بوی خدا
در چشمهای تو خدا را دید مولا
با تو به خود بر خلق میبالید مولا
در خانهای که خشت خشتش از بهشت است
بوی خدا را از تو میبوئید مولا
از چشمهی فیض شما ای کوثر ناب
هر روز جام عشق مینوشید مولا
با اشکهایت اشک او میشد سرازیر
با خندههایت زود میخندید مولا
آن روز وقتی پشتِ در رفتی ندیدی
از غیرتش بر خویش میپیچید مولا
پشت خدا خم شد ز بار غصّه وقتی ــ
از دردِ بازوی تو میلرزید مولا
جِبْریل با خِیْلِ ملائک روضه خوانت
وقتی به قبرِ تو لحَد میچید مولا
وقتی که سر میکرد زینب چادرت را
او را میان گریه میبوسید مولا
امروز بر خاک مزارت اشکِ مهدیست
دیروز بر قبر تو مینالید مولا
محسن عربخالقی
[ چهارشنبه 13 اسفند 1393 ] [ 12:24 AM ] [ KuoroshSS ]