زندگاني امام علي ، تو را چه کسی امیرالمؤمنین کرده
روزی مردی خدمت علی (علیهالسلام) آمد و عرض کرد: یا علی به شما امیرالمؤمنین میگویند، چه کس تو را بر مؤمنین امیر کرده؟ حضرت فرمود: خداوند متعال مرا امیر مؤمنین کرده، آن مرد نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رفت و عرض کرد: یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، ایا علی (علیهالسلام) راست میگوید که خدا او را امیر بر خلقش کرده؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از سخن آن مرد خشمگین شد و فرمود: به راستی علی (علیهالسلام) به ولایت از خدای عزوجل، امیر بر خلق شده است، خداوند در بالای عرش خود آن را منعقد نموده و ملائکه را گواه بر آن گرفته است که علی (علیهالسلام) خلیفه الله و حجت الله و امام مسلمانان است، طاعتش اطاعت خداست و نافرمانی او و نافرمانی از خداست، هر که او را نشناسد، مرا نشناخته و هر که او را بشناسد مرا شناخته هر که منکر امامت او شد منکر نبوت من شده است و هر که امیری او را انکار کند رسالت مرا انکار کرده... هر که با او نبرد کند با من جنگیده و هر که او را دشنام دهد مرا دشنام داده، زیرا او از من است و از گل من خلق شده، و او شوهر فاطمه علیهاالسلام دختر من است و پدر دو فرزندم حسن و حسین علیهم السلام است، سپس فرمود:
من و علی (علیهالسلام) و فاطمه علیهاالسلام و حسن و حسین علیهم السلام و نه فرزند حسین (علیهالسلام) حجتهای خدا هستیم بر خلق او، دشمنان ما دشمن خداست و دوستان ما دوستان خدا هستند(849)
ادامه ندارد
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394
نظرات
، 0
روز شهادت حضرت علی (علیهالسلام) سراسر کوفه یکپارچه عزا شد، به طوری که یادآور رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه بود، دهشت و اضطراب مردم را فرا گرفت، ناگهان مردم دیدند مردی گریان و شتابان در حالی که میگفت: انا لله و انا الیه راجعون به پیش میآمد، مردم او را نمیشناختند (گویا حضرت خضر بود) او فریاد میزد: امروز رشته خلافت نبوت بریده شد، تا اینکه به در خانه امام علی (علیهالسلام) آمد، آنگاه با سوز و گداری خطاب به علی (علیهالسلام) چنین گفت: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
ابومخنف لوط بن یحیی نقل میکند: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
علی (علیهالسلام) از راههای گوناگونی به کار و تولید توجه مینمود. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
علی (علیهالسلام) به یکی از فرماندهان خود بنام قرظة بن کعب انصاری بخاطر اینکه مردم منطقه حکومتی او دچار مشکل اقتصادی شده بودند مینویسد: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
امام علی (علیهالسلام) در تمام دوران زندگی خود به مسأله مسجد سازی توجه کاملی داشت در منطقه احد و در جنوب مسجد النبی و در شهر مدینه و در محله مساجد سبعه و هر جا که اقامت میکرد به امر مسجد سازی میپرداخت. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
اصبغ بن نباته از یاران علی (علیهالسلام) است او در لحظات پایانی عمر علی (علیهالسلام) بر بالین امام حاضر شد و با اصرار از آن حضرت تقاضای حدیث کرد حضرت خواهش او را پذیرفت و فرمود: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
امام باقر (علیهالسلام) فرمود: مردی در بصره در حضور عی (علیهالسلام) به پا خاست و راجع به حقوق رفقا و برادران مسلمان خود، سؤال کرد، حضرت فرمود: رفیق دو نوع است: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
اصبغ بن نباته میگوید: در بصره مردی خدمت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام) آمد و عرض کرد: ای امیرمؤمنان! با این مردمی که ما میجنگیم دعوتمان یکی است و پیامبرمان نیز یکی، و نمازمان هم یکی، و حجمان هم یکی است، پس نام اینها را چه بگذاریم؟ حضرت فرمود: به همان نامی که خداوند در کتاب خود آنها را نامیده است، مگر نشنیدهای که میفرماید: بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر برتری دادیم، بعضی از آنان با خدا سخن گفتند، و درجات پارهای را بالا برده، و به عیسی بن مریم دلایل روشن دادیم و او را به روح القدس تأیید نمودیم، و اگر خدا میخواست پس از آنکه دلائل روشن برایشان آمد مقابله نمیکردند و لکن اختلاف کردند، پس پارهای از آنان ایمان آوردند و پارهای کفر ورزیدند (835) سپس امام ادامه داد: پس چون اختلاف میان ما افتاد ما به خدا و دین او و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و کتاب و حق سزاوارتریم، پس ما جزء مؤمنانم و آنان کافران، خدا جنگ با آنان را از ما خواسته است، و ما هم به خواست و فرمان و اراده خدا با ایشان به جنگ برخاستیم.(836) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
اصبغ بن نباته میگوید: امام علی (علیهالسلام) را در بصره (در جریان جنگ جمل) دیدم سوار بر استر بود، آنگاه رو به مردم کرد و فرمود: آیا به شما خبر ندهم که بهترین انسانها در قیامت کیستند؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
اصبغ بن نباته میگوید: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
در روایت آمده: قنبر غلام علی (علیهالسلام) آن حضرت را بسیار دوست میداشت، هر گاه علی (علیهالسلام) بیرون میرفت، قنبر نیز با شمشیر، به دنبال علی (علیهالسلام) حرکت میکرد، شبی علی (علیهالسلام) بیرون رفت، قنبر نیز در پشت سر حضرت حرکت میکرد، وقتی حضرت دید قنبر میآید فرمود: ای قنبر! تو را چه شده که در این وقت شب به دنبال من میآئی؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
سعید بن قیس میگوید: روزی در میدان جنگ مردی را دیدم که تنها دو جامه پوشیده بود (بی آنکه زره و لباس جنگی پوشیده باشد) سوار بر اسب به سویش رفتم، دیدم امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) است پرسیدم: ای امیرمؤمنان! در چنین منطقهای با این لباس؟! نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
ابوکهمس میگوید: به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم: عبدالله بن ابی یعفور به شما سلام رسانید؛ امام فرمود: بر تو و بر او سلام باد، وقتی که نزد عبدالله رفتی به او سلام برسان و به او بگو جعفر بن محمد (علیهالسلام) میگوید: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
عصر خلافت امام علی (علیهالسلام) بود آن حضرت در کوفه بود، مردی ایرانی از همدان و حلوان (شهری نزدیک بغداد) مقداری عسل و انجیر برای حضرت علی (علیهالسلام) آورد. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 زندگاني امام علي ، مردی ناشناس کنار خانه علی
خدایت رحمت کند ای ابوالحسن! تو در گرایش به اسلام از همه پیشگامتر بودی و در گرایش به ایمان از همه پیشروتر، و در یقین استوارتر و ترسناکتر از همه به خدا، بیش از همه رنج کشیدی و از همه بیشتر از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پاسداری نمودی...
آن هنگام که اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ناتوان بودند تو توانا بودی، آن هنگام که آنها در جبهه جنگ، خواری و زبونی از خود نشان میدادند، تو مرد میان جنگ بودی و آن وقت که آنها سستی کردند تو بر پا خاستی...
تو همچون کوه بودی اما کوهی ستبر و استوار که در برابر طوفان نلغزند...
ای کسی که در پرتو وجودت راه راست روشن شود و مسائل مشکل آسان گردید و شعلههای آتش (فتنهها) خاموش شد اسلام با تو نیرو گرفت، و فرمان خدا آشکار گردید، با رفتنت جانشینانت را در رنج و غمی جانکاه فرو بردی، تو بزرگتر از آن هستی که سوگ فراقت با گریه جبران گردد، مصیبت فراق تو در آسمان بسیار بزرگ جلوه کرد، و در زمین انسانها را خورد نمود انا الله و انا الیه راجعون ما تسلیم قضای الهی هستیم...
تو برای مؤمنان، پناه و سنگر و کوهی سربلند و خللناپذیر، و برای کافران شراره خشم بودی.
آن مردم ناشناس همچنان با سوز دل سخن میگفت و در طول گفتار او، همه مردم حاضر، سراپا گوش بودند و سخن او را میشنیدند، تا اینکه سخن او تمام شد و سخت گریست، حاضران همه گریستند، سپس او را ندیدند، به جستجویش پرداختند ولی پیدایش نکردند.(848)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، بی تکلف زیست
پس از جنگ جمل امام علی (علیهالسلام) برای مردم سخنرانیهائی میکرد که در یکی از آنها فرمود:
ما نقمون علی یا اهل البصرة ای مردم بصره چرا به من ایراد میگیرید؟.
آنگاه در حالی که اشاره به پیراهن خود میکرد ادامه داد:
والله انهما لمن غزل اهلی؛ سوگند به خدا! این دو لباس مرا که میبینید از بافتههای اهل خانهام میباشد
سپس اشاره کرد، به کیسهای که همراه خود داشت و در آن مختصری نان خشک بود فرمود:
والله ما هلی الا من غلتی بالمدینه؛ سوگند به خدا این خوراک مختصری که به همراه دارم از غله خود من در مدینه است.
آنگاه خطاب به مردم فرمود: اگر من از نزد شما مردم بصره خارج شوم و زیاده از آنچه دیدید برداشته باشم در نزد خدا از خیانتکاران میباشم (846) و در روایات است که حضرت مشابه همین سخنرانی را نیز برای مردم کوفه ایراد کرد.(847)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، کار کردن افتخار اوست
- در جوانی شتری داشت که با آن باغستانهای مردم را آب میداد و از بابت آن اجرت میگرفت.
- و با شتر از راههای دور آب آشامیدنی به شهر میآورد و اجرت یم گرفت.
- کشاورزی و درختکاری و باغداری را دوست میداشت و باغات زیادی را در اطراف مدینه به وجود آورد.
- چاه میکند، وقتی از چاهها آب فواره میزد آن را وقف مسافران و حجاج بیت الحرام میکرد.
- گاهی دوستان حضرت اصرار میکردند که بیل را از دست امام (علیهالسلام) بگیرند و او را در کارش کمک کنند لیکن آن حضرت مانع میشد و به کار خود ادامه میداد(843)
- فرزندان و همسران خود را نیز به کار و تولید تشویق مینمود، آنان نیز لباسهای مورد احتیاج خود را از پشم ریسی فراهم مینمودند و خود آنرا میبافتند(844)
- برخی از نخلستانها را وقف همسران و فرزندان خود میکرد تا محتاج دیگران نباشند.(845)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، توجه به وضع اقتصادی مردم
مردانی از اهل ذمه از حوزه فرمانداران تو گفتهاند که در زمینهایشان نهری داشتهاند که پر و خشک شده است، پس در مشکلات اقتصادی آنها مطالعه کن. و آن نهر را اصلاح کن!
بجان خودم سوگند! اگر آبادانی شود و مردم تأمین گردند بهتر از آن است که از آنجا کوچ کنند و ناتوان گردند، و از انجام کارهایی که به صلاح مملکت است باز مانند (841)
لذا امام صادق (علیهالسلام) فرمود: کان امیرالمؤمنین یکتب یوصی بفلاحین خیراً؛ امیرالمؤمنین (علیهالسلام) همیشه در نامه به کارگزاران حکومتی خود سفارش کشاورزان را میکرد.
و در حدیثی دیگر، امام صادق (علیهالسلام) فرمود: علی (علیهالسلام) همواره بیل میزد و نعمتهای نهفته در دل زمین را استخراج میکرد.(842)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، مسجد سازی های حضرت علی
حتی هنگامی که لشکر خود را بسوی میدان صفین حرکت میداد در طول راه نیز این امر مقدس را از یاد نبرد.
لذا امام علی (علیهالسلام) وقتی به شهر مرزی هیت رسید وارد شهر نشد، آن شهر را دور زد و در یک میدان فراخ در اطراف هیت، مدتی را توقف نمود و در منطقهای به نام اقطار توقف کوتاهی داشت و مسجدی در آنجا ساخت که تا سالیان طولانی مردم در آنجا نماز میخواندند. (839)
علی (علیهالسلام) در ساختن مسجد مدینه و بصره و کوفه و همچنین مسجدی به یاد پیروزی بر عمروبن عبدود در جنگ خندق در محله احزاب، بنام مسجد فتح بنا کرد و شبها در آنجا نماز میخواند.(840)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، نفرین ابدی
اصبغ! همان طوری که تو به عیادتم آمدی یک روز هم من به عیادت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رفتم، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از من خواست تا به میان مردم روم و آنان را برای شنیدن پیامی از جانب او به مسجد فرا بخوانم؛ امام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من گفت: به مسجد که رفتی بر فراز منبر برو و یک پله پائینتر از جایی که من مینشینم بایست و به مردم چنین بگو:
...لعنت خدا بر کسی که مورد خشم و عاق والدین قرار گیرد.
لعنت خدا بر آنکه از مولای خویش بگریزد.
لعنت خدا بر کسی که در مزد اجیر خیانت ورزد و او را از حقش محروم سازد.
اینها جملاتی بود که به امر آن حضرت گفتم و از منبر به زیر آمدم در این بین مردی از انتهای مسجد در حالی که جمعیت را میشکافت و سعی داشت خود را به من برساند پیش آمد و گفت:
ای اباالحسن سه جمله به اختصار گفتی، آنها را برای ما تشریح کن، من در پاسخ او چیزی نگفتم و نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم بازگشتم و سخن آن مرد را نقل کردم (اصبغ میگوید: در این لحظه حضرت یکی از انگشتان مرا در میان دست خود گرفت) و فرمود:
اصبغ! رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز انگشتان مرا این چنین در دست خود گرفته بود و با همین حال در شرح آن کلمات فرمود:
علی! من و تو پدران این امت هستیم هر کس ما را به خشم آورد، لعنت خدا بر او باد. من تو مولای این مردم هستیم هر که از ما بگریزد به نفرین ابدی مبتلا گردد. من و تو اجیر این امت هستیم هر کس در اجرت ما (که دوستی اهل بیت و عترت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است) خیانت ورزد به لعنت خدا و دوری از لطف او گرفتار گردد. پس حضرت آمین گفت و من نیز آمین گفتم... (838)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، انواع دوست و رفیق
خالص واقعی، صوری ظاهری
اما رفیق با اخلاص (در برابر حوادث) پنجهی محکم است، برای توبه حکم پر و بال و اهل و عیال و مال است، اگر به رفیقی اطمینان کردی از مال و جان در راهش دریغ مکن، با هر که با صفا بود با صفا باش، با دشمنش عداوت ورز، راز و عیبش را بپوشان، حسن و کمالش را اظهار کن، ولی بدان که این طبقه از دوستان مثل یاقوت سرخ کمیاب هستند.
اما رفیق ظاهری: چون از دوستیش بهره ور شوی از او جدا نشو ولی خلوص باطن خود را از او چشم مدار، تو هم چون او خوش زبان و گشاده رو باش.(837)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، مؤمن و کافر
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، بهترین انسانها در قیامت
ابو ایوب انصاری برخاست و گفت: چرا ای امیرمؤمنان؟ به ما خبر بده زیرا تو (در محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و هنگام دریافت وحی) حاضر بودی و ما غایب بودیم.
امام علی (علیهالسلام) فرمود: بهترین مخلوقات در قیامت هفت نفر از فرزندان عبدالمطلب هستند، که هیچ کس فضیلت و برتری آنها را انکار نمیکند مگر کافر.
عمار یاسر عرض کرد: ای امیرمؤمنان نام آنها را ذکر کن تا آنها را بشناسیم.
امام علی (علیهالسلام) فرمود: بهترین مخلوقات در قیامت پیامبرانند و بهترین آنها محمد صلی الله علیه و آله و سلم است و بهترین شخص در هر امتی، بعد از پیامبرشان، وصی آن پیامبر خواهد بود تا آنکه پیامبری بعد از او آید و همانا بهترین اوصیاء؛ وصی محمد صلی الله علیه و آله و سلم (یعنی علی (علیهالسلام)) است. و بهترین مخلوقات بعد از اوصیاء، شهیدان هستند و بهترین شهیدان حمزه و جعفر میباشند.
جعفر دو بال تر و تازه دارد که با آن در بهشت پرواز میکند و به هیچ کس از این امت جز او این دو بال عطا نشده است...
و دیگر دو نوه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حسن و حسین علیهم السلام و دیگر مهدی (عج) است... .(833)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، خبر از آینده
روزی علی (علیهالسلام) برای مردم مشغول سخنرانی بود و میگفت: سلونی قبل ان تفقدونی فوالله تسئلونی عن شیی مضی و لان عن یکون الا نبئتکم به؛ بپرسید از من، پیش از آن که نیابید مرا، پس به خدا سوگند! نخواهید پرسید مرا از مطالب گذشته و از مطالبی که پیش خواهد آمد، مگر آن که آگاه کنم شما را به آن، سعد بن ابی وقاص برخاست و گفت:
یا امیرالمؤمنین! به من بگو چه اندازه موی در سر و ریش من است؟ پس فرمود: بدان، به خدا سوگند هر آینه پرسیدی از من پرسشی که دوست من پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده بود که تو خواهی پرسید از من آن را؛ و نیست در سر و ریش تو موئی، مگر آن که در بن و بیخ او شیطان نشسته و به درستی که در خانه تو بزغالهای است که خواهد کشت حسین پسر مرا، عمر سعد پس سعد ابی وقاص در آن روز خردسالی کوچک بوده).(834)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، غلامی با وفا و غیرتمند
قنبر عرض کرد: آمدهام تا پشت سرت باشم (و هوای تو را داشته باشم)
علی (علیهالسلام) فرمود: وای بر تو آیا تو مرا از اهل آسمان حفظ میکنی یا از اهل زمین؟
قنبر عرض کرد: نه بلکه از اهل زمین تو را حفظ میکنم؛ علی (علیهالسلام) فرمود: اهل زمین جز به اذن خدا از آسمان نمیتوانند به من کاری کنند، برگرد، آنگاه قنبر بازگشت(832)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، اطمینان به امدادهای غیبی خداوند
حضرت فرمود: آری ای سعید! هیچ بندهای نیست مگر اینک از جانب خدا دو فرشته از او نگهبانی میکنند تا از کوهی سقوط نکند و یا به چاهی نیفتد، ولی وقتی که قضای الهی (اجل) فرا رسد او را نسبت به همه چیز وا گذارند.(831)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، راستگویی و امانت داری
درست بیندیش که به خاطر چه عاملی علی (علیهالسلام) در پیشگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به آن مقام اعلی رسید، همان عامل را پیشه خود ساز، همانا علی (علیهالسلام) به خاطر دو خصلت راستگویی و امانت داری در پیشگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به آن مقام عالی نائل آمد.(830)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، یتیم نوازی امام علی
امام علی (علیهالسلام) هماندم روسای اصحابش را طلبید و به آنها فرمود: کودکان یتیم را حاضر نمایند.
آنها کودکان یتیم را حاضر نمودند، آن حضرت سر مشکهای عسل را در اختیار آنها قرار داد تا از آن عسلها بخورند، سپس آن عسل را در میان ظرفها ریخت و بین مردم تقسیم نمود. شخصی پرسید: ای امیرمؤمنان! چرا باید یتیمان سر مشکها را بلیسند نه دیگران؟
امام علی (علیهالسلام) در پاسخ فرمود: ان الامام ابوالیتامی و انما العقتهم هذا برعایة الاباء.
همانا امام، پدر یتیمان است و من به حساب پدرها (و به خاطر آنکه نسبت به آنها پدری کرده باشم) لیسیدن آنها را به کودکان یتیم واگذار کردم(829)
ادامه ندارد
سلامـ .... ... ..
موضوعات وبلاگ
آمار وبلاگ
جستوجگر وبلاگ
(( طراح قالب آوازک ، وبلاگدهي راسخون ، نويسنده newsvaolds ))