درباره وبلاگ




نویسندگان

آمار وبلاگ

کل بازدید : 2755967
تعداد کل پست ها : 3866
تعداد کل نظرات : 34
تاریخ آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 1 آذر 1396 
تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 1 فروردین 1390 

آرشیو ماهانه

آرشیو موضوعی

پیوندها

دیگر امکانات

مسکن به عنوان مشکل اساسی اقتصاد ایران

طی سال های اخیر راهکار های گوناگونی در ارتباط با مسکن ارائه شد اما بعلت نبود برنامه ریزی منظم و ساختاری در این زمینه نه تنها تلاش های صورت گرفته نتایج پیش بینی شده را محقق نکرده بلکه به سبب رکود معاملات و ساخت و ساز ، نگرانی و بیکاری در مشاغل مرتبط نیز حاصل شده است.

در کشور ایران مسکن بعنوان یک مشکل اساسی برای دولت ، کارشناسان ، برنامه ریزان و کارگزاران امر بوده و افزایش بی رویه جمعیت و گسترش دامنه شهرنشینی در چند دهه اخیر مخصوصاً در فواصل سال ۵۵ تا ۶۵ بعلت عدم برنامه ریزی و تنظیم و کنترل جمعیت سبب به وجود آمدن جمعیتی جوان در کشور شده و همین مسئله باعث رشد تقاضا و بالا رفتن قیمت زمین و مسکن بویژه در شهر های بزرگ گردیده که ذهن جمعیت شناسان و کارشناسان مسائل اجتماعی را به خود جلب کرده و تلاش های آنان در هشدار این نکته که رشد جمعیت بدون توسعه امکانات برابر تبعاتی از جمله افزایش فقر ، بیکاری ، فساد ، گسترش مهاجرت روستائیان به شهر ها و ایجاد حاشیه نشینی خواهد داشت و در نهایت کمبود مسکن و غذا در پی دارد که سرانجام نرخ رشد جمعیت از ۹۱/۳ درصد به رشدی معادل ۲درصد در فاصله سال های ۶۵ تا ۷۵ رسید البته کمی دیر تحقق یافت ، از طرفی برابر سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۷۵ حدود ۵/۲ میلیون نفر از جمعیت کشور زیر ۱۵ سال سن داشته اند . با اینکه دولت توانست در سال ۷۵ نرخ رشد جمعیت را از رقم ۹۱/۳ درصدی به رقم ۲ درصدی برساند اما رشد و بلوغ جمعیت ذکر شده و نیز رشد جمعیت زیر ۱۵ سال که سالانه بر تعداد آنها افزوده می شود ، از نظر شغل و مسکن به یک بحران تبدیل شده و لذا در این مقطع زمانی طراحی یک برنامه ریزی پویا و مناسب با واقعیت اجتماعی ضروری می باشد .

متأسفانه به رغم تلاش های مثبت در این رابطه همچنان به عوامل تأثیر گذار در جهت مقابله با مشکل توجه خاصی نشده زیرا با وجود عوامل تولید مسکن ( نیروی کار ، مصالح ساختمانی و زمین ) ، هنوز نیاز جامعه حتی بصورت نسبی محقق نشده و در این بخش مقطعی و تورمی بوده است که نتیجه آن افزایش بی رویه قیمت زمین و مسکن بویژه در سال های ۸۵ و ۸۶ می باشد. لازم به ذکر است یکی از بدیهی ترین رشد بی رویه جمعیت چهره نمایی فقر است و با توجه با اینکه بر طبق آمار رسمی حدود ۵/۲ میلیون نفر و آمار غیر رسمی ۸ میلیون نفر در کشور بیکار وجود دارد و در انتظار شغل و مسکن هستند ؛ بنابراین در مقابل این موج جدید جمعیت که هر سال بر تعداد آنها افزوده می شود باید دلسوزانه چاره اندیشی شود تا با تدابیر خاص و برنامه منظم و اصولی بتوان کشور را از دو مشکل مرتبط و دام آشکار فقر نجات بخشید . البته اقدامات دولت طی سال های اخیر بعنوان واگذاری مسکن مهر و انبوه سازی در حواشی شهر های بزرگ بخشی از فشار تقاضا برای زمین را کاهش داده است .

توضیح اینکه : طرح مسکن مهر که ایده و طرح آنرا خودم در پایان نامه ام با موضوع برآورد تابع عرضه مسکن در نقاط شهری استان آذربایجان شرقی مطرح و درتاریخ ۲۸/۱۱/۸۴ در دانشگاه آزاد اسلامی تبریز دفاع نموده ام ، عامل موثری در جهت کاهش قیمت زمین و مسکن گردیده . در این طرح توضیح داده بودم که دولت در اطراف شهر های بزرگ محدوده مشخصی را به مدت معین در اختیار نیازمندان مسکن قرار دهد . بدیهی است این امر باعث حذف قیمت زمین و کاهش قیمت تمام شده مسکن می شود اگر این طرح ادامه یابد بدون تردید و در کوتاه مدت موجب تقریب عرضه و تقاضا و نهایتاً تعدیل و تنظیم قیمت زمین و مسکن را در پی خواهد داشت و بتدریج قدرت خرید بالا رفته و افراد نیازمند به روش آسان صاحب خانه شده و دلالان و سودجویان به فکر انتقال سرمایه خود به سایر بخش های اقتصادی خواهند شد .

در خاتمه راهکار های دیگری نیز پیشنهاد می شود :

۱) زمین چون در سکونتگاه های انسانی نقش اساسی دارد نباید به وسیله بخش خصوصی کنترل شود زیرا این بخش به جای تحقق عدالت اجتماعی به نفع شخصی می اندیشد و اگر افراد تنها به فکر منافع شخصی باشند مشکلات رفع نشده و توسعه ایجاد نخواهد شد . بنابراین نقش دولت در جهت کنترل قیمت زمین و مسکن لازم و ضروریست تا همه اقشار جامعه از مسکن مناسب بهره مند شوند .

۲) ابتدا راهکار مناسبی که برای متعادل کردن قیمت مسکن می توان اشاره کرد مواردی همچون کاستن از رشد نقدینگی و کند کردن آهنگ تورم ، متناسب کردن سطح نرخ بهره با تورم .

۳) ترغیب شرکت های داخلی و خارجی جهت سرمایه گذاری در ساخت و ساز به نحوی که رقابت در جهت کیفیت و کاهش در قیمت مدنظر باشد .

۴) حمایت دولت از صنایع مرتبط با مسکن بمنظور رشد تولید و رونق بازار داخلی و ایجاد انگیزه برای صادرات تولیدات مازاد بر نیاز داخلی بطوریکه از خروج مصالح مورد نیاز داخلی بصورت قاچاق جلوگیری گردد .

۵) دولت تا زمانی که نیاز به مسکن به حداقل نرسیده با نظر کارشناسان امور و به طریق ممکن در مورد قیمت زمین و مسکن و حتی مصالح ساختمانی کنترل و نظارت نماید .

۶) در مورد پرداخت وام مسکن و نرخ سود بانکی بایستی تجدید نظر شود بویژه در مورد نرخ سود بانکی و اقساط ماهانه که بایستی با درآمد وام گیرنده تناسب داشته باشد .

       
   

   



            میکاییل زاده ، علی . « برآورد تابع عرضه مسکن در نقاط شهری استان آذربایجان شرقی از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۸۴ » ، دانشگاه آزاد اسلامی تبریز ، ۱۳۸۴ .   


            وفاق ( www.vefagh.co.ir )





[ جمعه 30 اردیبهشت 1390  ] [ 11:28 AM ] [ حمیدرضا نوری ] [ نظرات(0) ]