درباره وبلاگ




نویسندگان

آمار وبلاگ

کل بازدید : 2755715
تعداد کل پست ها : 3866
تعداد کل نظرات : 34
تاریخ آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 1 آذر 1396 
تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 1 فروردین 1390 

آرشیو ماهانه

آرشیو موضوعی

پیوندها

دیگر امکانات

نگاهی به همكاری های دولت، دانشگاه و صنعت برای توسعه ملی

امروزه دانش به عنوان «منبعی» ارزشمند و استراتژیك و نیز یك «دارائی» مطرح است و ارائه محصولات و خدمات با كیفیت مناسب و اقتصادی، بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند، امری سخت و بعضا ناممكن است. در این نگرش، دانش همچون منبعی ارزشمند در كنار منابع كار، زمین و سرمایه كه پیشتر در اقتصاد مورد توجه بود و نیز به عنوان دارائی پرمایه ای مطرح شده است. در چنین ساختارهائی، دیگر صنعت، محور نیست، بلكه محور، دانش است كه در آن دانشكاران Knowledge Workers به كار مشغول اند و تبع آن نوع كارها در سازمانها به كارهای دانشی Knowledge Work در حال تغییر است.

مدیریت دانش، فرایند كشف، كسب، توسعه و ایجاد تسهیم، نگهداری، ارزیابی و بكارگیری دانش مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است كه از طریق ایجاد پیوند مناسب بین منابع انسانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دستیابی به اهداف سازمان صورت می پذیرد.

مدیریت دانش بر سه موضوع اصلی، انسان، ساختار و فناوری اطلاعات و ارتباطات تاكید دارد و تلاش می كند با ایجاد ساختار و فرایندهای مناسب و زیرساختارهای تكنولوژی لازم در سازمان و نیز با محور قرار دادن انسان و آماده سازی او به عنوان دانشكار، با كسب و تولید و نیز استفاده صحیح از منبع دانش، به هدفهای سازمانی دست یابد، در این راستا دولت، صنعت و دانشگاه هر یك هم برای خود و هم برای دیگر بخشها وظائف و اقداماتی را در چارچوب موارد یاد شده فوق درخصوص مدیریت دانش باید انجام دهند، تا از این طریق امكان و زمینه تحقق سازمان و جامعه مبتنی بر دانش فراهم شود.

برخورد هوشمندانه با منبع دانش، عاملی مؤثر و مهم در موفقیت سازمانها به شمار می رود. سازمانهایی در آینده موفق خواهند بود كه بتوانند با ایجاد زیرساختها، فرایندها و آماده سازی همكاری خود به عنوان دانشكاران از این دارایی و منبع كلیدی به درستی استفاده كنند.

خدمات مهندسی در كلی ترین مفهوم خود، آماده سازی، تولید و پردازش اطلاعات صنعتی و تخصصی (در تمامی ابعاد) را برعهده داشته و این اطلاعات را بلافاصله برای بالا بردن و افزایش بهره وری و حل هوشمندانه مسایل و مشكلات علمی به ماخذ اصلی اطلاعات یعنی اقتصاد و صنعت برمی گرداند و در این پروسه، بهینه سازی اطلاعات، نقش اصلی خود را ایفا می كند. از مهمترین عناصر تشكیل دهنده و موثر در این پروسه مداوم می توان از عنصر نوآوری، خلاقیت، فعالیت های ذهنی هوشمند، مهارتهای فكری و پیوند آنها با عملكردهای ملموس اقتصادی و اجتماعی نام برد. به تعبیری گفته می شود خدمات و به ویژه خدمات مهندسی عبارت است از در اختیار قرار دادن قدرت تفكر و برنامه ریزی و قابلیت های فكری در اختیار یك پروژه. با این دید می توان گفت مراكز دانشگاهی و تحقیقاتی ایران در دو بخش كلی می توانند با مراكز خدمات فنی و مهندسی در تعامل و همكاری و مشاركت باشند:

۱ ) كارهای مطالعاتی و دانش اندوزی

۲ ) انجام تحقیقات كاربردی

در عصر حاضر میزان توسعه فناوری از عوامل اصلی تمایز بین كشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است. دانشگاه و موسسه های پژوهشی با ورود صنعت می توانند از نهاد درون گرا و نخبه پرور و محدود به نهادی برون گرا كه پاسخگوی همه نیازهای كشور در سطوح قابل قبول بین المللی باشد، تبدیل شوند. برای به وقوع پیوستن حقیقت مذكور، ابزارهای بازاریابی و تجاری سازی محصولات پژوهشی و تحقیقاتی می توانند نقش عمده ای را ایفا نمایند. مراكز و موسسه های تحقیقاتی كه به طور عمده دولتی بوده، معمولا خدمات زیربنایی تحقیق و توسعه و امكانات بازاریابی، تجاری سازی و انتقال فناوری را برای صنایع فراهم می آورد. حمایت دولت از واحدهای بازاریابی و تجاری سازی این موسسه ها موجب افزایش سطح علم و فناوری صنایع كشور و در نتیجه بهبود شاخصهای علم و فناوری خواهد شد.

صنعت معمولا به دنبال فناوری ها، روشها و موادی است كه مبتنی بر نوآوری های محصول، كارایی فرایند و بهبود فناوری اطلاعات و مدیریت باشند. این پیگیری و استفاده از فناوری های جدید نیازمند واحدهای بازاریابی و تجاری سازی قوی در موسسه های پژوهشی و مراكز دانشگاهی است.

فرایند تجاری سازی تحقیق در بسیاری از موارد به اندازه خود تحقیق به خلاقیت نیاز داشته و به همان اندازه پیچیده است.

▪ به طور كلی برای دستیابی به اهداف تجاری سازی تحقیق، دولت، بخش خصوصی و دانشگاهها با چالش های زیر مواجه هستند:

ـ چالش اصلی دولت این است كه هزینه های مستقیم و غیرمستقیم تحقیق دانشگاهی را به شكل قابل رقابت تامین كند.

ـ چالش اصلی دانشگاهها، تقویت خدمات تجاری سازی آنها برای ارائه خدمت به محققانی است كه به دنبال تجاری سازی كارهای خود هستند.

ـ و بالاخره هركدام از این بخش ها باید مجموعه اطلاعات مشتركشان را افزایش دهند.

ـ بیشتر بحث هایی كه در مورد تجاری سازی فناوری مطرح می شوند عبارتند از:

ـ اندازه گیری موفقیت ها در تجاری سازی فناوری چگونه باید صورت پذیرد؟

ـ صاحبان منافع چه كسانی هستند؟

ـ در این فرایند چه كسانی تامین كننده منابع هستند؟

ـ راههای زیادی برای تجاری سازی تحقیق وجود دارد. به تازگی كشورهایی كه دارای فناوری بالایی هستند، تجاری سازی تحقیق را به شكل انتقال مستقیم فناوری مورد توجه قرار داده اند. همچنین راه جدیدتر و موثر تجاری سازی نتایج تحقیقات، سرمایه گذاری مشترك و خلق زمینه های تجاری جدید است.

▪ روش های دیگر تجاری سازی تحقیق عبارتند از:

۱) فروش كامل فناوری

۲) اعطای پروانه و جواز فناوری

۳) همكاری مشترك

۴) همكاری از زمان راه اندازی

۵) مالكیت فكری مفهومی اساسی در تجارت است. به طور كلی مالكیت فكری با یك ایده یا كشف كه اطلاعات محرمانه تلقی می گردد آغاز می شود.

▪ مراحل اصلی ایجاد و ارائه محصولات جدید پژوهشی و خدماتی در مراكز دانشگاهی و موسسه های پژوهشی عبارتند از:

۱ ) ایده زایی

۲ ) تصفیه ایده های مطرح شده

۳ ) توسعه و آزمایش مفهوم

۴ ) توسعه استراتژی بازاریابی

۵ ) بررسی هزینه و سود پیش بینی شده

۶ ) توسعه محصول جدید پژوهشی

۷ ) آزمایش بازار

۸ ) تجاری سازی

فرایند توسعه محصولات جدید پژوهشی در مراكز دانشگاهی و موسسه های پژوهشی با معرفی محصول، اجرائی نمودن آمیخته بازاریابی، كنترل دائم، ارزیابی و كنترل استراتژی بازاریابی و رساندن نتیجه پژوهشی به بازار به پایان می رسد.

▪ نوآوری یعنی تحقق ایده، یعنی این كه ایده ای وارد عالم عمل شود و نوآوری تكنولوژی یعنی این كه ما یك ایده فنی یا عملی داشته باشیم و آن ایده را از طریق فرایندی كه ممكن است از مفهوم «توسعه» عبور كند، به تولید معمولا نیمه صنعتی و بعد از آن به بازار رسانده برسانیم.

▪ مراكز پژوهشی و دانشگاهی كشور به عنوان كانون تفكر و تولید علم و تحقیقات جدید، چنانچه میل به رقابت و بقا در بازارهای بین المللی و داخلی داشته باشند، ناگزیر از ایجاد واحدهای بازاریابی و تجاری سازی برای رساندن محصولات پژوهشی، به صنعت و بازار می باشند.

آنچه در فرایند نوآوری و طبیعتا در مراكز پژوهشی و دانشگاهها مهم به نظرمی رسد، آن است كه برنامه ریزی استراتژیك برای بازاریابی یا راهبردی در نظر گرفته شده تا محقق و موسسه تحقیقاتی بتوانند از زمان طرح ایده، فكر و یا هرگونه طرح جدید ابتدائی، عملیات بازاریابی را شروع نموده و براساس برنامه عملیاتی آن تا پس از ورود محصول پژوهشی به صنعت یا بازار و حتی پس از آن، آن فكر و ایده و یا طرح جدید را حمایت و دنبال نمایند و نیز تجاری سازی محصولات پژوهشی چنانچه به موقع و سر وقت صورت نپذیرد، چه بسا در دنیای رقابتی امروز دیگر جائی برای مطرح نمودن آن محصول جدید وجود نداشته باشد. پس بازاریابی از اولین گامهای فكر یا ایده ای جدید تا ورود به بازار و صنعت را دربرگرفته و تجاری سازی محصولات جدید پژوهشی پس از تولید آزمایشگاهی یا نیمه صنعتی تا رسیدن محصول به بازار یا صنعت خاص را شامل می شود.

▪ بنگاه اقتصادی اعم از كوچك یا شركت های چندملیتی دارای سه عنصر اساسی هستند: دارائی های پولی، دارائی های ملموس و دارائی های غیرملموس. این عناصر تشكیل دهنده ارزش دارائی های یك بنگاه اقتصادی هستند به عبارتی می توان گفت كه جمع این ارزش ها مساوی ارزش بنگاه اقتصادی است.

▪ فرایند انتقال و توسعه فناوری در كشورهای توسعه یافته جدید و در حال توسعه همواره تابعی از رویكردها و راهبردهای كلان توسعه اقتصادی و صنعتی این كشورها بوده است. درجه و میزان موفقیت نیز متناسب با دقت در تعیین اهداف برنامه های توسعه، تعهد دولت ها در اجراء، كنترل، اصلاح مستمر آنها و همچنین میزان توجه دولتها بر استفاده حداكثر از توانمندی های انسانی و مالی داخلی و خارجی در راستای رقابت پذیری محصولات و فناوری های خود می باشد.

▪ دولت ها در راه اندازی چرخه اقتصاد برای تولید كالا، خدمات و تولید علم و فناوری مجموعه ای از راهبردها، سیاست ها، نظامات، ساز و كارها، نهادها، موسسات، پشتیبانی ها، ابزارها و قوانین و مقررات را با اهداف و وظایف خاصی سازماندهی و به اجرا درمی آورند تا روابط و تعاملات بین نظامهای تولید كالائی را با نظامهای تولید علم و فناوری تنظیم نمایند.

ارتباط بین بخش دانشگاهی و صنعت طی بیست سال گذشته به ویژه در كشورهای توسعه یافته به سرعت گسترش یافته است. این تحول تحت تاثیر رشد سرعت توسعه تكنولوژی و ظهور نوآوری به عنوان نیروی محركه توسعه اقتصادی و نیز ارتباط نزدیك نوآوری با تحقیقات است. البته تغییرات ایجاد شده در قوانین حقوق مالكیت فكری كشورهای توسعه یافته نیز در این تحول موثر بوده است. انتقال دانش و تكنولوژی از بخش دانشگاهی در حال نهادینه شدن تدریجی است. به عبارت دیگر پاسخگوئی به تقاضاها و نیازهای بخش صنعت به دانش و تكنولوژی به تدریج نهادینه شده و حرفه ای تر می شود.

نهادهای انتقال تكنولوژی از قبیل دفاتر ارتباط با صنعت، دفاتر انتقال تكنولوژی و سایر حمایتگران از نوآوری مانند پاركهای تكنولوژی و واحدهای رشد، نقش مهم و رو به تزایدی را در ایجاد و تقویت روابط بین صنعت و سازمانهای تحقیقاتی عمومی ایفا می كنند.

انتقال تكنولوژی از سازمانهای تحقیقاتی به صنعت فرایندی پیچیده و غیرخطی است و نتیجه روابط چندبعدی بین بخش علمی و صنعت می باشد كه همه بازیگران در آن با هم تعامل دارند.

نهادهای انتقال تكنولوژی كه سطح مشترك سیستماتیك و پیوسته ای را بین بخش علمی و بنگاهها ایجاد می كنند، یكی از ابعاد ارتباط بخش علمی و صنعت می باشند.

▪ استفاده از این نهادها به دلایل زیر ضرورت می یابد.

۱) كمك در تجاری سازی سریعتر و بهتر نتایج تحقیقات

۲) بهبود انجام نوآوری و تسریع اشاعه تكنولوژی های جدید

۳) مدیریت بهتر دارائی های فكری و ظرفیت های تحقیقاتی سازمانهای تحقیقاتی

۴) تشخیص نیاز به تحقیقات خاص از طریق گفتگو با بنگاهها

۵) داشتن نقش مهم در توسعه صنعتی منطقه ای

۶) امروزه ارتباط بخشهای كلیدی جامعه با یكدیگر برای داشتن ساز و كار مناسب جهت توسعه در تمامی ابعاد مورد توجه صاحبنظران و برنامه ریزان قرار گرفته است.

در این میان دانشگاه و صنعت به عنوان دو پایه بنیادین جامعه و پیش برنده ماشین توسعه در كشور باید ارتباطی درست، منظم و پیوسته با یكدیگر برقرار كنند و در نهایت اینكه همكاری های سه جانبه دولت، دانشگاه و صنعت باید بتواند تنظیم كننده و تسهیل كننده فعالیت های برنامه ریزی شده و طراحی شده جامعه در دستیابی به اهداف عالی توسعه باشد.

▪ كشوری كه زیرساخت و شبكه روابط بین بنگاهها، دانشگاهها و دولت را شكل دهد وسازماندهی نماید، از طریق انتشار سریعتر اطلاعات و دانش گسترش محصولات، به پیشرفت های علمی، تكنولوژیك و مزیت رقابتی خواهد رسید. به عبارت دیگر كارایی سیستم نوآوری كشورها امروزه به طور فزاینده ای به شدت و اثربخش تعامل بین بخش های عمده در تولید و انتشار دانش و بهره برداری آن وابسته است. در این رابطه بر نقش حیاتی روابط تطبیقی دانشگاه و صنعت وعوامل اثرگذار پیرامونی، در توسعه فناوری ها و صنایع جدید، در آموزش و جذب نیروی كار با كیفیت بالا، كسب و انباشت توانائی های تكنولوژیك و ایجاد نوآوری ها تاكید می شود.

▪ مشاركت دانشگاه و صنعت پدیده ای است كه از نظر گستره، ماهیت ساختارهای پشتیبان و نهادهای واسط دو سه دهه گذشته در كشورهای در حال رشد فزونی یافته است. همكاری سه ركن اساسی (دانشگاهها و سازمانهای تحقیقاتی، بخش تولید و دولت)، در طیف وسیعی از مكانیزم های پیوندی، برای توسعه تكنولوژی، فرایند نوآوری و تجاری سازی تحقیق و توسعه بسیار مهم است.

▪ رشد روزافزون رقابت در سطح بین المللی، تغییرات سریع تكنولوژی، لزوم توجه به افزایش نوآوری، كارایی و ایجاد ثروت در جامعه، ضروری می نماید كه دولتها به صورتی فعال با دانشگاهها و صنعت همكاری و تعامل بین سازمانی داشته باشند.

اینگونه همكاری ها و تعاملات بین سازمانی می تواند مزایای زیادی نظیر پیشرفت های تكنولوژیكی، كاهش هزینه ها، تولید بیشتر دانش و غیره را برای جامعه به همراه داشته باشند. این امر برای دانشگاهها نیز می تواند مزایای زیادی داشته باشد كه ازجمله آنها می توان به منابع مالی مكتسبه ناشی از اجرای پروژه های تحقیقاتی، دادن لیسانس ها و غیره اشاره كرد. در مجموع، اعتقاد بر این است كه چنانچه فعالیت های همكاری میان دانشگاهها و سازمان ها به درستی و به گونه ای اثربخشی مدیریت شوند منافع حاصله نیز حداكثر خواهند بود.

● پارك های علم و فناوری & Science (STP) Technology Parks

پارك های علم و فناوری به عنوان سیاستی جدید و موثر از سوی دولت ها برای توسعه همكاری دانشگاه و صنعت شناخته می شوند. برای دستیابی به این هدف بستر مناسب برای مشاركت و ایجاد ارتباط میان صنایع، دانشگاهها، مراكز پژوهشی، شركت های خصوصی و بنگاه های حاضر در زنجیره تامین Supply Chain، سرمایه گذاران مخاطره پذیر Venture Capitalists، بازار و... توسط STPها فراهم می شود. آنها وظیفه پر كردن شكاف میان صنعت و دانشگاه، تامین نیازهای مشاوره ای و آموزشی پیشرفته صنایع، تبدیل نتایج تحقیقات دانشگاهی به نمونه های صنعتی (و گاه حتی تبدیل نمونه ها به تولید تجاری)و... را به عهده دارند.

یك پارك علمی سازمانی است كه به وسیله متخصصان حرفه ای اداره می شود و هدف اصلی آن افزایش ثروت در جامعه از طریق تشویق و ارتقاء فرهنگ نوآوری و افزایش قدرت رقابت در میان شركت ها و موسساتی است كه متكی بر علم و دانش در محیط پارك فعالیت می كنند.

برای دستیابی به این هدف یك پارك علمی با ایجاد انگیزش و مدیریت جریان دانش و فناوری در میان دانشگاهها، مراكز تحقیق و توسعه، شركت های خصوصی و بازار، ایجاد و رشد شركت های متكی بر نوآوری را تسهیل می نماید. پارك های علمی همچنین خدماتی با ارزش افزوده بالا و فضاهای كاری و تاسیسات مناسب و كیفی به موسسات مستقر در پارك ارائه می نمایند.

       
   

   



            صدراله البرزی / شركت ملی صنا
ماخذ: كتاب مجموعه مقالات نهمین كنگره سراسری همكاری های دولت، دانشگاه و صنعت برای توسعه ملی
ناشر: دبیرخانه همایش
آذرماه ۱۳۸۴   


            مجله گسترش صنعت





[ چهارشنبه 3 فروردین 1390  ] [ 2:17 AM ] [ حمیدرضا نوری ] [ نظرات(0) ]