ای کاش زهرا (علیها السلام) هم شبیه تو حرم داشت

 
دیدار زیبا می شود با چشمهایت
غرقِ تماشا می شود با چشمهایت
 
لب تشنه ای که زیرِ پلکت می نشیند
سیرابِ دریا می شود با چشمهایت
 
سلمان فرستادیم تا ایمان بیارد
سلمانُ مِنّا می شود با چشمهایت
 
هر دردمندی که مسیرش بر تو افتاد
حتما مداوا می شود با چشمهایت
 
مستم کن از آن خوشه یِ چشمی که داری
ای من فدایِ گوشه یِ چشمی که داری
 
از دردِ تو باید دوایم را بگیرم
بنویس از تو نسخه هایم را بگیرم
 
از جانِ بیمارت بلا را دور بنویس
من آمدم از تو شفایم را بگیرم
 
گلدسته می سازم برایت شمع ها را
وقتی که وامِ شعرهایم را بگیرم
 
ای کاش زهرا (سلام الله علیها) هم شبیه تو حَرم داشت
تا اذنِ  پیشِ تو بیایَم  را بگیرم
 
از پنجره فولاد اذنت را گرفتم
می خواهم از تو کربلایم را بگیرم
 
بسیار داری مثلِ من، دورت بگردم
بگذار مثلِ پنج تن دورت بگردم
 
صابر خراسانی


[ چهارشنبه 20 اسفند 1393  ] [ 8:23 AM ] [ KuoroshSS ]