درباره وبلاگ




نویسندگان

آمار وبلاگ

کل بازدید : 2755661
تعداد کل پست ها : 3866
تعداد کل نظرات : 34
تاریخ آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 1 آذر 1396 
تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 1 فروردین 1390 

آرشیو ماهانه

آرشیو موضوعی

پیوندها

دیگر امکانات

امام علي و مفهوم عدالت اقتصادي

«عدالت» از مفاهيمي است با گستردگي زياد و ابهام بسيار. براي مشخّص شدن و تعيين قلمرو بحث، معمولاً واژگاني به عنوان «صفت» و توضيح دهنده به كار گرفته مي‌شوند:

عدالت اقتصادي، عدالت سياسي، عدالت قضايي، عدالت اجتماعي و ... از آن دسته‌اند. براي درك و دريافت ديدگاه امام علي (ع) درباره عدالت و زير مجموعه آن بايد به تعريف عدالت و جايگاه آن پرداخت.

امام علي (ع)، عدل را به وضع امور در مواضعش و تأمين كننده و تدبير كننده سود و منافع همگاني، تعريف مي‌كند.(1) اين تعريف در تقابل با تعاريف رايج در يونان باستان است مثلاً افلاطون نخست، جامعه را به دسته‌ها و طبقات مختلف تقسيم مي‌كند و راه را بر هر گونه تحرّك عمودي اجتماعي مي‌بندد و تأمين منافع و مصالح افراد بر اساس چنين لايه‌بندي عدالت خوانده مي‌شود، در كلام امام (ع)، نخست درهم شكني ساختار پيشين و سپس» وضع امور در جايگاه مناسب و مبتني بر معيارهاي الهي است.

در ديدگاه امام علي (ع) عدالت، اصل و اساس و غايت است. رسيدن به عدالت هدف است و ساير امور با آن سنجيده مي‌شود.

عدالت پايه قوام و استواري جهان و مردمان است(2) و مايه گشايش.(3) همچنين عدالت از گستردگي برخوردار است كه تمام امور را در بر مي‌گيرد. با اين ديد، اجراي عدالت در يك بخش به معناي كمال نيست و تنها زماني از استقرار عدل مي‌توان سخن گفت كه جنبه فراگيري آن نمايان گردد. در سخنان علي (ع) اين فراگيري در تمام ابعاد زندگي و در ارتباط با يكديگر مطرح مي‌شود.

آنگاه كه از عدالت سياسي سخن مي‌گويد، عدالت اقتصادي فوراً به دنبال مي‌آيد و عدالت قضايي نيز.در مسائل عبادي هم عدالت علي برجسته است؛ چنان كه در امور نظامي و رفتار با اصحاب جنگ. بنابراين، عدالت مورد نظر آن بزرگ پيشواي عادل، زماني بهتر درك مي‌شود كه مسائل حقوقي، سياسي، عبادي، اقتصادي، نظامي و اجتماعي همزمان مورد كنكاش قرار گيرند.

آنچه در اين نوشتار مورد نظر است، تنها يك بخش از زندگي جامعه و افراد را در بر مي‌گيرد و آن مسائل اقتصادي است. نيازهاي اقتصادي بيشتر و زودتر از ساير نيازها خودنمايي مي‌كنند و بخش زيادي از فعاليتهاي بشري براي تأمين آن نيازها به كار گرفته مي‌شود. با توجّه به اهميّت اقتصاد، رابطه اين بخش از زندگي با ساير ابعاد حيات فرد، گروه و جامعه به خوبي عيان مي‌گردد.

ترديدي وجود ندارد كه جنبه‌هاي مختلف زندگي بر يكديگر اثر مي‌گذارند و نيز اثر مي‌پذيرند امّا اين رابطه متقابل به معناي يكساني اثر نمي‌باشد. نياز به استدلال ندارد كه گروهها و جوامع مستغرق در فقر چگونه‌اند و چه مي‌كنند. تجربه بشري نشان مي‌دهد كه افراد يا جامعه ناتوان از تأمين نيازهاي اوّليه نمي‌توانند ساير نيازهاي خود را برآورده سازند.

آنگاه كه تمام تلاشها متوجّه نيازهاي اوّليه شوند، فرصتي براي پرداختن به كمالات و علم باقي نمي‌ماند. ممكن است چنين پنداشته شودكه درگيري با مشكلات، نقطه آغاز حركت به سوي وضعيت بهتر است. در برابر، اين ديدگاه نيز وجود دارد كه تهيدستان اسير تطابق و سازگاري با تهيدستي‌اند. اسير، زماني به دنبال رهايي است كه مزه آن را چشيده‌ باشد و آن كه هميشه اسير است، نه مشكلي به نام اسارت دارد و نه‌ايده‌آلي به نام آزادي. دنياي تهيدستان، چنين دنيايي است؛ دنيايي كه با نداري آغاز مي‌شود و با بدبختي پايان مي‌يابد. نه خود احساس بزرگي مي‌كند و نه ديگران بزرگش؛ مي‌دارند. استدلالش نارسا و زهدش ناداني پنداشته مي‌شود.(4)





[ پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  ] [ 6:56 PM ] [ حمیدرضا نوری ] [ نظرات(0) ]