از علل ايجاد اگزماي دست چه مي دانيم؟
يكي از شايعترين بيماريهاي خانم ها، اگزماي (درماتيت) دست است و به جرأت مي توان گفت كمتر خانمي است كه مبتلا به اين عارضه نباشد. اين بيماري معمولاً در اثر تماس پوست با برخي مواد رخ مي دهد كه در اين حالت به آن "اگزماي تماسي دست" اطلاق مي شود. اگزماي تماسي دست، به دو گروه كلي تقسيم مي شود:
الف – اگزماي تماسي دست از نوع آلرژيك (حساسيتي):
در اين حالت، پوست نسبت به مواد خاصي حساسيت دارد. تماس با اين مواد باعث ظهور سلول هاي مخصوصي در پوست مي شود. اين سلول ها، يك سري ملكولهاي تحريك كننده بافتي ترشح مي كنند و به دنبال آن قرمزي، خارش و پوسته ريزي ظاهر مي شود. بيمار پوستش را مي خاراند و با اين كار عفونت هم به اگزما اضافه مي گردد و در نهايت پوست دست، خشك، خشن، ضخيم (مثل چرم) و داراي پوسته و ترك هاي دردناك مي شود. تخمين زده شده دو درصد افراد جامعه داراي اين نوع اگزماي تماسي هستند. به طور كلي هر ماده اي مي تواند باعث بروز حساسيت تماسي در دست شود، ولي شايعتر از همه، برخي فلزات مثل نيكل و كروم، مواد آرايشي، برخي از گياهان مثل پيچك سمي، مواد پلاستيكي و گاهي داروهاي موضعي مثل كرم نئومايسين است. نيكل و كروم در پوشش بسياري از وسايل فلزي روزمره مثل جواهرات بدلي، زيورآلات، ساعت، وسايل آشپزخانه و تعداد بي شماري لوازم ديگر وجود دارد و با اين حساب متوجه مي شويد كه پرهيز از تماس با اين فلزات چقدر مشكل است. ساير عوامل ذكر شده نيز به وفور در زندگي ما وجود دارد. لذا اجتناب از آنها خيلي مشكل و در حقيقت غير ممكن است. به اين دليل در تشخيص اين نوع اگزماي تماسي دست، بايد نهايت احتياط از جانب پزشك به عمل آيد و حتماً تشخيص با آزمايشهاي دقيق آزمايشگاهي (در حد امكان) تأييد شود، زيرا اين تشخيص دردسرهاي زيادي را براي بيمار به وجود مي آورد و استرسهاي فراواني را به او وارد مي كند. به هر حال مهم ترين قسمت درمان، پرهيز (تا حد امكان كامل) از ماده حساسيت زاست و اگر اين مورد خود رعايت شود، نه تنها نياز به درمان دارويي بسيار كاهش مي يابد، بلكه گاهي بدون درمان دارويي هم فرد خود به خود بهبود مي يابد.
-
چهارشنبه 4 فروردین 1389
7:08 AM
نظرات(0)
سردردها و قلب دردها، استخوان هاي شكسته و دل هاي شكسته، جسم هاي آسيب ديده و احساسات جريحه دار شده واژه هايي هستند كه اغلب براي توصيف دردهاي جسمي و روحي خود استفاده مي كنيم. داروهاي مسكن درد، كه بدون نسخه ارائه مي شوند از مدت ها پيش براي التيام دردهاي جسمي مورد استفاده بوده و هستند. در حالي كه انبوهي از داروهاي ديگر اغلب براي درمان افسردگي و اضطراب تجويز و مصرف مي شوند. اما محققان به تازگي به دنبال پاسخ اين سوال هستند كه آيا اين امكان وجود دارد كه يك نوع داروي مسكن بتواند دو كار انجام دهد يعني؛ نه تنها دردهاي جسمي ناشي از زخم ها و سردردها را تسكين دهد بلكه هم چنين درد طرد شدن از جامعه را نيز التيام بخشد؟ يك تيم تحقيقاتي به سرپرستي "سي ناتان دي وال" روانشناس كالج هيز و دپارتمان علوم روانشناسي در دانشگاه كنتاكي به شواهدي دست يافته اند كه نشان مي دهد؛ استامينوفن كه ماده فعال در داروي تيلنول است، مي تواند درد رواني را تسكين دهد. دكتر دي وال مي گويد: اين ايده كه يك داروي تعيين شده براي از بين بردن درد جسمي مي تواند درد اجتماعي و رواني را نيز كاهش دهد ظاهرا ساده به نظر مي رسد و بر اساس دانشي است كه ما درباره تداخل عصبي بين سيستم هاي درد اجتماعي و جسمي داريم. وي مي گويد: ما با تعجب متوجه شديم كه هيچ كس تاكنون روي اين ايده آزمايش و تحقيق نكرده است. اين تحقيق نشان مي دهد كه دكتر دي وال و دستياران وي درست مي گويند. يعني ظاهرا درد جسمي و درد رواني در مغز با هم تداخل دارند و اين امر با برخي از مكانسيم هاي رفتاري و عصبي مشابه توجيه مي شود. اين ايده در دو آزمايش مورد بررسي و تحقيق قرار گرفت.
داروي تيلنول
تصويربرداري هاي دقيق نشان داد: استامينوفن، واكنش هاي عصبي مربوط به طرد شدن اجتماعي را در مناطقي از مغز كه با آشفتگي ناشي از درد اجتماعي و بخش موثر در درد جسمي ارتباط دارد، كاهش مي دهد. با اين حال محققان هشدار دادند كه نبايد به سرعت براي تسكين دردهاي اجتماعي و رواني و اضطراب خود به مصرف انبوه استامينوفن روي بياورند. چون مصرف طولاني مدت استامينوفن مي تواند آسيب جدي به كبد وارد كند. براي دستيابي به نتايج قطعي تر درباره ي مزايا و مضرات مصرف اين دارو، تاثير آن در كاهش واكنش هاي احساسي و ضد اجتماعي بايد مطالعات بيشتر و دقيق تري انجام گيرد.
-
سه شنبه 3 فروردین 1389
8:22 AM
نظرات(0)
ژندرماني، روش اصلاح ژنهاي معيوب و عامل بيماري است. اين روش درماني درحال حاضر در مرحله تحقيقاتي است و در اين مرحله شيوههاي مختلفي براي اصلاح ژن مورد مطالعه ميباشد.
مهمترين روش به اين منظور قراردادن يک ژن سالم، در ژنوم بيمار است. ژن درماني درحال حاضر در دنيا در مرحله تحقيقاتي ميباشد و هنوز هيچ فرآورده مورد استفاده در ژن درماني توسط اداره غذا و داروي آمريکا تاييد نشده است. تحقيقات باليني انجام شده نيز از موفقيت کمي برخوردار بوده است.
اولين ژن درماني در سال 1990 انجام شد که بر روي کودک 4 سالهاي با بيماري نادر ژنتيکي نقص ايمني شديد ترکيبي (SCID) انجام شد. اين بيمار به دليل دارا نبودن سيستم ايمني طبيعي بايد در محيط استريل نگهداري ميشد و مرتب دوز بالاي آنتي بيوتيک مصرف مي کرد در بيمار مزبور گلبول هاي سفيد بيمار گرفته شد و سپس در آزمايشگاه رشد داده شد و ژن سالم به گلبول ها وارد و دوباره به بيمار برگردانده شد.
مطالعات بعدي نشان داد که سيستم ايمني بيمار تقويت شده است و بيمار مجددا به زندگي عادي برگشت اما اين روش درماني يک درمان مادامالعمر نبود و بيمار مجبور به تکرار درمان در هر چند ماه بود. هر چند اين اولين آزمايش به روش ژن درماني بسيار اميدوارکننده به نظر ميرسيد ولي واقعيت امر اين است که به دليل پيچيدگي بيولوژيکي بيش از حد ژندرماني در انسان و نيز عدم شناخت کامل بسياري از بيماري هاي ژنتيکي امکان استفاده وسيع از ژندرماني در انسان ميسر نشده است. بحث ديگر بحث اخلاق پزشکي است و بايد توجه داشت که ژن درماني بر روي سلول هاي سوماتيک (غيرجنسي) و سلول هاي جنسي دو پديده متفاوت است. اگر ژن درماني بر روي سلول هاي جنسي (germs cell) انجام شود، امکان انتقال آن به نسلهاي بعدي نيز وجود دارد درحاليکه در ژن درماني بر روي سلول هاي غيرجنسي (Somatic cell) فقط شخص دريافتکننده ژن بهبود مييابد و ژن مورد نظر به نسل هاي بعدي به ارث نخواهد رسيد. بعضي افراد به هر گونه تغيير ژنتيکي در انسان معترض هستند بدون اينکه مزاياي آن را در نظر بگيرند.
بسياري ديگر فقط ژن درماني در سلول هاي غيرجنسي (سوماتيک) را تاييد ميکنند ولي استفاده از ژن درماني در سلول هاي جنسي را نميپذيرند. با اين وجود تعدادي نيز بر اين عقيدهاند که با وضع قوانين جديد ميتوان از ژندرماني در سلول هاي جنسي نيز استفاده کرد. به طور کلي معيارهايي که بايد براي انتخاب بيماري قابل درمان با ژندرماني درنظر گرفت عبارتند از:
1) بيماري غيرقابل علاج و کشنده باشد.
2) سلول ها، بافت ها و يا اعضاء بيمار که توسط بيماري تحت تاثير قرار گرفته به خوبي شناسايي شده باشند.
3) ژن سالم مورد نظر که قرار است به سلول شخص بيمار وارد شود قبلا جداسازي و کلون شده باشد.
4) ژن سالم قادر به ورود به تعداد زيادي سلول بافت مورد نظر باشد.
5) ژن به طور مناسبي قابل بيان (express) باشد.
-
سه شنبه 3 فروردین 1389
8:19 AM
نظرات(0)