که پریشانی از آداب مسلمانی نیست
گریه ام در حرم از روی پریشانی نیست
که پریشانی از آداب مسلمانی نیست
در طوافند چنان موجِ کبوترهایت
که در این سلسله انگار پریشانی نیست
عربی آمده پابوس تو از سمتِ عراق
همه ی حسرتش این است که ایرانی نیست
دست خالی ست هر آنکس به حرم می آید
در ورودی که نیازی به نگهبانی نیست!
در مُعطّل شدن و دست رساندن به ضریح
لذّتی هست که در سجده ی طولانی نیست
محمد حسین ملکیان
[ سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 ] [ 6:12 PM ] [ KuoroshSS ]