در نبرد علمي قصة قطعنامه تكرار نخواهد شد
یک شنبه 10 آبان 1388 8:37 PM
در نبرد علمي قصة قطعنامه تكرار نخواهد شد حسن ابراهيمزاده چند
هفته پيش در مصاحبه با يكي از سرداران دفاع مقدس، از غمانگيزترين و دردناكترين
خاطرهاش در هشت سال دفاع مقدس پرسيديم. او نيز چون ديگر ياران امام از روز پذيرش
قطعنامه ياد كرد؛ قعطنامهاي كه امام راحل با وجود همة بسيجيان آمادة شهادت، بنا
بر مصلحت اسلام و ايران در آن مقطع زماني، آن را پذيرفت و پذيرش آن را به نوشيدن
جام زهر تشبيه كرد. امام راحل پس چند روز از گذشت پذيرش قطعنامه، در پيامي مهم و
تاريخساز به همة خمينيسيرتان و جواناني كه با مجاهدتها و رشادتهاي خود، نظام
اسلامي را تأسيس و تثبيت كرده بودند و بر بلنداي تاريخ موجوديت تمدن اسلامي را
فرياد زده بودند، خط مشي آيندة آنان را كه همانا آيندة نظام و تمدن اسلامي بود
تبيين كردند. امام
شهيدان به مناسبت شهادت حجاج بيتالله الحرام و پذيرش قطعنامه مطالبي را فرمودند
كه در حقيقت شقشقيه مولاي متقيان علي(ع) را در اذهان همة ولايتمداران تداعي ميكرد.
ايشان در فرازي از سخنان خود، پس از درخواست از ذات اقدس الهي براي بازگزاردن دفتر
و كتاب شهادت به روي مشتاقان وصال دوست با چهرة خونين، خطاب به ياران شهادت طلب
خود كه زانوي غم را در سينه گرفته بودند فرمودند: «آري
ديروز روز امتحان الهي بود كه گذشت و فردا امتحان ديگري است كه پيش ميآيد و همة
ما نيز روز محاسبة بزرگتري در پيش داريم.»(1)
«من در اينجا به جوانان
عزيز كشورمان به اين سرمايهها و ذخيرههاي عظيم الهي و به گلهاي معطر و نوشكفتة
جهان اسلام سفارش ميكنم كه قدر قيمت لحظات شيرين زندگي خود را بدانيد و خودتان را
براي يك مبارزة علمي و عملي بزرگ تا رسيدن به اهداف عالي انقلاب اسلامي آماده كنيد
و من به همة مسئولين و دستاندركاران سفارش ميكنم كه به هر شكل ممكن وسايل ارتقاي
اخلاقي و اعتقادي و علمي و هنري جوانان را فراهم سازيد و آنان را تا مرز رسيدن به
بهترين ارزشها و نوآوريها همراهي كنيد و روح استقلال و خودكفايي را در آنان زنده
نگه داريد.»(2)
تلاشها
براي ارتقاي اخلاقي و اعتقادي، علمي و هنري جوانان آغاز شد اما جام زهر در كمتر از
يك سال اثر كرد و مصيبتي بزرگ، بر دل مسلمانان جهان و ياران داغدارش نشاند. امام
شهيدان و بنيانگذار تمدني كه در صحنه اعتقادي، سياسي و نظامي دو بلوك شرق و غرب
را با چالشي جدي روبهروي ساخته بود به لقاي ياران شهيدش رفت و وصيتنامة او را
جانشين خلف او در گوش عاشقان داغدارش زمزه كرد. در ميان وصاياي ماندگار و آيندهنگر
امام، آنچه بيش از همه، ياران عرصه جهاد و شهادت را به تكاپو و تلاش واداشت تأكيد
امام راحل بر آغاز يك نبرد علمي و فرهنگي و استقلال علمي و اقتصادي بود؛ نبردي كه
در آن از منظر امام راحل حتي ميتوان از آمريكا و اروپا پيشي گرفت، امام خطاب به
جوانان، مسئولان و همة مسلمانان جهان فرمودند:
«بايد
هوشيار و بيدار و مراقب باشيد كه سياستبازان پيوسته به غرب و شرق با وسوسههاي
شيطاني شما را به سوي اين چپاولگران بينالمللي نكشند و با اراده مصمم و فعاليت و
پشتكار خود به رفع وابستگيها قيام كنيد و بدانيد كه نژاد آريا و عرب از نژاد
اروپا و آمريكا و شوروي كم ندارد و اگر خود را بيابيد و يأس خود را از خود دور
كنيد و چشمداشت به غير خود نداشته باشد در دراز مدت قدرت همه كار و ساختن همه چيز
را دارد و آنچه انسانها شبيه به اينان به آن رسيدهاند شما هم خواهيد رسيد به شرط
اتكال به خداوند تعالي و اتكاء به نفس و قطع وابستگي به ديگران و تحمل سختيها
براي رسيدن به زندگي شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطه اجانب و بر دولتها و دستاندركاران
است چه در نسل حاضر و چه در نسلهاي آينده كه از متخصصين خود قدرداني كنند و آنان
را با كمكهاي مادي و معنوي تشويق به كار نمايند.»(3)
وصيت
امام راحل نصبالعين مسئولان و جوانان اين سرزمين قرار گرفت و نبرد علمي آغاز شد و
سنگرهاي علمي و زيرساختهاي اقتصادي يكي پس از ديگر جوانان غيرتمند اين سرزمين در
راستاي عملي ساختن آرمانهاي آن پير سفركرده با رهنمودهاي پيامبرگونه، عالمانه و
آگاهانه جانشين خلف او بر سكوهاي نخست المپيادهاي علمي تكيه زدند تا نوبت به فتح
عظيم رسيد، و غرب بار ديگر به ميدان آمد. ياران امام كه هيچ گاه فراموش نكرده
بودند آمريكا و ديگر كشورهاي اروپايي براي تحميل قطعنامه چگونه در خليج فارس صفآرايي
كردند و با درگيري مستقيم با نيروهاي بسيجي زمينهساز چشاندن جام زهر به كام امام و عدم سقوط رژيم بعثي شدند، اينك
بار ديگر با تمام امكانات خود به ميدان آمده و با فشارهاي بينالمللي و استفاده از
فضاي به وجود آمده در داخل و ايجاد رعب و وحشت و پاشيدن بذر يأس و نااميدي به دست
نفوذيان مطبوعاتي موفق به پلمپ كردن تأسيسات هستهاي ايران شدند.
دو
سال پيش وقتي با جمع ديگري براي بازديد از تأسيسات انرژي هستهاي در شهر اصفهان
رفته بوديم، با مشاهده پلمپ ناظران آژانس انرژي اتمي در يكي از بخشهاي تأسيسات،
از مسئول آن بخش از حالت او و دوستانش هنگام پلمپ شدن آن بخش پرسيدم كه آن جوان
غيرتمند و دانشمند ايراني كه جز اعتلاي علمي ايران اسلامي را در سر نداشت، جملهاي
بر زبان آورد كه چند هفته پيش همان سردار بسيجي بر زبان رانده بود و از آن به
عنوان تلخترين روز زندگي خود ياد كرد و گفت: همه گريه كرديم، احساس ميكرديم
قطعنامه 598 را بار ديگر پذيرفتهايم.
با
روي كار آمدن دولت جديد پلمپها شكسته شد و همة مردم يكصدا با حلقه زدن گرد
تأسيسات هستهاي فرياد برميآوردند:
ما
در راستاي عملي ساختن آرمانهاي آن پير سفر كرده و خلف صالح او و رسيدن ايران
اسلامي به جايگاه در خور شأن آن، اين بار تسليم قطعنامههاي تحميلي نخواهيم شد و
اجازه نخواهيم داد تا جام زهر ديگري براي رهبري انقلاب پر شود.
پينوشت:
1.
صحيفه نور، ج 20، ص 239.
2.
صحيفه نور، ج 20، ص 242.