تركش ولگرد

ارتفاعي به نام پسِ كلّة جبار

داوود اميريان

داشتيم براي حمله آماده مي‏شديم. هر كس به كاري مشغول بود. يكي وصيتنامه مي‏نوشت. ديگري وسايلش را آماده مي‏كرد و آن يكي وضو گرفته و به لباس و صورتش عطر مي‏زد. فرمانده نگاهي به جبّار كرد و گفت: آقا جبّار شب حمله‏اس‏ها!

جبّار خميازه كشيد و گفت: مي‏دانم.

ـ نمي‏خواهي يك دست به سر و صورتت بكشي؟

ـ مگر سر و كله‏ام چشه؟

علي خنده‏كنان گفت: منظور فرمانده، موهاي نازنين كلّه مبارك شماست!

جبّار با اخم به علي نگاه كرد و گفت: سرت به كار خودت باشد. صلاح مملكت خويش خسروان دانند!

ديگر نه فرمانده و نه كس ديگر حرفي زد. اين جبّار از آن موجودات عجيب روزگار بود. با آن قد دراز و بدن لاغر و سر و وضع ژوليده، اگر مي‏ديديش چه فكرها كه درباره‏اش نمي‏كردي. اما انصافاً در جنگيدن رو دست نداشت. شجاع و دلير و بي‏كلّه! اما مشكل اصلي واقعاً كلّه‏اش بود! هميشة خدا موهايش ژوليده و پس كلّه‏اش موها شاخ شده بود! بي‏انصاف نمي‏كرد يك شانه به آن موهايش بكشد كه يك دسته‏اش به طرف شرق و طرف ديگر به سمت غرب بود. به حرف هيچ‌كس هم تره خرد نمي‏كرد.

عمليات شروع شد و ما به قلب دشمن زديم و از ارتفاعات حاج عمران بالا كشيديم. آفتاب در حال طلوع بود كه يكي از ارتفاعات صعب‏العبور را فتح كرديم. همان بالا از خستگي نفس نفس مي‏زديم كه بي‏سيم‏چي دويد طرف فرمانده و گفت: فرماندهي تماس گرفته، مي‏پرسند روي كدام ارتفاع هستيد؟

فرمانده كمي سرش را خاراند و گفت: واللّه روي نقشه هيچ اسمي از اين ارتفاع نديدم.

علي خنده‏كنان گفت: مي‏گويم اسمش را بگذاريد «پسِ كلّه جبّار!» آخه مي‏بينيد كه، دامنه‏اش همه‏اش شاخ شاخه. مثل پسِ كلّه آقا جبّار.

جبّار آن طرف‌تر بود و چيزي نمي‏شنيد.

چند ساعت بعد يكي از بچه‏ها راديواش را روشن كرد. صداي مارش عمليات بلند شد. بعد گوينده با هيجان گفت: شنوندگان عزيز توجه فرماييد! توجه فرماييد! رزمندگان دلير ما ديشب پس از يورش به دشمن بعثي در ارتفاعات حاج عمران در غرب كشور توانستند ارتفاعات مهم و سوق‏الجيشي پسِ كلّه جبّار و... را آزاد كنند.

جبّار يكهو از جا جست. بچه‏ها از شدّت خنده روي زمين ريسه رفتند. جبّار با عصبانيت فرياد زد: كدام بي‏معرفت اسم اينجا را گذاشته پسِ كلّه جبّار؟

اما هيچ كس جوابش را نداد. روي ارتفاع پسِ كلّه جبّار مي‏خنديديم و جبّار حرص مي‏خورد.

آن ارتفاع به همان اسم معروف شد. اگر الان به نقشه دقيق آن منطقه نگاه كنيد، يك ارتفاع را مي‏بينيد كه اسمش است: پسِ كلّه جبّار!