روی دستش، پسرش رفت، ولی قولش نه
روی دستش، پسرش رفت، ولی قولش نه
نیزهها تا جگرش رفت، ولی قولش نه
این چه خورشید غریبی ست که با حالِ نزار
پای نعشِ قمرش رفت، ولی قولش نه
باغبانی ست عجب، آن که در آن دشتِ بلا
به خزانی ثمرش رفت، ولی قولش نه
شیر مردی که در آن واقعه هفتاد و دو بار
دست غم بر کمرش رفت، ولی قولش نه
جانِ من برخیِ آن مرد که در شَطِّ فرات
تیر در چشمِ تَرَش رفت، ولی قولش نه
هر طرف مینگری نامِ حسین است و حسین (علیه السلام)
ای دَمَش گرم، سرش رفت، ولی قولش نه
حسین جنّتی
---------------------------------------------------------------------------------------------------
بَرْخیٖ شدن کسی را و بَرْخیِ جانِ کسی شدن یعنی:
فدای او گشتن، قربان او رفتن، پیش مردن او را، قربان او شدن .
[ یک شنبه 10 آبان 1394 ] [ 4:32 PM ] [ KuoroshSS ]