سوزد از زهر ز پا تا به سرم یا زهرا (سلام اللّه علیها)
سوزد از زهر، ز پا تا به سرم، یا زهرا (علیها السلام)
آب شد از اثرِ آن جگرم، یا زهرا (علیها السلام)
هیچ کس نیست بیاید به کنارم مادر
تو بِنِه بر سرِ زانوت سَرَم، یا زهرا (علیها السلام)
تا بیاید پسرم بر سر بالین پدر
دیده دارم به در و منتظرم یا زهرا (علیها السلام)
ای که در آتش بیداد رخ ماهت سوخت
نظری کن به دلِ شعلهورم یا زهرا (علیها السلام)
مرغ عشق توأم و، از نفس افتاده شدم
ریخت در کنج قفس بال و پرم یا زهرا (علیها السلام)
دیدهام تار و دلم شعلهور از زهر ولی
هر دم آید رُخِ تو در نظرم یا زهرا (علیها السلام)
قاتلِ من به غم بیکسیام میخندد
او کُنَد شادی و من پشتِ درم یا زهرا (علیها السلام)
نَفَسم در قفسِ سینه شده زندانی
جان به لب آمده و مُحْتَضَرَم یا زهرا
[ جمعه 10 مهر 1394 ] [ 12:02 AM ] [ KuoroshSS ]