درباره وبلاگ




نویسندگان

آمار وبلاگ

کل بازدید : 2755963
تعداد کل پست ها : 3866
تعداد کل نظرات : 34
تاریخ آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 1 آذر 1396 
تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 1 فروردین 1390 

آرشیو ماهانه

آرشیو موضوعی

پیوندها

دیگر امکانات

مكتب اتريشي يكي از مكاتب اقتصاد بازار آزاد

توسعه مكتب اتريشي و حداقل فراگيري اصولي از آن براي يك دانش‌پژوه اقتصاد نيازمند راهكارهايي از سوي طرفداران اين مكتب و به طور كلي طرفداران اقتصاد بازار است.

رسيدن به اين هدف كه هر دانشجوي كارشناسي در ايران حداقل يك بار نام مكتب اتريشي را شنيده‌ باشد و آشنايي كلي با آن داشته باشد، هدفي بسيار مطلوب خواهد بود.

هدفي كه امروز فاصله بسيار با آن داريم. اما چه راهكارهايي براي رسيدن به اين هدف وجود دارد؟

دانشجوي اقتصاد بيش از هر چيز به اقتصاد در پارادايم جريان رايج مي‌نگرد، اقتصاد خرد و كلان از منظر او تمام آن چيزي است كه وي بايد در مورد تحليل اقتصاد بداند و مباحث ديگر به تمامي در اين دو خواهد گنجيد.

دانشجويان ايراني شايد حتي در سر كلاس تاريخ انديشه اقتصادي نيز نام اقتصاد اتريشي را نشنوند.

در چنين فضايي سخن گفتن از مكتبي كه اين چنين مهجور افتاده است جرات خاص خود خواهد و ظرافت خاص خويش طلب مي‌كند.
اگر چه با وجود معدود كلاس‌هاي روش‌شناسي علم اقتصاد در دانشكده‌هاي ايران گذاري به اقتصاد اتريشي زده مي‌شود، اما اين كلاس‌ها كه همواره به صورت اختياري داير مي‌شوند آنچنان محدود هستند كه نمي‌توانند جايگاهي باشند براي ابراز انديشه‌هاي اتريشي.

بي‌ترديد الگوي فكري اتريشي خارج از منظومه جريان رايج است. دانشجوي اخت شده با مدل‌ها و معادله‌هاي جريان رايج، بسيار سخت مي‌تواند اقتصاد اتريشي را درك كند. مگر آنكه ساختار فكري خويش را بار ديگر بنا كند. چنين مشكلي اما از سوي برخي از اتريشي‌ها چون راجر گريسن از دانشگاه آبرِين تا حدودي مرتفع شده است. او كه حاضر شد اقتصاد كلان اتريشي را در قالب مدل‌هاي ترسيمي معرفي كند و مورد دشنام بسياري از اتريشي‌ها قرار گيرد كه مي‌انگاشتند وي تقدس ميزس را زير سوال برده است، ثابت كرد كه مي‌توان الگوي فكري اتريشي را به زباني ساده‌تر و نزديك به جريان رايج اقتصادي مطرح كرد. نبايد از ياد برد كه اگر اقتصاددانان جريان رايج از نمودارها براي بيان اقتصاد مورد نظر خود بهره گرفتند، تنها به اين علت بود كه اشكال منظور آنها را بهتر، ساده‌تر و تحليلي‌تر نشان مي‌داد، بنابراين چرا نبايد اقتصاد اتريشي از اين ابزار استفاده كند؟ نكته آنجا است كه نبايد تحليل ترسيمي را به طور كامل جايگزين تحليل غير ترسيمي نمود وگرنه استفاده از ابزار شكلي به ذاته نمي‌تواند ناقض مكتب اتريشي باشد.در ايران اگر بتوانيم به سمت ترجمه كتاب‌هايي از اقتصاد اتريشي برويم كه از ابزار جريان رايج براي معرفي خود استفاده كرده است، بي‌ترديد استقبال از مكتب اتريشي به عنوان يكي از پايه‌اي‌ترين مكاتب اقتصاد آزاد، غيرقابل وصف خواهد بود.

اقتصاد اتريشي به زعم بسياري از طرفداران خود داراي مشخصه‌هايي است كه كاملا جدا و منفك از جريان نئوكلاسيكي است. با اين وجود كساني چون اسرائيل كرزنر بر اين اعتقادند كه مكتب اتريشي به رغم نقد‌هايي كه به جريان نئوكلاسيكي به عنوان ديگر جريان حامي اقتصاد آزاد دارد، اما توسعه‌دهنده حيطه علمي نئوكلاسيكي است. از اين زاويه مكتب اتريشي ديگر به عنوان مكتبي در تقابل با نئوكلاسيك‌ها مطرح نمي‌شود و اتفاقا رشد و توسعه آن خود امتيازي است براي توسعه تفكر نئوكلاسيك ضمن آنكه بايد توجه داشت پدر مكتب اتريشي، منگر، خود يكي از اعضاي انقلاب مارژيناليستي قرن نوزدهم است و به عنوان يكي از انقلابيون نئوكلاسيكي مطرح است.

اتريشي‌ها به هيچ رو نمي‌توانند اين گزاره را رد كنند كه به عنوان مكتب طرفدار اقتصاد بازار با ديگر طرفداران اين نوع اقتصاد قرابتي تاريخي و فكري دارند. شايد به همين علت باشد كه كرزنر معتقد است، اقتصاد نئوكلاسيك در ابتدا چون مكتب اتريشي، بر رويكرد‌هاي ذهني تاكيد داشت، اما با گذشت زمان و توجه بيش از اندازه به «تعادل» اين رويكرد به فراموشي سپرده شد.

با تاكيد بر اين وجوه اشتراكي ميان مكتب اتريشي و اقتصاد نئوكلاسيك مي‌توان به صورت قابل فهم‌تري اصول اتريشي را به مخاطبان منتقل كرد. اگرچه احساس غالب در اقتصاد اتريشي، انفكاك هرچه بيشتر از اقتصاد نئوكلاسيك است و كساني چون لاخمن، تصور مكتب اتريشي را به عنوان مكمل اقتصاد نئوكلاسيك، كاملا منتفي مي‌دانند، اما چنين رويكردي بي‌ترديد هم همراه شدن با ديگر مكاتب اقتصاد آزاد است، و هم بي‌ترديد اذهان براي دريافت عناصر كامل‌كننده اقتصاد نئوكلاسيك بيشتر آماده‌اند تا اقتصادي متضاد و در تقابل با اقتصاد نئوكلاسيك. نكته قابل توجه ديگر آنكه به نظر مي‌رسد در حال حاضر نيز قرابت‌هاي چشم‌گيري بين تفاسير اتريشي و نئوكلاسيكي موجود است. به عنوان مثال در حالي كه اتريشي‌ها سخن از فرآيند در بازار مي‌زنند، نئوكلاسيك‌ها بر تعادل تاكيد دارند. اما آنان هنگامي كه مي‌خواهند رسيدن اقتصاد به نقطه تعادل را تفسير كنند خواهي‌نخواهي بحث از يك فرآيند بازاري مي‌كنند يا زماني كه اتريشي‌ها بر فردگرايی روش شناسانه تاكيد دارند، نئوكلاسيك‌ها بي‌ترديد با بازكردن مبحث پايه‌هاي خردي اقتصاد كلان خويش بر همان رويكرد اتريشي‌ها پافشاري مي‌كنند.

لذا نه در ايران بلكه در تمامي آكادمي‌هاي اقتصادي، ديد مكملي به اقتصاد اتريشي، هم پيوند زدن ميان دو مكتب طرفدار اقتصاد آزاد، البته با دو پارادايم مختلف است و هم كمكي است براي آشنايي هر چه بيشتر دانش‌پژوهان بدين مكتب.

اما يكي از موانع دروني مكتب اتريشي براي توسعه و فراگيري آن بين اقتصاددانان، تدريس سنتي آن به صورت استاد- شاگردي است. منگر استاد بوم - باورك و ويزر بود. اين دو خود استاد ميزس بودند و ميزس استاد ماري رتبارد و اسرائيل كرزنر بود. لاخمن اگر از هايك درس نمي‌آموخت شايد هيچ‌گاه يك اتريشي افراطي نمي‌شد. بايد پذيرفت كه مكتب اتريشي به‌دليل عدم همراهي جريان رايج و قليل بودن عده اقتصاددانان آن، هيچ‌گاه نتوانسته است اقتصاددانان خود را به صورت غيرمستقيم پرورش دهد و سنت استاد- شاگردي چهره غالب تعليم در مكتب اتريشي بوده است.چاره برون رفت از اين سنت، همان دست يازيدن به ابزار جريان رايج است.اگر گروه پيروان بازار در جريان رايج اقتصادي مي‌توانند اقتصادداناني را پرورش دهند كه به‌طور مستقيم هيچ استاد نئوكلاسيكي نداشته اند و كتاب و مقاله تنها عامل انگيزشي در اين راه بوده است، چرا اتريشي‌ها نتوانند چنين كنند؟ عبور از سنت استاد- شاگردي اقدام ديگري است كه اقتصاددانان اتريشي مي‌بايست انجام دهند.امروز بيش از گذشته اقتصاددانان ايراني در پي اقتصاد آزادند و همين امر نيز باعث شده تا نگاهي جدي به مكتب اتريشي شود. پيروان اين مكتب بايد فرصت را غنيمت شمارند و با پرهيز از نظريه‌هاي افراطي خود را به عنوان توسعه‌دهندگان مكاتب اقتصاد آزاد در جامعه علمي امروز ايران مطرح كنند. بي‌ترديد چنين راهي ضامن فراگير شدن اين مكتب از يكسو و بهره‌بردن اقتصاد ايران از آن، از سوي ديگر خواهد بود.

منبع:بانک مقالات فارسی
گردآوری:گروه اقتصاد سایت تبیان زنجان
http://tebyan-zn.ir/Economic.html





[ جمعه 30 اردیبهشت 1390  ] [ 12:10 AM ] [ حمیدرضا نوری ] [ نظرات(0) ]