درباره وبلاگ




نویسندگان

آمار وبلاگ

کل بازدید : 2755730
تعداد کل پست ها : 3866
تعداد کل نظرات : 34
تاریخ آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 1 آذر 1396 
تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 1 فروردین 1390 

آرشیو ماهانه

آرشیو موضوعی

پیوندها

دیگر امکانات

شهرها و جهاني شدن

اثر علمي بر شالوده آثار ديگران آفريده مي شود. توجه اخير به مقوله شهرهاي جهاني مبتني بر مطالعات بنيادين پيتر هال (1966) و جان فريد من و هم چنين ساسکيا ساسن (1991) است. پيترهال در کتابش درباره جهان شهرره ا که براي نخستين بار در (1966) منتشر شد توجه مردن را به برنامه ريزي و مديريت کاربري زمين در شهرهاي مهم و بزرگ معطوف کرد. از سوي ديگر جان فريدمن به شبکه جهاني شهرها اشاره کرد و در همين حال ساسکيا ساسن دو بعد جهان شهرها را بر شمرد: (1) مراکز سلطه و (2) صحنه هاي قطب بندي اجتماعي – فضايي. تا اوايل دهه 1990 شمار مطالعات مربوط به جهان شهرها افزايش يافت ولي دو مشخصه در اين مطالعات آشکار را ديده مي شد. نخست آن که در برخي مطالعات نام نيويورک، لندن و توکيو به عنوان جهان شهر دائماً تکرار مي شد. و دوم، مطالعاتي ديگر وجود داشت که مجموعه عجيبي از شهرها از جمله بحرين و بيروت را در فهرست جهان شهرها قرار مي داد. در هر دو گروه از اين مطالعات شهرها نه بر مبناي دليل و برهان براساس ادعا به عنوان جهان شهرها مشخص شده بودند. من اين قضيه را پنهان کاري کثيف پژوهش هاي مربوط به جهان شهرها ناميده ام فقدان داده هاي شهري تطبيقي درست، علت اصلي اين اهمال کاري در تفکر ادراکي و عقلي ماست.

مراکز سلطه جهاني
در چنين شرايطي بود که به همراه سه تن از دانشجويانم مقاله نوشتم که سعي در بررسي همين مشکل داشت يک سلسله داده هاي تطبيقي از جمله داده هاي بورس اوراق بهادار، ادارات مرکزي بانک ها و شرکت ها بزرگ و مهم را برگزيديم. بر خلاف اکثر مطالعات انجام شده روند داده ها را در طول زمان بررسي کرديم تا به خطر سير تغييرات دست يابيم در حالي که مطالعات ما موقعيت نيويورک، لندن و توکيو را مورد تاييدقراري داد وي داده هاي موجود از افت نسبي ارزان و رشد نسبي ديگر شهرهاي اروپا خصوصاً پاريس و فرانکفورت حکايت داشت. اکنون، اين يافته را به ترتيب ذيل به عنوان نظريه ارائه مي کنم مي توانيم دنيا را ساعتي با 24 تقسيم بندي تصوير کنيم. براي پوشش دادن تمامي 24 ساعت به سه جهان شهر نياز داريم. يکي در اروپا در آسيا و ديگري در آمريکا با چرخش پوشش دنيا سه شهري که داراي موقعيتهاي استراتژيک هستند مي توانند جهان را 24 ساعت پوشش دهند. هنگامي که در توکيو شب شده در لندن صبح رسيده است و زماني که فعاليت تجاري در لندن متوقف مي شود ادامه مي يابد و سپتامبر 2001 به لحاظ استيلاي اقتصادي ايلات متحده تضمين شده است. موقعيت توکيو، د رحال حاضر از تضمين نسبي برخودار است چرا که ژاپن دومين قدرت اقتصادي دنيا محسوب مي شود با اين حال پيشرفت غير مترقبه چين و کاهش اهميت ژاپن، ممکن است زمينه رقابتي شديدتري را ميان توکيو، پکن و شانگهاي در آينده فراهم سازد. البته امتياز تمرکز بخش عمده فعاليت هاي تجاري در شانگهاي است، به تدريج کم رنگ تر شود. در مقابل لندن پايتخت اقتصادي نسبتآً ضعيف در حاشيه اتحاديه اروپايي در حال برگ شدن است. آنچه که داده هاي ما نشان مي دادند حاکي از رقابت بر سر تصادف جايگاه اين جهان شهر مرکزي و اروپايي است. لندن هنوز استيلاي خود را حفظ کرده و از نظر توليد خدمات از اغلب شهرهاي جهان جلوتر است. اما پاريس و فرانکورت در دراز مدت با آن رقابت خواهند کرد. در اين ميان البته برلين سنگين ترين سکوت را اختيار کرده و به دلايل واضحي احتمالاً از المپيک 1936 تاکنون نقش يک جهان شهري صلح جو را ايفا نکرده است. در دراز مدت برلين تنها نامزد برجسته احراز مقام جهان شهر طراز اول اروپا خواهد بود.
شبکه شهري جهاني
درجه بندي عملکردهاي سلطه جويي شهرها فعاليتي در خور توجه اما محدود مي باشد اين فهاليت موضوع بار اقتصادي شهرها را تا حدود براي ما روشن مي کند. و همچنين پادزهري را براي نظريات محض مشخص را اشغال مي کنند. بلکه بخشي از يک شبکه نيز محسوب مي شود. براساس نظريه کاستلز در خصوص فضاي جريان ها تحقيقات بسياري به بررسي جريان ها در شبکه شهري جهاني معطوف شده است. سهم من و يک ياز همکارانم يونگ کيم، در اين پژوهش ها تحقيق در خصوص جريانها مسافرين از طريق خطوط هوايي بود. داده هاي جريان را براساس جابجايي بيش از يکصد هزار نفر مسافر در هر دو جهت مسير بررسي کرديم. روند کلي عبارت بود از تعميق کانال هاي موجود جابه جايي دو منطقه آمريکايي شمال و کرانه اقيانوش آرام اين مسئله مسئله اي جهاني نبود مثل خود جهاني شدن فرآيندي ناهمگون بود و قاره آفريقا تقريباً در آن ديده نمي شود. بررسي داده هاي جهاني بود. با اين حال مقايسه مراکزي که در مقام هاي بعدي قرار داشتند تصويري از ارتباطات منطقه اي را آشکار مي نمود. به عنوان مثال لس آنجلس علي رغم اعتراض هاي مکتب لس آنجلس کمتر جهان شهر محسوب مي شود و بيشتر جهان شهر کرانه اقيانوس اقيانون آرام است، اما امستردام به وضوح يک جهان شهر اروپايي است. جالب توجه ترين الگو در بررسي شهر مياني ديده شد. داده ها، ميامي ديده شد. داده ها، ميامي را به وضوح به عنوان پايتخت آمريکاي لاتين نشان مي دهد.
مراکز سلطه جهاني
در چنين شرايطي بود که به همراه سه تن از دانشجويانم مقاله اي نوشتم که سعي در بررسي همين مشکل داشت (Short,et al,1996). ي سلسله داده هاي تطبيقي از جمله داده هاي بورس اوراق بهادار، ادارات مرکزي بانک ها و شرکت هاي بزرگ و مهم را برگزيديم. برخلاف اکثر مطالعات انجام شده، روند داده ها را در طول زمان بررسي کرديم تا به خط سير تغييرات دست يابيم. در حالي که مطالعات ما موقعيت نيويورک، لندن و توکيو را مورد تأييد قرار مي داد، ولي داده هاي موجود از افت نسبي لند و رشد نسبي ديگر شهرهاي اروپا خصوصاً پاريس و فرانکفورت حکايت داشت. اکنون، اين يافته را به ترتيب ذيل به عنوان نظريه ارائه مي کنيم: مي توانيم دنيا را ساعتي با 24 تقسيم بندي تصور کنيم. براي پوشش دادن تمامي 24 ساعت، به سه جهان شهر نياز داريم. يکي در اروپا، يکي در آسيا و ديگري در آمريکا. با چرخش دنيا سه شهري که داراي موقعيت هاي استراتژيک هستند مي توانند جهان را 24 ساعت پوشش دهند. هنگامي که در توکيو شب شده در لندن صبح رسيده است و زماني که فعاليت تجاري در لندن متوقف مي شود، نيويورک تازه فعاليتش شروع مي شود و ادامه مي يابد تا توکيو کارش را آغاز کند. موقعيت شهر نيويورک، به رغم حوادث يازدهم سپتامبر 2001، به لحاظ استيلاي ابتصادي ايالات متحده متضمن شده است. موقعيت توکيو، در حال حاضر از تضمن نسبي برخوردار است چرا که ژاپن دومين قدرت اقتصادي دنيا محسوب مي شود؛ با اين حال، پيشرفت غير مترقبه چين و کاهش اهميت ژاپن دومين قدرت اقتصادي دنيا محسوب مي شود، با اين حال ، پيشرفت غير مترقبه چين و کاهش اهميت ژاپن، ممکن است زمينه رقابتي شديدتري را ميان توکيو، پکن و شانگهاي در آينده فراهم سازد. البته امتياز رقابتي چين ممکن است به واسطه تعهد مداوم دولت فعلي چين نسبت به پکن، در حالي که مقابل ، لندن، پايتخت اقتصادي نسبتاً ضعيف در حاشيه اتحاديه اروپايي در حال بزرگ شدن است. آنچه که داده هاي ما نشانمي دادند حاکي از رقابت بر سر تصاحب جايگاه اين جهان شهر مرکزي و اروپايي است. لندن هنوز استيلاي خود راحفظ کرده و از نظر توليد خدمات از غلب شهرهاي جهان جلوتر است. اما پاريس و فرانکفورت در درازمدت با آن رقابت خواهند کرد. در اين ميانه البته برلين سينگين ترين سکوت را اختيار کرده و به دلايل واضحي احتمالاً از المپيک 1936 تاکنون نقش يک جهان شهري صلح جو را ايفا نکرده است. در درازمدت برلين تنها نامزد برجسته احراز مقام جهان شهر طراز اول اروپا خواهد بود.
شبکه شهري جهاني
درجه بندي عملکردهاي سلطه جويي شهرها فعاليتي در خور توجه اما محدود مي باشد. اين فعاليت موضوع بار اقتصادي شهرها را تا حدودي براي ما روشن مي کند همچنين پادزهري را براي نظريات محض مطالعات پيشين ارائه مي نمايد. در هر حال شهرها نه تنها سطوح مختلف سلسله مراتبي مشخص را اشغال مي کنند، بلکه بخشي از يک شبکه نيز محسوب مي شوند. براساس نظريه کاستلز در خصوص فضاي جريان ها تحقيقات بسياري به بررسي جريان ها در شبکه شهري جهاني معطوف شده است. سهم من و يکي از همکارانم يونگ کيم، در اين پژوهش ها تحقيق در خصوص جريان هاي مسافرين از طريق خطوط هوايي بود (Short and Kim , 1999) . داده هاي جريان را براساس جابه جايي بيش از يکصد هزار نفر مسافر در هر دو جهت مسير بررسي کرديم. روند کلي عبارت بود از تعميق مسئله اي جهاني نبود، مثل خود جهاني شدن فرآيندي نا همگون بود و قاره آفريقا تقريباً در آن ديده نمي شد. بررسي داده هاي هر کدام از شهرها نکات بسياري مشخص ساخت. مقام لندن به وضوح کانون جريان هاي هوايي حهاني بود. با اين حال مقايسه مراکزي که در مقام هاي بعدي قرار داشتند تصويري از ارتباطات منطقه اي را آشکار مي نمود. به عنوان مثال ، لس آنجلس، علي رغم اعتراض هاي مکتب لس آنجلس ، کمتر جهان شهر محسوب مي شود و بيشتر جهان شهر کرانه اقيانوس آرام است، اما آمستردام به وضوح يک جهان شهر اروپايي است. جاب توجه ترين الگوي در بررسي شهر ميامي ديده شد. داده ها، ميامي را به وضوح به عنوان پايتخت آمريکاي لاتين نشان مي داد. ميامي کمتر در رديف يک از شهرهاي آمريکاي شمالي قرار مي گيرد و بيشتر به عنوان يکي از شهرهاي آمريکاي لاتين شناخته مي شود.
معرفي جهان شهرها
يکي از عناصر مهم در تحقيقات مربوطه به جهان شهرها شناسايي راهبردهاي پراکنده در خصوص جهان شهرها و جهاني کردن شهرها بوده است. جهان شهرها توسط علائم، نشانه ها، آگهي ها و در ميزباني رويدادها معرفي مي شوند. من در دو تحقيق ذخاير آگهي هاي شهري و تاکيد آنها بر مزيت هاي اقتصادي و کيفيت شاخص ها زندگي را برشمرده ام اخيراً به شناسايي مجتمع هاي فرهنگي علاقه مند شده ام مجتمع هايي همچون گالري هاي هنري، مراکز موسيقي، رستوران هاي مخصوص اقوام مختلف و جشنواره ها که در موقعيت جهان شهرها نقش حياتي دارند. چشم اندازها و ديدني هاي شهري وجود دارد که برگيرنده رويدادهاي عظيم جهاني و معماران مشهور است. بازي هاي المپيک، جام جهاني فوتبال و جشنواره هاي هنري و موسيقي به مشخصه تعيين کننده مقام جهان شهر تبديل شده اند. جهان شهرها نقش بازي مي کنند و ديدني مي شوند.
از جهان شهر تا دروازه شهر
يکي ديگر از ويژگي هاي مهم پژوهش مربوط به جهان شهرها، جست و جوي جهان شهري بودن است. بسياري از مطا لعات به شناسايي اين موضوع پرداخته اند که آيا اين يا آن شهر يک جهان شهر محسوب مي شود يا خير؟ اين تحقيقات اگر چه تا حدودي جالب توجه است، اما معمولاً تجزيه و تحليل روابط بين شهرها و جهاني شدن را بر راس سلسله مراتب شهري متمرکز مي کند. با وجود اين، من همراه برخي همکارانم در مقاله اي جديد به اين مسئله پرداختيم که اين نوع تمرکز به ناديده انگلشتن عملکرد جهاني شدن در ديگر انواع شهرها از طريق آنها منجر مي شود. در اين مقاله ما در خصوص توسعه و گسترش ارتباط ميان تحقيقات جهاني شدن / شهر فراتر از تمرکز محدود کننده اين مقوله که کدام شهرها جهان شهر هستند به بحث و بررسي پرداختيم ما فارغ از اندازه گيري تجربي درجات «جهان شهر بودن» بدين قضيه پرداختيم که در نتيجه جهاني شدن در تک تک شهرها چه اتفاقي روي مي دهد. با در نظر گرفتن شهرهايي که پايين تر از مرتبه نخستين قرار داشتند سعي کرديم درک خود را از پيوند ميان جهاني شدن و شهر گسترده سازيم. در اين ارتباط ما اصطلاح دروازه شهر را به کار گرفتيم. اين اصطلاح را گرانت (1999) و گرانت و نيجمن (2000) از طريق کارشان در آفريقا و هند ساخته ايد. اصطلاح دروازه شهر را براي اشاره به اين واقعيت مورد استفاده قرار مي دهيم که تقريباً همه شهرها مي توانند به عنوان دروازه اي براي عبور و انتقال جهاني شدن اقتصادي فرهنگي و سياسي عمل کنند.
تمرکز بر روي دروازه شهربه جاي جهان شهر توجه ما را از اين مسئله که کدام شهرها غالب مي شود به اين مسئله که چگونه شهرها از جهاني شدن متاثر مي شوند مبذول مي دارد. در اين رابطه مجموعه اي از پژوهش هاي موردي تئوريزه شده را در خصوص شهرهايي چون بارسلون، پکن، هاوانا، پراگ، ساتل، سوفالز و سيدني ارائه نموديم.
شهرهاي و جهاني شدن هاي دوباره
اکثر مقالات مربوط به جهاني شدن اين پديده را نسبتاً جديد و نوين عنوان مي کنند. در جاي ديگري من در خصوص وجود مجموعه اي از جهاني شدن هاي دوباره حداقل از قرن پانزدهم ميلادي تا کنون به بحث و بررسي پرداخته ام جهاني شدن به صورت هاي مختلف رخ مي دهد. مجموعه اي از جهاني شدن ها دوباره که از لحاظ شکل و شدت متفاوت هستند و در شهرها ميراثي از شکل هاي ساخته شده و مجموعه هاي جديدي از روابط اجتماعي ـ اقتصادي مبتني بر قدرت باقي مي گذارند. شهرها آن چنان جهاني نمي شوند زيرا دائماً در حا ل دوباره جهاني شدن هستند. اين تصوير ساده نفوذ جهاني شدن در شهرهايي که پيش از اين کاملاً فاقد ارتباطات جهاني بوده اند بايد با تصويري پيچيده تر از اقتصادها و شهرهايي که در معرض در جات و اشکال مختلفي از جهاني شدن دوباره قرار گرفته اند جايگزين شود. تجديد نظر بر روي تاريخچه شهري به عنوان بخشي از يک شبکه شهري جهاني تر که به طور مداوم در جريان جهاني شدن دوباره است موضوعي مهم براي پژوهش محسوب مي شود.
رقابت براي دست يابي به مقام دروازه شهر اصلي
بسياري از کشورها از يک سلسله مراتب با ثبات شهري برخوردارند که در آن شهرهاي خاص ساليان متمادي مقام نخست را به خود اختصاص داده است. در کشورهايي که داراي يک شهر پيشتاز هستند الگوي موجود بسيار روشن است اما در کشورهايي که چنين برتري واضح و چشمگيري ديده نمي شود مجال تغيير و رقابت وجود دارد. شهري که که در هر کشور بيشترين ارتباطات جهاني را دارد با گذشت زمان ممکن است تغيير کند. به عنوان مثال مي توان گفت که در استراليا شهر اصلي در طي سي سال گذشته از ملبورن به سيدني تغيير يافته است. در آلمان برلين به سرعت به عنوان جهان شهر طراز اول در حال مطرح شدن است. از شهرهاي مهم ثابت و يا در حال مثال هاي مختلفي مي توان ارائه و تئوريزه کرد.
شهرها و نمايش هاي جهاني
گي دو بورد که عبارت «جامعه نمايشي» را ابداع کرد مي گفت که نمايش ها محصول اصلي جامعه امروزي هستند کالايي کردن تجربه واقعي نمايش هايي غير شخصي خلق مي کند که مشاهده مي شوند و نه تجربه مسلماً برخي از مهم ترين نمايش هاي جهاني در شهرها رخ مي دهد بارزترين نمونه از رويدادهاي عظيم جهاني بازي المپيک است که در سرتاسر جهان بينندگان تلويزيوني دارد و احتمالاً بهترين عرصه را براي يک شهر فراهم مي اورد تا ادعاي مقام جهاني بودن را بکند. اين قبيل رويدادها، خصوصاً بازي هاي المپيک با فراهم آوردن فرصتي استثنايي براي شهر ميزبان به منظور معرفي خود به جهان نمايش رسانه اي بس نظيري خلق مي نمايد که تمرکزش بريک محيط شهري متمايز است. وعده مطرح شدن در سرتاسر جهان و منافع اقتصادي حاصل ميزباني اين برنامه هاي ورزشي بزرگ و مستمر را به هدفي پر منفعت براي شهرهاي جوياي نام در سرتاسر دنيا تبديل کرده است. بررسي تاثيرات و پيامدهاي ارائه در خواست و تلاشش براي برگزاري بازي هاي المپيک تابستاني و همچنين ميزباني اين بازي ها فرصتي مناسب را به منظور ايجاد ارتباط ميان دانش موجود در مورد جهاني کردن شهرها و رويدادهاي عظيم و برنامه هاي ديديني شهري در ا ختيار ما قرار مي دهد.
رژيم هاي شهري
يک رژيم شهري توافقي رسمي و غير رسمي است که از طريق آن منافع ارگان هاي دولتي و بخش خصوصي در کنار يکديگر قرار مي گيرد تا بتوانند تصميمات مديريتي را اتخاذ و اعمال نمايند. رژيم هايي شهري روابط بين شهرها و اقتصادي جهاني را تنظيم مي کنند بازسازي نظريه هاي رژيم شهري به منظور توجيه تاثيرات جهاني شدن حائز اهميت است. اين مسئله که جهاني شدن فرهنگي تا چه حد به توزيع يکدست تر ارزش هاي دموکراتيک کمک مي کند يا تا چه حد حکومت هاي کنترل کننده را تشويق مي نمايد تا بيش از پيش مقرراتي را بر زندگي شهروندانشان تحميل کنند بايد به طور کامل مورد بررسي قرار گيرد. تشخيص نقش رژيم هاي شهري در تنظيم ساختارهاي محلي به درک ما از اين مسئله که چگونه نيروهاي محلي و جهاني با يکديگر تعامل مي کنند ياري مي رساند به عنوان مثال نقش مديريت سياسي در شهر با ظهور شهر کارآفرين تغيير شکل يافته است. رژيم هاي شهري به توليد در آمد مستقيم و مختلف بخش هاي مشارکت هاي عمومي و خصوصي علاقه مند شده اند و شهرها به سياست حداکثر سازي رشد و درآمد بيش از باز توزيع آنها توجه نشان داده اند هم چنان که دولت هاي مرکزي به برنامه خصوصي سازي و انصراف از ارائه خدمات عمومي ادامه مي دهند شهرها از لحاظ به حداکثر رساندن توليد در آمد چگونه جايگاهي متفاوت مي يابند و پيامدهاي اين امر بر هزينه هاي اجتماعي چيست؟
جهاني شدن و زندگي روزمره
جهاني شدن نهادها و ساختارهاي جامعه از شرکت هاي چند مليتي گرفته تا طيفي از فرصت ها و شيوه هاي زندگي افراد گوناگون را تحت تاثير قرار مي دهد. آنان که در جهان شهرها زندگي مي کنند به طور قطع هر روز با تجربه اي جهاني رو به رشد مواجه مي شوند اما با روي دادن فرايندهاي جهاني ساز آنان در شهرهاي کوچک تر زندگي مي کنند هم در زندگي روزمره خود با تفاوت ها و تغييراتي مواجه مي شوند يقيناً فرآيند جهاني شدن در توضيح عوامل سببي بسياري که در تحولات اجتماعي نقش دارند ناکامي است، اما معيارها و فضاهاي زندگي روزمره در زمره آن حوزه هايي است که جهاني شدن بدان ها مي پردازد.
جهاني شدن به عنوان مجموعه اي از فرآيندها در زندگي هاي محلي هم فرصت هاي تازه و هم مشکلات تازه به وجود مي آورد. در مراجعه به تحليلي از جهاني شدن بر حسب دگرگوني معيارها و فضاها، ممکن است بپرسيم که چگونه افراد به بازسازي فضاهاي زندگي خود مي پردازند و فضاهاي زندگي آنها به نوبه خود چگونه افراد به واسطه فرآيند جهاني شدن در حال متحول شدن هستند. فن آوري هاي جهاني شدن ممکن است براي مردمي که از آنان سلب قدرت و اختيار شده يا آنان که به حاشيه رانده شده اند امکان تعامل در فضاهايي گسترده تر يا متنوع تر را فراهم آورد. همچنين ممکن است که جهاني شدن فرصتي را در اختيار مرد م شهرهاي کوچک که پيش از اين منزوي بوده اند قرار دهد تا به عنوان بخشي از يک شرکت عطيم و گسترده در اين فرآيند کار کنند و به حقوق و مزاياي بيشتري دست يابند معهذا با تغيير مرزها فرصتها ممکن است از افراد گرفته شود و بازيگران جديد قدرتمند قدرت ممکن است به آنچه که پيش از اين فضاهاي محلي بوده است دسترسي پيدا کنند. توقف فعاليت هاي کوچک متعلق به افراد محلي و عدم توانايي مزارع خانوادگي براي ادامه حيات را مي توان با مسئله جذب شهرها در بازارهايي که روز به روز بيشتر مرتبط دانست.
جهاني شدن همچنين بر ميزان کنترل مردم محلي يا شهروندان بر هويت مکان هاي زندگيشان تاثير مي گذارد. تغييرات معيارها و فضاهاي مربوط به جهاني شدن يا تغييراتي در روابط قدرت و در فرصت هاي اقتصادي همراه است و اين تغييرات مي تواند به روش هاي بسيار مختلفي در زندگي افراد تجلي يابند. پژوهش هاي مربوط به جهان شهرها با ساختار سنتي ارتباط ميان فرآيندهاي جهاني و زندگي محلي را ناديده انگاشته اند و اگر بخواهيم بدانيم که چگونه گروههاي مختلف مردم به شيوه هاي مختلف سرتاسر جهان به زندگي خود ادامه مي دهند، بايد ميان ماهيت کلي بيشتر پژوهش هاي مربوط به جهان شهرها و مدارک مستند و غني قوم نگاري ها شهري ارتباط برقرار کنيم.

نارسیس سهرابی





[ دوشنبه 8 فروردین 1390  ] [ 4:22 PM ] [ حمیدرضا نوری ] [ نظرات(0) ]