فَابْکِ لِلْحُسَین (سلام الله علیه)
گر سوختهست بال و پرت فَابْکِ لِلْحُسَین
گر مانده داغ بر جگرت، فَابْکِ لِلْحُسَین
وقتی در آستانهی پاییز برگریز
گل ریختهست دور و برت، فَابْکِ لِلْحُسَین
با یاد یک چمن گلِ پرپر، به کربلا
افتد به باغ اگر گذرت، فَابْکِ لِلْحُسَین
تا همرکاب قافلهی نینوا شوی
در ابتدای هر سفرت، فَابْکِ لِلْحُسَین
تصویر آتش و عطشِ دجله و فرات
تا جلوه کرد در نظرت، فَابْکِ لِلْحُسَین
با یادِ تشنهکامی گلهای باغ وحی
افتد به آب اگر نظرت، فَابْکِ لِلْحُسَین
آتش گرفت خیمهی پروانههای عشق
با خاطرات شعلهورت، فَابْکِ لِلْحُسَین
وقتی به یاد شام غریبان نشستهای
بر زانوی غم است سرت، فَابْکِ لِلْحُسَین
تا عاقبت به خیر شوی، ای شکسته دل
هر شب بگو به چشم ترت، فَابْکِ لِلْحُسَین
این درس را امام به «اِبْنِ شَبیب» داد
محبوب بود و راه نشان حبیب داد
محمّدجواد غفورزاده
[ دوشنبه 7 اردیبهشت 1394 ] [ 10:19 PM ] [ KuoroshSS ]