. . . . . . . . . از عمد

 
 
در گریه خریدار تبسّم شدم از عمد
انگشت نمای همه مردم شدم از عمد
 
فتوای شیوخ است که هر باده حرام است
بد مست ترین مشتری خم شدم از عمد
 
می خواست مرا زائر مشهد کند امّا
یکباره پیاده وسط قم شدم از عمد
 
در حین نمازم وسط رکعت هشتم
سمت حرم قبله ی هفتم شدم از عمد
 
با اینکه سه تا حوض حرم داشت ولی باز
با گرد حرم گرم تیمّم شدم از عمد
 
دیدم حرمت پُر شده از بچّه کبوتر
من بچّه شدم طالب گندم شدم از عمد
 
چه دلهره ای در دل پیدا شدگان بود
در آن حرم قدسی تو گم شدم از عمد
 
با اینکه توانایی اوّل شدنم بود
در کنگره ی شعر تو هشتم شدم از عمد
 
محسن صرامی
 


[ جمعه 7 فروردین 1394  ] [ 3:55 PM ] [ KuoroshSS ]