امیر بی قرینه
دلم به عشق وصل تو خُمار شد، نیامدی
و آسمانِ شهر ما غبار شد، نیامدی
غروبِ خسته ی دلم! چه شد طلوع روشنت؟
و ماه هم در آسمان چه تار شد، نیامدی
امیر بی قرینه ام! کجاست روز وصل تو؟
و دل بدون عشق، تارومار شد، نیامدی
کلام ناب مرتضی! چه دیر شد ظهور تو
و روز هجر، بی شعار شد، نیامدی
سلام صبح فاطمه به آن دو چشم مست تو
و دوری ات بلند، مثلِ روزگار شد، نیامدی
سیده شریفه کریمی نژاد
[ جمعه 18 اردیبهشت 1394 ] [ 6:58 PM ] [ KuoroshSS ]