مقدمه:
امروزه با پيشرفت سريع تکنولوژي و دسترسي آسان کودکان به مراکز اطلاع رساني، پدر و مادرها نقش الگوئي قديم خود را تا اندازه زيادي از دست داده اند و کودکان از همان بدو تولد با الگوهاي جذاب فراواني آشنا مي شوند که سعي دارند رفتار مورد نظرشان را به آنها تحميل کنند و در اين ميان چه بسيارند پدر و مادرهايي که تلاش مي کنند با استفاده از روش هاي بي ثمر و گاه نادرست تربيتي (مانند نصيحت کردن، تهديد و ارعاب واجبار يا تنبيه بدني و...) فرزندشان را به سمت رفتارهاي صحيح هدايت کنند، ولي متاسفانه اين روش ها کار آيي چنداني ندارند و اوليا پس از مدتي نوميد و درمانده شده و نمي دانند که چگونه با فرزندشان برخورد کنند؟
اصول تغيير رفتار :
اصل اول – استدلال با کودکان
از هنگاميکه کودکان صحبت کردن را ياد مي گيرند مي توان با آنها استدلال کرد و نتايج احتمالي کارهاي مختلف را به آنها گفت، در چنين مواردي بايد از زباني ساده و در خور فهم کودکان استفاده کنيم و يا اينکه از آنها بخواهيم خودشان نتايج کارهاي مختلف را (مانند آتش بازي...) شرح بدهند.
اصل دوم - دادن پاداش به کودکان
اگر مي خواهيد رفتار مثبتي را در فرزندتان تقويت کنيد بهتر است براي آن رفتار پاداشي را در نظر بگيريد به عنوان مثال اگر مي خواهيد فرزندتان به درس علاقه مند شود و وضع درسي اش بهبود پيدا کند، مي توانيد با دادن انواع پاداش هاي مادي و معنوي به فرزندتان او را به اين کار تشويق کنيد، يک لبخند، يک آفرين، يک کلام زيبا، يک خوراکي، مبلغي پول، رفتن به پارک، اندکي توجه به فرزند و... همه اين ها پاداش هايي هستند که شما مي توانيد از آنها جهت ترغيب فرزندتان به سمت رفتار مورد نظر استفاده کنيد.
اصل سوم – پاداش دادن به رفتار مغاير
اگر فرزندمان کاري منفي را انجام مي دهد و ما نمي توانيم جلويش را بگيريم مي توانيم به رفتار ديگري که مغاير رفتار منفي اش است پاداش بدهيم تا به تدريج رفتار منفي فرزندمان اصلاح شود، به عنوان مثال اگر فرزندمان به تميزي اهميت نمي دهد مي توانيم اورا مسئول نظا فت خانه يا مدرسه کنيم تا ديدگاهش عوض شود.
اصل چهارم: اصل اشباع (خسته شدن از تکرار زياد يک کار)
برخي از رفتارهاي منفي نوجوانان را مي توان با استفاده از اين اصل اصلاح کرد، براي نمونه اگر فرزند شما عادت دارد يک ريز صحبت کند و به کسي مجال حرف زدن نمي دهد شما مي توانيد با استفاده از اين اصل به او اجازه بدهيد در يک روز پشت سر هم آنقدر صحبت کند که از صحبت کردن براي هميشه خسته و دلزده شود، فقط توجه داشته باشيد که از اين اصل تنها براي از بين بردن رفتارهاي منفي کم خطر و يا بي خطر استفاده کنيد (مانند تمايل فرزندتان به خوردن يک نوع غذا، زياد حرف زدن، شلوغ کردن و...) و در رفتارهاي منفي خطر ناک (مانند تمايل بچه ها به آتش بازي...) هرگز از اين اصل استفاده نکنيد.
اصل پنجم – اصل خاموشي
ما اگر بخواهيم رفتار زشتي را در فرزندمان از بين ببريم، مي توانيم از اين اصل استفاده کنيم، در اين روش پس از اينکه کودک رفتار نادرستي را انجام داد ما او را مورد بي توجهي و بي اعتنايي قرار مي دهيم، به طوري که کودک پس از انجام رفتار زشتش هيچ پاداشي را از جائي دريافت نکرده تا بتدريج رفتارش را ترک کند، براي نمونه اگر فرزندمان به تازگي از دوستانش حرف هاي زشت و رکيکي را ياد گرفته و آنها را در منزل بکار مي برد ما مي توانيم هر بار که اين سخنان زشت را برزبان مي آورد روي خود را از او بر گردانيم و به حرفهايش گوش ندهيم و هنگامي که لحن سخنش را تغيير داد و مودبانه صحبت کرد به او توجه کنيم.
اصل ششم - دادن سرمشق يا الگوي مناسب به کودک
ما اگر مي خواهيم فرزندمان را به انجام کاري مثبت ترغيب کنيم بهتر است الگو يا سرمشق مناسبي که آن کار را انجام ميدهد و مورد قبول فرزندمان است را پيدا کرده و او را با فرزندمان آشنا کنيم تا فرزندمان از او الگو برداري نمايد. به قلم: سحر ميرشاهي
اما زياد نگران نباشيد زيرا يک مساله تنها يک راه حل ندارد بهتر است راه حل هاي گوناگون را بررسي کنيد و در آن ميان بهترين راه حلي که مي تواند مشکل شما را حل کند انتخاب نمائيد.
در اين متن سعي شده است که با زباني ساده تعدادي از اين راه حل ها و روش هاي تغيير رفتار توضيح داده شود تا اولياء بنا به ضرورت از آنها جهت اصلاح رفتار فرزندشان استفاده کنند.
بهترين سرمشق و الگو براي کودک پدر و مادر هستند، پس اوليا بايد در رفتار خود بسيار محتا ط باشند زيرا کودکان هوشيارند و کوچکترين اعمال آنها را به خاطر سپرده و الگو برداري مي کنند لذا اگر ما مي خواهيم فرزندمان کار مثبتي را انجام بدهد نخست خودمان بايد آن کار را انجام بدهيم تا وي ما را سرمشق قرار داده و همانگونه عمل کند، پس اگر دوست داريد فرزند تان به مطالعه و تحصيل اهميت بدهد خود شما نيز ساعاتي از روزتان را به اين کار (مطالعه کتاب يا روزنامه) اختصاص بدهيد و اگر مي خواهيد فرزندتان آداب معاشرت را رعايت کند خود شما نيز مبادي آداب باشيد، همچنين سعي کنيد فرزندتان را هميشه از الگوهاي فاسد و بد (مانند دوستان ناباب، ارازل و اوباش خياباني، باندهاي خلاف کار و... ) دور نگهداريد، چرا که به قول سنايي غزنوي:
منشين با بدان که صحبت بد گر چه پاکي تو را پليد کند.
منبع: تغيير دادن رفتارهاي کودکان و نوجوانان/نوشته جان دي کرومبولتز، هلن بي کرومبولتز، ترجمه يوسف کريمي – تهران: انتشارات فاطمي، 1366
-
یک شنبه 1 فروردین 1389
9:40 AM
نظرات(0)
بهنظر ساده ميرسد اما بسيار مؤثر است. افراد راضي امكانات موجود، فرصتها و موفقيت را ميبينند. وقتي آنان به آينده نگاه ميكنند، خوشبين هستند و وقتي گذشته را مرور ميكنند، معمولا گزينههاي مثبت را ميبينند.
1 – لحظات روزانه زندگي را درك كنيد
هر از چندي مكث كنيد تا گل سرخي را ببوييد يا كودكان را حين بازي تماشا كنيد. كساني كه درنگ ميكنند تا وقايعي را كه بهطور عادي با عجله پشت سر ميگذارند، ببينند يا در طول روز به وقايع خوشايند روزانه فكر ميكنند، افزايش قابل توجهي را از نظر رضايت و كاهش افسردگي گزارش ميكنند.
2 – از مقايسه بپرهيزيد
چشم و همچشمي جزئي از بسياري از فرهنگهاست اما مقايسه خودمان با سايرين ميتواند به رضايت و عزت نفس لطمه وارد كند. به جاي مقايسه كردن با ديگران، توجه خود را به دستاوردهاي شخصي معطوف كنيد تا به رضايت بيشتري دست يابيد.
3 – بيش از اندازه به پول توجه نكنيد
كساني كه پول را در رأس فهرست اولويتهاي خود قرار ميدهند، بيشتر در معرض افسردگي، اضطراب و عزت نفس پايين هستند. اين امر در ملل و فرهنگهاي گوناگون يكسان است. هر چقدر بيشتر رضايت را در كالاهاي مادي بجوييم، كمتر آن را مييابيم. رضايت، عمر كوتاهي دارد و گذراست. پولدوستان نيز در آزمون پويايي و خودشكوفايي نمره اندكي ميگيرند.
4 – اهداف معنادار داشته باشيد
كساني كه براي تحقق چيزي ارزشمند تلاش ميكنند، بسيار راضيتر از كساني هستند كه رؤياها يا آرزويي ندارند. اين اهداف ميتواند به سادگي يادگرفتن مهارتي جديد يا بار آوردن بچهها به شيوهاي اخلاقي باشد. انسان همواره براي رشد به نوعي معنا نياز دارد. به گفته دانشمندان، رضايت و خوشبختي در محل تلاقي لذت و معنا قرار دارد. هدف چه در محل كار و چه در خانه آن است كه فعاليتهايي انجام دهيم كه از نظر شخصي هم لذتبخش و هم مهم باشد.
5 – در كار ابتكار به خرج دهيد
ميزان رضايت شما از شغل تا حدي به ابتكاري كه به خرج ميدهيد، بستگي دارد. محققان معتقدند هنگامي كه خلاقيت به خرج ميدهيم، به ديگران كمك ميكنيم و راههاي بهبود در امور را پيشنهاد ميكنيم يا كارهاي اضافي انجام ميدهيم، از كارمان بيشتر احساس اغنا ميكنيم.
6 – دوست پيدا كنيد و به خانواده اهميت دهيد
افراد راضي معمولاً خانواده، دوست و روابط بهتري دارند. اما صرف كميت رابطه با افراد كافي نيست، بلكه كيفيت آن نيز اهميت دارد. انسان به رابطه نزديك نياز دارد؛ رابطهاي كه در برگيرنده تفاهم و توجه باشد.
7 – لبخند بزنيد، حتي زماني كه حالش را نداريد
بهنظر ساده ميرسد اما بسيار مؤثر است. افراد راضي امكانات موجود، فرصتها و موفقيت را ميبينند. وقتي آنان به آينده نگاه ميكنند، خوشبين هستند و وقتي گذشته را مرور ميكنند، معمولا گزينههاي مثبت را ميبينند. حتي اگر از بچگي اينگونه بزرگ نشدهايد كه نيمه پر ليوان را ببينيد، با تمرين نگرش مثبت به عادت تبديل ميشود.
8 - طوري تشكر كنيد كه گويي واقعاً قدردان هستيد
كساني كه عادت به سپاسگزاري دارند، معمولاً سالمتر و خوشبينتر هستند و بيشتر به سوي تحقق اهداف پيشرفت ميكنند. تحقيقات نشان ميدهد افرادي كه به كساني كه به آنان كمك كردهاند، نامه تشكرآميز مينويسند، از نظر رضايت در سطح بالا و از نظر افسردگي در سطح پاييني قرار دارند. به علاوه اثر يك نامه تشكرآميز تا هفتهها طول ميكشد.
9 – از خانه بيرون برويد و ورزش كنيد
تحقيقات نشان ميدهد كه ورزش ميتواند به اندازه داروها در درمان افسردگي مؤثر باشد و در عين حال هيچگونه عوارض جانبي نيز نداشته باشد. به علاوه، هزينه آن نيز بهمراتب كمتر است. ورزش منظم حس تحقق چيزي را به انسان ميدهد، امكان تعامل با ديگران را فراهم ميكند، هورمونهاي عامل احساس خوب را در بدن آزاد ميكند و عزت نفس را افزايش ميدهد.
10 – بخشش را فراموش نكنيد
نوعدوستي و بخشش را به جزئي از زندگي خود تبديل كنيد و از اين كار مقصودي را بجوييد. محققان ميگويند كمك به همسايه، داوطلبشدن براي انجام كارهاي عامالمنفعه يا اهداي كالا و خدمات باعث ايجاد احساس خوبي در شخص ميشود كه مزاياي زيادي از نظر تندرستي به همراه دارد كه از ورزش كردن يا ترك كردن سيگار هم بيشتر است. گوش كردن به درد دل دوست، ياد دادن مهارتها، توجه به موفقيتهاي ديگران و روحيه گذشت نيز به رضايت ميافزايد. محققان ميگويند كساني كه براي ديگران خرج ميكنند، بيشتر از كساني كه براي خودشان خرج ميكنند، احساس رضايت ميكنند.
در چند سال اخير، روانشناسان و جامعه شناسان به بررسي اطلاعات درباره پرسشي پرداختهاند كه قبلاً براي فلاسفه مهم بود: چه چيزي باعث رضايت ما ميشود؟
پژوهشگران به اين منظور تحقيقات گستردهاي در سراسر جهان انجام دادهاند تا ببينند چگونه چيزهايي مانند پول، نگرش، فرهنگ، حافظه، تندرستي، نوعدوستي و عادات روزانه بر احساس بهروزي ما تأثير ميگذارد. حوزه جديد روانشناسي مثبت پر از يافتههاي جديدي حاكي از آن است كه اعمال ما تأثير چشمگيري بر احساس خوشبختي و رضايت ما از زندگي دارد. 10 راهبرد ثابتشده براي افزايش رضايت عبارتند از:
-
یک شنبه 1 فروردین 1389
9:40 AM
نظرات(0)
فرزند 2 ساله شما با رژ لب روي ديوار نوشته، بچه 5 ساله شما يک کلوچه را خورده در حالي که گفته بوديد نخورد. اولين واکنش شما اين است که از خشم منفجر شويد. اما تصميم گرفتهايد که از اين به بعد صبورتر باشيد. علاوه بر آن مي دانيد زماني که بر آشفته مي شويد، بايد معذرت خواهي کنيد. آنچه که شما نياز داريد يک برنامه 60 ثانيه اي مي باشد. اين برنامه يک متد مشخص و خاص نيست بلکه يک استراتژي است که روي رفتار غلط کودک شما متمرکز نميشود بلکه روي واکنش شما تمرکز دارد. اگر اين برنامه 60 ثانيهاي را به کار ببريد به نتايج مطلوبي دست پيدا خواهيد کرد. شما مي توانيد خود را کنترل کنيد و کودک شما مي داند که چه توقعي از او داريد. 6 مرحله ساده اين برنامه از اين قرار مي باشد:
تا10ثانيه سريع اقدام کنيد:
اولين اقدام شما بايد اين باشد که رژ لب را برداريد و سريع او را از کنار ميز ببريد، همچنين از برادر و خواهرهايش جدا کنيد. نه اينکه به او امر کنيد دست بردارد و انتظار داشته باشيد وي اطاعت کند. امنيت اولين اقدام است. لذا اگر موقعيت خطر سازي وجود دارد سريع اقدام کنيد. و بايد هر چيزي که ايجاد مشکل مي کند را از فرزند خود دور کنيد. کودک شما احتياج دارد که روي شما و موقعيت تمرکز کند. از اين رو کلوچه يا ديگر چيزها حواس او را پرت مي کنند. کودک خود را از صحنه جرم دور کنيد و خودتان از درهم و برهمي و ريخت و پاش دور شويد، بنابراين کمتر کلافه مي شويد و بعدا احساس پشيماني نمي کنيد.
ثانيه هاي 10تا20 آرام بمانيد:
خود شما مي دانيد که چطور مهماندارهاي هواپيما از شما خواهش مي کنند که ماسک اکسيژن خود را بزنيد، قبل از اينکه به کودک خود کمک کنيد تا ماسک را بزند. رفتار با احساس چيزي مثل اول مراقبت از خود مي باشد. مشکل عصباني بودن نيست بلکه کنترل عصبانيت مهم مي باشد. اين که عهد کنيد عصباني و خشمگين نشويد مشکل مي باشد، شما با اين کار فقط احساس بد خود را فرو مينشانيد. کودکان حتي زماني که پدر و مادر خشم خود را پنهان مي کنند متوجه ميشوند. آنچه که بايد به آن توجه کرد اين است که بايد عصبانيت را محدود کرد. اگر در يک خانواده شلوغ و پر جمعيت بزرگ شده باشيد و هر کسي فرياد مي کشيده مهار احساسات مشکل مي باشد. شما بايد خشم خود را به گونه اي ديگر تخليه کنيد به جاي اينکه با کودک خود دعوا کنيد، مي توانيد با صداي بلند بگوييد آه ه ه ه ه. بدين طريق کودک شما تحقير نمي شود و صداي شما را مي شنود و به شما کمک مي کند که موقعيت را کنترل کنيد. اما اگر بر عکس، شما فرياد بزنيد نمي توانيد آنچه را که مي خواهيد به کودک خود ياد بدهيد. چون که فرزند شما به احساس پر تنش شما توجه مي کند نه به رفتار غلط.
ثانيه هاي20تا30 موقعيت را سنجيدن:
چند ثانيه اي فکر خود را بر روي آنچه اتفاق افتاده متمرکز کنيد. يک دکتر گفته است که من به خاطر مي آورم زماني را که کودک 2 ساله ام به روي ديوارها و کاناپه منزلم با ماژيک بنفش نقاشي کرده بود. کاناپه و ديوارها خراب شده بود، خيلي بر آشفته شدم. از طرف ديگر، پسرم هاج و واج به نظر مي رسيد و از عکس ا لعمل من قلبش شکسته بود. متاسفانه اگر چند لحظه صبر کرده بودم، متوجه مي شدم که فرزندم اين کار را از کتاب داستان کودکان ياد گرفته بود. از ديدگاه او اين يک سعي و تلاش خلاق بوده است. هر چند که آگاه شدن از قصد کودک شما، کاناپه يا هر چيز ديگر را نجات نمي دهد، اما باعث مي شود که دفعه ديگر کودک شما اين کار را تکرار نکند. بايد اتفاق را از آنچه که در گذشته به وقوع پيوسته و آنچه که احتمالا در آينده پيش مي آيد، جدا فرض کنيد و اگر به موقعيت در همان لحظه فکر کنيد، نه اينکه بگوييد اين کار را چند بار تا حالا تکرار کرده، مي توانيد تصميم عاقلانه تري بگيريد. و وقت آن است که ببينيد علت رفتار کودک شما چيست؟ مثلا وقتي کودک 3 ساله اي نق مي زند و بد اخلاقي مي کند، ممکن است گرسنه باشد. يا وقتي فرزند 8 ساله اي درست صبحانه نمي خورد، ممکن است کم خوابي داشته باشد. بنابراين بايد نقش خود را بر آورد کنيد. از خود سوال کنيد، آيا کاري ميتوانم بکنم که ديگر اين رفتار کودک در آينده تکرار نشود، مثلا ايجاد محدوديت هايي يا تغيير برنامه روتين خانواده- به عبارت ديگر به کودک نگوييد چند بار تا حالابه تو گفته ام...؟حتي اگر 100 بار هم به او گفته باشيد (که نگفته ايد) دليل نمي شود که اصلا تکرار کنيد، بلکه بايد به او دوباره و دوباره تذکر بدهيد.
ثانيه هاي 30تا40 با کودک خود صحبت کنيد:
وقتي کودک را به حال خود مي گذاريد به او بگوييد چرا از او مي خواهيد اين کار را نکند،2 يا 3 جمله کافي خواهد بود. هر چه کودک کوچکتر باشد، تعداد کلمات کمتري بايد به کار برد. به او نگاه کنيد. او احتياج دارد که بفهمد، آنچه را که انجام داده اشتباه بوده است و چه کاري صحيح مي باشد. به او بگوييد نبايد روي ديوار چيزي بکشيم بلکه بايد روي تکه کاغذ نقاشي کنيم. يا الآن نبايد کلوچه بخوري چون که زمان شام نزديک است، به جاي آن يک هويج ميل کن. اما اگر کودک اعتراض دارد بعدا با او صحبت کنيد، ممکن است در آن واحد بخواهد از خود دفاع کند و به طور صحيح وارد مکالمه نشود.
ثانيه هاي40-50 با خود بينديشيد که آيا يک پيامد احتياج است يا نه:
خيلي از پدر و مادرها فکر مي کنند تنبيه قلب نظم و انظباط است. اما کارشناسان با اين نظريه مخالف مي باشند. پيامدها در صورتي لازم هستند که رفتار مداوم شما کار ساز نباشد. مثلا 4 يا 5 بار اگر کلوچه را از دست کودک خود بگيريد و بگوييد الان موقع شام است، فايده ندارد، خود او بايد پي به نتيجه کار خود ببرد. يا اگر کودک داخل خانه توپ بازي مي کند، توپ را از او بگيريد، اما او را تنبيه نکنيد و در موقعيتي مناسب با او صحبت کنيد. فقط زماني کودک خود را تنبيه کنيد که اصلا به تذکرات شما توجه نمي کنند يا آنها را ناديده مي گيرند. آنچه که اثر بخش مي باشد اين است که کودک شما نتيجه کار خود را تجربه کند، مثلا بفهمد اگر ديگر بچه ها را بزند، آنها او را به بازي راه نمي دهند. همه اين صحبت ها، نظرات دکترها و کارشناسان بوده است-خود شما مي توانيد نظر دکتر خود را در هر زمينه اي جويا شويد.
ثانيه هاي 50-60 پيامد را تقويت کنيد:
ذهن کودک کاملا منطقي است و اگر پدر و مادر کاري را خودشان انجام ندهند، کودک از آنها پيروي مي کند و با خود مي گويد حالا که پدر و مادرم به آن عمل نمي کنند پس من هم نياز نيست عمل کنم. نظر عوام بر اين عقيده است که قوانين کمتري براي بچه ها قرار دهيم، در عوض قوانين را به مرور تقويت کنيم. کودکان را به گونه اي تهديد کنيد که امکان پذير باشد. مثلا نگوييد اين آخرين کلوچه اي است که مي خوري اين اخرين باري است که در ماه بازي مي کني. اگر به اين گونه رفتار کنيد نه تنها کودک خود را مي رنجانيد بلکه در نهايت صلاحيت خود را زير سوال مي بريد.
-
یک شنبه 1 فروردین 1389
9:38 AM
نظرات(0)