نقد و بررسي آزادي اقتصادي در نظام سرمايه داري
اين مقاله با تعريف آزادي اقتصادي از ديدگاه نظام اقتصاد ليبرال - سرمايه داري، آغاز و با بيان پيشينه تاريخي آن همگام با سير تحولات ايدة سرمايه داري در عرصة انديشه و عمل، ادامه يافته است.
تبيين عمده ترين دلائل طرفداران آزادي در عرصة اقتصاد در اين نظام و نقد و بررسي و تحليل تئوريک آن، محورهاي اصلي نوشته را بخود اختصاص داده و در ادامه، با تحليل عملکرد نظام سرمايه داري در بعد آزاديهاي اقتصادي، سامان يافته و به ارائه ناکارآمديهاي ايدة «آزادي» ليبرالي در اقتصاد در زمينه رشد همراه با عدالت اقتصادي، پرداخته است.
پيشينه تاريخي نظريه آزادي اقتصادي، تبيين عمده ترين دلائل طرفداران آزادي اقتصادي در نظام اقتصاد سرمايه داري و نقد و بررسي آنها، بررسي ناسازگاري نتايج رقابت با مصالح عموم مردم، ظهور نظريه هاي جديد بازار و تعارض آنها با اصل آزادي اقتصادي و تحليلِ آزادي اقتصادي و محدوديت آن با ظهور نظرية «حمايت»، همچنين اشاره به نقض عملي «آزادي اقتصادي» در کشورهاي سرمايه داري و آثار اجراي طرح «فريدمن» بر اقتصاد شيلي و نگاهي به سير نظري و عملي از ليبراليسم سنتي تا برابري طلبي ليبرال منشانه فصلهاي اين مقاله را تشکيل مي دهد:
ادامه مطلب
نظريه ها و سياست هاى اقتصادى از منظر خواجه نصيرالدين طوسى
ازمنظر خواجه نصيرالدين طوسى
حسين سلطان محمدى
ديدگاه خواجه نصير درباره دانش اقتصاد
خواجه در ابتداى كتاب اخلاق در قسمت مقدّمه، علم «حكمت» را بدين گونه تقسيم بندى كرده است:
از ديدگاه خواجه نصيرالدين طوسى، «اقتصاد» علم است و در نمودار مزبور، جايگاه آن را در قسمت حكمت عملى مشخص نموده است. همان گونه كه در تعريف علم «اقتصاد» علماى اين علم بدان اشاره كرده اند (اقتصاد علم تخصيص منابع كمياب است)، خواجه نيز در سه بخش تهذيب اخلاق، تدبير منزل و سياست مدن، به مطالبى اشاره مى نمايد تا بهتر بتوان اين منابع كمياب را به نيازهاى نامحدود تخصيص داد. در حقيقت، اقتصاد از ديدگاه خواجه به سه بخش تقسيم مى شود:
1. اقتصاد اخلاقى;
2. اقتصاد خانواده;
3. اقتصاد جامعه.
ادامه مطلب
مباني توليد علم از ديدگاه اقتصادي
هدف كه «توليد علم» است، پيشنهاد نموده اند يا در مدنظر دارند، اما آنچه دراين مقاله مورد توجه قرار گرفته ، همانا رويكرد اقتصادي به موضوع توليد علم است ، نه به اين مفهوم كه با افزايش بودجه تحقيقات، فضاي اقتصادي مناسب براي توليد علم را فراهم سازيم، بلكه از اين ديدگاه كه توليد علم كالايي است كه چنانچه مطلوبيت مصرف نداشته باشد، با هزينه نمودن منابع و دستگاهها، نمي توان به جايگاه اصلي تحقيقات در جامعه دست يافت .
فضاي اصلي بحث و توليد علم در حوزه علوم انساني در محدوده جغرافيايي ايران است جامعه اي متشكل از بافتهاي سنتي، صنعتي و فراصنعتي، متكي بر درآمدهاي نفتي، با مازاد نيروي كار ماهر دانشگاه ديده كه در حوزه جغرافياي سياسي منطقه خاورميانه قراردارد. اين جامعه، بالغ بر 5/1 ميليون نفر دانشجوي در حال آموزش، در دانشگاه هاي مختلف دولتي و خصوصي دارد و سالانه بيش از پانزده هزار عنوان كتاب هم توليد فرهنگي آن براي يك جامعه 67 ميليون نفري است ، آنهم با تيراژ متوسط پنجهزار نسخه، لازم به يادآوري است كه سهم توليد علم در صحنه بين المللي آنقدر ناچيز است كه ميتوان رتبه مناسبي را كه در شأن يك مليت با تمدن باستاني باشد، به دست آورد.
ادامه مطلب