کارل منگر (۱۸۴۰ ۱۹۲۱)
کارل منگر (Carl Menger) از دو جهت یک شخصیت برجسته به حساب می آید. وی بنیانگذار اقتصاد اتریشی و همچنین یکی از سه موسس انقلاب مطلوبیت نهایی است.
منگر مستقل از ویلیام جونز و لیون والراس و با روشی متفاوت از آنها به نتایجی مشابه نتایج ایشان رسید. برخلاف جونز، منگر بر این عقیده نبود که کالاها دارای واحدهای مطلوبیت یا «یوتیل» هستند. بلکه، آنگونه که وی می نویسد، کالاها به این دلیل ارزشمند هستند که برای استفاده های متعددی که اهمیت های متفاوتی دارند، می توانند به کار گرفته شوند. برای مثال، اولین سطل های آب برای مهم ترین استفاده ها (مانند رفع تشنگی به جهت حفظ جان م.) به کار گرفته می شوند و سطل های بعدی برای استفاده های کم اهمیت تر. (مانند شست و شو، خنک شدن یا آب دادن گل ها. م.)
منگر از این رویکرد استفاده می کند تا پاسخی به پارادوکس الماس آب (۱) که موجب پریشانی آدام اسمیت شده بود ارائه دهد. او همچنین از آن برای رد نظریه ارزش کار استفاده کرد. او نشان داد که ارزش کالاها نه به خاطر کاری است که روی آنها انجام شده، بلکه به خاطر توانایی آنها در رفع نیازهای مردم است. در واقع، منگر نظریه ارزش کار را سر و ته کرد. اگر ارزش کالاها بر اساس اهمیت نیازهایی که رفع می کنند تعیین شود، ارزش نیروی کار و دیگر کالاهای مورد استفاده در تولید آن (که او آنها را «کالاهای مرتبه بالاتر» می خواند) از توانایی آنها برای تولید این کالاها تعیین می شود. اقتصاددانان جریان اصلی هنوز این تئوری را که آن را نظریه «تقاضای مشتق شده» می خوانند، قبول دارند.
ادامه مطلب
اقتصاد آرژانتین چطور بحرانی شد؟
سیاستمداران اغلب متهم می شوند به دادن وعده هایی که تحقق پذیر نیستند، اما در آرژانتین برای یک بار هم که شده اقتصاددان ها سیاستمداران را فریب دادند.
شکست آنها باعث شد که کشورشان به یکی از وخیم ترین بحران های مالی و سیاسی چند دهه اخیر وارد شود. رییس جمهور فرناندو دلا روآ در نهایت با شورش هایی از قدرت پایین کشیده شد که دست کم ۲۹ کشته برجای گذاشت. مردمی که دستمزدهایشان پرداخت نشده بود، حساب های بانکی شان مسدود شده و نرخ بیکاری شان به ۲۰ درصد رسیده بود، بهای پیامدهای دو توهم بزرگ اقتصادی را پرداختند.
اولی بخشیدن اختیاراتی به یک شورای پولی بود که تصور می شد به راحتی بازپس گرفتنی است. این را می شود نام گذاشت توهم «چوب جادویی». وقتی در ۱۹۹۱ آرژانتین پزو را به دلار گره زد و اجازه نداد که بانک مرکزی آزادانه پزو چاپ کند همه جهان برایش دست زدند – که دلیل خوبی هم برای کارشان داشتند. این سیاست به دهه ها تورم بالا و تغییر مرتب پایه پولی پایان داد، اما آن هیات پولی تنها یک نهاد سیاستی نبود، بلکه یک تغییر استراتژیک بود. این زیاده روی سرآغاز انحطاط آرژانتین شد.
ادامه مطلب
فردریش آگوست هایک (۱۸۹۹ ۱۹۹۲)
فردریش فون هایک انقلابی ترین اقتصاددان قرن بیستم است. او پیشرفت های بنیادی را در نظریه سیاسی، روانشناسی و اقتصاد انجام داد.
در رشته ای که ارتباط بین ایده ها اغلب تحت الشعاع بهبود یک نظریه اساسی قرار می گیرد، بسیاری از تلاش های وی به قدری قابل توجه است که مردم حتی پنجاه سال بعد از نوشته شدن شان آنها را می خوانند. برای مثال، بسیاری از دانشجویان دکترای اقتصاد، امروزه با خواندن مقالاتی که وی در دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ در مورد اقتصاد و دانش نوشته، ایده هایی را از آنها استخراج می کنند که پیشگامان اقتصاد بینش کاملی از آنها ندارند. این عجیب نخواهد بود که حتی در سال ۲۰۵۰ هم مقدار قابل توجهی از اقتصاددانان با خواندن آثار وی چیزهای جدیدی یاد بگیرند. دنیل یرگین، در کتاب خود، Commanding Heights، هایک را برترین اقتصاددان نیمه دوم قرن بیستم می نامد.
هایک شناخته شده ترین پیرو مکتب اتریشی اقتصاد بود. او در واقع متاخرترین اقتصاددان مکتب اتریش بود که در اتریش به دنیا آمده و بزرگ شده بود.
ادامه مطلب