أیُّهَا الْعَزیز

 

پُر کن دوباره کِیْل مرا أیُّهَا الْعَزیز

آخر کجا روم به کجا أیُّهَا العَزیز

 

رو از من شکسته مگردان که سال‌هاست

رو کرده‌ام به سوی شما أیُّهَا العَزیز

 

جان را گرفته‌ام به سر دست و آمدم

از کوره راه‌های بلا أیُّهَا العَزیز

 

وادی به وادی آمده‌ام از درت مران

وا کن دری به روی گدا أیُّهَا العَزیز

 

چیزی که از بزرگی تو کم نمی‌شود

این کاسه را .. فَاَوْفِ لَنا .. أیُّهَا الْعَزیز

 

خالی‌تر از دو چشم من این جان نیمه جان

محتاج یک نگاه تو أیُّهَا العَزیز

 

ما جان و مال باختگان را رها مکن

بگذار بگذرد شب ما أیُّهَا العَزیز

 

مریم سقلاطونی



[ پنج شنبه 20 فروردین 1394  ] [ 8:49 PM ] [ KuoroshSS ]