در حرم از آنچه می‌خواهیم بهتر می‌رسد

 

از کریمان سنگ می‌خواهیم ما، زر می‌رسد

در حرم از آنچه می‌خواهیم بهتر می‌رسد

 

لطف و احسانِ کریمان را شمردن مشکل است

وقت احسان، پشت آن احسان دیگر می‌رسد

 

ای که دستت می‌رسد کاری کنی، کاری بکن

عمر دارد می‌رود، دارد اجل سر می‌رسد

 

در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن

وقتی از این ناحیه دارد مکرر می‌رسد

 

شب به شب در می‌زنم، چون در زدن مال من است

دست سائل‌ها فقط تا حلقه‌ی در می‌رسد

 

گر به ما کم می‌رسد از خصلت کم‌ بینی است

ورنه دارد ده برابر ده برابر می‌رسد

 

من فقط یک نوکرم، کار خودم را می‌کنم

او خودش هر وقت لازم شد به نوکر می‌رسد

 

خادمان آنقدر بی‌اصل و نسب هم نیستند

نسبت ما یا به فِضّه یا به قنبر می‌رسد

 

فقر آمد می‌رود ایمان، ولی پیش شما

می‌شود ایمان من فقری که از در می‌رسد

 

رزق در بینُ الطّلوعین است، بین طوس و قم

رزق از دو سفره‌ی موسی بن جعفر می‌رسد

 

هم به زیر دِیْن قم، هم زیر دین مشهدم

گاه به داد من برادر، گاه خواهر می‌رسد

 

فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم

فیض قبر مادری از قبر دختر می‌رسد

 

نیستند این دو برای من، فقط پیش منند

سر به سرور می‌رسد، دل هم به دلبر می‌رسد

 

پیش تو محتاج‌ها در حال رفت و آمدند

تا که آهو می‌رود پشتش کبوتر می‌رسد

 

آب پای میوه‌ای که ریختم بهتر رسید

میوه‌ی ما هم فقط با گریه بهتر می‌رسد

 

پا برهنه می‌دوید و می‌دوید و می‌دوید

زودتر از شمر آیا به برادر . . . ؟

 

 

علی‌اکبر لطیفیان



[ دوشنبه 29 دی 1393  ] [ 6:38 PM ] [ KuoroshSS ]