زیبای زیبا آفرین
ای خدا ای برتر از اندیشه ها
ای عیان در شاخه ها و ریشه ها
ای همه عالم پر از آوای تو
وی بیانم عاجز از معنای تو
عقلِ ما را عشقِ تو دیوانه کرد
جان ما را باده ات میخانه کرد
آسمانها در خطِ پرگار توست
نقشِ گلها پرده پرده کارِ توست
رنگ ها زد نقشِ تو بر کهکشان
آسمان ها از تو شد اخترنشان
اختران گلهای باغ آسمان
کهکشان ها چلچراغ آسمان
زهره یک سو، سوی دیگر مشتری
دیده ها حیرانِ این میناگری
ای همه اندیشه ها حیران تو
پای هر پرگار سرگردان تو
آستانت سجده گاه سروران
طفلِ ابجد خوانِ تو پیغمبران
مرغکان از بهر تو عاشق وَشند
اختران از عشق تو در آتشند
در پَرِ پروانه ها پرواز توست
در گلوی بلبلان آواز توست
ای تمام سجده ها بر خاک تو
اختران سرگشته ی افلاک تو
خامه ی لطف تو در گلخانه ها
نقش ها زد بر پرِ پروانه ها
ای همه زیبای زیبا آفرین
من که باشم تا بگویم آفرین
از ازل چشم جهان سوی تو بود
آفرینش آفرین گوی تو بود
مهدی سهیلی