بعثت ديگربارة انسان (پل بعثت)

اگر توانستي قاعده و قانون طبيعت را بشكني، معجزه كرده‌اي. طبيعت يك سري قاعده و قانون دارد كه شكستن آن كار هر كسي نيست.

هيچ كس باور نمي‌كرد بشود در بحبوهه جنگ روي اروند خروشان، با آن جزر و مد زيادش و با آن عرض بلندش پل زد. اما جنگ ثابت كرد مرداني هستند كه كاري به قاعده و قانون طبيعت ندارند و يك «يا علي» مي‌گويند و مي‌زنند به آب.

پس از عمليات والفجر هشت، بايد يك راه ارتباطي بين خاك خودمان و شهر فاو كه تازه به دست رزمندگان اسلام افتاده بود، ايجاد مي‌شد. رزمندگاني كه در فاو بودند، بايد پشتيباني مي‌شدند. امكانات و نيرو مي‌خواستند. قبل از والفجر هشت، پلهايي روي اروند زده بودند، اما اروند هيچ كدام را تحمل نكرده بود و همه را بلعيده بود. يك پل ساخته بودند به نام پل فجر، كه شبها آن را نصب مي‌كردند و روزها جمعش مي‌كردند. اين پل نيز توان انتقال حجم نيروها و امكانات را نداشت و كارآمد نبود. بايد پلي ساخته مي‌شد محكم و مطمئن تا بتواند در شبانه‌روز تجهيزات و تداركات و مهمات را به آساني به آن سوي آب برسانند. پل بعثت، به طول نهصد متر و عرض دوازده متر روي اروند زده شد تا چشم جهانيان را خيره كند.

پنج هزار لوله 12 متري، به قطر 142 سانتي‌متر و ضخامت 16 ميلي‌متر از جنس فولاد، در عمق دوازده متري رودخانه‌اي خروشان كه ارتفاع جزر و مدش از پنج متر هم بالاتر مي‌رفت، شش ماه از جهادگران اسلام وقت گرفت. دشمن در طول جنگ از هر سلاحي استفاده كرد كه پل را از بين ببرد، اما نتوانست.

بچه‌ها دو طرف لوله‌ها را بسته بودند كه لوله‌ها در آب غرق نشوند. بعد از اين‌كه كار اتصال لوله‌ها انجام مي‌شد، در لوله‌ها را باز مي‌كردند تا آب با فشار از لوله‌ها عبور كند و لوله‌ها به زير اب بروند و غرق شوند. بعد روي لوله‌ها را زير سازي و آسفالت مي‌كردند.

طراح اين شاهكار بزرگ،‌ مهندس بهروز پورشريفي از برادران جهاد سازندگي بود.

پل بعثت، شاهكار مهندسي ـ رزمي تاريخ دفاع مقدس است و امروز با همين عنوان در دانشگاه مهندسي دافوس، تدريس مي‌شود. برخي از قطعات اين پل، امروز در گلزار شهداي خرمشهر است و برخي ديگر، همانجا كنار اروند، به تماشا نشسته است. تماشاي همت شيرمرداني كه او را خلق كردند و از روي او گذشتند و سندي بر هنر و اراده جوانان اين مرز و بوم افزودند.