عاقبت غربیترین دل نیز عاشق میشود
عاقبت یک روز مغرب محوِ مشرق میشود
عاقبت غربیترین دل نیز عاشق میشود
شرط میبندم که فردایی ــ نه خیلی دور و دیر ــ
مهربانی حاکم کُلّ مناطق میشود
هم زمان، سهمیهی دلهای دلتنگ و صبور
هم زمین، ارثیهی جانهای لایق میشود
قلب هر خاکی که بشکافد نشانش عاشقیست
هر گلی که غنچه زد نامش شقایق میشود
با صداقت، آسمان سهمی برابر میدهد
با عدالت، خاک تقسیم خلایق میشود
عقل هم با عشق یک جوری توافق میکند
عشق هم با عقل یک نوعی موافق میشود
عقل اگر گاهی هوادار جنون شد عیب نیست
گاهگاهی عشق هم همرنگ منطق میشود
صبحِ فردا موسمِ بیداری آیینههاست
فصلِ فردا نوبتِ کشفِ حقایق میشود
دست کم یک ذرّه در تاب و تب خورشید باش
لاأقل یک شب بگو کی صبح صادق میشود؟
میرسد روزی که شرطِ عاشقی دلدادگیست
آن زمان هر دل فقط یک بار عاشق میشود
خلیل ذکاوت