فلسفه مالیات در حکومت اسلامی
زندگی انسان ها در كنار یكدیگر و تشكیل جامعه انسانی یا همان قبیله، كافی بود تا این نیاز احساس شود كه انجام امور نیازمند ایجاد تشكیلات منسجمی است تا با استفاده از توانمندی های نیروهای موجود در جامعه بتواند به برنامه ریزی مدو ن تر و كارآمدتری بپردازد، لذا حكومت های اولیه با هدف تامین و رفع نیازمندی ها در داخل یك سلسله سنن و نظامات شكل گرفت. با گذر زمان، افزایش جمعیت و ایجاد نیازهای جدید و پیچیدگی روابط درون و برون قبیله ای، تامین هزینه های نگهداشت نیروی انسانی و در رأس آن رفع هزینه های نیروهای نظامی و امنیتی جوامع واژه مالیات را به ادبیات اقتصادی وارد می كند.
در دین اسلام نیز مالیات برای نخستین بار در مورد جهاد تشریع شد تا مردم خود بودجه موردنیاز جنگ و جهاد را بطور كامل تامین كنند به سخن دیگر هركس به اندازه توانایی خود از انفال مال دراین باره انجام وظیفه كند و قرآن كریم نیز به همین موضوع اشاره دارد.
در دوره های تاریخی نحوه دریافت باج و خراج از مردم جهت تامین هزینه های اموراداری و نظامی اشكال مختلفی داشته است. حكومت ها در طی زمان به انواع مختلف این مالیات ها را اخذ كرده اند.
هرچند دریافت مالیات در دوره های تاریخی برخلاف اهداف اولیه آن عموما با اجحاف برحق مردم از آنان گرفته شده است لیكن بجهت اهداف بسیار متنوع اقتصاد اسلامی در مقایسه با مكاتب دیگر بحث مالیات نیز از ارزش و جایگاه ویژه ای برخوردار است. مالیات در نظام اسلامی نقش اساسی داشته و اهداف خاصی را پیگیری می كند حمایت از فقرا و كم درآمدها، تثبیت و یا كاهش نرخ تورم، حفظ و امنیت مردم نظام اسلامی، ایجاد و تقویت زیرساخت های اقتصادی و... از جمله این اهداف است.
یك نوع مالیات در دین اسلام مالیات اولی (ثابت) است كه نسبت، مقدار وضع یا مجموع آن مشخص شده است مانند خمس، زكات و... ولی از آنجا كه مخارج دولت بسیار گسترده تر و وسیعتر از این است، اقتضا می كند تا منابع تامین درآمد جدیدی تحت عنوان مالیات وضع گردد. اگر مفهوم فی سبیل الله را تعمیم دهیم و هرآنچه كه در راه رضای خدا و در راستای اهداف كلی و مقدس حكومت اسلامی است را شامل شود، دراین صورت مصارف زكات گسترده تر می شود و انواع دیگری از مالیات ها را ضروری می سازد كه همان مالیات های ثانوی (متغیر) است و حاكم اسلامی براساس مصلحت مسلمانان در شرایط خاص به طور موقت وضع می كند. لازم است بدانیم
قوانین و مقررات در حكومت اسلامی بنابر اینكه حكومت مشروعیت الهی دارد و اسلام نیز پیروان خود را موظف به اطاعت از حكومت حق و مشروع كرده است و فقهای شیعه نیز، براساس همان دلیلهای ولایت فقیه، به وجوب اطاعت از حكوت فقیه عادل حكم كرده اند. و اینكه پرداخت مالیات نیز جزء قوانین حكومت اسلامی است و لازم است كه در رعایت و اجرای قوانین مالیاتی توجه خاصی داشته باشیم. گذشته از بحث قوانین و مقررات پرداخت مالیات را از جنبه دیگری نیز می توان مورد بحث و بررسی قرار داد و آن مربوط به ادای دین است. همانطور كه می دانیم هر فردی در قبال دریافت خدمات از دیگر افراد جامعه لازم است بهای استفاده از خدمت را بپردازند در جامعه اسلامی نیز بدلیل استفاده از خدمات متنوع و مختلف از دولت اسلامی مانند امنیت، آرامش، بهداشت، دادرسی و مردم و افراد جامعه وظیفه دارند نسبت به پرداخت های بهای آن اقدام كنند و چنانچه فردی از جامعه به هر نحو ممكن خدمتی را از دولت اسلامی می گیرد ملزم است بهای خدمت كه همان مالیات است پرداخت نماید و این همان دینی است كه برعهده شخص باقی می ماند تا هزینه انجام خدمت را بپردازد و با توجه به اینكه ارائه خدمت از طرف حكومت اسلامی بصورت عام می باشد لذا افرادی كه مالیات پرداخت نكرده باشند در صورت استفاده از این خدمات از حق سایرین استفاده كرده اند و اجحاف در حق آنانی است كه مالیات پرداخته اند. و این نوعی تصرف در حق دیگر افراد جامعه و نوعی بدهی است كه باید ادا شود.
توجه به دو مسئله فوق یعنی قوانین در حكومت اسلامی و حق جامعه و ادای دین نشان می دهد بحث مالیات مسئله ساده ای نیست كه براحتی بتوان از كنار آن گذشت لذا بر همه افرادی كه به نوعی صاحب كسب و درآمد هستند لازم است به میزانی كه قانون مشخص می كند نسبت به پرداخت آن اقدام كنند. و از اعلام غیرواقعی میزان درآمدها و یا فعالیت های زیرزمینی كه فرار مالیاتی را منجر می شود بشدت پرهیز كنند و بهتر است بدانیم دراثر كاهش درآمدهای مالیاتی و زیان های ناشی از آن مانند كاهش قدرت مالیات در توزیع و تخصیص منابع، كاهش درآمد دولت، ایجاد مشكل در هدف گذاری (تثبیت یا كاهش نرخ تورم) در نهایت منجر به كاهش فعالیت های عمرانی و زیرساخت ها شده و همه افراد جامعه را دچار مشكل می كند. البته این مسئله را نیز نباید فراموش كرد كه درآمدهای مالیاتی در صورتی می تواند مفید باشد كه از سه اصل كارآمدی، اقتصادی بودن و عادلانه بودن تبعیت كند چرا كه در غیر این صورت نه تنها اهداف اقتصادی جامعه را تامین نخواهد كرد كه اثرات منفی نیز بر فعالیت ها و اهداف اقتصادی جامعه خواهد گذاشت.
منبع: کیهان
تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور
محور احکام اقتصادی