حصن حصین ولایت
اگر خواهی ای دل ببینی خدا را
نظر کن تو آیینهی حقنما را
قدم زن به حِصن حَصین ولایت
که وادی امن است اهل ولا را
به ساقی مجلس بگو تا بیارد
شراباً طَهُورای قالوا بَلیٰ را
به مُوسَی بْنِ جعفر عطا کرده خالق
وجود علیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضا را
به مُلک جهان جلوهگر شد طبیبی
که بینسخه درمان کند دردها را
به صدها فرشته خدا داده فرمان
که خواندند با هم سرود رضا را
صبا از عنایت به جنّت گذر کن
بشارت بده خاتمُ ٱلْأنبیا را
قدم زد به عالم امام رئوفی
که بخشد خراج جهانی گدا را
برآمد در آفاق شمسُ ٱلشُّموسی
که خورشید بگرفته از او، ضیا را
به گیتی نهاده قدم دادخواهی
که گیرد ز بیدادگر دادِ ما را
نظر کن چو «ژولیده» بر طوف قبرش
اگر خواهی ای دل ببینی خدا را
ژولیده نیشابوری
[ جمعه 9 آبان 1393 ] [ 5:52 PM ] [ KuoroshSS ]