پرچم سبز رضا خط امانش می دهد
هر که می آید در اینجا غرق احسان می شود
همچو آهویی گریزان در بیابان می شود
زشت و زیبا خوب و بد هر کس که می آید حرم
بر سر این سفره جزو ریزه خواران می شود
جذبه ی برق نگاهش بس که ناز و دلرباست
نامسلمان هم از این جذبه مسلمان می شود
سینه ی زوار قبرش در کنار حوض ها
همچو این دیوار و در، آیینه بندان می شود
بس که این صحن و سرا بوی غریبی می دهد
صاحب این خانه یار ما غریبان می شود
آب سقّاخانه اش مانند آب کوثر است
هر مریضی با دو قطره آب درمان می شود
پرچم سبز رضا خط امانش می دهد
هر که در این قُبّه ریزه خوار سلطان می شود
عاقبت سلطان ارض طوس روزی می رسد
همنشین محفل ما مستمندان می شود
پنجره فولاد این میخانه حاجت می دهد
زائر او زائر شهر حسین جان می شود
رضا باقریان
[ چهارشنبه 24 دی 1393 ] [ 9:30 PM ] [ KuoroshSS ]