چقدر خانه نشین بودن کسی سخت است

 

چقدر خانه نشین بودنِ کسی سخت است

چه سخت‌تر که غریبانه دست روی دست ...

 

غریب بود از این بیشتر که در یک شهر

هر آنچه کوچه به تو می‌رسد شود بن بست

 

تو مانده‌ای و جهانی که دلخوش از دنیا

که در برابر تو داده‌اند دست به دست

 

تو رفته‌ای و من آرام اشک می‌ریزم

و هر چه ابر پُر از هق هق صدای منست

 

" نگاه من به تو وُ دیگران به خود مشغول

من از کمند تو تا زنده ام نخواهم جست

 

چنان به موی تو، آشفته‌ام به بوی تو مست

که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست "

«سعدی»

 

عبّاس محمدی



[ دوشنبه 30 آذر 1394  ] [ 10:58 AM ] [ KuoroshSS ]