دانستنی های عمومی در مورد کلام
پرسش :
رسول الله در جایی به شخصی که فقیر است و زن نمی گیرد میگویند ازدواج کن تا وضع مالی تو خوب شود. آیا هنوز همین طور است چرا در عمل کمتر جواب می دهد چرا متاهلان فقیر زیادند؟
پاسخ :
هر چند که ما در روایات مشاهده مینماییم که توصیههای اکید به ازدواج شده و نیز بیان شده که ازدواج، رزق و روزی را افزایش داده[1] و یا اینکه اگر شخصی، تنها به دلیل ترس از عائلهمند شدن از ازدواج خودداری نماید، به خداوند بدگمان است[2]، اما تمام اینها بدان معنی نیست که تضمین صد در صدی به اشخاص متأهل ارائه شده باشد که آنان هرگز فقیر نخواهند شد و بر اساس اینکه خداوند مقدر نموده تا انسان ها از لحاظ رزق و روزی در ردههای مختلفی قرار داشته و این موضوع، وسیلهای برای آزمایش آنها باشد[3]، طبیعتا میتوان همواره متأهلان فقیری را نیز در جامعه یافت.
برای شناخت هر چه بیشتر چنین موضوعی و اینکه چگونه میتوان این روایات را با واقعیات موجود در جامعه تطبیق داد، باید نکات مختلفی را بررسی نموده و آنها را مورد دقت نظر قرار دهیم، از جمله اینکه:
1 – تأکید اسلام بر ازدواج، تنها برای افزایش رزق و روزی نیست، بلکه فواید بسیار دیگری نیز در این امر مقدس وجود دارد که پیوند عاطفی میان زوجین و برقراری نسل انسان ها و ... از جملۀ آن است که در نهایت میتواند موجب حفظ تعادل روحی انسانها شده و آنان را از کشیدهشدن به دام جرایمی همانند اعتیاد و اعمال خلاف عفت عمومی بازدارد. در این ارتباط میتوانید به پرسش شمارۀ 2619 همین سایت مراجعه نمایید. بر این اساس، نباید فقر را بهانهای برای فرار از ازدواج قرار داد.
2 – طبیعی است که در بیشتر موارد، اشخاص مجردی که مسئولیت چندانی نسبت به ادارۀ زندگی ندارند، تلاش کمتری برای به دست آوردن روزی؛ نسبت به اشخاص متأهل؛ به عمل آورده و دقت عمل لازم را نیز در برنامهریزی مناسب برای بهینهسازی استفاده از آن ندارند.از طرفی، دیگران؛ از جمله و مهمتر از همه، خانواده زوجین؛ نیز تمایل بیشتری به کمک در پیشرفت اقتصادی افراد متأهل دارند (از راه پرداخت وام، در اختیار قرار دادن وسایل کار و زندگی و ... حتی مسکن) ، در حالی که چنین احساسی را نسبت به افراد مجرد، کمتر مشاهده مینماییم.
به همین دلیل، اشخاص میتوانند تنها با کمی تفکر دریابند که ازدواج و قبول مسئولیت میتواند عامل مهمی در بهبود زندگی انسان باشد و روایاتی که در این زمینه وارد شده، تأیید کنندۀ همان موضوعی است که خود نیز با عقلمان آن را درمییابیم و محتوای چنین روایاتی با آنچه از اندیشۀ آدمی به دست میآید، منافاتی نخواهد داشت.
3 – به فرمودۀ امام صادق(ع) خداوند رزق و روزی افراد با ایمان را از منابعی فراهم مینماید که خود آنان تصورش را نداشتهاند و دلیلش نیز آن است که اگر بندهای دقیقا نداند که چگونه روزیاش تأمین خواهد شد، بیشتر دست به دعا برخواهد داشت[4]. بر این اساس، نباید ازدواج را تنها راه زیاد شدن روزی دانسته و بعد از آن، دعا و تلاش خود را رها نموده، در انتظار زیاد شدن رزق بمانیم. بلکه ازدواج میتواند به عنوان یکی از شیوههای جلب روزی خداوند ارزیابی شود، بدین ترتیب که خداوند نسبت به اشخاصی که برای جلب رضایت او و بدون وحشت از فقر، اقدام به ازدواج نمودهاند، عنایت ویژه خواهد داشت.
4 – به همان ترتیب که فرار از جنگ؛ به دلیل ترس از جان؛ مجاز نبوده و خداوند میفرماید که چنین فراری، شما را از مردن و کشتهشدن نجات نخواهد داد[5]، فرار از ازدواج نیز به دلیل ترس از فقر، در دیدگاه اسلام صحیح نبوده و بیانات پیشوایان دینی ناظر به این موضوع است که ازدواج که یکی از نهادهای مطلوب اسلام است را نباید دلیلی برای افتادن در چاه فقر و فلاکت تلقی نمود، بلکه چه بسا ازدواج موجب زیادی رزق و روزی نیز شود، خصوصا اگر با تلاش و دعا و عمل به سایر دستورات اسلامی همراه باشد.
دقت بفرمایید: اسلام بیان نداشته که انسان های متأهل هیچگاه فقیر نخواهند شد، همان گونه که تضمینی نداده که افراد شرکتکننده در جنگ ها هیچگاه کشته نخواهند شد و یا نخواهند مرد! اما دیدگاه اسلام این است که انسان های باایمان نباید از دشواریها هراسیده و به عنوان نمونه، ترس از مرگ یا فقر، مانع شرکت آنان در جهاد و یا انجام امر ازدواج شود، هر چند ممکن است که واقعا نیز مرگ و فقر در انتظار برخی از آنها باشد.
به همین دلیل، مشاهده مینماییم که در زمان پیامبر اکرم(ص) نیز متأهلان فقیری وجود داشتند که نیازمند به کمک دیگران بودند، اما هیچگاه توصیۀ پیامبر(ص) در ارتباط با ازدواج، مورد نقد واقع نشد.
5 – نکتۀ مهم دیگری که باید به آن دقت نماییم، این است که رزق و روزی تضمین شدۀ انسان ها در زمان فعلی، همانند زمان پیامبر اکرم(ص) بوده و از این نظر نمیتوان تفاوتی را درنظر گرفت، اما عوامل دیگری که در آن زمان نیز تا حدودی وجود داشته، اکنون به مقیاسی وسیعتر در جامعۀ امروزی وجود دارد که موجب آن میشود تا روزی خداوند را نادیده بگیریم! به عنوان نمونه:
1-5: توقعات یک زوج برای شروع زندگی در زمان پیامبر(ص) بسیار محدود بوده و اشخاص میتوانستند با درآمد اندکی، یک خانواده را؛ هر چند با مشکلاتی؛ اداره نمایند. نمیتوان معتقد بود که در عصر کنونی نیز باید به همان شیوه عمل نمود، اما واقعیت این است که میتوان از آداب و رسوم و توقعات بسیاری که اکنون در ابتدای زندگی مطرح شده و موجب صرف هزینههای بیمورد میشود، چشمپوشی نموده و آنرا در امور مهمتر مصرف نمود.
2-5: چون فقر امری نسبی میباشد، همۀ افراد، خود را در مقایسۀ با افراد ثروتمندتر از خودشان، فقیر میپندارند و این موجب عدم رضایتمندی از زندگی شده و ناسپاسی از خداوند را به دنبال دارد که به فرمودۀ امام سجاد(ع)، نتیجه آن نیز کاهش رزق و روزی انسان هاست[6]. شاید پیشرفت تکنولوژی و ظهور نیازهای جدید، چنین احساسی در مورد فقیر بودن را تقویت نموده باشد.
3-5: اگر ما؛ به هر نحوی؛ به حقوق دیگران احترام نگذاریم، خداوند نیز برکت را از روزی ما خواهد برداشت[7]. در زندگی ماشینی و به همپیوسته جهان امروز، رعایت این نکته اهمیت بیشتری خواهد داشت، چون ممکن است، امور به ظاهر کوچکی که در گذشته کمتر به چشم میآمد، همانند رعایت ننمودن صف و در نظر نداشتن حقوق همسایگان خصوصا در آپارتمانها و نقض مقررات راهنمایی و رانندگی و ...، موجب محروم شدنمان از برکت روزی باشد. به عبارتی ممکن است ثروتمند هم باشیم، اما نتوانیم از ثروت خود استفادۀ بهینه را به عمل آوریم!
4-5: اسراف و بخل هر دو میتوانند برهم زنندۀ تعادل زندگی انسان ها باشند. شخصی میگوید که از امام رضا(ع) در ارتباط با چگونگی هزینهنمودن اموال خود پرسیدم، ایشان در پاسخ، با استناد به آیۀ 67 سورۀ فرقان بیان فرمودند که باید چیزی مابین دو امر ناپسند باشد! پرسیدم که آن دو امر ناپسند چیست؟ فرمود: اسراف و بخل[8]. شاید به نظر آید که افراد فقیر، چیزی ندارند تا اسراف نمایند! اتفاقا روایات ما خلاف این مطلب را بیان داشته و میگویند که چه بسا افراد فقیری که اسرافکارتر از ثروتمندان هستند!، زیرا اسراف ثروتمندان با سرمایۀ خودشان است، اما فقیران با استفاده از اموال دیگران(از طریق دریافت کمک، وام و ...)، دست به اسراف میزنند[9]. با نگاهی به زندگی بسیاری از افراد که همیشه داد فقر و ناداری سر میدهند، مشاهده مینماییم که بسیاری از لوازم زندگی و هزینههای دیگر انجامشده توسط آنان، قابل چشمپوشی بوده و با صرف نظر نمودن از آنها هیچ لطمهای به زندگیشان وارد نمیشده است، اما خود آنان به دلیل چشم و همچشمی و ... اقدام به صرف چنین هزینههای اضافی نمودهاند که در نتیجه فشار فقر را بر آنان مضاعف نموده است؛به ویژه که چنین نیازهای کاذبی، امروزه به سرعت در حال افزایش است؛ اما با این وجود، خداوند را موجب پدیدار شدن چنین وضعیتی میپندارند و فقر ناشی از اسراف خود را به حساب خدا مینویسند! البته حساب فقرایی که با سیلی، صورت خود را سرخ نگهداشته و به تعبیر قرآن، چنان زندگی مینمایند که از شدت عفاف و خویشتنداری، همانند ثروتمندان به چشم میآیند[10]، از آنها جداست و آنان از پاداش خاص و ویژهای در آخرت برخوردار خواهند بود[11].
با توجه به تمام نکات فوق، ما این مطلب را نمیپذیریم که در حال حاضر، با توجه به اینکه هم اکنون متأهلان فقیر بسیارند! ازدواج نمیتواند راهی برای افزایش رزق بوده و سخن پیامبر(ص) امروزه کاربردی نخواهد داشت؛ زیرا باید گفت که اولا چنین موضوعی منحصر به عصر حاضر نبوده و در زمانهای قبل و حتی در زمان خود پیامبر(ص) نیز متأهلان فقیر بسیاری وجود داشتهاند و این روایت با در نظر گرفتن تمام جوانب صادر شده است و ثانیا اگر وضعیت عمومی افرادی با سطح زندگی برابر را با هم مقایسه نماییم که گروهی از آنان بدون وحشت از فقر و با توکل به خداوند، از ازدواج نهراسیده و با تلاش مستمر خود توانستهاند یک زندگی مختصر را به پیش ببرند، اما گروهی دیگر از آنان به دلیل ترس از ناداری، ازدواج ننموده و به سنین بالا رسیدهاند، درخواهیم یافت که در بیشتر موارد، گروه اول از وضعیت بهتری؛ چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ روحی؛ برخوردار میباشند و افرادی از گروه دوم که دچار مشکلات روحی، روانی و انحرافات اخلاقی و اعتیاد و ... شدهاند که بالتبع باید هزینههای آن را نیز پرداخت نمایند، بسیار بیشتر از گروه اول خواهد بود.
بنابر این، هر چند ازدواج، همیشه ثروتمندتر شدن را به دنبال ندارد، اما به هر حال، توصیه پیامبر(ص)، همچنان مفید بوده و وضعیت مناسبتری را برای اشخاص به وجود خواهد آورد و این را نیز میتوان نوعی توسعۀ در رزق به شمار آورد.
پی نوشتها:
[1] - حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 20، ص 43، حدیث 24985، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 ه ق.
[2] - همان، ج 20، ص 42، حدیث 24983.
[3] - نحل، 71.(و الله فضل بعضکم علی بعض فی الرزق ...)
[4] - حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 7، ص 121، حدیث 8903.
[5] - احزاب، 16.
[6] - حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 16، ص 313، حدیث 21636.
[7] - همان، ج 27، ص 325، حدیث 33850.
[8] - همان، ج 21، ص 556، حدیث 27863.
[9] - همان، ج 21، ص 558، حدیث 27867.
[10] - بقره، 273.
[11] - حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 9، ص 446، حدیث 12460-12461.
منبع: http://farsi.islamquest.net