گياهان دانهدار يا پيدازادان به 2 گروه عمده تقسيم ميشوند. در گروهي از آنها دانهها در داخل محفظه بستهاي قرار ميگيرند. اين گروه نهاندانگان يا گياهان گلدار ناميده ميشوند. در گروه ديگر دانهها پوشيده نيست، اين گروه را بازدانگان يا گياهان مخروطي مينامند.
گياهك يا جنين و يك پوسته محافظ است. در بيشتر دانهها اندوخته غذايي گياهك را در بر ميگيرد. وقتي دانهاي را ميكاريد، اجزاي گياهك درون آن رشد ميكند و گياه كاملي را به وجود ميآورد.
1ـ بازدانگان
2ـ نهاندانگان تقسيم ميشوند.
1ـ تك پدرايها
2ـ دو لپهاي ها تقسيم ميشوند.
مهمترين و بزرگترين گروه بازدانگان، گياهان مخروط دار هستند. اين گياهان را هميشه سبز مينامند. اين گياهان برگهاي سوزني و فلش مانند دارند، اندامهاي توليد مثلي در مخروطداران به صورت مخروط نر و ماده در روي يك درخت پديد ميآيند و ميتوان آنها را گلهاي گياه به حساب آورد. هر مخروط نر هزاران دانه گرده توليد ميكند. هر دانه گرده كوچك و ميكروسكوپي است و از آن گامت نر به وجود ميآيد. بعضي از دانههاي گرده بر روي مخروطهاي ماده ميافتد و از طريق سوراخ تخمها وارد آنها ميشود. در داخل هر تخمك، گامت نر با گامت ماده تركيب شده و دانه بالداري را به وجود ميآورد. اين دانهها گاهي به وسيله پرندگان هم جابه جا مي شوند. وقتي دانهها در محيط مناسب قرار گيرند، جنين، رشد و نمو خود را آغاز ميكنند و به گياه جديدي تبديل ميشود.
بيشتر گياهاني را كه پيرامون خود مشاهده ميكنيد از گروه نهاندانگان هستند. در بعضي گياهان مانند: نرگس، لاله و آفتابگردان، گلها بزرگ و با رنگي مشخص هستند. ولي در بعضي گياهان مانند: گندم، گلها به خوبي قابل تشخيص نيستند، دانه در داخل ميوه قرار دارد و ميوه به انتشار دانهها كمك ميكند.
ريشههاي معمولي از رشد بخشي به نام ريشه چه كه در داخل دانه قرار دارد به وجود ميآيد. ممكن است ريشهها از ساقه يا برگ به وجود بيايند كه در اين صورت به آنها ريشههاي نا به جا ميگويند.
ريشههاي غدهاي مانند ِ چغندر و كوكب، به خاطر اندوختن مواد غذايي، بستر و حجيم شدهاند. در ريشه راست، ريشه اصلي كلفتر و ريشههاي فرعي نازكتر هستند. در ريشههاي افشان، همه ريشهها هم قطر هستند. در بعضي از گياهان ريشههاي هوايي نابه جا به وجود ميآيد. ريشه، اندامي است كه گياه را در زمين نگه ميدارد و آب و نمكها را از محيط جذب ميكند.
ساقهها معمولاً، اندامي هوايي است كه معمولاً به روي آنها، جوانهها ـ گلها ـ برگها ـ ميوهها ـ نگهداشته ميشود.
ساقه توسط آوندهايش از يك رو آب و املاح را از ريشه به برگها ميرساند و از روي ديگر مواد غذايي ساخته شده را به ساير اندامها هدايت ميكنند. ساقههاي راست يا علفياند يا چوبي. ساقههاي هوايي ممكن است راست باشند و بالا رونده باشند و يا پيچنده باشند و يا ميتوانند خزنده باشد. گياه ني، ساقه علفي تو خالي دارد، كه به آن ساقه ماشورهاي ميگويند.
نيلوفر آبي داراي ساقه آبزيست است. ساقههاي زير زميني، كلروفيل ندارند. و از برگهاي قهوهاي رنگ، فلس مانند پوشيده شدهاند. ساقه زير زميني ساده ريزوم نام دارد. معمولاً از سطح زيرين ريزومها ريشههاي نابه جا مي رويد و از جوانه روي آنها ساقههاي هوايي ايجاد ميشود. سيبزميني يك نمونه ساده غده زير زميني است. در سطح خارجيش، فرو رفتگيهايي وجود دارد و از رشد و نمو آنها، ساقههاي هوايي به وجود ميآيد. بعضي از غدهها، مانند: زعفران، گلايول، پياز مانندند و بر خلاف پياز خوراكي فلسهاي متعدد ندارند و در حقيقت ساقه ستبر، پراند و ختداي هستند كه در زمين به صورت افراشته قرار ميگيرند.
در غالب برگها بخش نازك و گستردهاي به نام پهنك وجود دارد و بخش ديگر به نام، دنباله پهنك وجود دارد. در بعضي از برگها، پهنك آن ساده است. و بعضي برگها مركب هستند. چون پهنك آن در اثر بريده گيهاي عميق به قطعات كوچكتري تقسيم شده است. در پهنك برگ، گلبرگها همان انشعابات آونددار هستند و گلبرگها ممكن است منشعب و يا موازي باشند. لبه پهنكها ممكن است صاف يا دندانهدار و يا كنگرهاي باشد. برگها عمل اصلي غذا سازي در گياه است.
در گياهان مناطق خشك سطح پهنك فوقالعاده كاهش يافته و گاهي تبديل به خار ميشود. سطح اين برگها از كرك، پوشيده شده و روزنهها به طور نسبي كمتر است. در پياز خوراكي، برگهاي زير زميني فاقد كلروفيل و داراي اندوخته غذايي هستند. برخي برگها، باريك و پيچيده هستند و موجب اتصال گياه بر تكيهگاه ميشوند.
در گياهان حشرهخوار، دگرگونيهايي در برگ به وجود آمده و آن را براي شكار آماده ساخته است. دروزرا، يكي از گياهان حشرهخوار است كه پهنك آن يك قسمتي است. ديونه، يكي از گياهان حشرهخوار است كه دو قسمتي است حول لولاي كه همان رگبرگ است، تا ميشود.
گل، اندام توليد مثلي گياهان نهاندانه است. گلبرگها يا پيوستهاند يا جدا، گلبرگها صفحههاي رنگيني هستند كه اجزاي داخل گل را در برميگيرند. كاسبرگها اجزاي برگ مانندند كه در پايين هر گل قرار دارند و ممكن است رنگي باشند. مادگي و پرچم، اندام توليد مثلي ماده و نر است. مادگي شامل خامه، تخمدان و كلاله است. پرچم از يك برآمدگي به نام بساك تشكيل شده است. در داخل بساك دانههاي گرده تشكيل ميشود.
براي توليد مثل جنسي دانه گرده بر روي كلاله مادگي انتقال مييابد. به اين عمل گردافشاني ميگويند. حشرات و عوامل ديگر مثل انسان، جاذبه زمين، آب و باد در عمل گردافشاني دخالت دارند.
تخمكها در درون تخمدان قرار دارند. دانه گرده بر روي كلاله مادگي قرار ميگيرد. گامتهاي نر درون دانههاي گرده از طريق لوله گرده خود را به گامتهاي ماده درون تخمكها ميرسانند و لقاح انجام ميشود.
پس از انجام لقاح، گلبرگها پژمرده شده و ميريزند. تخمدان مادگي تبديل به ميوه و تخمكهاي درون آن به دانه تبديل ميشوند. ميوهاي كه از نمو تخمدان پديد ميآيد، ميوه حقيقي نام دارد، مثل پرتقال. اگر در تشكيل ميوه حقيقي علاوه بر تخمدان، بخشهاي ديگر گل نيز دخالت داشته باشد، آن را ميوه كاذب مينامند، مثل سيب. گوجهفرنگي ميوه آبدار است. پسته ميوه خشك است.
در يك ميوه حقيقي مانند هلو، جدار ميوه يا فرآبر از 3 لايه درست شده است. لايه خارجي آن برون بر، بخش خوراكي را ميان بر و بخش چوبي دروني آن را درون بر مينامند. پرتقال درون بر چوبي ندارد و به آن سته گويند. نخود از ميوه هاي خشك شكوفا ميباشد، فندق و بلوط از ميوههاي خشك ناشكوفا هستند.
گلي كه داراي گلبرگ، كاسبرگ، پرچم، مادگي باشد، گل كامل نام دارد. هرگاه گلي يك يا چند بخش از اجزاي گل را نداشته باشد به آن گل ناقص ميگويند. مثل: گلچههاي كناري مركب مينا. در خانواده گندميان نيز گلها ناقص هستند.
گل آذين
طرز قرار گرفتن گلها بر روي ساقه را گل آذين ميگوييم. كه در گونههاي مختلف، ممكن است گوناگون باشد.
نهاندانگان خود به دو گروه، تك لپهاي و دو لپهاي ها تقسيم ميشوند، خرما و برنج جزو گروه تك لپهايها هستند. برنج از خانواده غلات است. داراي ساقه ماشورهاي، برگهاي كشيده بدون دم برگ كه به وسيله نيا، دور ساقه را احاطه كرده است. رگبرگهاي موازي و ريشههاي افشان دارد. در دو لپهايها رگبرگها منشعب و غير موازي و برگها به صورت گوناگون ديده ميشوند. اغلب دو لپاي ها ريشه راست دارند.
در تك لپهايها، رويان يا گياهك يك لپه دارد. تعداد قطعات گل 3 يا مضربي از 3 ميباشد. در دو لپهايها، رويان يا گياهك دانه، دو لپه دارد. تعداد قطعات گل 2 يا 5 يا مضربي از اين اعداد ميباشد.
بسياري از اشيايي كه به كار ميبريم از چوب درست شده است. در واقع چوب ماده اوليهاي است براي درست كردن اشيايي كه هيچ شباهتي به چوب ندارد، مثل كاغذ. چوب از رشتههاي ظريف سلولز كه به وسيله ماده چسب مانندي به هم چسبيدهاند درست شده است.
براي درست كردن كاغذ، ميبايست ابتدا رشتههاي سلولزي را از هم جدا كرده اين كار ممكن است با قُرْ كردن چوب صورت بگيرد. چوب خرد شده را با آب مخلوط ميكنند تا خمير چوب به دست آيد. رنگ خمير چوب را به وسيله مواد شيميايي رنگبري ميزدايند. سپس خمير را در كارخانه كاغذ سازي روي صفحههاي مخصوص ميگسترانند و زير فشار به ورقههاي كاغذ تبديل مينمايند.
سلولز يك هيدرات كربن است. پنبه از رشتههاي بسيار نارك كه 98 درصد آن سلولزي است، تشكيل يافته است. در كارخانه پارچه بافي ابتدا پنبه حاصل از غوزه را حلاجي ميكنند. سپس با آن نخ ميريسند و با نخها پره نخي ميبافند.
در اين جا تصوير تارهاي سلولزي را در زير ميكروسكپ مشاهده ميكنيم. سلولز در محلولهاي مخصوص حل ميشود. پس از حل كردن سلولز به محلول حاصل، اسيد ميافزايند. اسيد سلولز را به صورت خمير رسوب ميدهد. سپس خمير سلولز را از صافيهايي كه سوراخهاي ظريف دارند عبور ميدهند تا به رشتههاي ظريفي، تبديل شوند. يعني به ابريشم مصنوعي تبديل شوند.
گياهان نه تنها، منبع مستقيم غذاها هستند بلكه به طور غير مستقيم منشأ همه غذاهاي حيواني نيز محسوب ميشوند. آدمي از دير باز براي درمان بيماريها از گياهان استفاده ميكرده است. از گياهان، فرآوردههاي دارويي، آرايشي، بهداشتي نيز به دست ميآوريم.
-
چهارشنبه 2 دی 1388
3:47 AM
نظرات(0)
مخمرها، كپك ها،گل سنگها، فعاليت مفيد قارچها، قارچهاي زيان آور مخمرها كپک ها گل سنگها فعاليت مفيد قارچها: قارچهاي زيان آور:
نانواها اصطلاحاً براي اينكه خمير را وَِِرْ بياورند مقداري خمير مايه كه داراي مخمر است در آب حل ميكنند. سپس آن را به مخلوط آب و آرد اضافه ميكنند و خوب، هم ميزنند و سپس آن را گرم نگه ميدارند.
مخمر درون مخلوط شروع به رشد ميكند و در اصطلاح به آن تخمير ميگويند. در اين حالت نشاسته را به مواد قابل گوارش و سادهتر تجزيه ميكند، مقداري گاز به وجود ميآورند كه به شكل حبابهاي ريز و درشت در خمير ميمانند و باعث باد كردن آن ميشوند.
هنگام پختن نان، گاز و الكل از آن خارج شده و اين حالت، سبب پخته شدن قسمت داخلي نان و ترد شدن آن ميشود. مخمرها قارچهاي تك سلولي هستند كه به روش جوانه زدن هم توليد مثل ميكنند.
شما حتماً كپك زدن نان، ميوههاي مثل هلو و مركبات يا مربا را ديدهايد، قارچي كه در اين كار دخالت دارد، كپك ناميده ميشود. ساختمان بدن كپك طوري است كه به آساني ميتوانند، غذا را از جايي که بر روي آن رشد ميكنند، تهيه كنند.
رشتههاي باريك اين قارچها ظاهري پنبه مانند دارند، از نوك ريسهها آنزيمهايي ترشح ميشود كه باعث تجزيه مواد غذايي ميشود. ريسه ها ديواره عرضي ندارند، از روي بعضي از ريسههاي به هم پيچيده، پايههايي بالا ميآيد كه پخش متورمي به نام هاگدان در نوك آنها تشكيل ميگردد.
هاگها در درون هاگدانها ميرسند و پس از پاره شدن ديواره هاگدان به هر طرف پراكنده ميشوند. از رويش هر هاگ، ريسه جديد ايجاد ميشود. كپك به شيوه جنسي هم توليد مثل ميكند دو ريسه به هم نزديك ميشود و هستههاي درون آنها دو به دو با هم تركيب شده، تخمي با هستههاي فراوان ايجاد ميشود.
گل سنگها بر روي سنگها و تنه درختان ميرويند. گل سنگ نيمي قارچ و نيمي جلبك است. ريسههاي قارچ، آب و املاح را از زمين جذب ميكند، سلولهاي جلبك به وسيله كلروفيل عمل فتوسنتز را انجام ميدهند. تصوير برش ميكروسكوپي گل سنگ، همياري قارچ و جلبك را نشان ميدهد.
در فصل پاييز برگ درختان ميريزد تا بهار سال بعد قارچ و باكتريهاي موجود در خاك اين برگها را تجزيه ميكند و مواد مفيد را دوباره به ريشه گياه ميرسانند، بدين ترتيب وجود قارچها براي گياهان مختلف مفيد است.
مخمرها قند موجود در انگور را تجزيه ميكنند حاصل اين تجزيه در مرحله اول توليد الكل است. اگر فرآيند تخمير ادامه يابد الكل به سركه تبديل ميگردد.
قارچهاي سپروفيت بر روي ميوهها رشد ميكند و موجب پوسيدگي آنها ميشود. قارچها مولد بيماريهاي پوستي، مانند قارچ پوست دست، قارچ كچلي از نوع قارچ انگلي ميباشند.
-
چهارشنبه 2 دی 1388
3:39 AM
نظرات(0)