اقتصاد جهان رو به بهبود و کم رمق
طبق آمار و ارقام میخواهیم بگوییم رکود اقتصادی هم اکنون هم به کتابهای تاریخ پیوسته است؛ اما همان طور که میدانیم اوضاع در همه حوزههای اقتصادی جهان هم آن چنان امیدوارکننده نیست. بله درست است که بدترین سناریوی قابل تصور (عمیقتر شدن بحران) محقق نشد، اما روند بهبود هم خیلی شکننده و در بهترین حالت نامتوازن است. رشد بسیاری از کشورهای توسعهیافته افتضاح است و بازگشت اقتصادی هم تا به حال موجب ایجاد شغلهای زیادی نشده است.
دلایل قابل قبولی وجود دارد که می گوید حالا می توانیم اندکی نسبت به اقتصاد خوشبینتر باشیم. در آمریکا دادههای اقتصادی از خیلی انتظارات بهتر از آب درآمده است. مصرف کنندگان آمریکایی که مهم ترین نقش را در اقتصاد این کشور دارند، دوباره تحرک از خود نشان می دهند. ضمن آنکه تولید ناخالص داخلی 2010 نیز حدود 2.9 درصد افزایش داشته است. اقتصادهای نوظهور مثل چین و هند همچنان با قدرت به پیش می تازند و به نظر هیچ چیز سر راهشان نمی تواند آنها را متوقف کند. اقتصادهای دیگر، به خصوص آلمان نیز نشانههای رونق و رفاه را متجلی ساختهاند. با تمام اینها هنوز هم همه راضی نیستند که اعلام کنند "بحران تمام شده است." نرخ بیکاری آمریکا هنوز در سطح تاسف آور 9 درصد است و منطقه یورو نیز بیکاری ده درصدی دارد.
ادامه مطلب
خیزش بخشخصوصی برای جهاد اقتصادی
داوود دانش جعفری درباره جهاد اقتصادی گفت: آنچه که از مفهوم جهاد اقتصادی میتوان درک کرد آن است که فضایی توام با تلاش بیشتر در حوزه اقتصادی و استفاده بیشتر از ظرفیتهای اقتصادی در کشور صورت گیرد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: محور دیگری که از جهاد اقتصادی میتوان اقتباس کرد، غلبه کردن بر مشکلات کنونی اقتصاد ایران از جمله بیکاری، رکود و فقر است که همواره مورد توجه سیاستگذاران و دلسوزان نظام بوده است و باید راهکارهایی را برای ریشه کن کردن آن در اقتصاد ایران به کار بست.
وی تصریح کرد: در این میان، یک سری طرحهای اقتصادی و پایه ای میتواند در جهت برطرف کردن مشکلات ساختاری اقتصاد ایران به کار بسته شود تا بتوان رونق در اقتصاد کشور را شاهد بود. در این راستا باید استفاده کامل از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها را که یک طرح بلندمدت است و اهداف آن مربوط به یک سال و دو سال نیست، صورت گیرد و تلاش شود تا این قانون، برای آینده اقتصادی کشور مفید واقع شود.
ادامه مطلب
اهميت علمى بودن يا علمى نبودن اقتصاد اسلامى
ابتدا بايد تأكيد كنيم كه ما اولا، علم و بررسى علمى را تنها در محدوده روش و نگرش مى دانيم و از اين جهت، آن را پديده اى در راستاى عقلانى تر كردن مطالعات، بسيار سودمند مى دانيم. در نتيجه، در صورتى كه بتوان به طور طبيعى و بدون هر نوع ظاهرسازى و علم نمايى، مطالعات اقتصاد اسلامى را در قالب علمى قرار داد، از آن استقبال مى كنيم. اصولا ما علم و روش علمى را دست آوردى بشرى، مترقيانه و در زمينه روش شناسى معارف و رشته هاى گوناگون آن تلقّى مى كنيم. اما در ضمن، هيچ بار ارزشى و مفهومىِ ديگرى براى علم قائل نيستيم; يعنى، علم بودن را به يك مفهوم كلى، معادل روشمند بودن قلمداد مى نماييم و هيچ نوع شرافت و قداست ويژه اى براى آن در نظر نداريم. اين را نمى پذيريم كه هر چه علمى است، لزوماً باارزش و مفيد است و هرچه غيرعلمى است، فاقد فايده و ارزش; مثلا، ممكن است خوراندن مواد مخدّر به برخى از حيوانات و ارزيابى نتايج واكنش آن حيوان را نوعى تجزيه و تحليل علمى تلقّى كنيم، اما اين كار ارزش خاصى غير از نتايج خود نخواهد داشت. در عين حال، ايستادگى يك ملت در مقابل ظلم و سلطه بيگانه و دفاع از آرمان هاى دينى اش را نمى توان علمى دانست، اما داراى ارزش قابل توجهى است.
ادامه مطلب