کاخ امید

 

فرشی از عشق تو اندر دل خود بافته‌ام

سال‌ها در ره هجران تو انداخته‌ام

 

کاخ امید حضورم دمی در خیمه‌ی سبز

در دلم با همه‌ی خون جگر ساخته‌ام

 

عاشقی گر رخ تو دیده، شده محوِ رخت

من ندیده رخ تو جان و دلم باخته‌ام

 

جمعه‌ها دم زنم از عشق تو من با غزلم

آبرو از غزل عشق تو من یافته‌ام

 

اذْنِ دیدار بده، ای همه‌ی هستی من

گر نبینم رخِ تو زندگی‌ام باخته‌ام



[ جمعه 11 مهر 1393  ] [ 7:28 AM ] [ KuoroshSS ]