بینایی

 

سلام ای بُرده بر خاکِ قدومت سجده  زیبایی

سلام ای ماهِ رویت در بنی هاشم  تماشایی

 

عبادت در مسیرت سر به خاک بندگی سوده

محبت راست در گلزار ایمانت شکوفایی

 

وفا بگرفته از رفتار تو درس وفاداری

بصیرت یافته در نور پیشانیت بینایی

 

خرد درس از تو بگرفته، ادب پیشت کم آورده

شجاعت کرده زیر سایه ی تیغت جبین سایی

 

فقط در شخص تو تاریخ دیده آفرین گفته

وفا و پاسداری و علمداری و سقّایی

 

تو فرزند علی هستی نیاری پشت بر دشمن

اگرچه عالم خِلقت کند پیشت صف آرایی

 

تو قلب آب را آتش زدی با داغ لبهایت

اگرچه بود چشمانت ز اشک دیده دریایی

 

اگرچه دامنِ اُمُّ البنینت پرورش داده

تو در آغوش حیدر بودی از آغاز  زهرایی

 

بگردد بی وجود تو حسین بن علی تنها

تو او را یک بیابان لشکری در عین تنهایی

 

تو بین کشتگان کربلا یکتاترین استی

که خَلقت کرده ذات خالق یکتا به یکتایی

 

تعجب نیست روز حشر از زوّار قبر تو

کند حیدر نگهبانی، کند زهرا پذیرایی

 

تو در محشر علمدار حسین بن علی هستی

شهیدانند دنبال سرت در راهپیمایی

 

خجالت می کشد تا حشر از  داغ لبت دریا

شهادت می دهد بر صبر و ایثارت شکیبایی

 

به دریا تشنه رفتی، تشنه بیرون گشتی از دریا

سلام الله بر این بردباری و توانایی

 

سرِ بشکسته، جسمِ قطعه قطعه، دستِ افتاده

همه بودند در چشم خدا بین تو  زیبایی

 

به عجز خود کند اقرار «میثم» در ثنای تو

زبان را نیست گویایی، قلم را نیست یارایی

 

 

غلامرضا سازگار (میثم)



[ دوشنبه 28 مهر 1393  ] [ 7:55 PM ] [ KuoroshSS ]