد جامعه بر اجرای امر به معروف مسئول هستند/اخلاق یک مسلمان باید جاذبه ایجاد کند

 
امام جمعه بجنورد: برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر باید تک تک افراد جامعه را مد نظر داشت، زیرا تک تک افراد در این زمینه مسئول هستند.
همه افراد جامعه بر اجرای امر به معروف مسئول هستند/اخلاق یک مسلمان باید جاذبه ایجاد کند,

به گزارش خبرگزاری عصر اترک، حجت الاسلام ابوالقاسم یعقوبی، امام جمعه بجنورد در خطبه های نماز جمعه بجنورد با بیان اینکه در جامعه اسلامی باید اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر را گسترش دهیم، اظهار کرد: جان و مایه نهضت عاشورا امر به معروف ونهی از منکر است که انجام آن، زندگی عزتمندانه را به همراه دارد.


وی همچنین با بیان اینکه در اجرای امر به معروف و نهی از منکر باید تک تک افراد جامعه را مد نظر داشت، گفت: همگان نباید نسبت به این فریضه مهم بی تفاوت باشند.


وی در ادامه با اشاره به اینکه برخی از افراد جامعه عنوان می کنند که نباید به کار دیگران دخالت کنند یا غم دیگران را بخورند، گفت: این تفکر کار درستی نیست زیرا که همه ما مسئول هستیم.


امام جمعه بجنورد در ادامه بر اخلاق و تعامل و روابط اجتماعی خوب در جامعه تاکید کرد و گفت: اخلاق یک مسلمان باید جاذبه ایجاد کند.


حجت الاسلام یعقوبی افزود: افراد نیز که با دیگران در ارتباط هستند باید اخلاق خوب و نیکو داشته باشند و اخلاق را سرمایه زندگی خود کنند زیرا که در آیات و روایات به این امر بسیار تاکید شده است.

وی با بیان اینکه باید با مردم با رفتار درست برخورد کنید، افزود: یک مسلمان حتی با دشمن هم نرم و با منطق صحبت کند.

نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی همچنین به تجمع بزرگ شیر خوارگان حسینی اشاره کرد و گفت: این بچه ها از کودکی بیمه شدند و این مادران هم نشان دادند که هرگاه اسلام به آنان نیاز داشته باشد پیشانی بند فرزندان خود را مزین به یاد امام حسین می کنند

 

 

 

barrud.mizbanblog.com


ادامه مطلب



[ جمعه 16 مهر 1395  ] [ 9:54 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 10 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4065563 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب