درباره وبلاگ




نویسندگان

آمار وبلاگ

کل بازدید : 2760200
تعداد کل پست ها : 3866
تعداد کل نظرات : 34
تاریخ آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 1 آذر 1396 
تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 1 فروردین 1390 

آرشیو ماهانه

آرشیو موضوعی

پیوندها

دیگر امکانات

اشاراتى گذرا به روش شناسى علم اقتصاد

روش شناسى به طور كلى بررسى اصول حاكم بر روشهاى تحقيق د ر علوم و معارف مختلف و ارزيابى چگونگى استدلال آنهاست. روش شناسى را مى توان ارزيابى مبانى علمى روشها نيز ناميد. بنابراين، بايد توجه كرد كه منظور از روش شناسى، شناخت كلى روشهاى تحقيق نيست و اصولا همان طور كه از اين تعريف كلى روشن مى شود، روش شناسى از يك لحاظ، پايه در منطق دارد و شعبه اى از منطق را مورد استفاده قرار مى دهد كه در قالب مبانى استدلال، در تحقيقات علمى (و يا فلسفى) به كار مى رود، و از سوى ديگر، پايه در فلسفه، بويژه شعبه مهمى از آن به نام فلسفه علم، دارد. (5) بنابراين، پى ريزى تحقيقى روش شناختى، مستلزم مطالعاتى وسيع و كلى در فلسفه نيز هست.

بحثهاى روش شناختى به صورتى كه در حال حاضر مطرح است بويژه در زمينه علوم اجتماعى و انسانى سابقه تاريخى طولانى ندارند. روش شناسى علم اقتصاد حتى در مقايسه با رشته هاى علوم انسانى و اجتماعى جوان تر است. البته موضوعهايى از قبيل: علم، نظريه، علمى بودن و علمى نبودن، روش علمى، فرضيه، الگو و امثال آنها تاريخ طولانى ترى دارند. از آنجا كه اين موضوعها با عواملى كه در روش شناسى به كار مى روند، مشترك هستند، ممكن است تصور شود كه روش شناسى نيز به همان مقدار قدمت دارد;

يا مثلا از آنجا كه ممكن است موضوعى مانند معرفت شناسى، تشابهاتى با روش شناسى داشته باشد (مثلا مى دانيم كه اساس هر موضوعى معرفت شناسى آن است)، (6) چنين پنداشته شود كه روش شناسى نيز مانند معرفت شناسى تاريخى نسبتا طولانى دارد. (7)

اواخر قرن هجدهم را مى توان به عنوان آغازى بر بررسيهاى روش شناختى تلقى نمود. زيرا عبارت «روش شناسى » Methodology در بعضى از نوشته هاى كانت (بين 1781تا1788) اما قابل ذكر است كه مفهوم مذكور در واقع مترادف با روش Method به كار رفته است و ارتباط دقيقى با روش شناسى فعلى ندارد. عبارت فوق در آثار فيلسوف آلمانى «ويلهلم ويندل بند» (1915-1848) نيز به كار رفته است; اما تنها به معناى يك رشته فنى قلمداد شده است.«جوزيا رويس » از ديگر متفكران اواخر قرن نوزدهم است كه عبارت متدلوژى را به كار برده است. رويس، متدلوژى را به صورت بخشى از منطق در نظر داشت. او منطق را به صورت و ماده تقسيم مى كرد و صورت منطق را علم و ماده آن را متدلوژى نام مى نهاد. (9)

يكى از متفكران بسيار با نفوذ در مقوله متدلوژى، ماكس وبر» است. (10) وى مجموعه مقالاتى نوشت كه در كتابى تحت عنوان روش شناسى علوم اجتماعى منتشر شد. جايگاه قابل توجه ماكس وبر در متدلوژى، در موضوع نظريه مفهوم سازى در علوم اجتماعى، تاريخى و فرهنگى است. وى اعتقاد داشت كه يكى از وظايف دانشمندان علوم اجتماعى اين است كه بر اساس علاقه و گرايشهاى نظرى شان، ابزارى مفهومى تدوين نمايند كه بتوان توسط آنها ويژگيهاى اساسى پديده هاى اجتماعى را شناخت. اين ابزارها داراى منافع تحليلى و فوايد تفسيرى قابل توجهى هستند.به عبارت ديگر، وبر با بيان اين موضوع، به نحوى اصول نظريه پردازى را بيان مى كند. طبق ديدگاه وى، موضوعى از امور خارجى در ذهن انسان پرورش مى يابد و پس از آن، مفهومى ذهنى از آن تدوين مى گردد. وى از اين امر ذهنى به عنوان نمونه خيالى يا نمونه آرمانى Ideal type نام مى برد. با استفاده از اين مفهوم ذهنى،موضوع خارجى مربوط به آن مورد سنجش قرار مى گيرد.جايگاه ديگر وبر در متدلوژى علوم اجتماعى در اين عقيده او رخ مى نماياند كه، دانشمندان علوم اجتماعى قادر به درك پديده هاى اجتماعى هستند; زيرا با انسان سروكار دارند و به مطالعه انگيزه هاى رفتارى انسان مى پردازند. در حالى كه دانشمندان علوم طبيعى فهم مشابهى از رفتار پديده هاى طبيعى نظير اتم ندارند; چون يك اتم و يا نظاير آن امرى صرفا طبيعى و تهى از روح انسانى است. او اين امر را مزيتى براى علوم اجتماعى (براى شناخت بيشتر پديده ها) نسبت به علوم طبيعى تلقى مى كرد. (11)

«ويليام مونتاگو» نيز از متفكرانى است كه سهم زيادى در تكامل متدلوژى داشته است. وى دراين قالب به تفكيك سه گانه اى در فلسفه دست زد كه در نتيجه، آن را به متدلوژى، متافيزيك، و نظريه ارزش تقسيم نمود. (12) فيزيكدان تجربى معروف،«بريجمن » با ارائه نوعى روش تجربه گرايى افراطى، دريچه ديگرى برروش شناختى گشود. وى پيرو روش مفهومى خاصى بود كه به «عمليات گرايى » Operatioalism معروف شد. او در واقع از مفهوم مذكور، چيزى جز مجموعه اى از عمليات (كاملا فيزيكى) در نظر نداشت. (13) «آلفرد نورث وايتهد» رياضيدان و فيلسوف انگليسى نيز با مباحث روشنگرى درباره دو پديده «واقعيت » و «تفكر» كمك قابل توجهى به مطالعات روش شناختى نمود. (14) از ميان متفكران ديگرى كه در موضوع روش شناسى بحث كرده اند، مى توان از اين افراد نام برد: «موريس كوهن » ، «رايش باخ »، «كوفمن »، «آلفرد شوتز»، «رودلف كارناپ »، «هنرى مارگنو»،«كارل پوپر»، «بريث وايت »، «نيگل » و «كارل همپل ». (15)

اينك به مناسبت بحث درباره متدلوژى علوم (طبيعى و اجتماعى) و نيز از آنجا كه اقتصاد نيز جزء علوم اجتماعى است، مناسب است نگاهى اجمالى به روش شناسى علم اقتصاد داشته باشيم.

تحولات كلى در روش شناسى علم اقتصاد

گرچه قبل از دهه 1970 نيز تلاشهايى براى تدوين متدلوژى اقتصاد صورت گرفت، اما توجه بيشتر به اين موضوع از همين دهه آغاز شد. مثلا بحثهاى نسبتا قديمى «سنييور»، «استوارت ميل »، «منگر»، «كينز»،«رابينس » و بعد از آن مباحث «هوچى سون » و «مك لاپ » در زمينه متدلوژى در قرن نوزدهم و تا اواسط قرن بيستم، كلياتى از موضوعهاى اقتصادى را در برداشت. كارهاى بعضى از اقتصاددانان پس از جنگ جهانى دوم نظير «ساموئلسون »، «ارو» و بويژه «فريدمن » در اين باره از برجستگى خاصى برخوردار است. و نيز برخى از منتقدان جريان اصلى علم اقتصاد (اقتصاد ارتدوكسى) همانند «ميردال »، «دب » و «رابينسون » آراء روش شناختى قابل ملاحظه اى دارند. (16) در دهه 1970 فعاليت در مطالعات روش شناختى علم اقتصاد نسبتا وسعت گرفت كه از جمله مى توان به آثار «روزنبرگ »، «استيورات » و «هليس ونل » اشاره كرد.

نكته قابل توجه درباره روش شناسى علم اقتصاد پس از دهه 1970، تاثير تحولات فلسفه علم بر آن بود. مثلا «توماس كوهن » در قالب «ساختار انقلابهاى علمى » و پس از آن در «برنامه تحقيقات لاكاتوش » تاثير قابل توجهى بر مطالعات علمى اقتصادى برجاى گذاشت. به همراه اين تحولات، گروههايى از اقتصاددانان سنت شكن (مخالف اقتصاد ارتدوكسى حاكم) همانند صاحب نظران «مكتب اتريشى »، «مابعد كينزيها»، و «نهادگرايان » نيز بحثهاى روش شناختى خاص خود را مطرح ساختند. (17)

«مارك بلاگ » يكى از اقتصاددانانى است كه در اوايل دهه 1980 اثر قابل ملاحظه اى در متدلوژى اقتصادى داشت. وى كه تحت تاثير فلسفه علم «پوپر» بود، اعتقاد داشت كه متدلوژى، معيارهايى براى قبول يا رد برنامه هاى تحقيقى ارائه مى نمايد. شاخص مورد نظراو در علمى بودن يا علمى نبودن تئورى هاى اقتصادى، همان معيار ابطال پذيرى «پوپر» بود. اوايل دهه 1980 تا اواسط دهه 1990، مقالات و كتابهاى بسيارى در زمينه متدلوژى اقتصاد نوشته شد و كاربرد روش ابطال پذيرى «پوپر» در علم اقتصاد به نحوى زير سؤال رفت. «كالدول »، يكى از صاحب نظران در موضوع روش شناسى علم اقتصاد، نشان داد كه ضابطه ابطال پذيرى داراى چنان محدوديتى است كه قدرت استنباط خود را بخصوص در بررسيهاى وسيع علمى از دست مى دهد. از طرف ديگر، بسيارى از مفاهيم موجود در تئوريهاى اقتصادى، زمينه ابطال ندارند. كالدول همچنين ادعا مى كند كه قاعده ابطال پذيرى در محدوده وسيعى از تئورى هاى علم اقتصاد هرگز آزمون نشده است. (18)

در اين دوره زمانى به همراه رد ضابطه ابطال پذيرى، جهت گيريهاى فلسفى ديگرى نيز وارد روش شناسى علم اقتصاد شد. در اين زمينه، يك ايراد با جهت گيرى فلسفى از طرف «هازمن » عليه تئورى ابطال پذيرى بيان گرديد. وى ادعا مى كند كه اگر اقتصاددانها بر اساس متدلوژى «پوپر» (كه بر مبناى آن، تئورى هايى كه نهايتا در آزمون تجربى شكست مى خوردند، بايد كنار گذاشته مى شدند) عمل مى كردند، به رشته اقتصاد لطمه اساسى وارد مى شد. (19) از ديگر ديدگاهها درباره روش شناسى علم اقتصاد، نگرش خطابه اى به آن است. «مك لوسكى » و «كلامر» دو تن از صاحب نظران اين ديدگاه محسوب مى شوند. آنها معتقدند كه اقتصاد داراى ماهيتى خطابه اى است. در نتيجه، اقتصاددانان با استفاده از همان روشهاى خطابه اى و نيز انواع تئورى ها و فرمول ها، مخاطبان را متقاعد مى كنند. اين برخورد كه به نحوى مشابه ديدگاه «پست مدرنيسم » است، قدرى افراطى به نظر مى رسد و تقريبا بر پايه ديدگاهى است كه هر نوع روش علمى را در بررسى علم اقتصاد رد مى كند. (20) به علاوه، هنوز ديدگاههاى متفاوتى درباره موضوعهاى مختلف متدلوژى اقتصاد در ميان اقتصاددانان و فيلسوفان وجود دارد. از طرفى با وجود اشكالات زيادى كه به كاربرد ابطال پذيرى اقتصاد شد، هنوز عده اى از اين متدلوژى دفاع مى كنند. عده اى ديگر، تنها گزاره هاى اثباتى اقتصادى را شايسته عنوان علمى بودن مى دانند. هنوز درباره جدايى و يا عدم جدايى گزاره هاى دستورى و اثباتى، بحثهاى فراوانى مطرح است و اعتقاد به تجربه گرايى صرف از يك طرف و نظريه گرايى افراطى از سوى ديگر در ميان اقتصاددانان وجود دارد. هنوز در مورد ارتباط تاثير ارزشها و ايدئولوژى ها و مشترك بودن يا متفاوت بودن متدلوژى علوم طبيعى و علوم اجتماعى و انواع مسائل مشابه آنها، جدالهاى بسيار وجود دارد.نگارنده در اين رابطه تحقيق ديگرى انجام داده است كه مى تواند برخى از ابعاد موضوع را روشن كند.

 

تبیان





[ دوشنبه 26 اردیبهشت 1390  ] [ 10:14 AM ] [ حمیدرضا نوری ] [ نظرات(0) ]