تو با بخشندگی شرمنده‌ام کن

 

الهی مرده‌ام من، زنده‌ام کن

فقیرم، دولتِ پاینده‌ام کن

 

الهی راه را گم کرده‌ام من

از این جویندگی یابنده‌ام کن

 

الهی سوختم در آتشِ جهل

رها از آتشِ سوزنده‌ام کن

 

اگر عمری گنه کردم الهی

کرَم بر عمر باقی مانده‌ام کن

 

غلامم، سر خط آزادی‌ام ده

ز غفلت بَرْدِه‌ام من، بنده‌ام کن

 

اگر شرمی نکردم از تو یا ربّ

تو با بخشندگی شرمنده‌ام کن

 

به آب رحمتت پاک از سیاهی

در این شام سیه، پرونده‌ام کن

 

تهی دستم بگیر از لطف دستم

ز پا افتاده‌ام  پوینده‌ام کن

 

غمم از حد گذشته شادیم بخش

سراپا گریه‌ام من، خنده‌ام کن

 

ژولیده نیشابوری



[ یک شنبه 16 فروردین 1394  ] [ 10:39 PM ] [ KuoroshSS ]