بررسی محصول پنبه از جهات اقتصادی
2- قبل از انقلاب اسلامی که دوران رونق پنبه بشمار می رفت تولید سالیانه پنبه محلوج بطور متوسط 165 هزار تن بوده که حدود 50 درصد آن به خارج صادر و باقیمانده در صنایع نساجی کشور مصرف می شد .بعد از وقوع انقلاب اسلامی عوامل متعدد موجبات کاهش شدید سطح کشت و تولید پنبه را فراهم نمودند بطوریکه در سالهای اخیر تولید پنبه محلوج تا 50 هزار تن کاهش یافته است
4- در حال حاضرواردات پنبه انجام می شود.مهمترین صادر کنندگان پنبه به ایران ازبکستان و ترکمنستان می باشند که پنبه آنها علیرغم کیفیت پایین از نظر میکرونری ( مقاومت کمتر نساج ) ،به دلیل ارزانتر بودن وارد می شود. برای حمایت از پنبه تولید داخل،برواردات آن تعرفه تعیین شده است.اما صنایع نساجی توانسته اند با پوشش ظاهرا قانونی این مانع را دور بزنند و با واردات پنبه ای که ظاهرا از نوع الیاف بلند می باشد که رقیب داخلی ندارد (پنبه ایران از نوع الیاف متوسط می باشد ) بدون پرداخت تعرفه اقدام به واردات پنبه نمایند..
5- صنایع نساجی کیفیت پائین پنبه داخلی را مانع تولید نخ های ظریف می دانند به اعتقاد آنها ماشین آلات مناسب و آزمایشگاه های مجهزی در کشور وجود دارد ولی پائین بودن کیفیت پنبه داخلی شرایط لازم برای تولید نخ های ظریف را ایجاد نمی کند و همچنین باعث کاهش سرعت کار ماشین آلات نساجی و در نتیجه افزایش قیمت تمام شده محصولات و کاهش سود خالص این صنعت می گردد لذا می گویند با واردات پنبه فقط به دنبال تامین مواد اولیه مورد نیاز خود هستند.
6- ایران در حال حاضر صادرات پنبه ندارد.از دلایل آن می توان به پائین بودن قیمت جهانی پنبه ،راندمان بالای پنبه مجلوج و هزینه تولید کمتر در سایر کشورها اشاره نمود. در برخی سالها مقدار زیادی پنبه مازاد بر نیاز صنایع نساجی ،انبار می شود و راهی به بازار های جهانی نیز پیدا نمی کند. برای خروج از این بن بست پرداخت یارانه صادراتی پنبه محلوج در شورای اقتصاد کشور مطرح اما مورد قبول واقع نشده است
7- وزارت جهاد کشاورزی همواره نگران کاهش سطح کشت پنبه است و غالبا افزایش قیمت و پرداخت یارانه را چاره ساز کاهش سطح کشت و تولید پنبه می داند. مدیران بخش کشاورزی تسریع در پرداخت یارانه به پنبه کاران را موجب جلوگیری از کاهش سطح زیر کشت بیشتر این محصول در سال آینده می دانند.
8- صاحبان صنایع نساجی هم معتقدند اگر می خواهیم به هرقیمتی از پنبه کشور دفاع کنیم بدان یارانه دولتی بدهیم نه آنکه حمایت از آن را بر دوش صنایع نساجی بیندازیم .
9- در سال 85 قیمت پنبه محلوج کشورافزایش یافت و بر شرایط بحرانی تولید این محصول پر اهمیت صنعت نساجی دامن زد.مديرعامل صندوق پنبه ايران می گوید: در جهت كاهش بحران محصول پنبه و باتوجه به كمبود نياز داخلي صنايع نساجي دولت تعرفه 15 درصدي واردات پنبه را كاهش دهد.وي گفت: تاكنون 75 هزار تن پنبه محلوج توليد شده است كه باتوجه به احتياج 150 هزار تني صنايع نساجي ،وزارت جهاد كشاورزي با كاهش تعرفههاي وارداتي براي تامين پنبه مورد نيازصنايع اقدام كند.
10- صنایع نساجی همواره بر آزادی واردات پنبه و کنترل قیمت آن تاکید می کنند. این صنایع کمتر توان رقابت با رقبای خارجی را دارند و همواره گرانی پنبه محلوج تولید داخل را به عنوان عامل این ناتوانی ذکر نموده اند .
11- متولیان کشت و تولید پنبه همواره افزایش قیمت پنبه و پرداخت یارانه به تولیدکنندگان را ضامن افزایش سطح کشت و تولید پنبه می دانند.
وبالاخره :
قیمت پنبه تولید داخل نسبت به قیمتهای جهانی آن بیشتر است.لذا یارای رقابت با سایر محصولات و حضور در بازارهای جهانی را ندارد. صنایع نساجی گرانی پنبه داخلی را از عوامل اصلی افزایش هزینه ها و پائین بودن کیفیت آن را مانع تولید نخ های ظریف ،کاهش سرعت کار ماشین آلات نساجی و در نتیجه افزایش قیمت تمام شده محصولات و کاهش سود خالص این صنعت می دانند. لذا تمایل به واردات پنبه با قیمتهای جهانی دارند.
واما :
چه کسی به ضرورت افزایش کارائی پنبه کاران ،بهبود بهره وری عوامل ، کاهش هزینه تولید وتحول فناوری در مزارع پنبه ، بهبود راندمان و کیفیت پنبه محلوج ، معرفی ارقام پربازده ، نوسازی وتحول صنایع نساجی و بهبود کیفیت تولیدات آن ، فعلیت بخشیدن به استعداد ها و برتری های نسبی و پویا در صنعت نساجی ، حضور در بازارهای جهانی و حاکمیت اصل رقابت (مکانیسم عرضه و تقاضا ) در عرصه تولید ، تجارت و قیمتگذاری پنبه می اندیشد؟
براستی :
پنبه ایران قربانی ناکارآمدی در عرصه های تولید ،بازار رسانی ،فرآوری و تجارت جهانی نیست؟
-
یک شنبه 29 آذر 1388
3:38 AM
نظرات(0)
اقتصاد
اقتصاد خرد به بررسی رفتار اقتصادی انسانها و بنگاههای اقتصادی میپردازد و درصدد است تا رفتار عقلایی در انسانها را شناسایی کند. با توجه به محدودیتهای موجود (مثلاً درآمد) انسانها و شرکتهای اقتصادی مایلند که بیشترین استفاده را ببرند و منابع خود را به بهترین شکل ممکنه استفاده کنند. رفتار یک یا گروهی از انسانها در ارتباط با کالا یا کالاهای خاصی به اقتصاد خرد مربوط میشود. توابع عرضه و تقاضا و نقطه تعادلی (نقطه ناش در نظریه بازیها) توابع تولید و هزینه, نیز فایده در این بخش جای میگیرد.
اقتصاد کلان
اقتصاد کلان به بررسی مسایل اقتصادی در سطح کلان ملی یک کشور میپردازد. حیطه جهانی بررسی را اقتصاد بین الملل به عهده دارد. مسایلی از قبیل ثبات اقتصادی, توازن تراز بازرگانی خارجی, رشد اقتصادی, اشتغال, تورم, مخارج و درآمدهای دولت, رکود اقتصادی, بحران اقتصادی, بیکاری, فقر و اقتصاد توسعه در این بخش مورد بررسی قرار میگیرد.بر خلاف اقتصاد خرد رفتارهای فردی شکل دهنده اقتصاد کلان نیست هر چند که از جمع رفتارهای فردی شکل گرفته است. کینز پدر علم اقتصاد نوین نمونه بارزی را از آثار رفتار واحدی را در عرصه کلان و خرد ارایه داده است که به تناقض پسانداز مشهور است. اگر افراد به صورت انفرادی پس انداز کنند در سالهای بعد دارای امکانات و قدرت مالی بیشتری خواهند بود و خواهند توانست که از سرمایه جمع شده خود استفاده کنند ولی اگر تمامی افراد جامعه همزمان پسانداز خود را افزایش دهند و بخش بیشتری از درآمد خود را پس انداز نمایند مصرف کل اقتصاد پایین میآید و این امر موجب کاهش تولید نیز خواهد شد که این امر به کاهش درآمد افراد در آینده منجر میشود. از اینرو افزایش پس انداز برای اشخاص مفید میتواند باشد ولی برای جامعه به صورت کلی تأثیرات متفاوتی نسبت به تأثیرات فردی آن دارد.نمونه دیگر: اگر شرکتی یک یا چند تن از پرسنل خود را با ماشینآلات جایگزین نماید بی شک سود خواهد کرد و به نفع آن شرکت خواهد بود ولی اگر تمامی شرکتها به یکباره به این کار مبادرت ورزند بیکاری افزایش مییابد و موجب کاهش درآمد ملی و در نتیجه کاهش تقاضا برای تولیدات شرکتها شده و سود شرکتها را کاهش میدهد. از اینرو تأثیرات سطح کلان میتواند با تأثیرات در سطح خرد متضاد باشد..
-
یک شنبه 29 آذر 1388
3:36 AM
نظرات(0)
-
یک شنبه 29 آذر 1388
3:34 AM
نظرات(0)