لزوم ایجاد کنسرسیومی برای حمایت از صنایع کوچک
مهندس ثقفی سابقه ای بالغ بر ۲۵ سال در بخش صنعت و مدیریت های مختلف ذیربط مانند مدیریت تولید، مهندسی، تحقیقات و برنامه ریزی دارد و در حال حاضر معاون وزیر صنایع و معادن است. وی کارشناسی ارشد خود را در رشته های مهندسی متالوژی از دانشکده فنی دانشگاه تهران، و مدیریت اجرائی از سازمان مدیریت صنعتی ایران اخذ کرده است و دوره های متعددی را در برنامه ریزی استراتژیک و مدیریت منابع ومدیریت توسعه گذرانده است.
● یکی از مهمترین سیاست های مورد توجه دولت نهم توسعه بنگاه های کوچک و زودبازده کارآفرینی است و تمام دستگاه ها به نحوی با ایجاد دفاتری تحت عنوان ”مراکز کارآفرینی“ این قضیه را دنبال می کند، پیش زمینه هائی که باعث شد این سیاست ها دنبال شوند را بیان نمائید.
▪ در برنامه سوم و چهارم که با افزایش نرخ بیکاری و بحران بیکاری در کشور مصادف بود، دولت سابق به این فکر افتاد که با این بحران به مبارزه بپردازد و اشتغال را در کشور سامان دهد در آن زمان بیکار بیشتر از ایجاد یک کار مولد برای بیکار مورد توجه قرار داشت. در برنامه سوم، تسهیلات ارزان قیمتی برای بیکاران آماده کار در نظر گرفتند که این تسهیلات رقمی حدود ۹۰۰ میلیارد تومان را به خود اختصاص می داد.
قرار بود یک میلیون فرصت شغلی از طریق تسهیلات ارزان قیمت برای افراد بیکار ایجاد شود که این اقدام شروع شد اما مشکل طرح مذکور محوریت فرد بیکار بود. می دانم که درصدی از افراد بیکار هستند که می توانند کارآفرین باشند یعنی با امکاناتی که در اختیارشان گذاشته می شود، برای خود و دیگران کار ایجاد کنند. اما چون این مهم مدنظر قرار نگرفت، عملکرد را مفید و موفق ارزیابی نمی کنیم. طبق آخرین اطلاعات ۹۰۰ میلیارد تومان تسهیلات منجر به ایجاد ۱۵۰ هزار شغل شد که درصد پائینی از هدف ایجاد اشتغال را در برداشت. این که چه اقداماتی باید انجام داد تا بحران بیکاری کاهش یابد و نرخ بیکاری تک رقمی شود، در دولت نهم مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به تجربه ای که دولت های گذشته داشتند، دولت جدید به این فکر افتاد که فرد بیکار را محور قرار ندهد بلکه کارآفرینی و بنگاه محور شود لذا طرح کمک به بنگاه های کوچک و زودبازده در دستور کار قرار گرفت و از آذر ماه سال ۱۳۸۴ انجام این طرح آغاز شد. اجرای طرح مذکور به دلیل نیاز به سرعت بالا با مشکلاتی روبه رو شد. ما در وزارت صنایع و معادن با توجه به تجربیاتی که داشتیم، به بحث کارآفرینی و کمک به بنگاه بسیار تأکید کردیم. در این راستا پیشنهاد دادیم بنگاه هائی کوچک را که در مرحله ساخت وساز هستند و مشکل مالی دارند مورد حمایت و مساعدت قرار دهند تا طبق برنامه زمان بندی خود حرکت نمایند. (معمولاً بنگاه های کوچک صنعتی در مدت ۳ سال به بهره برداری می رسند). خوشبختانه در سال ۸۵ این مسئله مورد پذیرش قرار گرفت. حدود ۱۵ هزار واحد کوچک در حال ساخت داریم که در تمام کشور فعال می باشند و متعلق به بخش خصوصی هستند. این واحدها جهت دریافت تسهیلات در اولویت قرار دارند. طبق آخرین آمار تاکنون ۳ هزار میلیارد تومان به بنگاه های کوچک اختصاص یافته است که ما ارزیابی مثبتی نسبت به آن داریم و منجر به ایجاد اشتغال پایدار خواهد شد. امیدواریم این درصد به تدریج افزایش یابد همان طور که در ابتدا صفر بود، امروز به ۳۳ درصد رسیده است. اگر طرح بنگاه های زودبازده به سمتی برود که به بنگاه و کارآفرینی توجه نماید و صنعت را به عنوان بخشی قلمداد نماید که پایداری آن بیشتر از سایر بخش هاست، ۳۳ درصدی که مورد اشاره قرار گرفت قطعاً افزایش خواهد یافت.
● در حال حاضر مراکز کارآفرینی متعددی را ه اندازی شده است، این دفاتر تا چه میزان توانسته اند هماهنگ گام بردارند و چه عملکردی داشته اند؟ آیا از الگوی خاصی پیروی می کنند؟
▪ پیش از این که بحث مربوط به کارآفرینی به مراکز را ارائه نمایم، لازم است به چند نکته اشاره کنم. به نظر ما کارآفرینی از طریق آموزش به وجود نمی آید. بلکه کارآفرینی از ویژگی های فردی و شخصیتی مهم تشکیل شده است. ویژگی مهم کارآفرین، ریسک پذیری بالا در مقابل انجام کسب و کار و نوآوری می باشد اگر قرار است به تربیت کارآفرین بپردازیم باید از دوره دبستان آغاز کنیم نه این که دوره آموزش کارآفرینی برای افراد بیکار جویای کار برگزار نمائیم زیرا این امر شدنی نیست و با تجربه دنیا هم مطابقت ندارد. بیشترین تجربه در زمینه کارآفرینی را هند اختیار دارد تجربه هند بر اساس این محور است که ”چگونه کارآفرین را در جامعه پیدا کرده و به وی جهت دهیم“. نه این که دوره برگزار کنند و فرد پس از گذشت یک سال تبدیل به کارآفرین شود. کشور ما هم نباید از این قاعده مستثنی باشد طبعاً کارآفرینان زیادی در ایران داریم. مثلاً در صنعت و شرایطی که کسب و کار چندان وضعیت مساعدی نداشته، افرادی توانسته اند اقدام به راه اندازی ۱۳ـ۱۴ واحد تولیدی کنند. اینان کارآفرین هستند و باید مورد حمایت قرار گیرند. اگر وزارت کار برنامه ای در این راستا اتخاذ نماید و در طرح بنگاه های زودبازده، کارآفرین را دریابد و به فعالیت آنها جهت دهد، مطمئناً کارآفرینی در کشور توسعه خواهد یافت. فکر می کنم جذب، هدایت و مساعدت به کارآفرین می تواند منشأ اثرگذاری های فراوانی در کشور باشد. در دوره ای (برنامه سوم) کارآفرینانی که در شرایط نامساعد اقدام به راه اندازی واحد تولیدی نموده اند را شناسائی کردیم و جلساتی با آنها برگزار نمودیم. قرار بود این اقدام به گونه ای که هر کدام از کارآفرینان بتوانند محور کاربردی ایجاد و توسعه کارآفرینی در کشور قلمداد شوند تداوم یابد اما به دلایل مختلف نتوانستیم آن را ادامه دهیم. به نظرم دولت باید در زمینه شناسائی، جذب، هدایت و حمایت از کارآفرینان اقدام مؤثری انجام دهد.
● یعنی در حال حاضر میان دستگاه پیرامون این موضوع هماهنگی وجود ندارد؟
▪ مطالبی که به آن اشاره کردم دیدگاه من در مورد کارآفرینی و عملیاتی کردن آن در عرصه تولید کشور بود. هر دستگاه و نهادی باید به این حقیقت دست یابد که عامل ایجاد اشتغال، کارآفرینی است. حال چگونه مورد مذکور عملیاتی و اجرائی شود، مباحث خاص خود را می طلبد. تا جائی که اطلاع دارم بحث کارآفرینی در وزارت کار بسیار مهم تلقی شده است و اقداماتی نیز انجام داده اند اما چگونگی اجرای کار را از متولیان آن وزارت خانه جویا شوید.
● گسترش بنگاه های کوچک یا بزرگ، مستلزم وجود آمار و اطلاعات دقیق است. برای مثال در کاشان واحدهای متعدد فرش ماشینی وجود دارد که در اثر تعدد صدور بی رویه و بدون مطالعه مجوز فعالیت، مازاد بر نیاز و صادرات اقدام به تولید کرده اند تا جائی که بسیاری ورشکسته شده اند البته در بسیاری از رشته های صنعتی این امر دارد. آمار و اطلاعات دقیق از این که در چه رشته هائی چه نیازهائی وجود دارد، باید مورد توجه قرار بگیرد، آیا پیرامون این مباحث اقداماتی انجام شده است؟
▪ جهت توسعه سرمایه گذاری به ۳ محور نیاز داریم. یک محور نقش دولت به عنوان اطلاع رسان صحیح و راهنما می باشد. محور بعدی، مشاوره به منظور تهیه یک طرح توجیه پذیر اقتصادی و امکان سنجی شده را در بر می گیرد و محور سوم به حمایت مالی اختصاص دارد. این ۳ محور اساسی اگر وجود نداشته باشند، سرمایه گذاری به وجود نخواهد آمد. محور نخست به دولت و سایر محورها به بخش خصوصی مربوط می شود. متأسفانه در سامانه اطلاع رسانی با ضعف هائی مواجه هستیم. اطلاع رسانی به صورت یک شبکه منسجم برای همه فراهم نشده است. تمام تلاش ما شکل دهی به این سامانه می باشد و تاکنون تلاش های فراوانی پیرامون شکل گیری آن صورت گرفته است که در زمینه هائی هم با موفقیت توأم بود. در دولت نهم این امر با دقت پیگیری می شود. در وزارت صنایع، شبکه اطلاع رسانی را از نظر محتوائی تقویت می کنیم و با هزینه وزارت خانه از مشاورین صنعتی خواسته ایم طرح های تیپ ارائه دهند، حدود ۱۵۰۰ طرح تیپ در شبکه های اطلاع رسانی وزارت صنایع، سازمان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی وجود دارد که سرمایه گذاران به رایگان می توانند از آن استفاده نمایند. وضعیت موجود واحدهای تولیدی و اطلاعات پیرامون شرکت های در حال راه اندازی نیز در شبکه موجود است اما هنوز ناقص می باشد مثلاً باید دراین سامانه فناوری های مختلف پیرامون تولید کالا را هم عرضه کنیم. مسیر طولانی در زمینه اطلاع رسانی برای سرمایه گذاران در کشور پیش روی داریم. انجام این امر هم از عهده یک دستگاه بر نمی آید بلکه باید کلیه دستگاه ها به عنوان سیاست اصولی و عزم ملی به دنبال تحقق آن باشند. زیرا حداقل نتیجه این امر، کاهش هزینه سرمایه گذاری خواهد بود و بخش زیادی از سرمایه گذاران ما در مرحله کسب اطلاع از فعالیت قرار دارند. نکته بعدی این که اطلاع رسانی هم بخشی از خدمات شده و به سودآوری منجر می گردد. به نظر می رسد اگر مکانیزمی را فراهم نمائیم که اطلاع رسانی به عنوان یک فعالیت در عرصه خدمات نهادینه و سپس سودآور شود، می تواند در اختیار بخش خصوصی قرار خواهد.
● همان طور که می دانید اگر اطلاعات نباشد نمی توان به برنامه ریزی پرداخت. مثلاً از تعداد واحدهای نساجی در کشور آماری در دسترس نیست. به سایت و اداره آمار و اطلاعات مراجعه کرده ایم حداقل ۷۰ درصد از اسامی و نشانی ها نادرست است، ما نمی دانیم فی المثل چند متر پارچه فاستونی در کشور تولید می شود، زمانی که این آمار و اطلاعات در اختیار نباشد فردی که می خواهد به تولید فاستونی بپردازد، نمی داند چه باید کند، بخشی از این امر به عملکرد بخش خصوصی باز می گردد اما اگر سیاست های دولت شفاف باشد بخش خصوصی نیز از ارائه اطلاعات فرار نخواهد کرد. به طور مشخص بفرمائید که برنامه وزارت صنایع و معادن جهت آمار و اطلاعات چیست؟
▪ درست است که از نظر اطلاع رسانی و ارائه اطلاعات صحیح با ضعف هائی مواجه هستیم اما با گفته جناب عالی در خصوص خطای ۷۰ درصدی در امار و اطلاعات ارائه شده از سوی وزارت خانه موافق نیستم. برنامه ما دو جنبه دارد. جنبه نخست سامانه اطلاعات و اطلاع رسانی است بدین مفهوم که زیرساخت ها را باید فراهم کنیم البته بخش زیادی از آن تحقق یافته است. از برنامه های ما این است که به واحدهای کوچک کمک کنیم تا بتوانند سامانه اطلاعاتی را ایجاد و متصل نمایند. در مواردی نیز امکانات رایگان در اختیار آنان قرار می گیرد. جنبه دیگر، اطلاعاتی است که در این سامانه ثبت می شود. متأسفانه پیش از انقلاب، معمولاً اطلاعات افراد، بنگاه ها و واحدهای تولیدی مورد سوء استفاده قرار می گرفت به عبارت دیگر این فرهنگ نهادینه شده که اگر بنگاهی تصمیم به ارائه اطلاعات دارد باید از علت اخذ آمار و اطلاعات آن باخبر شود و سپس اطلاعات را براساس استفاده ای که گیرنده اطلاعات مدنظر قرار داده، ارائه می کند بنابراین اطلاعات چندان قابل اتکا و صحیح نبود. در سرشماری اخیری که مراکز آمار ایران انجام داد، مشاهده کردید که از سوی رسانه ها مرتب اعلام می شد که این اطلاعات فقط برای سرشماری جمعیت مورد استفاده قرار می گیرد که به نکته فوق الذکر تأکید دارد. اقدام دومی که در صدد انجام آن هستیم این است که دهنده اطلاعات (بنگاه ها تولیدی) به ارائه اطلاعات صحیح و موثق بپردازد البته این امر طولانی مدت می باشد و باید در طول زمان به دهنده اطلاعات ثابت کنیم ارائه اطلاعات صحیح و موثق به نفع خودش است. بخشی را که صد در صد در اختیارمان است ایجاد سامانه می باشد تا همگان بتوانند از آن استفاده کنند امیدوارم بتوانیم تا پایان برنامه چهارم اعلام کنیم که اطلاعات در دسترس، صحیح می باشد.
● گسترش بنگاه های کوچک و زودبازده نیازمند بهره گیری از نیروی کارآفرین و خلاق می باشد. اما کارآفرینانی که به راه اندازی کسب و کار اقدام کرده اند در خیلی از موارد مثلاً با قوانین مالیات، بیمه و ... آشنائی چندانی ندارند لذا ممکن است در سال های نخست کار با ضربات شدیدی از این بابت مواجه شوند. ماده ۱۰ تصویب نامه هیئت وزیران در مورد بنگاه های کوچک و زودبازده تأکید کرده که بخشی از کارآفرینان باید آموزش های لازم را در قالب مراکز کارآفرینی استان ها یا شهرستان ها فراگیرند. به نظر شما کارآفرین به چه آموزش هائی نیاز دارد؟ وزارت صنایع و معادن در این مورد چه تسهیلاتی درنظر گرفته است؟
▪ این نوع آموزش که مورد اشاره شما قرار گرفت با آموزش کارآفرینی متفاوت است. در بحث کارآفرینی، باید کارآفرین را پیدا، هدایت و حمایت کنیم. این بحث شامل آموزش مقررات و فرآیندهائی است که در فضای کسب وکار کشور باید کارآفرین از آنها اطلاع داشته باشد. (خصوصاً در کشور ما که انجام فرآیندها پیچیده و طولانی مدت است) در حال حاضر وزارت صنایع و معادن در مقررات صدور مجوز تأسیس واحد تولید در صدد بازنگری است. یکی از موارد تحت بازنگری این است که افرادی که می خواهندجواز تأسیس ایجاد یک واحد تولیدی را بگیرند قبلاً در دوره آموزش مقررات و قوانینی که در فرآیند این کار وجود دارد، شرکت کرده باشند. این امر هم به نفع کارآفرینان است هم به نفع دولت، زیرا کارشان سریع تر صورت می گیرد و دولت هم به موازی کاری نمی پردازد. فکر می کنم بخش خصوصی قادر به ارائه این نوع آموزش باشد. این آموزش ها عبارتند از آموزش مقررات بانکی، پولی و مالی که یک سرمایه گذار و کارآفرین با آن مواجه می باشد. تجربه ای هم در حدود سال های ۷۵ و ۷۶ در وزارت صنایع داریم مبنی براین که از مرکز آموزش خصوصی خواستیم مقررات مورد نیاز سرمایه گذار جهت تولید را تبیین و برای آن طراحی دوره آموزشی نماید. این اقدام انجام شد و ما اعلام کردیم هر سرمایه گذار و کارآفرین پیش از ورود به عرصه تولید، اگر از این مقررات و قوانین اطلاعاتی کسب کند بسیار موفق تر خواهد بود. مرکز مورد اشاره چندین دوره از آموزش قوانین و مقررات را برگزار نمود که مورد استقبال هم قرار گرفت اما بعدها دوره های فوق ادامه نیافت. در حال حاضر به این نتیجه رسیده ایم که برگزاری این دوره ها برای دولت هزینه ای در بر ندارد، بخش خصوصی حاضر به انجام می باشد و امور هزینه ها را برای کارآفرینان و سرمایه گذاران، کاهش می دهد. در آن زمان طبعاً مراکز آموزش خصوصی، فعال تر می شوند و دوره های آموزش را برگزار می کنند ما نیز آنان را حمایت می نمائیم. زیرا ممکن است درآمدی که از این کار به دست آورد، در ابتدای مسیر چندان قابل توجه نباشد پس به عنوان یک بنگاه اقتصادی آنان را مورد حمایت و مساعدت قرار می دهیم تا به تدریج برگزاری دوره ها نهادینه شود.
● توسعه و گسترش بنگاه های کوچک و زودبازده تابعی از شرایط کلی فضای کسب و کار در کشور ما هستند، هر اندازه فضای کسب و کار شفاف تر باشد بالتبع بنگاه ها از این امر بیشتر بهره مند می شوند. در حال حاضر فضای کسب و کار چگونه است؟ وزارت صنایع و معادن به عنوان متولی بخش صنعت چگونه می تواند فضای کسب و کار در این بخش را رونق دهد و شفاف کند؟
▪ فضای کسب و کار یک مسئله فرابخشی است ما بخشی از اقتصاد کشور هستیم. و عوامل مختلفی از موضوعات سیاسی گرفته تا موضوعات اجتماعی و فرهنگی به روی فضا اثر می گذارد (البته درجه همبستگی آنها متفاوت است) آن چه که ما می توانیم در بخش صنعت انجام دهیم و فضا را برای سرمایه گذار تا اندازه ای مهیا کنیم تثبیت، قوانین و مقرراتی است که به نحوی در تولید اثرگذار هستند اما خصر اینجاست که تثبیت مقررات دستخوش زمان کوتاه شود زیرا یک سرمایه گذاری کوچک حداقل ۳ سال به طول می انجامد تا به بهره برداری برسد. ما تلاش می کنیم قوانینی که مستقیماً در عرصه تولید اثرگذار می باشد برای یک دوره ۵ ساله ثابت نگاه داریم. این امر نقش بسیار مؤثری دارد. این تثبیت موجب می گردد سرمایه گذار و کارآفرین بتواند با اطمینان خاطر فعالیت خود را انجام دهد اما اگر قوانین و مقررات به طور مداوم تغییر یابد، کارآفرین نمی تواند کسب و کار خود را گسترش و حتی ادامه دهد.
● تجربه موجود در سایر کشورها مثل کانادا این است که اکثر واحدهای کوچک و زودبازده کارآفرین پس از یک سال فعالیت، ریزیش می کنند و پس از ۳ سال تنها یک ششم آنها باقی می مانند، یعنی از هر یکصد واحد کمتر از ۱۵ واحد به حیات خود ادامه می دهند. البته شرایط و ظرفیت ها در ایران متفاوت است. با توجه به این بحث که تعدادی از بنگاه ها تعطیل می شوند و از آن سو ظرفیت های متعددی در کشور وجود دارند، برای توسعه این بنگاه ها چه سیاست هائی وجود دارد؟ آیا این سیاست ها مقصعی هستند و ممکن است در برنامه های بعدی مورد توجه قرار گیرد. با توجه به این که تسهیلات متعددی برای این قضیه در نظر گرفته شده است، فکر می کنید این تسهیلات به هدر نمی رود؟ آیا بهتر نیست برخی از آن در جای دیگر سرمایه گذاری شود؟
▪ ما نباید نگران باشیم که یک سری از شرکت ها منحل می شوند و از بین می روند. این ذات کسب و کار و تجارت است و در تمام دنیا مصداق دارد. مشکل زمانی به وجود می آید که بنگاه هائی که در جهت سیاست های خاص ایجاد می شوند، از بین روند. بنگاه هائی که بر اثر سیاست توسعه صنعتی ایجاد می شوند قاعدتاً نباید در کوتاه مدت از میان بروند، این گونه بنگاه ها هم سو با صنایع پائین دستی صنایع بزرگ کشور ایجاد می شوند و مجدداً تأکید می کنم که نباید از میان بروند. اما چگونه منحل می شوند؟ علت آن عملکرد جزیره ای می باشد. در دنیا ثابت شده برای این که بنگاه های کوچک را پایدار کنیم باید آنها را در مجموعه ای مورد توجه قرار دهیم و اصطلاح ”خوشه“ در این مورد به کار گرفته می شود. مثلاً در ایتالیا، خوشه های مختلف صنعت نساجی وجود دارد و در یک مکان جغرافیائی، بخش زیادی از صنایع نساجی در آن جا حضور دارند در کنار آنها ماشین سازان نساجی ،خدمات دهندگان و ... به صورت یک زنجیره عرضه حضور دارند، به تعامل با یکدیگر می پردازند و جهت ورود به یک بازار به اتفاق کنسرسیومی را تشکیل می دهند، این امر عامل پایداری صنایع کوچک است. از مدتی پیش اقداماتی در این مورد آغاز کرده ایم. در مواردی که بنگاه ها از استعداد خوشه شدن بهره مند بودند، آن را تقویت و اجرائی می کنیم، دولت در اعتبارات سالانه این امر را لحاظ نموده است، سازمان صنایع کوچک و سازمان شهرک های صنعتی متولی اصلی این امر هستند و وزارت بازرگانی در بحث خوشه صادراتی مطالعاتی را آغاز کرده است. باید دانست زمانی که برنامه عظیمی در کشور مانند ارائه تسهیلات به بنگاه های کوچک و زودبازده آغاز می شود، هزینه هائی را هم در پی دارد، دولت تمام تلاش خود را جهت اجرای موفق این برنامه عظیم به عمل می آورد. مطمئن هستیم زمانی که هجوم افراد جهت دریافت تسهیلات کاهش یافت، به عرصه ای خواهیم رسید که کارآفرینان واقعی نمودار می شوند و مورد حمایت قرار می گیرند و هزینه اولیه با اقدام ثانویه کارآفرینی و سرمایه گذاری انجام توسط آنان جبران خواهد شد.
مهندس محمدحسن ثقفی، معاون برنامه ریزی، توسعه و فناوری وزارت صنایع و معادن
ماهنامه نساجی امروز