در اهمّيّت اين رويداد تاريخى، همين اندازه كافى است كه اين واقعه تاريخى را صد و ده تن از صحابه پيامبر(صلى الله عليه وآله) نقل كرده اند.(13)
البتّه اين جمله نه به آن معنى است كه از آن گروه عظيم، تنها همين افراد، اين حادثه را نقل كرده اند; بلكه منظور اين است تنها در كتاب هاى دانشمندان اهل تسنّن، نام صد و ده تن به چشم مى خورد.
در قرن دوّم اسلامى كه عصر تابعان ناميده مى شود، هشتاد و نه تن از آنان به نقل اين حديث پرداخته اند.
راويان حديث غدير، در قرن هاى بعد نيز از علما و دانشمندان اهل تسنّن مى باشند. سيصد و شصت تن از آنها اين حديث را در كتاب هاى خود گردآورده و گروه زيادى به صحّت و استوارى سند حديث اعتراف نموده اند.
گروهى تنها به نقل اين حديث اكتفا نكرده، بلكه پيرامون اسناد و مفاد آن مستقلاًّ كتاب هايى نوشته اند.
عجيب اين كه مورّخ بزرگ اسلامى، طبرى، كتابى به نام «الولاية فى طرق حديث الغدير» نوشته و اين حديث را از هفتاد و پنج طريق از پيامبر نقل كرده است!
ابن عقده كوفى، در رساله «ولايت»، اين حديث را از صد و پنج تن نقل كرده است.
ابوبكر محمّد بن عمر بغدادى، معروف به جمعانى، اين حديث را از بيست و پنج طريق نقل نموده است.
* * *
از مشاهير اهل سنت:
احمد بن حنبل شيبانى
ابن حجر عسقلانى
جزرى شافعى
ابوسعيد سجستانى
امير محمد يمنى
نسائى
ابوالعلاء همدانى
و ابوالعرفان حبان
اين حديث را به اسناد زيادى(14) نقل كرده اند.
دانشمندان شيعه نيز پيرامون اين واقعه تاريخى، كتاب هاى ارزنده فراوانى نگاشته اند و به منابع مهمّ اهل سنّت نيز اشاره كرده اند كه جامع ترين آنها كتاب تاريخى «الغدير» است كه به خامه تواناى نويسنده نامى اسلامى، علاّمه مجاهد، مرحوم آية اللّه امينى نگارش يافته است
-
چهارشنبه 2 تیر 1389
7:48 AM
نظرات(0)
حيدر بابا ، دنيا ، دنياي دروغي است
سليماندان، نوح دان قالان دنيا دي
از سليمان و نوح اين دنيا مونده
اوغول دوغان، درده سالان دنيا دي
بچه داده و به درد گرفتار ميکنه اين دنيا
هر کيمسيه هر نه وئريب، اليبدي
به هر کي هر چي داده ازش گرفته
افلاطوندان بير قوري آد قاليبدي
از افلاطون فقط يه اسم خشک و خالي مونده
حيدر بابا، رفقا همشون رو برگردوندن
( هر کسی به اجبار به طرفی رفت )
يکي يکي منو تو صحرا گذاشته و رهام کردن
چشمه هام، چراغ هام ،خشک و خاموش شدن
يامان يئرده گون دوندي، آخشام اولدي
بد موقعي خورشيد رفت و غروب شد
دنيا منه خرابهي شام اولدي !
دنيا برام مثل خرابه شام شد
حيدر بابا، راهم از تو جدا شده
عمروم کچدي، گلممه ديم گج اولدي
عمرم گذشت و نيومدم و دير شد
هئچ بيلمه ديم گوزللرون نج اولدي
هيچ وقت نفهميدم زيبائيات چي شدن
بيلمزديم دنگه لروار، دونوم وار
نمي فهميدم که برگشتني هست
ايتگين ليک وار، آيرليق وار، ئولوم وار
گم شدني هست، جدايي هست، مرگ هست
-
چهارشنبه 2 تیر 1389
7:44 AM
نظرات(0)
-
چهارشنبه 2 تیر 1389
7:42 AM
نظرات(0)