داستان های من و انقلاب
« خاطرات دهه فجر بنده ، از کودکی تا امروز »
سرماخوردگی
من عاشق سرودهای انقلابی هستم که از رادیو و تلویزیون پخش میشه ...
واقعا خاطره انگیز و دلنشین هستند ...
با هر کدوم خاطره ای دارم ...
یکیش اینکه ، وقتی بچه بودم تو کروه سرود مدرسه بودم و قرار شد یه سال دهه فجر ما سرود بخونیم ، از قضا من سرما خورده بودم و صدام خراب شده بود حسابی ...
ولی برای اینکه از مدیر و ناظم مدرسه کتک نخورم و فکر نکنن من بهونه میارم رفتم و پشت سر همه تو گروه ایستادم ...
وقتی گروه شروع کرد به خوندن من هم خوندم ، یه دفعه کل حیاط مدرسه از خنده رو ده بر شد ...من با صدایی تو دماغی میخوندم و خلاصه ابروریزی شد حسابی ...
کتک که خوردم هیج ، انظباط هم 10 شدم ، مادرم هم اومد مدرسه ... خلاصه ... دیگه تو هیچ گروه سرودی شرکت نکردم تا امروز
.: Weblog Themes By Pichak :.